ساترا: سختگیری نمیکنیم!
بازار داغ برنامههای ترکیبی در فضای مجازی بهخصوص در شبهای رمضان این پرسش را جدیتر از قبل پیش کشید که وظیفه نظارت بر این تولیدات نوظهور که رقبای جدی رسانه ملی محسوب میشوند، بر عهده کیست؟
اخیراً تیزر یکی از برنامههای جدیدی که قرار است همزمان با عید فطر در فضای مجازی تولید و عرضه شود، در شبکههای اجتماعی منتشر شد. این تیزر چند دقیقهای، تصویری نازل و سطحی از یک برنامه جدید بود که قرار است به زودی در سطحی گستره در اختیار مخاطبان سامانههای آنلاین قرار بگیرد. پیش از این هم بارها برنامههای سطحی و سخیفی در این فضا تولید شده که بیشتر از تنوع و تکثر ایدهها و تولیدات، بیانسجامی و نابسامانی متولیان و برنامهسازان این سرویسها را نشان داده است.
فضای آزاد، محدودیتهای کمتر و نبود ممیزیهای معمول صداوسیما باعث شده است بسیاری برای برنامهسازی را در سامانههای اینترنتی وسوسه شوند. برنامههایی که جز مواردی معدود اغلب محتوامحور بودند و با فضایی سینمایی یا تاکشوهای شبانه یا حوزههای دیگر اما با چاشنی سرگرمی تولید میشدند و حالا با تغییر ساختارهای جدید در بستر سرویسهای استریم و سامانههای جدید این تولیدات هم در حال تغییر جهت به سمت سوژههایی هستند که بیشترین اصالت را در آن ذائقه و سلیقه مخاطب عام دارد و به نظر میرسد این یک زنگ هشدار است.
فعالیت ویاودیها و سامانههای آنلاین ویدئویی که ویژگی مهم آنها جذب کاربر است و برخیشان اساساً با مبنای کاربرمحور بودن شناخته میشوند، طی یکی دو سال اخیر باعث شده تولید محتوا در این برنامهها در راستای جذب مخاطب، بیشتر متمرکز بر حاشیهها، اتفاقات زرد و مهمانانی باشد که بیشتر اظهارنظرها و کنش و واکنشهای حاشیهایشان در صدر اخبار شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام بوده است.
حتی برنامههای جدیتر و باکیفیتتر هم گاهی تحتتأثیر همین حاشیهها قرار گرفتند و بدون رعایت الزامات و پروتکلهای اصلی و حاکم بر فضای رسانهای کشور سخنانی را پیش کشیدند که نبود نظارت جدی بر این برنامهها را عیانتر ساخت.
اما سازوکار و پروتکل حاکم بر این برنامهها چیست؟ پروتکلهایی که معمولاً گفته میشود از طرف سازمانهای نظارتی به طور واضح و مشخص اعلام و درباره رعایت آنها هشدار داده شده است اما رصد آنچه در ویترین فضای مجازی در جریان است، نشانی از این نظارت و پیگیری ندارد. به ویژه برنامههای زنده یا زندهنمایی که اگرچه آنها هم با حضور ناظری از طرف نهادهای مسئول به پخش میرسند اما گاهی یک گفتگوی جنجالی یا حاشیهای چند دقیقهای نشان داده که این نظارتها هنوز و آنگونه که باید جدی نیست!
هادی زجاجی مدیرکل نظارت و تطبیق در سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر یا همان «ساترا» است که علیالظاهر نظارت بر این سامانهها و برنامههای تولیدی و زنده در ویاودیها و دیگر فضاهای اینترنتی را برعهده دارد. این مدیر ساترا در گفتگویی صریح با خبرنگار مهر به تشریح مدل نظارتی مجموعه تحت امر خود بر تولیدات نوظهور فضای مجازی پرداخته است.
متن گفتگوی صریح خبرگزاری مهر با هادی زجاجی را در ادامه میخوانید؛
* از اینجا شروع کنیم که اساساً در حال حاضر آماری از تعداد برنامههای زنده و تولیدی که در سامانههای اینترنتی در دست تولید و پخش است، وجود دارد؟
از آنجایی که سرویسهای ویاودی برای برنامههای زنده حتماً باید مجوز داشته باشند، طبیعتاً آماری از این برنامهها وجود دارد، به ویژه که لازم است برای هر برنامه زنده حتماً ناظر هم وجود داشته باشد اما نسبت به برنامههای تولیدی این آمار موجود نیست و گاهی قبل از آغاز پخش، تازه تیزر آن را برای ما فرستاده میشود. از طرفی الزامی برای حضور ناظر پخش هم ندارند.
* برخی از برنامهها در سرویسهای ویاودی و سامانههای ویدئویی که بهصورت زنده هم روی خط میروند، مثل پخش زنده یک برنامه تلویزیونی میتوانند با حساسیتهایی همراه باشند الزامات شما برای این برنامهها و نظارت بر آنها چیست؟
اواخر سال گذشته مجوزی تحت عنوان «پخش زنده» ایجاد شد و ساترا قوانینی را برای صدور آن تدوین کرد. شروع فرآیند صدور مجوزهای «پخش زنده» از فروردین ۹۹ و با آغاز کنسرتهای مجازی بود. که ۱۵ قسمت کنسرت در سرویسها پخش شد. بعد از آن سه قسمت تئاتر به صورت زنده اجرا شد. درباره برنامههای ترکیبی زنده نیز بحث و نظارت ما بیشتر با خود سرویسهاست.
* الزاماتی که برای این سرویسها نسبت به برنامهها تعریف میشود چیست و نظارت چگونه صورت میگیرد؟
در این موضوع مسئولیت با خود سامانه است و ما معتقدیم آنها ناظر اصلی هستند. ما بیشتر کمک میکنیم به این ترتیب که مدیر سرویس یک دوره آموزشی را میگذراند که در آن با برخی مقررات سازمانی آشنا میشود؛ یکی رعایت قوانین مصوب عمومی کشور و دیگری مقرراتی که ساترا تصویب کرده که البته مقررات ما هم براساس مقررات کشوری است.
دورهای آموزشی و توجیهی هم برای ناظرانی که از طرف خود سرویس معرفی میشوند برگزار میکنیم. تاکنون یک دوره ورکشاپ برگزار کردهایم که به دلیل کرونا تعطیل شد اما همچنان این دورهها وجود دارد. این ناظران که از طرف خود سرویس معرفی شده و دوره میبینند سر صحنه برنامههای ترکیبی و زنده حضور دارند و مشاورانی برای تهیهکننده هستند. آنها در تشخیص اینکه چه چیزی قابل انتشار است یا خیر کمک میکنند.
* حد و حدود مقرراتی که تعریف میشود تا چه حد قابل جابهجایی و تفسیر است؛ مثلاً شاید برای نمایش ساز بتوان پروتکل مشخصتری داشت ولی برای سخنانی که در قالب برنامهها بیان میشود چگونه این مقررات تشریح و تبیین شده است؟
نظارت ما براساس مقررات عمومی کشور است و سختگیرانه عمل نمیکنیم. مثلاً در بحث نمایش ساز به عرف رسانه مجازی عمل کردیم که میتواند تا حدودی با عرف صداوسیما متفاوت باشد. خود سرویسها چون مسئولیت بر عهده آنهاست رعایت میکنند و خیلی وقتها پرسشهای متعددی از طرف خودشان مطرح میشود که چه چیز مجاز است یا نیست؟ نظارت روی برنامههای ترکیبی نیز به دو صورت انجام میشود. در بخش تولیدیها خروجی کار مورد نظارت قرار میگیرد و بعد از انتشار محتوا نظارت انجام میشود. بخشی از این نظارت هم بر مبنای گزارشهای مردمی است مانند بحث خشونت و مواردی از این دست.
* این نظارت مردمی تا چه حد است؛ چون فکر نمیکنم مردم خیلی درباره این دست موارد اطلاعرسانی کنند...
تا حدودی اعلام میشود اما آمار بالایی ندارد. ما بعد از این گزارشها به رسانه و سرویس مورد نظر تذکر میدهیم. با این حال خودنظارتی در سرویسها برای ما مهمتر است که بعضاً با مکانیزم انسانی و حتی ماشینی از طرف خود سرویسها باید بالا رود. خود ما هم از هر دو این مکانیزمها استفاده میکنیم.
* در حال حاضر برخی از برنامههای تولیدی و زنده نشان دادهاند که این نظارت از طرف خود سرویسها نبوده است وگرنه شاهد محتواهای ناهنجار نمیبودیم، برخی از این گفتگوها بارها هم در شبکههای اجتماعی دیده شده و به اصطلاح هیت شدند که باز هم نشان از یک ضعف نظارت جدی دارد...
توجه داشته باشید که گفتگوهای لایو مثل اینستاگرام تحت رصد ما نیست و طبیعتاً مورد ممیزی قرار نمیگیرد. حتی ممکن است رصد کنیم اما ممیزی نمیکنیم چون بستر عرضه آنها بستر شخصی افراد است.
* و قرار نیست به حوزه اینستاگرام ورود کنید؟ چون خیلی از اتفاقات در این فضا شکل میگیرد و ماجراهای افرادی مثل تتلو نیز آسیبهای اجتماعی زیادی برای نوجوانان میتواند در بر داشته باشد.
برخی از اینها مربوط به قوانین کشوری است که وقتی در حوزه امنیتی یا اخلاقی خدشهای وارد شود متولیان پیگیری میکنند. مثل پلیس فتا و دادستانی که در مواقع لزوم ورود میکنند اما نظرت ما پلیسی نیست و ورود ما بیشتر فرهنگی است.
* غیر از اینستاگرام نظارت روی سرویسها و برنامهها تا چه حد جدی است چون اظهارنظر درباره یک هنجار و زیر پا گذاشتن آن یا حتی شکلگیری برخی گفتگوهای سطحی در برنامههای زنده و تولیدی ویاودیها در همین چند وقت اخیر بارها تکرار شده و مسلماً مردم در این باره مسئول نیستند و میتوانند داوطلبانه گزارش دهند اما بهنظر میرسد شما بهعنوان متولی نظارت بیش از اندازه روی همین مشارکت داوطلبانه مردمی حساب باز کردهاید!
حدود ۱۰۰ سرویس از ساترا مجوز گرفتهاند و تعداد بالای سرویسها ایجاب میکند ما ابتدا از گزارشهای مردمی بهره بگیریم و در مرحله بعد از مکانیزمهای ماشینی و انسانی و در مراحل بعدی هم به صورت موردی محتوای متخلف را کشف میکنیم. بعد از مشاهده تخلف به سرویسها تذکر میدهیم و طبیعی است که اگر هم این تذکرات تکرار شود ممکن است بحث به مجاری قانونی و پلیس فتا و دیگر نهادها هم کشیده شود.
* شما گفتید برای این مدیران دوره برگزار میشود یا ناظر پخش وجود دارد که بیشتر برای قوانین عمومی است اما همین برنامههای اخیر نشان داده که ساز و کار را نمیدانند. شاید کسی که به صداوسیما میرود حتی دست به خودسانسوری روی آنتن هم بزند، چون تا حدی مناسبات آنتن صداوسیما را میداند. در مقابل این افراط نوعی تفریط هم در رسانههای اینترنتی وجود دارد که گاهی به گفتگوهای هنجارشکن و اظهارنظرهای شاذ منجر شده است!
بله درست است. در واقع عرف فضای مجازی این اقتضا را دارد که ما متفاوت از صداوسیما و شبکههای سیما عمل کنیم ولی در عین حال در فضای مجازی ممکن است خیلی اتفاقات رخ دهد که خلاف قوانین کشور و یا جرم محسوب میشود و قطعاً این مسائل را ما رصد میکنیم؛ از قبل گوشزد کردهایم و یا هشدار دادهایم که سرویسها به موارد تخلف توجه کنند… که سرویسها هم این موارد را در حوزه پوشش، امنیت ملی یا عفاف میدانند و اطلاع دارند چه چیزهایی جزو خط قرمزهاست.
مقرراتی را هم خود ساترا اعلام کرده است که مثلاً در برنامههای پخش زنده محتوا با چه ساز و کاری پخش شود. سرویسها میدانند مثلاً پوشش آنها چگونه باشد یا توجه شان در حوزههای آسیب شناسی برای نوجوانان و خانوادهها چطور باشد. یا از رده بندی سنی استفاده کنند.
* نکاتی که شما میفرمایید در تئوری شاید پاسخگو باشد اما در عمل بهنظر میرسد بارها خلاف آن رخ داده است. به طور مثال در برنامهای مثل «باغ رمضان» مهمان برنامه به مواردی انتقاد میکند که در عرف و قانون کشور پذیرفته شده و به چالش کشیدن آن با این صراحت عجیب به نظر میرسد...
انتشار اینها در تلویزیون عجیب هست ولی در فضای مجازی چندان عجیب نیست، ما نسبت به مسائل چندان سختگیری نکردهایم. ضمن اینکه باید توجه داشت در پخش زنده همه چیز تحت کنترل نیست اگرچه مسئولیت اصلی بر عهده سرویس است و باید با مهمان هماهنگ کند و نسبت به پرسش و پاسخ نوعی هماهنگی داشته باشد. با این حال ما رویهای سهلگیرانه داریم و فکر میکنیم باید اجازه انتشار مواردی را بدهیم که در تلویزیون ممکن است اجازه انتشار نداشته باشد. به طور مثال درباره مجریان و گزارشگرانشان انتظار نداریم مثل یک گوینده خبر تلویزیون حضور پیدا کنند و ظاهر شوند اما باید عرف رعایت شود.
در مورد اظهارنظرها هم اقتضای برنامه زنده این است چون تولید و پخش همزمان صورت میگیرد گاهی کنترلی بر اظهارنظر نداریم. با این حال ناظری که از طرف ما در لوکیشن حضور دارد همان زمان تذکر میدهد اما چون برنامه زنده است نمیتوان از محتوایی که منتشر شده جلوگیری کرد. با این حال اگر قوانین کشوری را زیر پا گذاشته باشد سرویسها باید جبران کنند و پاسخگو باشند.
* همین اتفاق درباره برنامههای تولیدی هم رخ میدهد و میبینیم اتفاقاً در برنامهها سراغ کسانی میروند که حاشیهدار هستند و باز هم سوالاتی پرسیده میشود درباره نوع رابطه افراد که به نگاه زرد و سخیف و حاشیهای دامن میزند.
میتوان برنامههای تولیدی را در مقطع پیش از انتشار نظارت کرد اما نظارت را به عهده خود سایت گذاشتهایم. قبول کنید سرویسها در بدو راه هستند و ممکن است با خطاهایی مواجه شوند. در خصوص برنامههای تولیدی و مشخصاً برنامهای که از آن یاد کردید، تذکر داده شده است. اما رسانهها کاربرمحور هستند و برای جذب مخاطب سعی دارند محتوایی تولید کنند که درنهایت بهرهبرداری خود را داشته باشند...
* و این دلیل میشود که عرف و هنجارها را زیر پا بگذارند؟
خیر دلیل نمیشود قانون کشور و عرف اجتماعی را زیر پا بگذارند، یا برای کودک و نوجوان بدآموزی داشته باشند. برای جذب کاربر یا منفعت اقتصادی دلیل نمیشود حتی قوانین ساترا را زیر پا بگذارند. هر محتوایی هم از نظر کمی و کیفی درجهبندی دارد و ما معتقدیم همین برنامه مذکور، درجهبندی سخیف را در برنامهسازی ارائه کرده است که اینها در نهایت در رتبهبندی ما از یک سرویس تاثیرگذار است.
* به چه شکلی؟
سایتهای منتشرکننده محتوای ضعیف و سخیف در درجات پایینتری قرار میگیرند که در تمدید مجوزهایشان اثرگذار است. ما مجوز قطعی و موقت داریم و در تبدیل مجوز موقت به قطعی و سایر شئونات این موارد لحاظ میشود و حتی به لغو امتیاز هم منتهی میشود.
* بهصورت مصداقی درباره این تذکرات، اطلاع دارید برنامه «پانوراما» با اجرای اشکان خطیبی که یکی از همین گفتگوهای زرد و به تعبیر شما سخیف در قالب آن رقم خورد، همچنان تولید میشود یا خیر؟
من در جریان تولید نیستم اما تذکرات لازم در خصوص نحوه اجرا، مهمانان و سوالات کلی برنامه داده شده است. ما مخاطب و گروه سنی آنها را هم در نظر داریم و براساس همه این موارد نکات را مطرح میکنیم.
* چرا این نکات قبل از تولید و پخش این برنامهها برایشان تبیین و محرز نمیشود؟
نسخه تذکر ما مشخص و آشکار است و همان مقررات را ابلاغ میکنیم. شما هم براساس آنچه که روی خروجی یک برنامه میبینید برداشت میکنید که محتوا سخیف بوده است همانطور که کاربرانی همین گزارشها را ارائه میکنند.
* البته من به عنوان خبرنگار اعلام میکنم و احتمال خیلی بالایی دارد کاربر وظیفهای احساس نکند چنین برنامههایی را نقد کند یا دلخوری اش را اعلام کند.
در عین حال این برنامهها مخاطبانی از همه سن و سالها دارد فقط نوجوان نیست و پدر و مادر هم نگاه میکند و آنها این نارضایتی را اعلام میکنند. احتمالاً شما انعکاس این مصاحبهها و برنامهها را در فضاهای دیگر دیدهاید که انتقاد به سخنان همین زوج بوده است و حضورشان در برنامه مسائل و سوالات جدیدی را طرح کرد.
* رتبه بندی سامانهها که به آن اشاره کردید توسط چه بخشی انجام میشود؟
ادارهای داریم در ساترا که براساس پارامترهای تعریف شده سایتها را رتبه بندی میکنند و یکی از موارد همین رعایت مقررات و هنجارهاست و اینکه تخلف نداشته باشد.
* این رتبهبندی که در طولانی مدت بیشتر موثر است اما چرا اینقدر مسئولیت به خود سرویسها واگذاری میشود؟
باید تعهد را در خود سرویسها زنده کرد. باید به آنها آموزش داد و از طرفی فرهنگ مخاطب و کاربر نیز آموزش داده شود تا هر محتوایی را نبیند و یا اگر میبیند گزارش دهد چون نمیخواهیم نظارت پلیسی داشته باشیم.
*این که نمیخواهید نظارت پلیسی داشته باشید از یک حیث خوب است اما لازمهاش این است که به قول شما آموزشها در حد بالایی باشد.
ما فرهنگ مخاطب را هم ارتقا میدهیم و انتظار داریم از هر محتوایی استقبال نکند.
* دقیقاً چگونه فرهنگ مخاطب را ارتقا میدهید؟
بیشتر رویکردمان عمومی است. منظور این است که امیدمان به توجه کاربر است چون همه چیز را نمیتوان کنترل کرد.
*حداقل میتوان محتوا و تولیداتی را برای آموزش سواد رسانهای در همین سرویسها قرار داد...
بله اتفاقاً در این حوزه ما اقدام کردهایم و کلیپهایی کوتاه آماده کردهایم که در سرویسها و تلویزیون میتواند منتشر شود. در عین حال این را هم باید تاکید کرد که پخش زنده الزامات و مختصاتی دارد که گاهی رعایت نمیشود و ما تا رسیدن به استاندارد بالا در پخش زنده سرویسها فاصله داریم. با این حال در چند ماه اخیر که با کرونا مواجهیم و پخش زنده گستردهتر شده است.
* اطلاعی از برنامههای جدیدی که قرار است تولید شوند دارید؟
آمار دقیقی ندارم، بازار این فضا روز به روز گرمتر میشود و متقاضیان ثبت نام میکنند...
* ملاکی هم دارید که فرد متقاضی پیش از این به طور مثال برنامهسازی کرده است یا چه رزومهای دارد؟
با نوعی مسامحه بله اینها را هم در نظر میگیریم.
* در شرایط فعلی و با این سطح از مسامحه به نظر میرسد هر کسی سرمایه داشته باشد میتواند این مجوزها را دریافت کند!
کسی که بخواهد به صرف داشتن پول وارد این حوزه شود، سرمایهاش را میبازد. با این حال ما ورود نمیکنیم و نیازی نیست من بگویم تو پول داری اما تخصص نداری، پس برو. من میگویم اشکالی ندارد مجوز میخواهید، مراحل لازم را طی کنید اما اگر خودش آشنایی لازم را نداشته باشد، پولش را هم میبازد، صرف داشتن پول اینجا جواب نمیدهد. (منبع: خبرگزاری مهر - عطیه موذن)