قدرت سایبری ایران؛ بازدارنده یا بهانه برای تحریم
مریم آریایی - حالا دیگر برخی کشورها فضای سایبری را همانند مرزهای واقعی خود میدانند و اینکه تهدید امنیت خود در این فضا در عالم واقع پاسخ دهند را یا برای خود تبدیل به قانون کرده و یا به استناد به توافقاتی که با متحدانشان به آن رسیدهاند به منزله حمله نظامی قرار داده و طیفی از گزینهها از اقدام متقابل تا واکنش نظامی را برای حفظ حریم خود روی میز دارند؛ مانند اتفاقی که جهان در جریان حمله هکری به سونی و واکنش سخت دولت آمریکا به دولت این کشور تجربه کرد و حالا زمزمههایی به گوش میرسد که گویا آمریکا بازی تازهای را به بهانه جدی بودن تهدیدات سایبری از سوی ایران آغاز کرده است.
در حالی که پس از برجام و توافق بر رفع تحریمها، سال ۹۵ قرار بود با امید به بهبود روابط، لغو تحریمها و کاهش اتهامات علیه ایران آغاز شود اما نوروز 95 با اتهامات گسترده سایبری به کشورمان آغاز شد؛ رویدادی که آمریکاییها با یک طرح دعوای حقوقی علیه فعالان سایبری ایران کلید زدند و تحلیلگران آن را مانعتراشی جدید برای لغو تحریمها قلمداد میکنند.
اقدام قضایی بیسابقه
پنجم فروردین ماه بود که وزارت دادگستری آمریکا با ارایه کیفرخواستی علیه هفت ایرانی مدعی شد که این افراد مجری حملات سایبری به دهها بانک آمریکایی در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بوده و همچنین سعی کردهاند که کنترل یک سد کوچک در ایالت نیویورک را در اختیار بگیرند. دادستانهای آمریکایی همچنین مدعی شدند که این افراد برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کار کردهاند. پیش از آن هم فرمانده واحد امنیت سایبری آمریکا در روزهای پایانی سال ۹۴ با متهم کردن ایران به تهدید سایبری واشنگتن گفته بود فعالیتهای این کشور را تحت نظر خواهد داشت. این مقام آمریکایی تهدید سایبری ایران برای آمریکا را در کنار چین و روسیه قرار داده است.
ژنرال جیمز کلاپر، رییس سازمان اطلاعات ملی ایالات متحده مدعی است که عملیاتهای اطلاعاتی ایران برابر ایالات متحده در سالهای اخیر شدت گرفته و از لحاظ تعداد و عمق نفوذ به اطلاعات سایبری رشد کرده است. از سوی دیگر رابرت مولر، رییس FBI میگوید: «حملات سایبری به مهمرین و نخستین تهدیدات امنیتی آمریکا تبدیل شده است». اریک اشمیت، مدیر گوگل هم میگوید: ایرانیان توانایی و استعداد زیادی در جنگ سایبری دارند اما ما هنوز نمیدانیم چرا میخواهند از این تواناییها علیه آمریکا استفاده کنند و چگونه این کار را انجام میدهند.
گرچه پیش از این هم بارها دولت آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان، ایران را به حمله هکری علیه خود محکوم کرده بودند اما این بار به نظر میرسد این روند حالا وارد فاز جدیدی شده است و برای نخستین بار است دولت آمریکا رسما بر ضد کشور ما کیفرخواست رسمی حقوقی سایبری صادر کرده است.
دو سال پیش از این در چنین روزهایی واشنگتنپست مدعی شد که دولت آمریکا برای مقاومت برابر حملات سایبری ایران به زیرساختهای بانکی این کشور از 120 کشور کمک خواسته است.
وزارت خارجه تکذیب میکند
گرچه شواهد حاکی از رخدادی تازه در اعمال فشار بر ایران از ناحیه تهدیدهای سایبری است؛ دو روز بعد سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان این ادعاها را رد کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران که خود از حملات پیچیده سایبری مورد حمایت برخی دولتها آسیبهای فراوانی متحمل شده، همواره پیشتاز تلاشهای دستهجمعی بینالمللی برای مقابله با جرایم سایبری بوده و بر ضرورت قاعدهمند کردن فضای سایبری با نظارت همه دولتها تاکید داشته است.
تهدیدهای ادامهدار
گرچه در موضع رسمی وزارت خارجه اذعان شده بود که دولت ایالات متحده که با حملات سایبری علیه تاسیسات صلحآمیز هستهای ایران میلیونها انسان بیگناه را با خطر یک فاجعه زیستمحیطی مواجه کرده بود، در موقعیتی نیست که شهروندان دیگر کشورها و منجمله ایران را بدون ارایه دلایل مستند در موضع اتهام قرار دهد؛ اما از سوی دیگر واکنشهای دیپلماتیک کشورمان یا کافی نبوده و یا آنقدر بازدارنده نبوده است که اینگونه تهدیدات تکرار نشود و طرف مقابل رسما حملههای سایبری به کشورمان را بدون کمترین هزینهای دنبال میکنند. این موضوع در سفر رییس آژانس امنیت ملی آمریکا به اسراییل نمود یافته و آنها تاکید دارند که عملیاتهای تهاجمی مانند بدافزار استاکسنت در دستور کار مشترک واشنگتن و تلآویو قرار دارد.
استاکسنت پروژه حمله سایبری مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران بود که آنها از افتخارات خود دانسته و منابع اسراییلی مدعی هستند که ۱۰۰۰ سانتریفیوژ را با این حمله از کار انداختهاند؛ جنگی تمامعیار که برای آنها با کمترین هزینهای همراه بود چرا که واکنشهای دیپلماتیک و سایبری متقابل در خور آن نشان داده نشد.
یک دورویی آشکار
اما یک بام و دو هوای آنها در برخورد با موضوع تهدیدات سایبری تنها به استاکسنت محدود نمیشود؛ راهبرد سایبری آمریکا و ناتو بر این استوار است که حمله سایبری به منزله حمله نظامی تلقی شده و پاسخ نظامی هم خواهد داشت.
ناتو در نشست سپتامبر 2014 خود راهبرد جدیدی را در دفاع سایبری اتخاذ کرد که بر اساس این راهبرد، اگر عضوی از ناتو مورد حمله سایبری دشمن قرار گرفت معادل حمله نظامی کلاسیک تلقی شده و تمامی اعضای ناتو باید شرایط را دفاعی تلقی کنند.
در همین حال باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده در هفدهم ماه می ۲۰۱۱ دستورالعملی را امضا کرده بود که به موجب آن، اقدامات تخریبی علیه شبکهها و سامانههای رایانهایِ نهادهای این کشور از سوی دیگر کشورها یا گروههای غیردولتی، اقدام جنگی (act of war) محسوب شده، نیروهای آمریکایی مجاز خواهند بود با حمله نظامی و با استفاده از تسلیحات جنگی، به کشور یا گروه حملهکننده پاسخ دهند.
این دوگانگی حتی تحلیلگران را در داخل آمریکا به تعجب وا داشته است. بعد از دور تازه اقدام علیه ایران به بهانه تهدید سایبری، مجله آمریکایی تایم (TIME) با انتشار یادداشتی به قلم "جک گلدسمیت" از مقامات دولت آمریکا در دوره جرج بوش، از دورویی آمریکا در محکوم کردن هکرهای ایرانی سخن به میان آورده است.
"جک گلدسمیت" عنوان میکند: اساسا کیفرخواست های آمریکا میتواند قابل قبول باشد؟ در صورتی که ایران کیفرخواستی علیه افسران آژانس امنیت ملی آمریکا که بنابر گزارشات، در پشت پرده نفوذ و حمله به تاسیسات هستهای ایران قرار داشتهاند، صادر کند، آمریکا چه پاسخی برای گفتن دارد؟ آمریکا چگونه میتواند بین حمله خود به تاسیسات هستهای ایران و حملات سایبری ایران به زیرساختهای آمریکا که درجواب به آنها بوده، تمییز قایل شود؟
ایالات متحده ابتدا باید توضیح دهد که حملاتش به تاسیسات هستهای ایران چگونه با اصولی که جان کری، وزیر امور خارجه، از پایبندی به آن در فضای مجازی و رفتار مسوولانه در این حیطه، سخن به میان آورده، مطابق است.
حالا بعد از صدور کیفرخواست علیه ۷ ایرانی، این موج جدید از سوی برخی دیگر از کشورها دنبال میشود تا شاید مجوز تازهای برای برخورد با ایران باشد. ادعای نفوذ هکرهای ایرانی به ۱۸۰۰ رایانه مقامات صهیونیستی، ادعای دیگری است که دهم فروردین ماه از سوی روزنامه رایالیوم چاپ لندن مطرح شد.
تحلیگر نظامی رژیم صهیونیستی متعاقب این ادعا اعلام کرد که این موضوع، جنگی سایبری میان ایران و حزبالله و اسراییل است؛ این موضوع دیگر یک راز نیست بلکه علنی شده؛ ایران و حزبالله تمام تلاش خود را برای جاسوسی از اسراییل انجام میدهند و در سالهای اخیر بر شخصیتهای معینی تمرکز کردهاند و موفق به هک رایانهها آنها شدهاند؛ ایرانیها موفق به هک رایانه صدها افسر فعلی و سابق ارتش اسرییل شدهاند.
به دنبال این ادعاها العربیه هم در گزارشی ایران را یکی از قدرتهای سایبری جهان معرفی کرد و مدعی شد: ایران بیش از یک میلیارد دلار صرف زیرساختهای سایبری و فناوری مربوط به این بخش کرده است. حدود ۱۰۰ هزار نفر کارشناس نیز در این حوزه مشغول به فعالیت هستند. ایران در سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۰) شورای سیاستهای سایبری را راهاندازی کرد و سوال مهم اینجاست که این شورا نقش تدافعی دارد و یا برای امور تهاجمی تاسیس شده است.
فرجام بازی چه خواهد شد
آنچه حالا از بهار ۹۵ رقم خورده ورود آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از کشورها به فاز تازهای از بزرگنمایی درباره آسیبپذیر بودن از تهدیدهای سایبری ایران است که به آنها مجوز اقدامات متقابل و سازماندهیشده را میدهد و در مقابل اقدام ایران صرفا تکذیب بوده است و در روالی معکوس در خصوص حملات کاملا سازماندهی شده و پیچیده مثل استاکسنت و ... که آمریکا و اسراییل رسما مسوولیت را به عهده گرفتند از نظر دیپلماتیک و رسانههای جهانی تحرک زیادی از سوی کشور انجام نشد و شاهد بازخورد و محکومیتهای جهانی در خصوص حمله به حریم مجازی کشورمان نبودیم.
حالا باید دید ادامه این بازی چه خواهد بود؟ آیا این پروژه جدید تحریمهای تازهای را علیه ایران در دل خود دارد و یا دستی خواهد بود که زیر میز توافقات و امیدها زده میشود. در هر حال ورود قوی به این بازی تبلیغاتی و محکومیتهای بازدارنده موضوعی است که جای خالی آن بیش از هر چیز دیگری حس میشود.
- ۹۵/۰۱/۲۹