فروشگاه اینترنتی و بازار سیاه تقلید
شاید شنیده باشید که جمعه پس از روز شکرگزاری در آمریکا Black Friday نامیده میشود. بلک فرایدی، بزرگترین حراجی دنیا، با تخفیفهای استثنایی و هیجانانگیز به روز مهمی در آمریکا تبدیل شده است. به لطف فروشگاههای اینترنتی بلک فرایدی دیگر مختص آمریکا نیست.
حالا همه دنیا میتوانند در حراجیهای فروشگاههای اینترنتی بزرگ دنیا مثل آمازون، ای بی، والمارت، بست بای و تارگت شرکت کنند. داغترین حراجها و آفرها در این فروشگاهها رخ میدهند. سه آذر امسال مصادف بود با بلکفرایدی 2017 و بسیاری از مردم دنیا خود را برای این روز آماده کرده بودند.
دیگر حراجیهای بزرگ در دنیا
کشورهای دیگر هم از این قافله عقب نماندهاند و چند سالی است حراجیهای خاص خود را برگزار میکنند. به تازگی در کشورهای حوزه خلیجفارس بهجای بلکفرایدی یا جمعه سیاه، جمعه سفید برگزار میشود. این جشنواره دقیقاً در همان تاریخ بلک فرایدی رخ میدهد. در ایران نیز فروشگاههای اینترنتی به تازگی حراجی بزرگی بهنام حراجمعه را برگزار میکنند که میتوان گفت بزرگترین جشنواره حراج کالا در ایران محسوب میشود. این روزها تب و تاب بلکفرایدی یا جمعهسیاه به کشورهای دیگر دنیا هم رسیده است.
شیوه سنتی مانع توسعه تجارت
شاید یکی از دلایلی که مردم به سمت بازارهای جدید و دیجیتالی تمایل نشان میدهند، این باشد که روشهای توسعه بازار در کشور در سالهای گذشته همچنان سنتی بوده است و این موضوع باعث شده تا مردم رغبت کمتری برای جذب به بازار داخلی نشان دهند.
آقای حسن حسینی شاهرودی دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به «صبح نو» میگوید: «امروز یک نوع شیوه جدید در موضوع تجارت در جهان را شاهد هستیم و نمیتوانیم درهای کشور را به سوی دنیای ارتباطات و دیجیتال و تجارت آن لاین ببندیم و بگوییم هیچ ارتباطی نخواهیم داشت، چون بیش از آنکه این اتفاق به ضرر دیگران باشد به ضرر ماست که ارتباطمان را با جهان قطع میکنیم و در تجارت جهانی شناخته نخواهیم شد.»
او ادامه میدهد: «طبیعتاً باید به آن سمت برویم. این توانمندی هم در کشور وجود دارد که بازارهای جهانی را با شیوههای نوین تسخیر کنیم. ما با استفاده از شیوههای سنتی نتوانستیم جایی را برای امر تجارت کشور در 40 سال گذشته برای خودمان باز کنیم.»
این عضو هیات رییسه کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی میگوید: «به شدت از کشورهای مشابه خودمان نظیر ترکیه و برخی از کشورهای حاشیه خلیجفارس که در سطح تجارت جهانی بسیار نازلتر از ما بودند، عقب ماندهایم. همانگونه که در حوزه علم پلههای ترقی را طی کردهایم و جهشی در آن داشته و دنبالهروی علم دنیا نبودهایم، در حوزه تجارت جهانی و بازار آیتی هم باید همین روند را طی کنیم. ما نمیتوانیم درهای تجارت جهانی را ببندیم اما در بعد مصرف و تجارت باید سوار برموضوع شویم و بتوانیم این تبادل را داشته باشیم.»
بمباران رسانهای
شیوههای جذب مشتری و همچنین توسعه بازار و فروش کالا به سرعت در حال تغییر است و صاحبان کالا از رسانه به عنوان ابزاری کارآمد، حملههای گستردهای را به کشورهای دیگر شروع کردهاند. حملههایی که کشورهای جهان سوم را به یک مصرفگرا تبدیل کرده است.
حسینی شاهرودی اضافه میکند: «شاید در فضای اجتماعی و رسانهای برای عدم مصرف جنس خارجی تبلیغ کنیم اما به قدری در بمباران رسانهای از طرف دنیا و به ویژه دنیای سرمایهداری هستیم که نمیتوانیم خیلی از جوانان را متقاعد کنیم که مصرف نکنید. امکان بستن درها هم نیست، راهکار این است که کیفیت تولید داخلی را بالا ببریم تا قابل رقابت با محصولات خارجی باشد. یکی از مشکلات عدیده ما هم در صادرات کالا و هم عدم استقبال مشتریان داخلی و خارجی این است که کیفیت کالا پایین است و قیمت کالاهای ما قابل رقابت با بازار جهانی نیست.»
او با اشاره به اینکه فراهمسازی زمینه توسعه بازار کالای ایرانی به عهده دولت است، میگوید: «وزارت صنعت، اقتصاد و همه دستگاههایی که به نوعی درگیر مباحث اقتصادی هستند باید طرح جامعی را برای این موضوع داشته باشند که ما فرایند تولید تسهیل، آسان، ارزان و نهایتاً کالا قابل رقابت با بازار جهانی باشد، طبیعتاً آن زمان ما میتوانیم در این بازار مجازی خودی نشان دهیم و دست بالا را داشته باشیم.»
منع قانونی نداریم
توسعه تجارت را نمیتوان به مرزهای کشورها محدود کرد؛ توسعه تکنولوژی پا را فراتر از مرزهای فیزیکی گذاشته و این اتفاق باعث شده تا مردم راحتتر بتوانند به کالاهای مورد نظرشان که بعضاً حتی نیازی به آن ندارند نیز دست یابند.
حسینی شاهرودی میگوید: «قائل به این نیستیم که دولت وارد این موضوع شود و از آن حمایت کند و نباید هم در این عرصه ورود کند چون به تولید داخلی ما لطمه خواهد خورد اما از طرفی هم نمیتوانیم مردم را از خرید منع کنیم چراکه منع ما منعی قانونی نیست و منع توصیهای است، برای اینکه مردم به نظر مسوولان کشور تمکین کنند باید جایگزینی را ببینند. جایگزین هم این است که مثلاً مسوولان بگویند به جای فلان جنس برند خارجی، جنس برند داخلی را که کم هم نداریم، جایگزین شده است.»
برندهای از دست رفته
یکی از مشکلات اساسی در کشور این است که حمایت و تبلیغی برای برندهای داخلی از مجاری قدرتمند دولتی صورت نمیگیرد. این اتفاق موجب شده تا برندهای داخلی در مسیر نابودی قرار بگیرند و به برندهای خارجی با ماهیت ایرانی کمرنگ بدل شوند.
حسینی شاهرودی اضافه میکند: «برندهای داخلی خوبی در اقلام مختلف داریم اما این برندها چقدر از طرف دولت حمایت شدهاند که بتوانیم آنها را به برندهای جهانی تبدیل کنیم. آیا یک اروپایی حاضر است کالایی را که برند ایرانی یا چینی است بخرد؟»
دبیر کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه حتی برندهای ایرانی اصیل مثل زعفران در حال نابودی است، میگوید: «زغفران ایرانی یکی از برندهای محبوب در دنیاست که همین برند در حال نابودی است. این برند از ایران به اسپانیا رفته و در آنجا به اسم اسپانیا عرضه میشود. این برند را هم حمایت نکردیم. پسته ایرانی یکی دیگر از برندهایی است که حتی از پسته آمریکایی مرغوبتر است ولی آیا توانستهایم این برند را حفظ کنیم؟ فرش ایرانی هم در چین تولید و به فروش جهانی میرسد، نمونههای زیادی داریم که برند ایرانی حفظ نشده و حالا شاهد هستیم این برندها در سایر کشورها مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند.»
او اضافه میکند: «سیاستهای اقتصادی ایران در عرصه تجارت جهانی بسیار ناکارآمد و ضعیف بوده است. این قسمت را دولت باید تقویت کند و خیلی از محصولات ما را که برند جهانی داشته، تقویت کند. طبیعتاً با این کار بازارهایی نظیر حراج جمعه در داخل کشور میتواند تضعیف شود و مردم به این باور برسند که این بازار مکارهای است که میتواند ضرر و زیان آن متوجه تولید، اشتغال و درآمدهای ناخالص ملی ما شود و نهایتاً به نزدیک شدن به خط فقر بیانجامد.»
برنامه جامع تجارتی نداریم
شاید یکی دلایل موفق شدن فرهنگ آمریکایی، محدودیتهایی است که برای ورود کالاهای خارجی به بازار مصرف خود دارند. از طرفی، فرهنگسازی است که برای ترغیب مصرف کالای داخلی خود دارند؛ در کشور ما اما این اتفاق برعکس افتاده است.
حسینی شاهرودی در پاسخ به این سؤال که با توجه به نداشتن منع قانونی برای برگزاری بازارهایی نظیر Black Friday چطور باید برای خرید کالای ایرانی در این بازار فرهنگسازی کرد؟ اینطور پاسخ میدهد: «باید جنس ایرانی را برند کنیم که مردم دنبال آن باشند، چه کسی از برندهای ایرانی حمایت کرده است که در بازار جهانی حضور یابد، چه سوبسید، آموزش و امتیازی دولت برای تولید داخل قائل شده است، چقدر در ساخت توسعه مجتمعهای بزرگی که تجاریسازی میکنند موفق بودهایم، چه کسی بودجه 10 هزار میلیارد تومانی که از صندوق توسعه روستایی برای واحدهای کوچک روستایی در نظر گرفته شده سامان داده است. قطعاً مؤسسات کوچک و سرمایههای کوچکی که در روستاها هدایت و نظارت نشوند و برای آنها برنامهای وجود نداشته باشد، اگر مشخص نباشد که چه محصولی با چه هدفی را تولید خواهند کرد، هیچ کاری پیش نخواهد رفت.»
او ادامه میدهد: «برنامه جامع ساماندهی تولید و تجارت را باید در کشور ایجاد کنیم که هم تولیدکننده و هم تاجران بر اساس این برنامه حرکت کنند.»
جای خالی پروژه ایرانیزه
رشد و توسعه پوشش دهی شبکه اینترنت در کشور در سالهای اخیر قابل تقدیر است اما این رشد سبب نشده تا مردمی که در روستاها و شهرهای کوچک قرار دارند از این امکان برای بهرهوری بیشتر استفاده کنند و به شبکه جهانی تجارت متصل شوند.
این عضو هیات رییسه کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اقداماتی که میتواند سبب ایرانیزه شدن روز «جمعه سیاه» میگوید: «جوانان ما بسیار باهوشتر از جوانان آمریکایی هستند. اینکه میبینیم در یک فاصله کوتاه دوساله استارتاپهایی که در ایران با حمایت کوچک وزارت ارتباطات و معاونت فناوری ریاست جمهوری تشکیل شده، بعضاً 300 درصد رشد سالانه داشتهاند که هیچ واحد تولیدی در کشور نداشته است. همین استارتاپها و فضای آیتی محور در کشور که شکل گرفته میتواند به کمک ایجاد بازارهای مجازی بیاید.»
حسینی شاهرودی اضافه میکند: «یکی از خواص وجود استارتاپها و فضای مجازی این است که تجارت در کشور را از حالت سنتی و دست به دست، به تجارت جهانی تبدیل خواهد کرد.»
او ادامه میدهد: «آقای پروفسور جلالی که دکترای آیتی آمریکا را دارد در روستای مبدأ خود یعنی روستای شاهرود به مردم آموزش آیتی داده و امروز مردم این روستا محصولات خود را از طریق اینترنت به فروش میرسانند، آیا نمیشد بعد از 10 سال روستاها و شهرهای ما مجهز به اینترنت شوند و مجموعههای اینچنینی ایجاد کنند. باید اینگونه برنامهها را ایرانیزه و بومی کنیم تا محصولات تولیدی را برای مصرف در این بازار ارائه کنند که از بازار داخلی به بازار جهانی متصل شوند.»
او میگوید: «قطعاً ما میتوانیم، مشروط بر اینکه نگاه مسوولان و سطح افقشان وسیعتر از سطح افق 30 ساله گذشته باشد. مشکل عدیده ما در مسوولان این است که تفکر مسوولان ما هنوز تفکر دهه 60 در عرصه تکنولوژی، بازاریابی و تجارت و بازار جهانی است و با این تفکر نمیتوانند با هجوم تکنولوژی مقابله کنند.»
حسینی شاهرودی معتقد است: «ما درگیر جنگ و جهاد اقتصادی هستیم و باید تمام ترفندهای رقبا و دشمنان خودمان را که برخی با قصد دشمنی و برخی با قصد رقابت و زمین زدن ما وارد عرصه جنگ اقتصادی میشوند، بازار تجارت یعنی رقابت و ما نتوانستیم در این رقابت دستی داشته باشیم و جلو بیفتیم و بهشدت فاصله گرفتهایم اما قطعاً میتوانیم با تکیه بر توان داخلی کمبودها را جبران کنیم.»
جمعه سیاه میتواند دو برداشت برای بازار داخلی داشته باشد که درتقابل با یکدیگرند، برداشت اول این است که در این بازار با ترغیب مصرف کالای داخلی میتوان به رشد و تعالی اقتصاد کشور کمک کرد و شاهد رشد اشتغال و بالندگی صنعت داخلی بود. برداشت دوم اما موازی با صفت این روز، میتوان با دامن زدن به خرید و مصرف کالای خارجی روزگار تولید داخلی را از چیزی که هست سیاهتر کرد.
گردانندگان حراج جمعه یا Black Friday هدفشان بیزینس و کسب درآمد است اما این بازار بدون حمایت مردم نمیتواند ضربهای به تولید داخلی وارد کند. روشنگری و آگاهیبخشی برای فرهنگسازی حمایت از کالای داخلی از یکسو و حمایت دولتی از تولیدات داخلی همراه کیفیتبخشی از سوی دیگر، میتواند مانع بزرگی برای سبقت گرفتن برندهای خارجی از برندهای داخلی شود.