عمده دلایل فیلتر کردن اینترنت در کشورهای مختلف را میتوان در چهار تقسیم بندی کلی مسائل سیاسی، مسائل اجتماعی، مسائل امنیتی و مسائل اخلاقی گنجاند.
گسترش اینترنت زمینه ای را به وجود آورده که طیف وسیعی از اطلاعات بدون هیچگونه محدودیتی و فراتر از مرزهای جغرافیایی در سراسر جهان منتشر شود و به نحو چشمگیری به یک رسانه ارتباطی و اطلاعاتی تبدیل گردد. ضمن اینکه مخاطبان و کاربران اینترنت هم به همان اندازه افزایش مداومی داشته اند. خصوصیت و ویژگی اینترنت و سهولت انتشار مطالب و اطلاعات وعلاوه بر آن راحتی دستیابی به انواع مختلف اطلاعات در وب اعم از متن، صوت و تصویر و داده های گرافیکی متنوع، به اندازه ای شدت یافته است که در برخی موارد اطلاعات حاوی مطالب مخرب و زیانباری نیز در وب منتشر می شود که زمینه سوء استفاده های مختلف را فراهم آورده است.
هرزه نگاری های جنسی به خصوص در زمینه سوء استفاده از کودکان، ترویج خشونت و فساد، خرید و فروش مواد مخدر و زیانبار، اشاعه اطلاعات خصوصی افراد و سازمانها، استفاده از اطلاعات وب در جهت اهداف تروریستی وموارد مشابه، ضرورت کنترل محتوای وب را ناگزیرساخته است.
اما فیلترینگ چیست؟ فیلتـرینگ اینترنتی یا فیلتـرینگ، عبارت است از محدود کردن دسترسی کاربران اینترنت به وبگاهها و خدمات اینترنتی که از دیدگاه متولیان فرهنگی و سیاسی هر کشور برای مصرف عموم مناسب نیست، اعمال فیلتـر به وسیله ارائهدهندگان خدمات اینترنتی انجام میشود ولی تعیین سطح، مصادیق و سیاستهای فیلتـرینگ با حکومتهاست.
عمده دلایل فیلتر کردن اینترنت در کشورهای مختلف را میتوان در چهار تقسیم بندی کلی گنجاند: "مسائل سیاسی"، "مسائل اجتماعی"، " مسائل امنیتی" و "مسائل اخلاقی".
آنچه باعث تفاوت مبنایی هر کشور برای فیلترینگ میشود، ارزش های بنیادین مورد توجه هر مقوله در آن کشورها است. در مجموع میتوان گفت تعداد کشورهایی که در منطقه و جهان به نحوی با مساله فیلترینگ و سانسور در اینترنت مواجه هستند نسبتا قابل توجه است.
فیلترینگ در ایران بر اساس قوانین مصوب در مجلس شورای اسلامی اعمال میگردد و طیف گستردهای از وبگاههای اینترنتی، از پورنوگرافی گرفته تا سیاسی و اجتماعی را در بر میگیرد. گرچه مسدود کردن دسترسی به وبگاههای اینترنتی در ایران جنبهٔ قانونی دارد، اما روند آن، به ویژه برای وبگاههای سیاسی و اجتماعی، به درستی مشخص نیست لذا می توان این مورد را یکی از ضعف های فیلترینگ در ایران دانست که مخاطبان خود را طبقه بندی نکرده است.
چه سایت هایی بر اساس قانون باید در ایران فیلتر شوند
در مرداد 85، دولت آییننامه«ساماندهی فعالیت سایتهای اینترنتی» را ابلاغ کرد. بر اساس این آییننامه، همه وبگاههای اینترنتی باید در وزارت ارشاد به ثبت برسند.
مواردی که استفاده از آنها در وبگاهها ممنوع است:
1) نشر مطالب الحادی و مخالف موازین اسلامی.
2) اهانت به دین اسلام و مقدسات آن.
3) ضدیت با قانون اساسی و هر گونه مطلبی که استقلال و تمامیت ارضی کشور را خدشه دار کند.
4) اهانت به رهبری و مراجع مسلم تقلید.
5) تحریف یا تحقیر مقدسات دینی، احکام مسلم اسلام، ارزشهای انقلاب اسلامی و مبانی تفکر سیاسی امام خمینی (ره).
6) اخلال در وحدت و وفاق ملی .
7) القاء بدبینی و ناامیدی در مردم نسبت به مشروعیت و کارآمدی نظام اسلامی.
8) اشاعه و تبلیغ گروهها و احزاب غیرقانونی.
9) انتشار اسناد و اطلاعات طبق بندی شده دولتی و امور مربوط به مسائل امنیتی ، نظامی و انتظامی.
10) اشاعه فحشاء و منکرات و انتشار عکسها و تصاویر و مطالب خلاف اخلاق و عفت عمومی.
11) ترویج مصرف سیگار و مواد مخدر.
12) ایراد افترا به مقامات و هر یک از افراد کشور و توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی
13) افشاء روابط خصوصی افراد و تجاوز به حریم اطلاعات شخصی آنان.
14) انتشار اطلاعات حاوی کلیدهای رمز بانکهای اطلاعاتی، نرم افزارهای خاص، صندوقهای پست الکترونیکی و یا روش شکستن آنها.
15) فعالیت های تجاری و مالی غیر قانونی و غیر مجاز از طریق شبکه اطلاع رسانی و اینترنت از قبیل جعل، اختلاس، قمار و ….
16) خرید، فروش و تبلیغات در شبکه اطلاع رسانی و اینترنت از کلیه کالاهایی که منع قانونی دارند.
17) هر گونه نفوذ غیر مجاز به مراکز دارنده اطلاعات خصوصی و محرمانه و تلاش در جهت شکستن قفل رمز سیستم ها.
18) هر گونه حمله به مراکز اطلاع رسانی و اینترنتی دیگران برای از کار انداختن و یا کاهش کارآیی آنها.
19) هر گونه تلاش برای انجام شنود و بررسی بسته های اطلاعاتی در حال گذر در شبکه که به دیگران تعلق دارد.
20) ایجاد هر گونه شبکه و برنامه رادیویی و تلویزیونی بدون هدایت و نظارت سازمان صدا و سیما
شاید برای مخاطبان این سوال پیش آمده باشد که آیا در غرب فیلترینگ وجو دارد یا خیر؟ پاسخ این سوال مثبت است.
کشورهایی مانند سوئد، فرانسه و آلمان در قاره اروپا و کشورهایی مانند هند، عربستان، کره جنوبی، مالزی و در مجموع آسیا به عنوان بزرگترین قاره دنیا و نیز کانادا دارای گستردهترین میزان تنوع فیلترینگ میباشند.
فیلترینگ در آمریکا
استفاده از اینترنت در ایالات متحده در سال 1996 با پیشنهاد بیل کلینتون رئیس جمهور وقت این کشور آغاز شد. در قانون یاد شده که به نام «قانون صلاحیت ارتباطات (CDA) مشهور است، هرگونه اطلاع رسانی مستهجن و غیراخلاقی برای نوجوانان کمتر از 18 سال منع شده است. به رغم جنجالهایی که پس از مطرح شدن این قانون به پا شد، چندی بعد، در سال 1998، قانون دیگری با نام(COPPA) به تصویب رسید که مطابق آن متصدیان صفحات اینترنتی از قرار دادن اطلاعات مربوط به کودکان زیر 13 سال به روی اینترنت یا استفاده از این قبیل اطلاعات بدون داشتن مجوز از پدر و مادر آنها منع و موظف شدند در صفحات خود نحوه جمعآوری اطلاعات مربوط به کودکان را به طور مشخص اعلام کنند.
همزمان با این قانون، قانون دیگری به نام (COPA) طرح شد که سایتهایی را که در آنها مطالب آشکار جنسی و یا عکسهای مستهجن قرار داشت محدود میکرد. یکی از انگیزههای اصلی طرح این قانون حفاظت نوجوانان از عوارض سوء اینترنت بود. به طور دقیق تر، بخشی از این قانون استفاده مجازی از انتقال هرگونه اطلاعات را که ممکن است برای کودکان مضر باشد، منع میکند. پس از گذشت 2 سال، در سال 2000 قانون دیگری به نام(CIPA) مطرح شد که مطابق آن همه مدارس و کتابخانههای عمومی [که برای اتصال به اینترنت و یا کامپیوترهای متصل به اینترنت از کمکهای دولت استفاده کردهاند.] موظف شدهاند به بستن و یا فیلتر کردن سایتهایی اقدام کنند که در آنها تصاویر وقیح و عکسهای شهوت انگیز مربوط به کودکان و یا هر تصویر جنسی دیگری که برای نوجوانان مضر باشد، قرار دارد. در عین حال مدارس موظفند سیاستهای پیشنهادی سلامت استفاده از اینترنت را بپذیرند و حداقل یک گزارش از سیاستهای پیشنهاد شده ارائه دهند. همچنین موظفند بر روی همه کامپیوترهای متصل به اینترنت ابزارهای فیلتر کننده (مانند برنامههای فیلترکننده و یا دیوارههای آتشین محدود کننده) قرار دهند.
پس از حوادث یازدهم سپتامبر 2001 نیز، پاى دولتها و حکومتهاى فراوانى به حیطه فیلترینگ باز شد و در این میان نقش کشورهاى اروپایى و به ویژه ایالات متحده پر رنگتر از سایرین بود. ایالات متحده به عنوان پیشروترین کشور دنیا هم در زمینه به کارگیرى و توسعه تجهیزات اینترنت و هم در زمینه تولید محتواى اینترنتى، پس از حملات 11 سپتامبر، با چالشی جدى در مواجهه با اینترنت رو به رو شد و دولت این کشور، قوانین محکمى را در این مورد وضع کرد تا جایى که حامیان حریم شخصى و آزادىهاى مدنى به اعتراضات گستردهاى علیه دولت بوش دست زدند. آمریکا در تاریخ 24 اکتبر 2001، قانونى تحت عنوان "لایحۀ میهنپرستی" (Patriot Act) را تصویب کرد که به موجب آن، کنترل و نظارت بر تبادل دادههاى online کاربران، رنگ قانونى به خود مىگرفت؛ این قانون که در قالب مبارزه با تروریسم به تصویب رسیده بود، موجى از مخالفت و اعتراض را هم در میان جمهورى خواهان و هم در بین دموکراتها برانگیخت. پیادهسازى لایحۀ میهنپرستی که به شدت از سوى دادستانى امریکا دنبال مىشد، در نوامبر 2003 رئیس جمهور با اعطاى اختیارات بیشتر به پلیس امریکا (اف بی آی) از این نیرو خواست تا کلیه اطلاعات مربوط به کاربران اینترنتى را، حتى براى تحقیقات غیررسمى، جمعآورى کند. از سوى دیگر، برخى ایالتهاى امریکا مثل پنسیلوانیا قوانین مخصوص به خود را براى فیلتر کردن محتواى اینترنتى دارند.
همچنین در پی شکایات فراوان مهمانداران و مسافران خطوط هواپیمایی آمریکا از برخی کاربران در استفاده از تارنماهای غیراخلاقی با محتویات مستهجن، صاحبان شرکت های هواپیمایی به فکر فیلتر کردن این تارنماها افتاده اند."امریکن ایرلاینز" بعنوان نخستین شرکت در میان شرکت های فعال در خطوط هوایی آمریکا اقدام به مسدود کردن چنین تارنماهایی و برخورد با استفاده کنندگان از آنها کرده است. به این ترتیب کاربران اینترنتی از این پس امکان ورود به تارنما های غیراخلاقی را در هواپیما نخواهند داشت. این اقدام در حالی صورت می گیرد که برخی مسافران در مدت پرواز خود با ورود به اینترنت از تارنما های غیراخلاقی استفاده می کردند که این موضوع مورد اعتراض دیگر مسافران و مهمانداران هواپیما قرار گرفته و این رفتار را موجب صدمه دیدن سلامت اجتماع می دانستند. جهان نوشت، هواپیماهای امریکن ایرلاینز درحالی پیشگام فیلترینگ تارنماهای غیراخلاقی شدند که تا کنون شکایتی ازپروازهای این شرکت دراین مورده نشده است. بر این اساس نخستین فیلترینگ در هواپیمای بوئینگ مدل 200-767 به اجرا در آمده است.
فیلترینگ در کانادا:
کانادا که خود را یک از مدافعان حقوق بشر می داند و بارها از آزادی دسترسی اطلاعات سخن گفته بود نیز دست به فیلترینگ می زند از جمله مواردی که می توان به آن اشاره کرد عبارت است از : 1- مطالب نفرت انگیز 2- فیلم های مستهجن 3- هرزه نگاری کودکان 4- هتک حرمت امور جنسی 5- تروریسم 6- نقض حقوق بشر
فیلترینگ در اتحادیه اروپا:
این اتحادیه نیز از قاعده فیلترینگ مستثنی نبوده و اقدام به مسدود کردن برخی سایت هایی که محتواهایی نظیر : جعل مرتبط با رایانه، هرزه نگاری کودکان، کلاهبرداری مرتبط با رایانه و نشر مطالب نژادپرستانه و بیگانه ستیز؛ می کند.
فیلترینگ در فرانسه:
فرانسه نتایج موتورهاى جستوجوى اینترنتى از جمله گوگل Google را دستکارى کرده و به زعم خود، آن را بومى مى کند. علاوه بر این، با وجودى که تصمیمات اصلى و عمده پیرامون آزادى بیان در اینترنت و حفظ حریم خصوصى افراد در این عرصه، توسط اتحادیه اروپا اتخاذ مىشود، اما کشور فرانسه یکى از معدود اعضاى این اتحادیه است که در پذیرش آنها مقاومت زیادى کرده و سعى دارد قوانین خود را اجرا کند.
در بحث نظارتى نیز، کشور فرانسه با تصویب قانون LSQ در سال 2001، کلیه ISP هاى این کشور را موظف کرد تا فعالیتهاى اینترنتى و پیامهاى پستالکترونیک مشتریان خود را حداقل به مدت یک سال، ذخیره و نگهدارى کنند. همچنین این قانون به قضات و پلیس این کشور اجازه مىداد تا در پیامهاى شخصى کاربران به منظور کشف یا اثبات جرم، به تفحص بپردازند. این کشور نزدیک به 22 میلیون کاربر اینترنت دارد که یک سوم جمعیتش را تشکیل میدهند. به این ترتیب مردم فرانسه یکی از آنلاینترین کشورهای دنیا به نسبت جمعیتش است. قوانین اینترنتی در این کشور بیشتر شامل قوانین تجارت الکترونیک و رعایت حریم شخصی و جرایم رایانهای آن بیشتر مربوط به مسایل امنیت ملی و آسیبهای اقتصادی است. ضمن اینکه فیلترینگ به طور جدی در مدارس این کشور و با بستن IP ها اعمال میشود.
قانون Hadopi که در سال 2009 در فرانسه به تصویب رسید، این اجازه را به ارایهدهندگان خدمات اینترنتی میدهد که کاربرانی که به صورت غیرقانونی، محتوای دارای حق کپیرایت را از اینترنت دانلود میکنند، از دسترسی به اتصال اینترنتی محروم سازند. همچنین لایحهی LOPPSI 2 که در سال 2009 توسط دولت فرانسه به پارلمان این کشور تقدیم شد، به ISPهای فرانسوی این اجازه را میدهد که یک فهرست مشخص از تارنماهای غیراخلاقی را تحت نظارت وزارت کشور فرانسه، مسدود و فیلتر کنند.
فیلترینگ در انگلیس:
در اکثر کشورهای اروپایی از جمله "انگلیس" فیلترینگ بیشتر بر روی مسائلی مانند پورنوگرافی کودکان، نژادپرستی و مسائل تروریستی اعمال می شود. یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی در انگلستان به نام "بنیاد نظارت بر اینترنت" (Internet Watch Foundation)، فهرستی از تارنماهای غیراخلاقی را تهیه کرده و بر اساس آن، دسترسی 98 درصد از کاربران اینترنت در انگلستان به این تارنماها مسدود شده است. وزیر کشور انگلیس ورنون کوکر، ضربالعجلی را تا پایان سال 2007 برای همهی سرویسدهندگان خدمات اینترنتی در این کشور تعیین کرده بود تا یک سیستم مسدودسازی محتوا بر اساس سبک cleanfeed طراحی و اجرا کنند.
در سال 2006 هم وزیر کشور انگلیس قول داده بود که همهی ISP های این کشور، تارنماهای غیراخلاقی کودکان را مسدود خواهند کرد. در اواسط سال 2006 میلادی، دولت انگلیس گزارش داد که دسترسی 90 درصد کاربران اینترنت پرسرعت در این کشور به تارنماهای غیراخلاقی مسدود شده است. علیرغم اینکه قرار بود این رقم در پایان سال 2007 به 100 درصد برسد، اما گزارشهای دولتی در پایان سال 2008 میلادی، رقم 95 درصد را اعلام کردند و در پی آن، دولت تصمیم گرفت تا مسدود کردن دسترسی پنج درصد باقیمانده، هرچه سریعتر اقدامات لازم را انجام دهد.
در فاصلهی بین سال 2004 تا 2006، شرکت BT Group فناوری جدیدی به نام Cleanfeed را معرفی کرد که 80 درصد سرویسدهندگان خدمات اینترنتی در انگلیس از آن استفاده میکنند. کاربری این فناوری به گونهیی است که دسترسی به تارنماهای غیرمجازی که توسط "بنیاد نظارت بر اینترنت" فهرست شدهاند را برای کاربران خانگی قطع میکند.
فیلترینگ در آلمان:
فیلترینگ اینترنت در آلمان، بر اساس قانون فدرال صورت میگیرد و در مواردی خاص، دادگاههای این کشور رای به مسدود شدن برخی تارنماها میدهند. با این حال، آلمان کشوری است که مسدودسازی محتوای سیاسی در آن به وفور دیده میشود. نمونهای از محتوای سیاسی مسدود شده توسط آلمان برای کاربران اینترنت، عبارات و کلیدواژههایی است که به "نفی هلوکاست" مربوط میشوند. کاربران اینترنت در کشور آلمان اغلب نمیتوانند به محتوای مقالات و نوشتههایی که به نفی هلوکاست میپردازند دسترسی داشته باشند. در اوایل سال 2010 میلادی نیز یک قانون فدرال برای مسدودسازی دسترسی به محتوای غیراخلاقی در آلمان به تصویب رسید.
طبق آن چه گفته شد، سیاستهای کلی فیلترینگ حاکم بر اتحادیهی اروپا بیشتر بر محورهای سیاست بینالملل، سیاست داخلی، تروریسم، نژادپرستی و حوزهی اخلاق میباشد که البته به دلیل سیاستهای داخلی هر کشور، تفاوتهایی با یکدیگر دارند.
با درود بر شما
جهت اطلاع سایت محترم آی تی معروض می دارد جمله «مسدود کردن دسترسی به وبگاههای اینترنتی در ایران جنبه قانونی دارد» صحیح نمی باشد و این امر کاملاً غیر قانونی و بلکه فرای قانون است زیرا هیچ فردی یا مجمعی از افراد نمی تواند برای فرد دیگری تعیین کندکه چه چیزی بگوید یا نگوید یا کجا را نگاه نکند یا بکند یا چه چیزی بشنود یا نشنود. این اموراز جمله حقوق فطری و ذاتی بشر است و با حیات آدمی رابطه دارد و کسی نمی تواند جلوی حواس پنجگانه کسی را بگیرد چه به نام قانون یا هر نام دیگر باشد. هیچکس نمی تواند تحت هر عنوان از جمله قانون یا هر چیز قابل تصور دیگر با قوه قهریه جلوی چشمها یا گوشهای فرد دیگری را بگیرد و او را از دیدن یا شنیدن محروم کند و بدیهی است که چنین حرکتی به هیچ وجه قانونی نیست چه توسط ممالک اروپا باشد یا در همین کشور صورت گیرد.
توجه شما را جلب می کنم به نظری که در وبگاه زیر در همین رابطه ذکر شده است:
http://www.itna.ir/vdcf1jdm.w6d0cagiiw.html