شبکههای اجتماعی؛ قاتلان سواد رسانهای
مصطفی رفعت - طیِ دهه گذشته «اخبار آنلاین»، از رسانههای چاپی و تلویزیون بهعنوان «منبع خبری شماره ۱» برای بسیاری از مردم «پیشی» گرفته است.
طبق گزارش ۲۰۲۴ «اخبار دیجیتال مؤسسه رویترز»؛ ۷۷درصدِ بیش از ۹۰هزار پاسخدهنده موردبررسی در ۴۷ کشور، اخبار خود را آنلاین دریافت کردهاند؛ درحالیکه ۵۵درصد، اخبار را از «تلویزیون» تماشا میکنند و تنها ۱۹درصد همچنان «اخبار چاپی» را میخوانند!
نکته جالب و شاید ترسناک ماجرا در تمایل بیشتر مردم بهسمت اخبار آنلاین ایناستکه آنها خوراک خود را از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی میگیرند و این شبکهها حالا نهتنها بهعنوان «منبع خبری»؛ بلکه بهعنوان بستر دروازهبانی اخبار نیز بهکار میروند؛ درواقع، هم نوع خبر را تعیین و هم در اثرگذاریِ اخبار نقش ایفا میکنند.
درحالیکه دسترسی مستقیم به «وبگاههای خبری» یا «برنامههای خبری» رایجترین مکان مصرف اخبار آنلاین در ۲۰۱۸ بودند؛ اکنون اما سومین مرجع خبری، پس از «جستجو» و «رسانههای اجتماعی» هستند.
این، گرچه مزایایی نظیرِ ظرفیتِ انتشار زودتر اخبار و دسترسپذیرتر و شخصیسازی آنها را دارد؛ اما خالیازایراد نیست؛ اخبار و مطالب، دیگر فقط توسط متخصصان رسانه تهیه و منتشر نمیشود؛ بلکه هرکسی در قالب شهروند-خبرنگار (انسان-رسانه) امکان خبرسازی و خبرپراکنی را دارد.
ازسویی، الگوریتمهایی خاص تهیه میشوند تا هم بر شیوه نشر اخبار نظارت کنند و هم با کمکِ ابزار هوشمند، محتواها را جهتدار و برای تأمین منافع ویژه، در تعاملات انسانی بگذارند؛ یعنی احساسات را بر عقل حاکم میکنند تا محتوای موردنظر پیروز شده و بهاینمنظور همه امکانات را بسیج میکنند.
اینجاست که فیکنیوزها و لشکرکشیهای مجازی راه میافتند و قدرتِ «دیدِ متعادل» از مخاطب سلب میشود. رسانههای اجتماعی «اتاقهای پژواک» ایجاد میکنند و مخاطب فقط آنچه میخواهد را بهعنوان خوراک دریافت میکند؛ سوگیریهای مردمی وارد کارزار شده و ... دوقطبیها اینگونه برجسته میشود.
ماجرا تا وقتی صحبت از سرگرمی بهمیان میآید، «خوب» است؛ اما وقتی بحث نظرگاههای عقیدتی (مذهب، سیاست، ایدئولوژی و ...) بهمیان میآید «بالقوه خطرناک» است. این دادهنما نشان میدهد:
میزان (بهدرصد) دریافتیِ اخبار یکهفتهاخیر مردم از کدام منابع بوده است. (روزنامه سایه)