لفاظی با شبکه ملی اطلاعات
علی شمیرانی - شبکه ملی اطلاعات این روزها و در سیاستی جدید گویی وارد فازی به نام بازی با کلمات یا لفاظی شده است.
به این گزارهها توجه کنید، برای مثال از طرفی گفته میشود: "عدهای از ترس اینکه سهمی از تولید محتوا نداشته باشند به تخریب شبکه ملی اطلاعات میپردازند."
فارغ از گوینده این جمله باید پرسید منظور از عدهای کیست و منظور از تخریب شبکه ملی اطلاعات چیست؟ به عبارت دیگر چه کسانی و بر اساس چه مصادیقی این شبکه را تخریب کرده و میکنند؟ لذا گزاره مذکور مبهم و مردود است.
یا در نمونهای دیگر در رسانهها و به نقل از یک مقام مسوول تیتر خورده بود که "هدف شبکه ملی اطلاعات، محدودسازی نیست" در این مورد نیز مشخص نیست منظور از طرح ابهامات 11 سال قبل پیرامون این شبکه چیست و چه کسانی صحبت از محدودسازی در چارچوب این شبکه کردهاند؟ لذا این گزاره هم مبهم و مردود تلقی میشود.
اما در مقابل این رویکرد جدید که فاعل و مفعول روشنی نداشته و بیشتر مصرف رسانهای و پاسخ به طرف مقابل را دارد، از سوی دیگر ماجرا نیز شاهد روالی مشابه هستیم.
برای مثال گفته میشود "چیزی به نام شبکه ملی اطلاعات نداریم یا از عدم راهاندازی این شبکه گله شده است" که در مورد این اظهار نظرات نیز مصادیق روشن و متقنی ارایه نمیشود. مثلا این که دقیقا چه باید میشد که نشده؟ یا این که اگر این شبکه وجود خارجی ندارد، پس منظور از افتتاحیهها چیست و اگر کاری صورت نگرفته پس چرا نهاد ناظر یعنی شورای عالی فضای مجازی چنین نظری ندارد و از سایر نهادهای قانونی همچون مجلس و سایر نهادهای حاکمیتی نیز شاهد واکنش رسمی و اقدامی نیستیم؟
لذا این گزارهها نیز به علت فقدان مستندات و پشتوانههای روشن قانونی نمیتواند مورد پذیرش باشد.
اما در این میان آنچه بیپاسخ باقی میماند، علت و فایده طرح این نظرات متناقض پیرامون شبکه ملی اطلاعات است. ما یا باید شورای عالی فضای مجازی را به عنوان فصلالخطاب در این مورد بپذیریم یا نه؟ اگر این جایگاه را پذیرفتیم، پس جایی برای بحثهای کلامی باقی نمیماند، اما اگر در مورد این نقش ابهام وجود دارد که کار پیچیده میشود و باید پرسید پس حرف آخر در این مقوله را کدام نهاد میزند؟ (منبع:عصرارتباط)