مدلی برای تعیین روش آموزشهای الکترونیکی بر پایه عاملهای موثر
تکفا- دکتر احمد کاردان اسناد دانشگاه صنعتی امیرکبیر- پس از همگرایی صنایع مخابراتی و کامپیوتری و در نتیجه، فراهم شدن امکانات شبکههای جهانی برای انتقال دادهها و اطلاعات، فناوری اطلاعات کانون دیگر مباحث فناوری شد.
گسترش آموزش در تمام سطوح از مهمترین زمینههای کاربرد فناوری اطلاعات است. یکی از ویژگیهای فناوری اطلاعات ـ که در همة وجوه کاربری آن دیده میشود ـ سرعت گسترش آن است. این سرعت ناشی از بستر ارتباطی بهنسبت مناسبی است که اکنون در سراسر جهان گسترده شده است.
دیگر ویژگی مهم فناوری اطلاعات، پویایی و تحولپذیری همه جانبة آن است. بهطوری که با اطمینان میتوان آنرا متحولترین فناوری عصر کنونی دانست. بنابراین، یکی از مهمترین و نیز دشوارترین گامهای گسترش فناوری اطلاعات ـ در زمینه آموزش تصمیمگیری ـ شناخت اولویتها و همچنین روش مورد نیاز برای این کار است.
اما پرسش کلیدی آن است که کار را از کجا آغاز کنیم؟ با کدام اولویتها همگام باشیم و به کدام هدف برسیم؟ اما یافتن این راه و تعریف مبدا و مقصد در محیط آموزشهای الکترونیکی ـ که دارای همان دو ویژگی گسترش سریع و دگرگونی مداوم است ـ کاری بسیار ظریف و دقیق است. پس باید اولویتهای گسترش آموزش الکترونیکی ـ از دیدگاه جغرافیای فرهنگی، آمادگی برای آموزشهای الکترونیکی، محتویات دروس الکترونیکی، هزینهها و بودجهها و مهمتر از همه عامل نیروی انسانی ـ بررسی و تحلیل شود.
در نخستین گام در راه تعیین سیاستهای اجرایی، باید به عناوین اولویتها توجه داشت. روشن است که در گام بعد باید هر یک از عناوین بهدقت تحلیل شده، در مقایسه با دیگر عنوانها سنجیده شوند، تا راهکارهای لازم برای گامهای بعدی مشخص گردد. در نتیجه بر پایة اولویتها و تعیین آنها میتوان به یک جمعبندی برای گزینش روش گسترش آموزشهای الکترونیکی در ایران رسید.
اما آنچه که اکنون میتواند باعث نگرانی باشد، شوق بسیار مردم و مسوولان برای گسترش آموزش الکترونیکی ـ بدون داشتن روش درست برای رسیدن به آن است.
در این نوشتار کوشش میشود تا ضمن برشمردن موضوعاتی که در تعیین روش کار اهمیت دارند، اهمیت و بهویژه سطوح اولویتهای برخی از آنها به مسوولان و دستاندرکاران آموزشهای الکترونیکی شناسانده شود.
در پایان نیز با ارایة مدلی برای تعیین روش آموزشهای الکترونیکی، اهمیت این موضوع در گسترش آموزشهای الکترونیکی ایران بررسی خواهد شد.
پیشگفتار:
امروزه کمتر سازمان و موسسه آموزشی را میتوان یافت که زیر فشارهای اقتصادی نباشد. بنابراین ـ در هنگام اجرای هر یک از برنامههای یک چنین سازمانی ـ انتظار میرود که بار اقتصادی آن افزوده نشود. موسسات آموزشی تا قبل پیدایش آموزشهای الکترونیکی، موسساتی مصرفی بهشمار میآمدند. اما امروزه میتوان آنها را به سازمانهایی سودآور تبدیل کرد.
بهنظر میرسد که اندیشة پذیرفته شده در جهان در سالهای 2000 تا 2005 میلادی بر پایة بهرهمندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات بنا نهاده شده است. بنابراین، در تعیین روش آموزش نمیتوان ویژگیهای این عامل مهم را نادیده گرفت، خواه گسترش در سطح آموزش ابتدایی مدنظر باشد، خواه آموزشهای متوسطه یا آموزش عالی مطرح باشد.
از سوی دیگر، سرعت گسترش فناوری اطلاعات همراه با گسترش بسترهای ارتباطی بهاندازهای بالا است که بهطور مداوم میتواند تصمیمات پیشین را دگرگون سازد. این گسترش که در کمتر از ده سال رخ داده است، برای کشورهای رو به توسعه که ـ بدون پیمودن گامهای آغازین ـ میخواهند روشهای آموزشی را دگرگون کنند و به بخش آموزشهای الکترونیکی و مجازی وارد شوند، کار را بسی دشوارتر میکند[1]. چنانکه برآدون هال سردبیر مجله e-Learning پیشبینی میکند که تا پایان سال 2003 میلادی نزدیک به نیمی از آموزشها بهصورت الکترونیکی انجام شود. بنابراین برای مدیرانی که همواره در اندیشة همراهی با کاروان تمدن هستند، در چنین گسترش سریع و فراگیری، تصمیمگیری و تعیین روش دشوارتر خواهد بود. در اینجا روش یعنی ترسیم نقشهای برای رسیدن به اهداف مورد نظر.
بنابرین روش یک ابزار مدیریتی است که مانند دیگر ابزارها به وی یاری میرساند تا سازمان خود را در دستیابی به اهداف و انجام وظایف راهبری کنند.
پس از تعیین روش میتوان روند کلی و جزیی موسسه، بهویژه، عملکرد کارکنان و نیروی انسانی را در راه رسیدن به اهدافی که از پیش تعیین شدهاند، بهدست آورد. نیز میتوان اثر عوامل محیطی و بیرونی را بر حرکت موسسه و انحرافات آن را ارزیابی و اندازهگیری کرد.
به سخن دیگر، روش، فرآیندی ساختیافته برای تصمیمسازی و بهاجرا درآوردن تصمیمات ـ بهمنظور راهبری یک سازمان ـ در راه دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. این فرآیند حیاتی است، زیرا باید بتواند سازمان را در برابر شرایط متغییر و ناگهانی آماده نگهدارد؛ خواه این رخدادها از پیشبینیپذیر باشند یا نباشند.
در آموزشهای سنتی، عوامل محیطی و موثر در آموزش بسیار آهسته تغییر میکردند. بهطوری که میتوانستیم در زمانی دراز ـ مانند دورههای ده ساله ـ عوامل موثر بیرونی را ثابت در نظر بگیریم. در چنین شرایطی میتوانستیم برنامة گسترده (Long-Range plan) را بهکار بریم. در چنین الگوهایی، برنامهریزی برای ده سال آینده کاری منطقی و معمول بود. اما امروزه محیط آموزش بسیار پویا و با دگرگونیهای سریع و ناگهانی است.
همانگونه که گفته شد، مهمترین عامل موثر در آموزش الکترونیکی محیط حاکم بر آن ـ یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات ـ است که همواره دگرگون میشود. پس در چنین شرایطی باید روشی استراتژیک و کمدامنه را بهکار گرفت که هم به سادگی بتوان آنرا را پیاده ساخت و هم امکان دگرگونی در آن آسان باشد.
از این پس در هر جا که واژة روش را مینگاریم، منظور همان Strategic-Plan است. واژة استراتژی بهمعنای فن تدابیر جنگی نیز بهکار میرود؛ زیرا در میدان نبرد نیز عوامل موثر بهسرعت دگرگون میشوند و بنابراین نقشه جنگی باید بسیار انعطافپذیر باشد. در آموزشهای الکترونیکی ـ بهرغم آموزشهای سنتی ـ نمیتوان یک الگو یا روش گسترده را بهکار برد. در آموزشهای الکترونیکی نیاز به گونة ویژهای از روش است که با در نظر گرفتن شرایط کنونی و امکانات موجود، آماده برخورد با هر گونه دگرگونی و حتی مخالفت ناگهانی باشد.
عاملهای کارآمد در گزینش روش
آموزش مجازی، آموزش الکترونیکی، آموزش اینترنتی و یا هر نام دیگری که برای این روش تازه یا فضای نوین آموزشی بگذاریم، گفتاری نو را گشوده است که برای برخی شگفتآور، برخی باورنکردنی، گروهی نگرانکننده و برای بسیاری نیز امیدبخش و هیجانانگیز است و ما از هر گروه که باشیم پرسشهایی داریم. اما این نوشتار به پرسشهای گروه امیدواران توجه دارد. این گروه را میتوان به گروههای زیر بخش کرد :
* مدیران و سرمایه گذاران
* استادان و آموزگاران
* دانشآموزان و دانشجویان
* کارشناسان امور آموزشی
* تولیدکنندگان نرم افزارهای آموزشی
از آنجا که این مقاله در پی روشن کردن عوامل موثر در تعیین روش آموزشهای الکترونیکی است، در این بخش گروه مدیران و سرمایه گذاران را بررسی میکند.
از دیدگاه یک سازنده، دروس مجازی یا دروس الکترونیکی عوامل مهم و موثر در طراحی و ساخت درس، بدین شرح تعریف میشود :
* نام اصلی درس
* بخشهای گوناگون یک درس
* اهداف هر یک از بخشهای یک درس
* طراحی صفحة نمایشگر و رابط کاربر
* شیوة ارایة مطالب (پیوسته یا گام به گام)
* روشهای آموزشی برای انتقال مفاهیم
* چگونگی افزایش تعامل میان فراگیر و درس
اما همانگونه که خواهیم دید، از دیدگاه مدیرانی که سرمایهگذاری میکنند، پرسشهای دیگری نیز مطرح میشود. در واقع هر یک از این پرسشها همان عوامل مهم و موثری هستند که در آغاز راه پیش روی مدیران جای میگیرند و در نتیجه به گزینش یا تعیین یک روش میرسند.
نباید فراموش کنیم که نسل کنونی مدیران ـ که نگارنده هم خود را از آن میداند ـ آموزشدیدگان عصر آنالوگ هستند، در حالیکه باید برای نسلی تدارک آموزش ببینند که در عصر دیجیتال بار آمدهاند. بنابراین، بر همه باید پیش از هر کاری اولویتهای مهم در پیادهسازی آموزشهای الکترونیکی را مد نظر گیرند و برای اینکار از فراگیری مفاهیم این عصر نوین سر باز نزنند.
عامل نخست ـ سودآوری آموزشهای الکترونیکی:
با توجه به ویژگیها، آموزشهای الکترونیکی ـ که بر پایة شبکههای ارتباطی ارایه میشود ـ به روشنی سودمند است؛ زیرا این صرفهجوییها را خواهد داشت:
* کاهش هزینة سفر دانشجویان و استادان
* کاهش در هزینه خوابگاهها
* کاهش در مواد مصرفی برای اجرای آزمونها و تمرینها
* کاهش هزینة ارایه خدمات به دانشجویان، مانند : خوراک و فتوکپی
* کاهش دگرگونیهای ضروری و مداوم در آموزشها
با اینهمه، برای ایجاد آموزشهای الکترونیکی به دو سرمایهگذاری بزرگ در زمینة سیستم مدیریت و ارایه دروس (LMS/LCMS) و سیستم تهیه محتوای دروس (Authoring-Systems) نیاز است و مهمتر از این دو، سرمایهگذاری برای تهیه دروس است. تهیه دروس و محتوای آموزشی ـ و به بیان دیگر تبدیل تجربه و دانش استاد به دروس مجازی یا الکترونیکی ـ یکی از پرهزینهترین گامهای سرمایه گذاری است. تنها برای تولید یک ساعت درس الکترونیکی متعامل (Interactive) ، با پیچیدگی متوسط به 100 ساعت کار در زمینههای گوناگون نیاز است. بنابراین پیش از هر چیز، باید سودآوری را در قالب پرسشهای زیر بهعنوان عوامل موثر در این کار تحلیل کنیم.
* آموزشهای الکترونیکی، چهقدر با برنامههای آموزشی موسسه شما سازگاری دارد ؟
* تا چه اندازه ساختار سازمانی فراگیران گسترده و پخش شده است؟
* آیا در اهداف سازمان شما برای آموزشهای فراگیر (Distance-Learning) جایی هست؟
* چه اندازه محتوای دورههای آموزشی در سازمان شما دگرگون میشود؟ آموزشهای الکترونیکی تا چه اندازه هزینههای آن میکاهد؟
* چه اندازه از هزینههای آموزشی را میتوان بر دوش فراگیران گذاشت؟
* با افزایش شمار فراگیران، چه اندازه میتوان هزینة ارایه دروس به هر کس را کاهش داد؟
عامل دوم ـ باورپذیری مدیران :
پیش از این گفته شد که مدیران ما تربیت یافتگان عصر آنالوگ هستند؛ در حالی که باید برای آموزشهای الکترونیکی در عصر دیجیتال تصمیم بگیرند. بنابراین، کمی ناباوری در مدیران و تصمیم گیرندگان طبیعی است. اگر بخواهیم یک مدیر را تنها با نمای فریبندة سیستمهای نوین به باور برسانیم، عمر این باورمندی کوتاه خواهد بود.
آموزشهای الکترونیکی ظاهری جذاب و گیرا دارد؛ اما کمی نخواهد گذشت که این ظاهر برای همگان به یک عادت روزانه تبدیل میشود. به نظر میرسد آنچه که میتواند نظر مدیران را به حرکت در راستای آموزشهای الکترونیکی معطوف کند، عوامل موثری است که در زیر فهرست میشوند. روشن است که ـ برای یک کارشناس آموزشهای الکترونیکی ـ کار دشواری نیست که عوامل زیر را با ارقام و آمار جمعبندی کرده، بهگونهای منطقی بهاثبات برساند :
* کارآمدی آموزشهای الکترونیکی در آموزشهای عمومی و خصوصی
* افزایش رضایت فراگیران به دلایل زیر:
* آموزش در هر زمان و مکان دلخواه
* فراگیری یک درس به دفعات دلخواه
* آسودگی در طرح پرسشها بدون شرم حضور
* امکان گذراندن درس در زمانی کوتاهتر
* بهصرفه بودن آموزشهای الکترونیکی
* افزایش شمار فراگیران بهدلیل نبودن محدودیت مکان و زمان آموزش
* امکان گسترش فرهنگی و تغییر در رفتارها به یاری آموزشهای بههنگام
* افزایش کیفیت آموزش به دلیل تکرار پذیری دروس و همچنین افزایش تعامل میان فراگیر و محتوای آموزه
* امکان نظارت دقیق و آماری بر فرآیند فعالیتهای استادان و دانشجویان.
عامل سوم ـ پشتیبانی:
در سطح مدیران ارشد، کمتر به این عامل توجه میشود؛ زیرا اختیارات بهنسبت بیپایان ایشان باعث میگردد که بدون نگرانی کار دلخواهشان را انجام دهند. اما با گسترش آموزشهای الکترونیکی همواره چنین نیست. بیشتر مدیران به آموزشهای الکترونیکی در کارخانجات، دانشگاهها و دیگر سازمانها، زیر نظر وزارتخانه یا سازمان بزرگتری کار میکنند. پس باید در ارزیابی پشتیبانی مدیران ارشد به عوامل موثر زیر توجه کنند:
* مدیر مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات تا چه اندازه آمادة بسترسازی آموزشهای الکترونیکی دلخواه شما است؟
* تا چه اندازه میتوانید از کمک مدیر ارشد برای افزایش پشتیبانی در سودآوری و باورمندی کمک بگیرید؟
* تا چه اندازه از هم نظری مدیران هم ردة خود برخوردارید و چه اندازه میتوانید ایشان را با خود همراه سازید؟
* جامعة مخاطب شما ـ یعنی فراگیران و کاربران آموزشهای الکترونیکی ـ تا چه اندازه از این امر استقبال میکنند؟
* استادانی که بهروشهای سنتی تدریس میکنند، تا چه اندازه آمادة دگرگونی بنیادین در روش تدریس خود هستند؟
عامل چهارم ـ اولویتها:
تعیین اولویتها بهمعنای روشن کردن حوزه و دامنة کار است. دربارة موضوع این مقاله، تعیین اولویتها بهمعنای درجهبندی عوامل موثر در تعیین چارچوب پیادهسازی و گسترش آموزشهای مجازی است. موضوع آموزشهای الکترونیکی و مجازی را میتوان از آموزشهای دورههای پیش دبستانی تا بالاترین سطوح آموزش در دانشگاهها گسترش داد. بنابراین، یکی از مهمترین عوامل در تصمیمسازی برای گسترش آموزشهای الکترونیکی توجه داشتن به اولویتها است.
در حقیقت تعیین اولویتها نخستین گام در تدوین گزارشRFP1 است. از میان عناوین مهم در شناخت اولویتها میتوان موارد زیر را برشمرد:
* برپایة بودجه تخصیص یافته، اولویتهای موسسة شما کداماند؟
* برپایة وسعت دورههای آموزشی (دورههای کامل، بخشی از یک دوره، تکدرس) اولویتهای شما کدام هستند؟
* با توجه به موارد زیر، اولویتهای شما در استاندارد دروس کدامند؟
o سطح و تنوع رسانههای مختلف در دروس الکترونیکی
o استفاده از الگو های متفاوت آموزشی
o استفاده از الگوهای مختلف برای تعامل
* اولویتهای شما در آمادگی نیروی انسانی کدام است؟
o آمادگی فراگیران برای رو آوردن به آموزشهای الکترونیکی
o آمادگی استادان برای طراحی و ساخت دروس الکترونیکی
o تربیت نیروی متخصص جهت نگهداری سیستم
* اولویتهای شما برای بستر ارتباطی چیست؟
o تجهیزات سختافزاری موجود و یا در دست گسترش
o تجهیزات مخابراتی برای ارتباط با شبکههای خارجی (Extranet)
o پهنای باند خطوط انتقال دادهها برای ارایه دروس الکترونیکی در شبکه داخلی (Intranet)
عامل پنجم ـ سامانة آموزشی :
عامل دیگری که ذهن مدیران را بخود جلب میکند، نوع و مشخصات سیستمهای تهیه و ارایه دروس الکترونیکی است. امروزه در بازار آموزشهای الکترونیکی دهها نام معروف دیده میشود. بنابراین کدام محصول از کدام شرکت پاسخگوی نیاز مدیران است؟ دربارة این مساله، برای روشن ساختن اولویتها میتوان عوامل زیر تحلیل و بررسی کرد :
* برای آموزشهای مورد نظر باید یک سیستم نرم افزاری تکمنظوره طراحی شود و یا میتوان سیستمهای چند منظوره موجود را نیز بهکار برد؟
* بهتر است سیستم ارایه دروس خریده یا ساخته شود؟
* تا چه اندازه میتوان بر پشتیبانی تولید کنندگان حساب کرد؟
* آیا کارشناسان خبرهای برای پشتیبانی درون سازمانی دارید؟
* آیا ساختار نیروی انسانی برای تهیه محتویات دروس پیشبینی شده است؟
* آیا برای انجام ویژگیهای تربیتی، نیروی متخصصی در دروس الکترونیکی دارید؟
* برای آموزشهای الکترونیکی از کدام استاندارد پیروی میکنید؟
* آیا سنجش مستندی ـ دربارة توانمندیها و ویژگیهای سیستمهای آموزشی موجود (LMS، LCMS و Authoring_Tool) انجام دادهاید؟
عامل ششم ـ ساختار سازمانی نیروی انسانی
یکی از مهمترین عوامل در تصمیمگیری مدیران، عامل نیروی انسانی است. برای گسترش هر یک از وجوه فناوری اطلاعات در هر جامعه کوچک یا بزرگ، باید بر نیروی انسانی توجهی ویژه داشته باشیم. بهویژه در اندازههای بزرگ ـ مانند آموزشهای ابتدایی و متوسطه و یا آموزش ضمن خدمت معلمان و دبیران ـ اهمیتی بیشتر دارد. عامل نیروی انسانی ـ هم بهدلیل کمیت و هم بهدلیل رفتارها و سلیقههای شخصی ـ بهشدت بر پیادهسازی آموزشهای الکترونیکی اثر میگذارد.
حتی امور شخصی و خصوصی هر یک از افراد نیز میتواند در روند پیادهکردن یک طرح آموزشی موثر باشد. برای نمونه، هنگامیکه کارگران یک کارخانه بهدلیل خستگی و یا کارکنان ادارهای بهدلیل پایین بودن سطح درآمدها، تمایل به فراگیری دانش کاری تازهای ندارند، مدیران مربوطه چگونه میتوانند از ابزاری بهنام آموزشهای الکترونیکی برای آموزش استفاده کنند. بنارین پیش از پیادهسازی طرح آموزشهای الکترونیکی و مجازی، باید به عوامل زیر از دیدگاه نیروی انسانی توجه شود.
* فراگیران تا چه اندازه به فراگیری و دانشاندوزی اعتقاد دارند؟
* برای گسترش فرهنگ بهکارگیری آموزشهای الکترونیکی کارشناس علاقمندی را در کنار خود دارید؟
* برای بهرهمند شدن از آموزشهای الکترونیکی تا چه اندازه دسترسی به رایانه و شبکههای ارتباطی برای همگان فراهم است؟
* آیا فراگیران وقت کافی و مشخصی را برای آموزش خود اختصاص دادهاند؟
* آیا روشهای تشویق کنندهای برای استفاده از آموزشهای الکترونیکی توسط استادان و فراگیران پیشبینی شده است؟
* آیا قوانین و آییننامههای مناسبی برای موظف کردن استادان و دانشجویان در بهکارگیری آموزشهای الکترونیکی وجود دارد؟
عامل هفتم ـ نگرش دیگران به آموزشهای الکترونیکی:
اغلب مدیران به نگرش دیگران بر برنامههایشان توجه دارند. بهویژه اگر برنامهای برای نخستین بار اجرا شود. بنابراین، در آموزشهای الکترونیکی، بیشتر مدیران نسبت به نقد و دیدگاههای دیگران حساس هستند. خواه این دیدگاهها مثبت و در راستای تایید برنامة آموزشهای الکترونیکی باشد، یا منفی و مخالف چنین حرکتهایی.
در اینباره، عوامل زیر میتوانند بر تعیین اولویتها و روش گسترش آموزشهای الکترونیکی تاثیر گذارند :
* مدیران ارشد تا چه اندازه گسترش آموزشهای الکترونیکی را ضروری میدانند؟
* دیدگاه عمومی نسبت به توسعة آموزشهای الکترونیکی تا چه اندازه مثبت (یا منفی) است؟
* فراگیران تا چه اندازه به آموزشهای الکترونیکی علاقهمند هستند؟
* استادان تا چه اندازه به آموزشهای الکترونیکی خوش بین (یا بدبین) هستند؟
عامل هشتم ـ زیر ساختها:
از عوامل مهم دیگری که در تعیین اولویت ها و روش موثر بوده، دغدغة مدیران نیز هست، زیر ساختهای لازم برای ارایه آموزشهای الکترونیکی است و از سخت افزار و نرم افزار گرفته تا مهارتهای فردی کاربران، استادان و مدیران را در بر دارد. بنابراین، پیش از گزینش قطعی، باید به ریزهکاریهای عوامل موثر در زیر ساخت ها توجه شود. از جمله :
* تا چه اندازه شبکههای ارتباطی در دسترس همگان است؟
* پهنای باند شبکه ارتباطی، توان انتقال چه بخشی از عناصر اصلی دروس الکترونیکی (متن، صدا، تصویر، پویا نمایی، ویدیو) را دارد؟
* آیا فراگیران دروس الکترونیکی سخت افزار لازم (رایانه شخصی، مودم و مانند آنها) را دارند؟
* نیروهای پشتیبانی فنی(Adminstrators) سیستم آموزش الکترونیکی کافی هستند؟
* برای امنیت دادهها و اطلاعات چه استانداردها و تمهیداتی پیش بینی شده است؟
* برای گسترش آموزشهای الکترونیکی نیاز به افزایشی ـ در سخت افزار، نرم افزار و شبکه ـ هست؟
* آیا فراگیران اطلاعات کافی برای استفاده از رایانه و بهویژه کارهای شبکهای ـ مانند : فرستادن پیام ها و نامههای الکترونیکی ـ دارند؟
* آیا استادان با ابزارهای نرم افزاری برای ساختن دروس، تمرینها و پاسخگویی به پست الکترونیکی آشنایی دارند؟
* برای کیفیت دروس الکترونیکی ـ با توجه به بودجه اختصاص داده شده ـ چه استانداردهایی را تعریف شدهاند؟
* مدت زمان درسی هر واحد چیست؟
* کمترین و بیشترین زمان کاربرد رسانههای گوناگون (متن، صدا، تصویر، پویانمایی و ویدیو) چه اندازه است؟
* آزمونها، پرسشها و تعداد آنها به ازای هر واحد زمانی در آموزش چه باید باشد؟
* برای حفظ دروس الکترونیکی در برابر سرقت و رسوخ چه باید کرد؟
عامل نهم ـ تعامل انسان و رایانه :
اگر مدیران بخواهند به موضوع آموزشهای الکترونیکی دقیقتر نگاه کنند، همکاری انسان و رایانه نیز در تصمیمگیری و تعیین روش مهم خواهد بود؛ زیرا مدیران باید بدانند که یک سیستم از پیش برنامهریزی شده، تا چه اندازه میتواند پاسخگوی فراگیرانی باشد که هردم پرسش، رفتار یا نیاز درسی ویژهای دارند. نباید فراموش کرد که اگر گروهی از کاربران، کامپیوتر را در زندگی خود پذیرفتهاند، کسانی هم هستند که از کار با آن اکراه دارند. پس در تعامل انسان و رایانه عوامل تاثیر گذار دیگری نیز جلب توجه می کنند:
* آیا استادانی که به روش سنتی درس می دهند، آمادگی سرپرستی دروس مجازی و الکترونیکی را ـ برای ارایه تمرین درشبکه و دریافت پاسخ آنها، پاسخگویی به پرسش با پست الکترونیکی و طراحی آزمون کوچک (Quiz) ـ دارند؟
* چه بخشی از پشتیبانی فراگیران ـ مانند : رفع اشکال و راهنمایی ـ باید همزمان (On-line) با نشست های مجازی انجام شود؟
* آیا استادان برای آشنا یی با نرم افزارها، آمادة شرکت در دورههای آموزشی هستند؟
* تا چه اندازه میتوان کار گروهی را ـ بهعنوان یک روش آموزشی ـ در شبکههای آموزش الکترونیکی بهکار گرفت؟
* چه بخش از آموزشهای الکترونیکی باید بهصورت رو در رو انجام شود.
* تاثیرات بد آموزشهای الکترونیکی ـ در اثر حذف عامل عاطفی آموزش رو در رو ـ چیست؟
* برای افزایش همکاری میان فراگیر و سیستم آموزشی چه راهکارهایی وجود د ارد؟
* تا چه اندازه میتوان شیوههای گوناگون آموزشی را در محیط آموزش الکترونیکی درهم آمیخت.
عامل دهم ـ نوع روش :
بدیهی است یکی از عوامل مهم در پیاده سازی آموزشهای الکترونیکی روش آن است؛ اینکه از کجا بیاغازیم و گامهای بعد را چگونه برداریم؟ به بیان دیگر نقشه راهنما برای ایجاد یک تغییر بنیادی و گذر از آموزشهای سنتی به سوی روشهای نوین آموزشی کدام است؟ برای این کار، باید نوع روش معین گردد. عواملی که تا کنون گفته شد، همگی در گزینش روش موثر است، اما باید کدام روش را برگزینیم؟ در این راستا بد نیست که به نکتههای زیر توجه شود:
* آیا آموزشهای الکترونیکی بهترین روش برای دستیابی به اهداف آموزشها است؟
* بهدلیل پویا بودن عوامل موثر بر آموزشهای الکترونیکی، کدام روش انعطاف پذیر را میتوان بهکار برد؟
* روش مورد نظر تا چه اندازه پاسخگوی برنامههای آموزشی در حال حاضر خواهد بود؟
* آیا همة نیازها و امکانات برای تعیین روش سنجیده شدهاند؟
* روش مورد نظر تا چه اندازه پاسخگوی وسعت طرح و اهداف تعیین شده است؟
عامل یازدهم ـ زمینه سازی برای آموزشهای الکترونیکی:
اما در نظر گرفتن عوامل بالا نمیتواند همه راه حل برای بهکارگرفتن آموزشهای الکترونیکی باشد. نخستین گام برای آموزش الکترونیکی، زمینه سازی و آگاهی بخشیدن به جامعه است. برای گسترش آموزشهای الکترونیکی میتوان موارد زیر را در برنامة کار مدیران قرارداد.
1. تعیین هدف، شرح وظیفه و دورنمای آموزشهای مجازی و به نقد گذاشتن آنها توسط موافقان و مخالفان
2. تشکیل گروه کاری برای تعیین روشپ یاده سازی آموزش الکترونیکی
3. اطلاع رسانی برنامهها، برای همراه ساختن دیگران
4. تشکیل گروه کاری برای پیاده سازی آموزشهای الکترونیکی برپایة روش تعیین شده
5. همراه کردن استادان و فراگیران با برنامهها، بهکمک از اطلاع رسانی و برگزاری سمینارهای آموزشی
6. نظارت و ارزیابی مداوم روند حرکت و راهبری توسعه در راه درست
7. و مهمتر از همه شریک کردن دیگر دستاندرکاران آموزشهای الکترونیکی با دستآوردهای خوب و موفقیتهای بدست آمده.
مدلی برای تدوین روش برای آموزشهای الکترونیکی:
طراحی و ترسیم روش بسیار مهم و د دارای جنبههای گوناگون است. از همین رو در سالهای گذشته کتابهای بسیاری ـ بهویژه در زمینه راهبری و تعیین روش ـ برای گسترش آموزشهای الکترونیکی و مجازی نوشته شده است. آنچه در ادامة این نوشتار ساختاری با پنج گام ـ برای تعیین روش و مستند کردن آن ـ نشان داده خواهد شد.
گام نخست : کارهای مقدماتی برای آماده سازی
نخستین گام در فرآیند تدوین روش، ایجاد روحیه آمادگی در خود و دیگران است. این روحیه باید از بالاترین سطح مدیریت تا پایین ترین سطوح اجرایی گسترده شود. ایجاد روحیه آمادگی به عواملی نیاز دارد که ما آنرا کارهای مقدماتی مینامیم که بهترتیب زیر اجرا میشوند :
1. امکان سنجی برای اطمینان از مهیا بودن امکانات، منابع مالی و بهویژه گرایش قلبی مدیران ارشد، توسط یک گروه کاری آشنا به آموزشهای الکترونیکی.
2. تشکیل یک گروه کاری برای تدوین روش؛ این گروه ممکن است از طریق قرارداد با یک موسسه تخصصی در امر آموزشهای الکترونیکی تشکیل شود.
3. تعیین عناصر مهمی که در تدوین روش نقش بنیادین دارند.
4. تقسیم کار برپایة عناوین تعیین شده میان اعضای گروه کاری
5. مشخص کردن اطلاعات مورد نیاز و منابع تهیه آنها برای روشن کردن اولویت ها، امکانات، منابع مالی، وضعیت نیروی انسانی و مانند آنها.
6. گردآوری و دسته بندی اطلاعات بهمنظور تصمیم گیری دربارة عناصر تعیین شده در بند سوم.
7. تحلیل اولیه اطلاعات بهدست آمده و تعیین گسترة کار.
آنچه در انتهای مرحله اول بهدست میآید میتواند در تعریف مرز و اندازههای آموزش الکترونیکی موثر باشد. به بیان دیگر، گسترة آموزشهای الکترونیکی، تا حد زیادی در این گام مشخص میشود. برای نمونه، اگر اطلاعات بهدست آمده در بند 6 به آموزش ضمن خدمت معلمان مربوط شود، میتوان معین کرد که آموزشهای الکترونیکی معلمان در کدامیک از اندازههای زیر مورد نظر است:
1. آموزش کلیه معلمان در سطح کشور و در همة زمینهها
2. آموزش معلمان یک استان در همة زمینهها
3. آموزش معلمان در سطح کشور، در برخی از زمینهها
4. آموزش معلمان یک یا چند استان در یک زمینه
5. آموزش معلمان بهکمک یک شبکه آموزشی واحد
6. آموزش معلمان در استانهای گوناگون، بهکمک شبکههای آموزشی مستقل در هر استان
گام دوم: تعیین وظیفه و دورنمای حرکت
دومین گام در تدوین روش، تهیه پیشنویس وظایفی است که بر دوش سیستم آموزشهای الکترونیکی قرار میگیرد.
وظیفه یا ماموریت (Mission) آموزش الکترونیکی عبارت است از همة کارهایی که در راستای آموزش ـ برای دستیابی به اهداف ـ بهعهدة آن گذاشته میشود. در این راستا شرح وظایف باید سه پرسش را پاسخ گوید. چه باید کرد؟ چگونه؟ و چرا؟
بنابراین، برپایة اطلاعات بهدست آمده از گام نخست میتوان دقت به تشریح بندهای وظایف محوله پرداخت.
دورنمای حرکت (Vision) در مقایسه با وظیفهها یک نگاه فراگیرتر به اهداف آموزشهای مجازی است. بیان دورنمای حرکت در واقع روشن کنندة سمت و سوی حرکت است.
در مثالی که برای آموزش ضمن خدمت معلمین زده شد، میتوان بخشی از بیانیههای مربوط به ماموریت و دورنمای آموزشهای الکترونیکی مربوطه را بدین شرح بیان کرد :
وظیفة آموزشهای الکترونیکی دورههای آموزش ضمن خدمت دبیران ریاضی عبارت است از:
* آموزش روشهای گوناگون برای تدریس دروس ریاضی
* روشهای گوناگون برای طراحی پرسشهای ریاضی
* بهکارگیری ابزارهای کمک آموزشی
* بهکارگیری نرمافزارهای آموزشی و کمک آموزشی دروس ریاضی
دورنمای آموزشهای الکترونیکی دورههای آموزش ضمن خدمت دبیران ریاضی عبارت است از :
* بهروزآوری دانش دبیران ریاضی
* افزایش کیفیت تدریس دروس ریاضی
* بهروزآوردن روشهای تدریس دروس ریاضی
بنابراین، در پایان گام دوم، گروه کاری برپایة دستآوردهای حاصل از تحلیل اطلاعات گردآوری شده در گام نخست، دو بیانیه بسیار شفاف و روشن ارایه خواهد کرد؛ که عبارتند از بیانیه دورنمای حرکت (Vision Statement) و بیانیه شرح وظایف (Mission Statement).
گام سوم ـ ارزیابی وضعیت موجود و تعریف نیازها
پس از روشن شدن وظیفة سیستم آموزش الکترونیکی، باید وضعیت کنونی ارزیابی شود.
این ارزیابی عبارت است از دستیابی به اطلاعات وضعیت کنونی آموزش، نقاط ضعف و قوت در سیستم آموزش سنتی و درجه رضایتمندی استادان و فراگیران در چنین سیستمی. همچنین، در این بخش از ارزیابی باید موضوعات سرنوشتساز ـ که به نوعی میتوانند در روند اجرای طرح موثر باشند ـ شناسایی شوند.
برای مثال، وضعیت منابع مالی، تصمیمات مدیران ارشد در تخصیص بودجهها و تغییرات در برنامههای آموزشی، از این دسته بهشمار میآید.
بنابراین، همزمان با ارزیابی وضعیت موجود میتوان فهرست کاملی از نیازها و ضرورتها را برای بهبودی سیستم آموزشی تهیه کرد. این نیازها باید بهگونهای تعریف و دستهبندی شوند که در چارچوب وظیفة تعریف شده در گام دوم و نیز در اندازههای طرح ـ که در نخست تدوین روش مشخص شد ـ جای گیرند.
دست آورد گام سوم از تدوین روش، مجموعهای از اطلاعات طبقهبندی شده است که میتواند در گام بعد ـ برای تدوین اهداف کلی و جزیی سیستم آموزش الکترونیکی ـ بهکار رود.
گام چهارم ـ تدوین روش و تعریف اهداف
در هر سیستمی، مجموعهای از اهداف کلی و در زیر هر هدف کلی مجموعهای از اهداف جزیی و با مشخصات دقیق قابل تعریف است. روش عبارت است از ترسیم راهی برای جابهجایی از وضع کنونی بهسوی اهداف کلی و سپس هدایت به سوی تک تک اهداف جزیی. مانند حرکتی که از یک شهر به شهری دیگر رخ میدهد و پس از ورود به شهر مقصد (هدف کلی) هدایت به نشانی دلخواه (هدف جزیی) ادامه مییابد.
بنابرین، در این گام ـ بهکمک پرسش و پاسخ، تشکیل جلسات مشاورهای، مطالعة گزارشها، تحلیل نیازهای تعریف شده، توجه به وظیفه و اندازة طرح ـ نخست اهداف کلی و سپس اهداف جزیی برای سیستم آموزش الکترونیکی تعریف میگردد؛ سپس برای دسترسی به هر یک از اهداف راهکارهای لازم روشن میشوند. این راهکارها متناسب با امکانات (گام نخست)، وظایفی که بر عهدة سیستم آموزش است (گام دوم)، نیازهای بنیادین سیستم از دیدگاه فراگیران، استادان و مدیران آموزش (گام سوم) و در پایان اهداف کلی و جزیی طرحریزی میشوند.
دست آورد مرحله چهارم:
1. تعریف اهداف کلی سیستم آموزش الکترونیکی
2. تعریف اهداف جزیی و دقیق برای هر یک از اهداف کلی
3. تعیین اولویتها، برای دسترسی به اهداف
4. گزینش روش رسیدن به هر یک از اهداف
گام پنجم: مستند کردن روش
در این گام، نتیجه کار بهصورت یک سند به مدیران ارایه میشود. اغلب، رهبر گروه کاری و یا یکی از افراد مسلط گروه کاری عهدهدار تهیه پیشنویس سند مربوطه میشود. ممکن است در این سند ـ افزون بر جزییات روش گسترش آموزشهای مجازی ـ راهکارهای اجرایی برای رسیدن به اهداف تعریف شده در گام چهارم نیز افزوده شود. کمترین سستی در نگارش و کوتاه کردن این سند، به بهای هدر رفتن هزینههایی است که در گامهای پیشین پرداختهایم.
در سند روش باید موارد زیر بهطور کامل با جزییات آورده شود :
1- مقدمهای دربارة وظیفة سازمان یا موسسه مربوطه.
2- معرفی اهداف (Goals)، وظیفه و دورنمای آموزش در سازمان.
3- بیان نیازهای تعریف شده از دیدگاه کاربران، (مدیران، استادان، دانشجویان و سامانه آموزشی)
4- ارایه راهکارهای اجرایی و قابل اندازهگیری برای پیاده سازی طرح (Implementation)
5- ارایه راهکارهای اجرایی برای اندازهگیری نتایج حاصل از پیادهسازی در گامهای گوناگون (Evaluation)
6- ارایه راهکارهای مناسب برای بازخوراندن نتایج به فرآیند پیادهسازی، برای بهینهسازی سیستم.
دستآورد گام پنجم سندی است که جزییات کافی برای تصمیم گیری و در نهایت پیاده سازی سیستم آموزش الکترونیکی را در بر دارد.
جمع بندی و نتیجه گیری:
به نظر میرسد که برای گسترش آموزشهای مجازی کار چشمگیری در تعیین روش انجام نگرفته است. پس باید هرچه زودتر، وزارتخانهها و سازمانهایی که در سطحی کلان عهدهدار آموزش در کشور هستند، درصدد تعیین روش مناسب خود برآیند. مهمترین سازمانها و مراکزی که در این راستا باید گام بردارند، عبارتند از :
1- وزارت آموزش و پرورش
2- وزارت علوم، تحقیقا ت و فناوری
3- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
4- وزارت کار و امور اجتماعی
5- وزارت صنایع و معادن
6- دانشگاه آزاد اسلامی
7- دانشگاه پیام نور
8- دانشگاه جامع علمی ـ کاربردی
یکی از مهمترین عناصر روش تعریف شده در هر یک از وزارتخانهها و سازمانهای بالا، اندازه و گسترة دلخواه آنها است. بهبیان دیگر، تعریف جامع و دقیقی از اولویتها و اهداف سیستم آموزش میتواند صاحبان صنایع مربوطه را ـ در ارایه پیشنهادهای اجرایی ـ روشن کند.
متاسفانه هماکنون بهدلیل روشن نبودن روش مدیران ارشد در سازمانهای آموزشی، بیشتر تولیدکنندگان و فروشندگان نرم افزارهای مربوطه نمیتوانند در یک رقابت منصفانه شرکت کنند. همچنین تصمیمگیری دربارة انبوهی از فرآوردهها ـ با ویژگیهای گوناگون ـ برای مدیران کاری دشوار است.
بنابراین، اگر مسوولان آموزش کشور زودتر روش مناسب و منطقی در حوزة کاری خود را معرفی نکنند، آموزشهای الکترونیکی که میتواند نقش مهمی در گسترش فرهنگی و اقتصادی کشور بازی کند، معطل خواهد ماند و این معطلی بهمعنای پس ماندن از حرکتی جهانی است.
کوتاه سخن آنکه، امروزه کمتر کسی میتواند بهروشنی، آیندة آموزشهای الکترونیکی ایران در سالهای آینده را ترسیم کند. این کار حتی در سطح سازمانهای کوچک نیز دشوار است. گر چه آموزشهای الکترونیکی ـ بهدلیل فراهم بودن بستر بهنسبت مناسب ارتباطی و فراهم بودن بالقوه نیروی تخصصی ـ امری شدنی بهنظر میرسد، اما راهبری حرکتی به بزرگی گسترش آموزشهای الکترونیکی، به مدیرانی نیاز دارد که نخستین گام را با تعیین روش آموزشهای مجازی و الکترونیکی بردارند.
مراجع:
[1] A.A.D. Rocha , etal. "Scientific and Technological Knowledge: Strategies for Virtual Education in A Developing Country" - 2002.
[2] Anderson C. , "Customer Needs & Strategies: Effective Learning: Measurable Results from a Solid Process: A Case Study on Knowledge Net" - 2002.
[3] Merril, M.D. SCORM "Clarity or Calamity" - Online Learning Magazine, Summer - 2002,14-18.
[4] William H. Graves. "FREE TRADE In Education The Meta University" - JALN Volume1, Issue1. March 1997, PP 97-108.
[5] "A Vision for E-Learning for America's Workforce" - Report of the Commission on Technology and Adult Learning - June 2001, ASTD/NGA.
- ۸۴/۰۲/۱۵