ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

فیبرنوری تا کجا می‌رود؟

| دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۹:۱۷ ب.ظ | ۳ نظر

تکفا- گفت‌وگو با مهندس رحیم آقایی - مدیرعامل و رییس هیات مدیره شرکت تولید فیبرنوری و برق خورشیدی

مهندس اسماعیل همدان‌لو - عضو هیات مدیره شرکت کابل‌های مخابراتی شهید قندی یزد

مهندس سعید امین‌نژاد - عضو هیات مدیره شرکت تولید فیبرنوری و برق خورشیدی
تنها کارخانه تولید فیبرنوری کشور زیان‌ده و در حال واگذاری است و این مساله - با توجه به نیاز روزافزون کشور و جهان به فیبرنوری - شگفت می‌نماید.

در این گزارش با چند تن از مسوولان کارخانه شرکت تولید فیبرنوری و برق خورشیدی به‌گفت‌وگو نشسته‌ایم.
فیبرنوری در ایران و جهان

آقایی: به‌طور کلی - با پیشرفت علم - بسترسازی مخابرات به‌صورت دیجیتال شده است و برای این بستر یا سیستم‌های رادیویی دیجیتال یا فیبرنوری ایجاد شد. با توجه به این‌که در برخی از کشورها و مناطق جغرافیایی - به‌دلیل آب‌وهوا و مشکلاتی آن نقاط - انتقال رادیویی و ماهواره‌ای اطلاعات با سرعت بالا و کیفیت بالا مشکلاتی داشت، صنعت فیبرنوری از دهه 80 میلادی پدید آمد و در جهان متداول شد.

در کشور ما نیز در سال 1990 نخستین فیبرنوری از تهران به کرج - به‌صورت آزمایشی - کشیده شد و سپس 4 خط تهران قزوین، گرمسار، ورامین و فیروزکوه را کابل‌کشی کردیم و چون هم مقرون‌به صرفه است و هم هزینه‌ای پایین‌تر و نیز کیفیت به‌مراتب بالاتر از رادیوی دیجیتال دارد، با موفقیت روبرو شد. و ما برآنیم که از همین راه به اروپا و دیگر کشورها وصل شویم.

البته در کشور ما امنیتی که ارتباطات مایکروویو و رادیو دارد، فیبرنوری ندارد. چون به‌خاطر بی‌اطلاعی و بی‌دقتی پیمانکاران، قطع آن بسیار رخ می‌دهد. از پیش از انقلاب تا دهه 1360 سیستم ما 99/99 درصد امنیت و اعتبار داشت، اما متاسفانه هم‌اکنون این رقم کاهش یافته است. هر چند که در جهان امنیت فیبرنوری خیلی بالاتر است.
امین‌نژاد: در زمینه ارتباطات بین شهری، گاهی در سیستم‌های رادیویی دیجیتال از یک فرکانس‌هایی استفاده می‌شود که ممکن است این فرکانس‌ها اشغال یا اشباع شود. پی ناگزیر باید تکنیک‌های دیگری مانند همین فیبرنوری - هم‌اکنون در مخابرات جایگاه ویژه و کاربرد بسیاری هم پیدا کرده است - پدید می‌آمد و اکنون یکی از عمده‌ترین روش‌های ارتباطاتی بین شهری و قاره‌ای، فیبرنوری است.
کارخانه فیبرنوری و برق خورشیدی: گذشته، حال، آینده

آقایی : کارخانه فیبرنوری و برق خورشیدی به دو صنعت نو می‌پردازد؛ یکی ساخت فیبرنوری و دیگری ساخت سلول و باتری خورشیدی. اما با توجه به روند پیشرفت و رشدی که در صنعت ساخت فیبرنوری درجهان پدید آمده است، تولیدات ما دیگر بهینه و به‌صرفه نیست؛ زیرا فیبرهای کنونی باید با کیفیت ارسال تا 400 کیلومتر تولید شود، اما پیش‌سازه‌های ما تنها تا 25 کیلومتر برد دارد.

علت این عقب‌ماندگی این است که با توجه به آن‌که از روز اول این کارخانه سوددهی نداشته، برای افزایش یا ارتقای سیستم انجام نشده و با توجه به این‌که - براساس قانون سوم برنامه توسعه - شرکت‌های دولتی زیان‌ده باید تا پایان برنامه سوم خصوصی شوند، براساس مصوبه‌ای که از طریق مجمع صاحبان سهام شرکت انجام شد، مقرر شد که کارخانه را به مزایده بگذاریم و به‌فروش برسد تا بخش‌خصوصی آنرا احیا کند و تولید شرکت را از این حالت فعلی - که حجمی کم نسبت به مبلغ اسمی دارد (35000 کیلومتر در سال) - بتواند افزایش بدهد و مجموعه را به‌روز کند.

در مورد باتری خورشیدی هم با توجه به ارزان بودن نرخ برق در کشور ما، باتری خورشیدی 45 وات تولیدی در این شرکت برای کاربردهای عمومی، مقرون‌به‌صرفه نیست؛ چون هزینه برق و کابل‌کشی به‌مراتب از پانل خورشیدی ارزان‌تر درمی‌آید. با این‌همه می‌توان در ایستگاه‌هایی که امکانات برق یا به‌سختی به‌وجود می‌آید و یا این‌که هزینه بالایی دارد، از این صنعت استفاده کرد و هم‌اکنون نزدیک به 100 ایستگاه برق خورشیدی را در برخی از ارگان‌ها و سازمان‌های خریده شده است.

اما به‌طور کلی در باره این صنعت پانل خورشیدی که الان در کشور ما موجود است هم نمی‌توانیم بگوییم که با دنیا رقابت می‌کند. چون آن‌ها سیستم‌شان را به‌روز کرده‌اند و به‌جای این‌که پانل 45 واتی تولید کنند، با همین حجم یک در نیم متر، پانل 90 واتی تولید می‌کنند و بنابراین، قیمتش پایین‌تر آمده است. به‌این منظور، قرار شد که بخش برق خورشیدی هم - به سازمانی که با صنعت برق مرتبط است و توان کار را دارد - فروخته شود، تا بلکه آن‌ها بتوانند آن‌را به‌روز و سودآور کنند و مصرفش در کشور را - با توجه به این‌که برای محیط زیست بسیار سودمند است - افزایش دهند.
تعیین استراتژی ملی

همدان‌لو: در آغاز بگویم که به‌نظر من، تنها با تغییر نام وزارت پست، تلگراف و تلفن به فناوری اطلاعات و ارتباطات یا نام‌های دیگر، کارها خودبه‌خود درست نمی‌شود و به برنامه‌ریزی و کوشش‌های بیشتری نیاز است.

در کشور ما توانمندی‌ها کم است. سطح اطلاعات و گستره فعالیت ما وسیع، اما عمقش اندک است. ما باید بپذیریم که در جهان امروزی نمی‌توانیم در همه زمینه‌ها فعالیت و حضور کارشناسی داشته باشیم.

گذشته از این، ما هنوز در آموزش مشکل داریم و استراتژی ملی ما هنوز روشن نیست. برای نمونه، کشور ترکیه - که از کشور ما بسیار عقب‌مانده‌تر بود - یک استراتژی ملی تعریف کرد و همه طیف‌هایشان آن‌را پذیرفتند: توسعه اقتصاد و تجارت خارجی بر مبنای کاپیتالیسم. و از آن پس همه آن‌ها در این راستا گام بر می‌دارند. کره و چین هم مشکلات خودشان را سنجیدند و یک استراتژی مشخص برای کارهای خودشان تعریف کردند و الان نتیجه‌اش را می‌بینند.

ما نخست باید روشن کنیم که آیا می‌خواهیم از شرکت‌های خارجی تجهیزات را بگیریم و بخواهیم ما را چند سال آموزش دهد تا کم‌کم کار را تحویل بگیریم؟ یا خودمان می‌خواهیم بی‌نیاز از دنیا کار کنیم و با کمبودهای توانمندهای خودمان بسازیم تا روزی که به جایی برسیم و دانش‌مان به جهان صادر کنیم؟ کدام درست است؟ ما هم‌اکنون هر دو کار را انجام می‌دهیم و مشکل ما این است. ما از یک‌سو استراتژی جایگزینی را برگزیدیم و توسعه واردات انجام شد؛ یعنی کارخانه‌های آزمایش، ارج، پیکان و بسیار دیگر کار می‌کردند و از سوی دیگر از هرکدام از محصولات آن‌ها چندین مارک خارجی وارد کردیم.

اگر ما استراتژی جایگزینی را برگزیدیم، باید دیوارها را بلند کنیم و دیگر آن جنس را از خارج وارد نکنیم یا چنان تعرفه‌ای بگذاریم تا جنس داخلی مصرف شود و تولید انبوه گردد، تا قیمت‌ها کاهش یابد. از همین رو است که من به‌صراحت می‌گویم که ما نمی‌دانیم چه می‌کنیم؟!

یک نمونه‌اش روشن که همه می‌دانند، این است که تولید خودرو در کشور افزایش بالایی پیدا کرده، اما متوسط سوخت و قیمت خودروهای ما، سه‌برابر متوسط دنیا و قیمت بنزین، یک‌سوم دنیا است. ما بنزین را از خارج به دلار وارد می‌کنیم و ارز کشور را خارج می‌کنیم و آن‌را به باکی می‌ریزیم که سه‌برابر مصرف می‌کند. اگر بنزین را به قیمت واقعی بفروشیم و ماشینمان یک‌سوم مصرف کند، به همان نقطه می‌رسیم، اما دیگر این آلودگی هوا و پیامدهای آن‌را نخواهیم داشت.

برای این استراتژی هم دولت یا مجلس باید تصمیم بگیرد؛ چون در کشور ما همه اختیارات دست دولت است و سازمان‌های غیردولتی اختیار چندانی ندارند. یا باید به مجلس که نمایندگان مردم هستند حق بدهند یا دولت لایحه بیاورد. هیچ سند دیگری برای گروه‌های صاحب نفوذ ارزش و اعتبار ندارد.

ما نه‌تنها هنوز عضو سازمان تجارت جهانی (WTO) نشده‌ایم، بلکه هنوز نمی‌دانیم که آیا باید عضو شویم یا نه؟! این است که در شرایطی قرار گرفته‌ایم که اگر عضو شویم، زیان می‌بینیم و اگر هم عضو نشویم، بیشتر زیان می‌بینیم! و این عدم تصمیم‌گیری شاید به‌دلیل ناهماهنگی طیف‌های گوناگون سیاسی و اقتصادی کشور بوده است.
امید به آینده

البته اکنون امید به آینده بسیار است و چشم امید هم به جوانان و نسل جدید است، زیرا آنان از غرب و دانش و فناوری آن نمی‌هراسند و امید است که آنان اصول دموکراسی را در اقتصاد و صنعت کشور جاری کنند، زیرا تا وقتی که دموکراسی نباشد، دیگر آزادسازی و خصوصی‌سازی - که باید در دست مردم باشد - رخ نمی‌دهد.

در کشورهای مردمی، دولت می‌کوشد که خود را نزدیک و وابسته به مردم نشان دهد؛ چون مرجع و تصمیم‌گیرنده مردم هستند. اما در کشورهای غیرمردمی، مردم سعی می‌کنند که خودشان را به دولت نزدیک‌تر نشان دهند؛ چون اگر به دولت نزدیک باشد از امکانات آن می‌توانند بهره بیشتری ببرند.
چرا آمد، چرا رفت؟!

امین‌نژاد: حدود 12 سال پیش - که زمان آغاز تاسیس این کارخانه است - تفکر دولت و مسوولان درست مقابل فکری بود که الان دارند و تاسیس این کارخانه و امثال آن نیز به‌همان استراتژی بازمی‌گردد. در آن زمان سیاست‌گذاری و تفکر کلان مسوولان بر پایه سه محور دولت، تعاونی و پس از آن‌ها خصوصی‌سازی قرار داشت که بخش خصوصی در آن بسیار کم‌رنگ بود. تفکر آن زمان - منبعث از سیاست کلی کشور - بر تمرکزگرایی بود؛ یعنی هر وزارتخانه یا موسسه‌ای باید خودش نیازهای خود را تامین کند؛ صرف‌نظر از این‌که اساس و وظایفش چیست؟ و آیا می‌تواند یک تولیدکننده خوب باشد؟

برای نمونه، برپایه اساسنامه وزارت پست، تلگراف و تلفن، این وزارتخانه تولیدکننده نیست، بلکه ارایه‌دهنده یک سری خدمات است. از این‌رو در آن زمان برخی از وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها و نهادهای دیگر اقدام به کارهای زیربناهایی کردند. و این‌کار، درست مقابل تجربه‌ای بود که جهان سال‌ها آزموده بود و کسانی که دست به چنین کاری زده بودند، به نتیجه خوبی نرسیده بودند. حتی زیرساخت‌های کشورهای سوسیالیستی به‌یک‌باره در هم ریخت. زیرا اقتصاد سوسیالیستی و اقتصادی که دولت بخواهد آن‌را اداره کند، دارای مزیت اقتصادی ارزش‌افزوده چندانی نیست.

به‌هر حال، از همان زمان آغاز هم روشن بود که شرکت مخابرات می‌خواهد تنها نیاز خودش را تامین کند. یعنی چیزی شبیه به روش زندگی مردم در صدها سال پیش که خانواده‌ها خود همه نیازهاشان را - مانند خوراک و پوشاک - تامین می‌کردند. واضح است که چنین راهبردی پاسخگوی شرایط امروزی نیست.

یک شرکت در عرصه تولید باید بازار، رقابت و توجیه اقتصادی داشته باشد و تنها به منافع خودش نیاندیشد. اگر هر کدام از این عوامل در نظر گرفته نشوند، سرانجام آن تولید محکوم به شکست خواهد شد. شاید تا یک محصول تا زمانی که به منابع دولتی - مانند پشتیبانی‌ها، یارانه‌ها و سرمایه‌ها - وصل باشد، به‌طور موقت زنده بماند، اما بی‌گمان عمرش بسیار کوتاه خواهد بود و نمی‌تواند پایدار بماند.

به‌هر حال، هم‌اکنون به‌همان نتیجه رسیده‌ایم که کارخانه‌هایی مانند اینجا باید کم‌کم به‌سوی سیاست نیمه‌آزادی و نیمه‌خصوصی بروند. زیرا تولیدات اینجا برای وزارت پست، تلگراف و تلفن و یا شرکت مخابرات ایران امکان‌پذیر نیست، زیرا:

1- توجیه اقتصادی ندارد.

2- ارزش‌افزوده ندارد.

3- این فناوری همواره در حال دگرگونی است و به تزریق سرمایه نیاز دارد.

اگر بازار هدف ما تنها بازار داخلی باشد، این توجیه اقتصادی را امکان‌پذیر نمی‌سازد. ما باید تولید انبوه داشته باشیم تا به یک قیمت تمام شده قابل رقابت برسیم و بتوانیم در آن‌را در جهان عرضه کنیم و البته بستر این‌کار آماده نیست.

همه این عوامل باعث شده‌اند که وزارتخانه و صاحبان سهام به‌سویی سوق داده شوند که خودشان را از این عرصه رها سازند و بیش از این سرمایه‌شان را - که دارای ارزش‌افزوده نیست و مرتب با زیان‌های انباشته مواجه است - هزینه نکنند

البته در زمینه‌های دیگر هم شرکت مخابرات ایران یا وزارتخانه تصمیم گرفته‌اند که از طریق بورس، مزایده یا روش‌های دیگر - در راستای سیاست خصوصی‌سازی و دوری دولت از تصدی‌گری - واگذار شود و وزارتخانه تنها روی سیاستگزاری‌ها و نظارت‌ها کار کند.

در این‌جا ما دو صنعت فیبرنوری و برق خورشیدی را تولید می‌کنیم، که هر دو از صنعت‌های روز جهان است و همواره باید به‌روز شود و به تزریق سرمایه و تولید انبوه نیاز دارد تا بتواند دوام بیاورد و از آنجا که این هم اکنون این شرایط برای شرکت مخابرات ایران فراهم نیست، تصمیم بر شده که آن‌را - از طریق مزایده - واگذار کنند. حال اگر بخش خصوصی بتواند در اینجا سرمایه‌گذاری کند، چه بهتر؛ وگرنه باید تصمیم‌گیری شود که چه اتفاقی باید بیافتد؟
و اما بحث خرید فیبرهای خراب!

آقای همدان‌لو : چون این مساله در دادگاه مطرح شده و سازمان بازرسی کل کشور نتیجه بررسی‌هایش را به‌آنجا داده است، فکر می‌کنم بهتر است که صبر کنیم تا نتیجه کار دادگاه و کارشناسی آن مشخص شود. چون کارشناس همه جوانب مساله را می‌بیند و بررسی می‌کند و نظر دادگاه درست‌تر است. اما به هر حال تا اندازه‌ای می‌توان گفت که آنچه که امروز از وسیله‌ای که 10 سال پیش خریداری شده انتظار داریم، به‌طبع هماهنگ نیست و تفکر این خرید را باید به زمان خودش برگردانیم و ببینیم آن زمان چه اطلاعات و دانشی داشتیم، چه توانی داشتیم و می‌خواستیم چه بخریم؟ اگر آنچه که در آن زمان خریده شده، جواب امروزمان را ندهد، نمی‌توان همه‌اش را اشتباه خریدار دانست؛ برای این‌که امروزه برای تقاضاهای تازه‌ای که در دنیا مطرح شده، تجهیزات نوینی ساخته شده است و این‌ها هم امکانات بیشتری را ایجاد می‌کنند که آن فناوری کهنه‌تر ایجاد نمی‌کند.

زمانی که در ایران می‌خواستند فیبر بخرند، چه‌قدر دانش فیبر در کشور بود؟ بسیاری از استادان دانشگاه - که فیبرنوری را درس می‌دادند - هنوز آن‌را ندیده بودند! سطح دانش آن زمان مانند دانش امروز نیست. به‌اضافه این‌که فیبر هم تغییراتی پیدا کرده و قابلیت‌های زیادی در آن ایجاد شده و نیز تجهیزاتی که در کنار فیبر استفاده می‌کنند، تغییر کرده است. انتظار آن زمان از فیبر با انتظار این زمان تفاوت بسیار می‌کند. به‌هر حال بهتر آن است که منتظر اعلام رای و نظر دادگاه بمانیم.

  • ۸۴/۰۲/۱۲

نظرات  (۳)

مطالب درون سایت بسیار خوب بود اما لطف کنیدراجع به فیبر نوری مطالب بیشتری بنویسید
خیلی بد
سلام برادر لطف کنید سایت شرکت که سلول خورشیدی در ایران تولید میکنندبه من ایمیل بزنید بنده مقیم امریکا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">