قدرت سایبری چیست؟
عباس پورخصالیان – قدرت، شرط و مرزِ سیاست، فرهنگ و حاکمیت است. بنابراین: قدرت، پیوستاری است که از پیشاسیاست تا پساسیاست، از پیشافرهنگ تا پسافرهنگ، از پیشاحاکمیت تا پساحاکمیت، مطرح است و از پیشاحکمرانی تا پساحکمرانی را نیز شامل میشود
[Tim Jordan, “Cyberpower: The Culture and Politics of Cyberspace and the Internet”, Chapter 7, 1999].
از این منظر، قدرتِ سنتی و قدرتِ نوین (قدرت سایبری یا قدرت مجازی) نسبت به هم فرقی ندارند. به عبارت دیگر: قدرت سایبری نیز، شرط و مرزِ سیاست سایبری، فرهنگ سایبری و حاکمیت سایبری است. لذا، قدرت سایبری، توانشی مقطعی و گذرا نیست بلکه پیوستاری است مانا شاملِ:
پیشاسیاست سایبری و پساسیاست سایبری، پیشافرهنگ سایبری و پسافرهنگ سایبری، و پیشاحاکمیت سایبری و پساحاکمیت سایبری.
برای تعریف «قدرت سایبری»، نخست سه تعریف از «قدرت» بیان میشود و سپس در ادامه (در بخش 2)، متناسب و متناظر با هر تعریف از قدرت، تعریفی از «قدرت سایبری» ارایه میشود.
1- سه تعریف از «قدرت»
1.1- قدرت، تصرف است!
جامعه شناس آلمانی: ماکس وبر، قدرت را توانایی در اختیار گرفتن کسی یا چیزی بمنظور تحمیل اراده و انجام قصدی خاص، حتی در صورت مقاومت تابع قدرت، تعریف میکند.
1.2- قدرت، تسلط است!
قدرت از دیدگاه جامعه شناس فرانسوی: میشل فوکو، فرایندی رابطهای برای اِعمال فشار است که بسیاری از عرصهها و کارکردهای جامعه (از آموزش و پرورش گرفته تا راهکارهای خُردِ فردی و راهبردهای کلانِ سازمانی) را در بر میگیرد. در این تعریف از قدرت، به طور ضمنی بر وجود فاصله و تقابل میان عامل قدرت و تابع قدرت تأکید میشود.
1.3- قدرت، نظم اجتماعی است!
این تعریف از قدرت، مبتنی بر تجربۀ روزمره و آگاهی ضمنی هریک از ما در نظام اجتماعی است. در این تعریف، چراغ راهنمایی و رانندگی سر چهارراه، عامل قدرت است و ما، تابع قدرت؛ به این دلیل ساده که ما در حین راندن، به چراغ قرمز احترام میگذاریم و توقف میکنیم، چون پذیرفتهایم که پیام چراغ قرمز، حاوی هشداری در خدمت ایمنی و نظم است،
درنتیجه هنگامی دوباره حرکت میکنیم که چراغ راهنمایی و رانندگی سبز شود. بنابراین نور قرمز چراغِ راهنمایی و رانندگی، بر اساس ساختارهای اجتماعی و توافق و تصدیق جمعی، دارای قدرتِ تنظیم ترافیک و کنترل رفتار ما است.
این قدرت، متکی بر دانش نهادینه شده جمعی است که بارها به تکرار، با هر نوبت روشن شدن چراغِ قرمز راهنمایی و رانندگی، اعتبارش تصدیق میشود. بنا بر این، چراغِ راهنمایی و رانندگی، عاملِ قدرت و وادارکننده برای اجرای فعلی و عملی خاص است، فعلی و عملی که در حافظۀ جمعی ما از پیش ایجاد، ثبت و درونی سازی شده است.
قدرت، از این منظر، چیزی قابل تصرف نیست بلکه ساختی جمعی/اجتماعی است. این نوع از قدرت، به دور از تحمیل ارادۀ فردی به فرد دیگر است و در نتیجه، با مخالفت و تقابل هم رو به رو نمیشود، بلکه مبتنی بر فرآیندی تعاملی است و بر آمیزهای از دانش و پذیرش و احترام متکی است.
2- سه تعریف از قدرت سایبری
2.1- قدرت سایبری، تصرف است!
گزارۀ «قدرت سایبری، تصرف است!» یعنی: قدرت سایبری، توانشی قابل تصرف و تملک، برای استفادۀ فردی از فضای سایبری بهمنظور نفع شخصی و بهرهمندی از عرصه های اطلاعاتی نوین، به خدمت گرفتن هویت سایبری جدید در شرایط همترازی و برابری سایبری و فقدان سلسله مراتب مرسوم در زندگی واقعی است. لذا فضای سایبری، توانمندساز است و به کاربر، قدرت میبخشد.
برابر با این تعریف، قدرت سایبری، کیفیتی قابل تملک و تصرف از سوی هر کاربر است و امکانی است برای آزادیِ عملِ برخط فرد در مقابل نهادهای واقعی و علیه تهدیدهای آنها. لیکن باید توجه داشت که: زیربنا و عناصر کلیدیِ تحقق این نوع از «قدرت سایبری» عبارتند از دسترسی باز و محترم شمردن حقوق برخط کاربر. جوامعی که این دو عنصر کلیدی را تأمین و تضمین میکنند، مشوق و پیشران تحقق این نوع از “قدرت سایبری” هستند.
2.2- قدرت سایبری، تسلط است!
«قدرت سایبری، تسلط است» زیرا: فضای سایبری توسط نخبگانی مسلط بر فنون شبکهسازی مبتنی بر دادهورزی و نرمافزار طراحی شده است و قدرت سایبری با تسلط بر فنون شبکه سازی مبتنی بر دادهورزی و نرمافزار به دست آمده است.
نخبگان فاوا، معمارانِ «کُدِ» برنامهای هستند که قانون و قدرت فضای سایبری است. کاربری که بر این کُد تسلط کامل داشته باشد، بر فضای سایبری مسلط و به قدرت سایبری مجهز است.
بر اساس تعریفِ «قدرت، تسلط است» میتوان گفت: «قدرت سایبری، تسلط داشتن بر فضای سایبری است» یا «در اختیار گرفتن و داشتن قدرت سایبری، منوط به احراز سواد و دانش سایبری است». مدیران و کاربران هرچه بیشتر از “فضای سایبری” بدانند، قدرتمندتر عمل میکنند.
2.3- قدرت سایبری، نظم اجتماعی است!
قدرت سایبری، هر نوع نظم اجتماعی است که توسط خود کاربر و طرز تلقی اش از فضای سایبری تعریف میشود. در این تعریف از قدرت سایبری، کاربر میتواند فضای سایبری را جهانی آرمانی در نظر گیرد، با امکاناتی بیکران برای ایجاد جامعه ای باز، آزاد از جهل و فقر و تبعیض و بیگانه با نابرابری های زندگی واقعی، با امکان مدیریت بر حجم بینهایت بزرگی از اطلاعات و رسیدن به رؤیای بیمرگی و جاودانگی و قدرت مطلق؛ همچنین در این تعریف از قدرت سایبری، کاربر میتواند فضای سایبر را خرابآباد تجسم کند.
3- ویژگیها و شاخصهای قدرت سایبری
بنا به تعریف تیم جُردن: قدرت سایبری، قدرت در فضای سایبری است ( Cyberpower is the power in cyberspace). این قدرت نوین اگر صرفاً درخود و برای خود (Being-in-itself and Being-for-itself) و بدون تأثیرگذاری بر واقعیت و بی تأثیرپذیری از جهان واقعی میبود، هیچگاه بعنوان قدرت نوین مطرح نمیشد.
به عبارت دیگر: منشاء قدرت سایبری، فضای سایبری است اما محل بروز و ظهور این قدرت نوین، سه جا است: فضای سایبری، فضای فیزیکی و مرز میان آنها یعنی: میانا (اینترفیس) و میانجی این دو فضا که انسانها، پایانهها و حسگرهای فعال بینابین آنها را شامل میشود.
به قولِ جان کِنِت گالبرایت، در «آناتومیقدرت»، (شابک: 5-717-435-964، چاپ دوم 1381، انتشارت سروش): ابزارهای اِعمال قدرت و منابع حق اِعمال قدرت به شکلی پیچیده، ارتباطی متقابل دارند.
ویژگیها و شاخصهای قدرتِ سایبری را میتوان به شرح زیر برشمرد:
3.1- نمونهای از قدرتهای سایبری، جهانهایی کوچک (small worlds) اما سازمان یافته در رسانههای اجتماعی بزرگ هستند. هر جهان کوچک میتواند دارای تنها یک مرکز صدور یکطرفۀ محتوا بعنوان عامل قدرت و تعدادی گیرندۀ محتوا بعنوان تابع قدرت باشد؛ یا به دلیل روابط متقابل اعضا، فاقد چنین مرکزی باشد. در هرصورت، چون میلیونها کاربر، توانایی اِعمال قدرت سایبری دارند، چنین فضایی، فاقد مرکزیتی واحد است.
3.2- عامل قدرت سایبری، کاربر است؛ اما کاربر در فضای سایبری همیشه شخص نیست، بلکه میتواند یک “ماشینِ هوشمند” باشد که در صورت اخیر، به چنین ماشینی، سِرور به معنی رایانه سرویس دهنده یا “کارساز”، و به گیرنده سرویس که آن نیز یک ماشین هوشمد است، «کلایِنت» به معنی کارخواه میگویند. کاربر نیز شخصِ بهره بردار از سامانۀ کارخواه است یا نرمافزاری است خودکار در درون پایانه یا سامانۀ کارخواه.
3.3- قدرت سایبری، توانشی توزیع شده در بین کاربران است و هر کاربر به قدر دانش و کوشش خود، از آن برخوردار!
3.4- عامل قدرت سایبری برای اِعمال و صدور قدرت سایبری خود، معمولاً به مؤلفههایی که همتای سنتی اش باید میداشت تا بتواند به قدرت واقعی برسد (مؤلفههایی مانندِ کاریزما، جَنَم، جرأت برخورد با مشکلات، ثروت و ابزار اِعمال قوۀ قهریۀ فیزیکی) به ای مؤلفهها نیازی ندارد، ولی اگر کاربر این مؤلفهها را داشته باشد، میتواند بسرعت به قدرتی سایبری فراتر از قدرقدرتهای سنتی تبدیل شود،
3.5- اگر برای عامل قدرت سنتی، زبان طبیعی، عمدهترین منبع و اصلیترین رسانه میانفردی و جمعی برای تأثیرگذاری بر تابع قدرت بود، برای کاربر فضای سایبری، دانستن یک زبان صوری یا فُرمال، منبع اصلی احراز قدرت سایبری است و زبانهای طبیعی، نقشی انضمامی برای اِعمال قدرت سایبری بر عهده دارند.
3.6- نهاد، مقوله و موضوع قدرت سایبری نیست، زیرا قدرت نوین توسط مشارکت آزاد افراد مستقل در جهانهای کوچک شکل میگیرد و هر فرد، خود را نمایندگی میکند،
3.7- ابزار متعارف برای اِعمال قدرت سایبری، فناوری و خدمترسانی با محتوایی “نرمافزاری” است،
3.8- ابزارهای اِعمال قوۀ قهریه سایبری، نیز «نرم» هستند و در صورتی که از سوی عامل قدرت سایبری در فضای سایبری به خدمت گرفته شوند، حتماً “بیوزن” و ضرورتاً غیر فیزیکی اند، اما اثر آنها در فضای واقعی و بر واقعیت ملموس میتواند بسیار مخرب باشد،
3.9 – فناوری پیشرفته یا «های تِک» که یکی از منابع اِعمال قدرت سایبری است، مدام در حال تغییر است و این تغییر، دگرگونی برنامه های کاربردی و ناسخ و منسوخ شدن کاربردها و سخت افزارها را در پی دارد. لذا هر فناوری نو، «فناوری-برانداز» و هر کاربُرد جدیدی ماهیتاً کاربردبرانداز (killer-app) و عامل گسست (disruption) و گذار (transition) از فناوری قدیم یا موجود به فناوری نوین است و این گسست و این گذار، هزینه بر و مخرب است،
3.10- هر کاربر میتواند به یک نسبت، عامل قدرت سایبری باشد. به رغم امکان اِعمال قدرت سایبری از سوی هر کاربر، هیچ کاربری خود را در موقعیت تابع قدرت نمیبیند و نمیداند ولو این که قربانی قدرت سایبری شود. بجای اطلاق اصطلاحاتِ عامل و تابع، به کاربران، هر کاربر خود را کنشگری خودآئین (autonomous actor) و مستقل درک میکند.
3.11- قدرت سایبری اگر هم علنی و قابل درک باشد؛ چون عامل قدرت، معمولاً پنهان و نهان است، تقلیل یافتن قربانی قدرت سایبری به تابع قدرت، از سوی کاربر یا درک نمیشود و یا دیر درک میشود،
3.12- نفوذ در قربانیان قدرت سایبری نیز ظریف و محیلانه صورت میگیرد. به همین دلیلِ ظریف و محیلانه بودن نفوذ، مقاومتی از سوی قربانی اِحتمالی دیده نمیشود یا دیر دیده میشود؛ به نسبت مدت زمانی که مخاطب قدرت سایبری در معرض نفوذ است، عمق نفوذ و آثار مخرب آن بیشتر میشود،
3.13- نظام اِعمال قدرت سنتی، ساختاری عمودی و سلسله مراتبی دارد، ولی نظام اِعمال قدرت سایبری دارای ساختاری شبکهای- افقی است؛ اگر روزگاری عامل قدرت سنتی واقعاً «شاه» نام داشت، در قدرت سایبری اِعمال شونده از سوی کارسازها، این کلاینت یا «کارخواه» است که «شاه» قلمداد میشود. «کارخواه، شاه است»، (Client is king) شعاری ست که از طریق آن، مخاطب، فریب میخورد و ناخواسته خام و فرودست میشود.
3.14- ابزار اِعمال قدرت سایبری میتواند همچون ابزار اِعمال قدرت سنتی، کانالی یکسویه برای فراپخشِ پیام و تأثیرگذاری یکطرفۀ ایجادکنندۀ کانال بر چندین مخاطب باشد، و هم، برخلاف ابزار اِعمال قدرت سنتی، ارتباطی دوسویه یا چندسویه میان گروههای همتا با همتا (P2P) بین گروههای شبکه برای تأثیرگذاری متقابل و اظهار نظر متعامل باشد.
به این ترتیب، معنی قدرت در روزگار ما تغییر کرده و اگر برای بیان این تغییر از اصطلاح «قدرت سایبری» استفاده میکنیم، باید بههوش باشیم که کارکرد اولیۀ صفتِ «سایبری» در اصطلاحات ترکیبی مشابه، دادن هشدار به مخاطب است که «اِی مخاطب! این اسم (فرضاً: قدرت در ترکیب «قدرت سایبری») همان قدرتی نیست که تجربه کردهای و در واقعیت میشناسیاَش، زیرا اطلاقی بیمسما برای کیفیتی جدید است که میبایست اسم جدیدی برای آن وضع میشد!».
اما ترکیباتی که با سایبر (یا سایبری) ساخته و بیان میشوند، مثل اصطلاح فضای سایبری و قدرت سایبری، در اصل دارای زیرساختهایی هستند که مبانی علمی این زیرساختها از علم سیبرنتیک (به قول فرهنگستان زبان و ادب فارسی: رایانیک) و مهندسی کنترل ریشه میگیرند [Cybernetics (=the science of communications and automatic control systems in both machines and living things)].
سطوح مطالعۀ قدرت سایبری
قدرت سایبری را میتوان در دو سطحِ: «قدرت سایبری مطلق» و «قدرتهای سایبری نسبی» مطالعه کرد.
4.1- قدرت سایبری مطلق
منظور از قدرت سایبری مطلق، قدرت رمزگان یا قدرت کُد برنامه است که این اصطلاح برای نخستین بار در سال 2000 توسط لورنس لسینگ (Lawrence Lessing)، حقوقدان آمریکایی با این عبارت ابراز شد که: Code is Law؛ و منظور وی از کُد، «زنگام» یا زبان نشانهگذاری اَبَرمتن (Hyper Text Markup Language) بود که زبان اینترنت است.
بر مبنای این زبان، فضای سایبری شکل میگیرد. این قدرت مطلق در دست نهادهایی صرفاً آمریکایی است.
نام یکی از این نهادها: «اینترنت سوسایتی» (جامعه اینترنت) است که به اختصار: آیساک نامیده میشود و مقر اصلیاش، شهر رِستون در ایالت ویزجینیا است و نام اختصاری دیگرنهادهای تخصصی دارندۀ قدرت سایبری مطلق (در حیطۀ تخصص مربوط) عبارتند از: ICANN، IAB، IANA، IESG، IETF، IRTF، NRO، RIRs و W3C به علاوۀ نهاد ریاست جمهوری ایالات متحده که قانون اول مخابرات ایالات متحده، مصوب سال 1934 و قانون دوم آن، مصوب سال 1998، قدرت قطع دسترسی عمومی به ارتباطات در شرایط اضطرای را به ریاست جمهوری میدهد و به نظر میرسد که همین قانون به رئیس جمهور اجازه میدهد تا اگر لازم شد، اینترنت را نیز در شرایط اضطراری قطع کند.
در سال 2010 نیز سناتور لیبرمن به علاوۀ دو نمایندۀ دیگر، طرح موسوم به «Protecting Cyberspace as a National Asset» را تقدیم کنگره کرد (رجوع شود به: congress.gov/bill/111th-congress/senate-bill/3480) که هنوز (اُکتبر 2023) بجایی نرسیده است. مجموعۀ نهادهای تخصصی دارندۀ قدرت سایبری مطلق (در حیطۀ تخصص مربوط) در حال افزایش است. برای مثال اخیراً استارلینک به عنوان فراهمآورِ اینترنت پهن باند ماهوارهای در سطح جهان به فهرست مذکور اضافه شده است.
4.2- قدرتهای سایبریِ نسبی
و در نهایت اینکه قدرت سایبریِ نسبی به دو نوعِ قدرت سایبریِ کاربران معمولی فضای سایبری و قدرت سایبریِ نخبگان سایبری تقسیم میشود.
قدرت سایبریِ نسبی افراد معمولی برای مثال، در عضویت شان در شبکههای اجتماعی و قدرت سایبری نسبی نخبگان سایبری در ایجاد و مدیریت رسانههای اجتماعی عظیم ظاهر میشود. (منبع:عصرارتباط)