«فیبرنوری» یعنی آینده کشور
علی شمیرانی – روند پیشرفت در سرعت پهنای باند در دنیا نشان میدهد که این میزان سالانه 50درصد رشد به ثبت رسانده است و در طول یک دهه ما با جهش 57برابری ظرفیت پهنای باند مواجه شدهایم.
این جهش و نیاز روزمره به افزایش پهنای باند بالا در دنیا نیز به دلایلی همچون رشد مستمر کاربران، افزایش محتوا، رشد کسبوکارها و انبوهی از خدمات الکترونیکی و دیجیتال جدید است.
به عبارت دیگر میزان تقاضا برای پهنای باند اینترنت با شیبی تصاعدی مواجه است و این رویه منجر به یک تلاش بینالمللی برای پاسخگویی به نیازها و جلوگیری از چالشها شده است.
از سوی دیگر امروزه پایه آینده خدمات الکترونیکی، بهبود درمان، آموزش، اقتصاد، رشد کسب و کارها، شهرهای هوشمند، امنیت عمومی، رفع شکاف دیجیتال و … بر مبنای فیبرنوری است.
بر اساس برآورد بانک جهانی، افزایش 10 درصدی نفوذ پهنای باند، میتواند به افزایش 1.38 درصدی تولید ناخالص داخلی (GDP) در کشورهای در حال توسعه منجر شود.
از این رو گسترش زیرساخت فیبرنوری صرفا به معنای اجرای یک پروژه ارتباطی تحت مدیریت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیست و وجود چنین نگاهی حتی مخاطرهآمیز است، چراکه مساله صرفا اجرای «کلانپروژه ملی فیبرنوری» نیست و در واقع به منزله تضمین آینده و ایجاد زیرساخت و فردای کشور است.
به همین جهت است که اجرای کلانپروژه ملی فیبرنوری، به نوعی شاخص اصلی توسعه کشورها شده است و ارقام بسیار سنگینی در دنیا با سرعتی بالا برای توسعه فیبرنوری در دستور کار بسیاری از کشورهاست که جزییات آن در دیگر گزارشهای منتشره در این شماره شفاف شده است.
در واقع ما با یک بازطراحی و جراحی بزرگ و ملی در عرصه ارتباطات یا همان زیرساخت توسعه آینده کشور مواجه هستیم که تحقق این مهم ملزومات بسیار و یک «تقسیم کار ملی» را میطلبد.
نخستین نکتهای که از مطالعات کشورهای موفق در پیادهسازی فیبرنوری همچون کره جنوبی و ژاپن و کشورهای در حال پیادهسازی این ابرپروژه به چشم میخورد، ورود تمام و کمال دولتهاست.
مطالعات بینالمللی نشان میدهد یک اصل طلایی و کلیدی در موفقیت توسعه زیربنای آینده کشورها، مشارکت همه جانبه و قاطع دولتهاست. چراکه این پروژه کلان، گذشته از مواجهه با چالشهایی نظیر مقرراتگذاری، جلوگیری از انحصار، جلوگیری از موازیکاری، طراحی عادلانه برای مشارکت و رشد اپراتورها، تفاوت مدلها و مواجهه استانها و شهرداریها، طول بازگشت نسبتا طولانی سرمایهگذاری اولیه و … نیاز به تشویق، فرهنگسازی و سرمایهگذاریهای کلانی دارد که این امر بسیج امکانات ملی و مدیریتی تمامی ارکان دولتها را الزامی میکند.
در غیراینصورت تجربههای جهانی حتی در کشورهای پیشرفته از آمریکا گرفته تا آلمان نشان میدهد که توسعه پروژه فیبرنوری یا با کندی پیش خواهد رفت و یا آنکه در برخی مواقع با شکست مواجه میشود.
فارغ از تمامی الزامات و بایدها در اجرای موفق زیرساخت آینده کشورها، بررسی نمونههای موفق و رو به پیشرفت در کشورهای مختلف نشان میدهد که ایران از هر لحاظ واجد بهترین و کاملترین شرایط برای اجرای پروژه فیبرنوری است.
جمعیت جوان و عمدتا تحصیلکرده، وسعت بالا، نیاز فوری به رفع تبعیضها و شکافهای دیجیتال، سیلی از خدمات الکترونیکی دولتی و غیردولتی، زیربنای ایجاد شهرهای هوشمند، رشد انفجاری کسب و کارهای اینترنتی، توسعه نسلهای پنج و آتی ارتباطات سیار، ایجاد انبوهی از مشاغل جدید، زیرساخت توسعه اینترنت چیزها، عقبماندگی توسعه زیرساختها، رسیدن ظرفیت داخلی به مرز اشباع و انبوهی دیگر از شاخصها، از جمله مواردی هستند که ایران را به کاندیدی کاملا ایدهآل و ناگزیر به توسعه فیبرنوری کرده است.
در این میان اگرچه در دولت اخیر، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، به درستی توسعه فیبرنوری را به دستور کار نخست خود تبدیل کرده است، اما بررسی نمونههای موفق جهانی نشان میدهد که معماری نوین و از ابتدای زیرساخت آینده کشور، نیاز به اقدامات و تلاشهای همهجانبه و گستردهای دارد.
همانطور که ذکر شد، این کلانپروژه ماهیتا به واسطه گستردگی بالا، علاوه بر سرمایهگذاریهای عظیم و هماهنگیهای بالای مدیریتی برای رفع هرگونه مانعی، نیازمند بکارگیری تمامی ظرفیتها و امکانات کشور است.
مطالعات نشان میدهد که بودجههای کلان دولتی، الزام مشارکت تمامی بانکها، تشویق به سرمایهگذاریهای مشارکتی (JV)، وضع انواع قوانین و مقررات تسهیلگر مالیاتی، زیرساختی، رقابتی، تشویقی و … و همچنین بکارگیری سایر سرمایهگذاریهای انجام شده از سوی دیگر نهادها از اهمیت بالایی برخوردار است.
برای مثال در کشور ما شهرداریها (به ویژه شهرداری تهران)، وزارت نفت، پلیس، وزارت راه و … دارای زیرساختهای فیبرنوری هستند که عمدتا نیز از تمام ظرفیتهای آنها استفاده نمیشود و باید تدابیری جهت رفع موانع مقرراتی و تعرفهای برای بکارگیری این زیرساختها و جلوگیری از اتلاف منابع و موازیکاریها نیز مد نظر باشد.
از سوی دیگر وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات باید این کلانپروژه ملی را به شکل شبانهروزی از طریق عالیترین سطوح اجرایی، قانونی و رسانهای کشور دنبال کند تا طرح فیبرنوری صرفا یک پروژه ارتباطی و عادی ذیل این وزارتخانه تلقی نشده و با چالشهای مرسوم پروژههای بخشی و وزارتخانهای دچار نشود.
این موضوع فارغ از تبیین اهمیت کلیدی فواید بینهایت و ملی این طرح، زمانی برجستهتر میشود که سرنوشت برخی پروژههای ملی در شرایطی به مراتب سطحیتر، سادهتر و غیرقابل قیاس با کلانپروژه فیبرنوری، سالهاست که با چالشهای متعددی در کشور مواجه هستند.
لذا نظر به اهمیت حیاتی توسعه زیرساخت و زیربنای آینده کشور، در این شماره ویژه هفتهنامه عصر ارتباط، تلاش شده تا تصویری کوچک از آنچه در نحوه اجرا و عواید بیشمار پروژه فیبرنوری برای کشورها و آیندگان در پی دارد، در اختیار مدیران، تصمیمسازان، تصمیمگیران، ذینفعان، رگولاتورها، اپراتورها، کسبوکارها، کاربران و … قرار دهیم تا سهمی کوچک در این امر ملی ایفا کرده باشیم.