مرگ تدریجی پرچمداران موبایل
سمیه مهدوی - مدتی است که روند ایجاد تغییرات در گوشیهای هوشمند به کندی صورت میگیرد، به طوری که گویی به جز در مواردی جزیی نوآوری در این عرصه متوقف شدهاست. صنعت طراحی و تولید گوشیهای موبایل گرفتار نوعی جریان همگرایی است، همان چیزی که شباهت پرچمداران سالهای اخیر به یکدیگر را رقم زده است. در بدنه شمار زیادی از گوشیها در این سالها، فلز و یا ترکیبی از شیشه و پلاستیک استفاده شده است. ظاهری مستطیل شکل دارند و از صفحه نمایشی استفاده میکنند که اندازه آن نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته اما در مقایسه با نمونههای موجوددر بازار تفاوت چندانی ندارد و در دامنه بین 5 تا 5.5 اینچ در نوسان است.
این مسئله هم برای کاربران وهم تولیدکنندگان مشکلاتی را به وجودآورده است. کاربرانی که برای یافتن تفاوت بین گوشیهای جدید با نسلهای قبلی تلاش میکنند و تولید کنندگانی که قصد دارند به کاربر بقبولانند که محصولات جدید آنها دستخوش تغییرات مثبتی شده است، هر چند این تغییرات چندان به چشم نیایند.
روند همگرایی در طراحی و تولید پرچمداران بیش از سایرین خود نمایی میکند، به طوری که کاربر در هنگام انتخاب گوشیهای جدید هیچ توجیهی برای پرداخت مبلغ بیشتر پیدا نمیکند. عدد هفت رقمی در برچسب قیمت هیچ تناسبی با افزایش امکانات گوشیهای جدید ندارد و قانع کردن مشتری برای ارتقا گوشی هوشمند خود به نسل جدیدتر رفته رفته دشوارتر میشود.
در این جا هدف زیر سوال بردن کارایی پرچمداران فعلی نیست، بلکه انتقاد از عدم تناسب بین اعمال تغییرات مثبت و افزایش قیمت در این گوشیهاست به عنوان مثال آیفون 6 که با موفقیت چشم گیری رو به رو شد، در حقیقت همان آیفون 5 است که اندکی بزرگتر و خوشدستتر شده است، HTC M9 با حفظ همه ویژگیهای مثبت، از نظر سخت افزاری قدرتمندتر شده و گلکسی S6 با جایگزینی فلز به جای پلاستیک و به کارگیری برخی نوآوریها پا در عرصه رقابت گذاشته است که به جز تفاوت فاحش در شکل ظاهری مورد اخیر، به طور کلی تغییر قابل توجهی رخ نداده است.
در حالی که بازار نوآوریها رونق خوبی ندارد و تکنولوژی موجود جوابگوی رفع نقایص گوشیهای هوشمند فعلی نیست، رقابت کمپانیها بر سر اعلام اعداد و ارقام برای بهتر جلوه دادن محصول خود بالا میگیرد. رقابتی که در نهایت منجر به بهبود اوضاع نشده و فقط با اهداف تبلیغاتی مورد استفاده قرار میگیرد. افزایش عدد مگاپیکسل، افزایش رم و افزایش تعداد هستههای پردازشگر مصداق این تبلیغات است که با مقایسهای کوچک میتوان دریافت که مثلا دوربین هشت مگاپیکسلی اپل تصاویر بهتری نسبت به دوربین بیست مگاپیکسلی Sony Xperia Z3 ثبت میکند و یا گاهی رم یک گیگابایتی عملکرد بهتری نسبت به رم سه گیگابایتی دارد.
عواقب همگرایی کمپانیها
-تمایل به خلق اکوسیستم مخصوص به خود
اولین و بهترین راه حل وارد شدن در این بازی جدید اکوسیستم است. مشابه آنچه که کمپانی اپل از سالها پیش سنگ بنای آن را نهاده و با طراحی اکوسیستم اپل، کاربر را به خرید بیش از یک محصول از این کمپانی تشویق میکند و در عوض به او خدمات بیشتری ارائه میدهد؛ مانند این که با خریداری یک اپلیکیشن از اپاستور میتواند از آن به طور همزمان و بدون پرداخت هزینه اضافی در دو وسیله مختلف مانند آیپاد و آیفون استفاده کند.
رویه موفقیت آمیز اپل در خلق اکوسیستم، توجه کمپانیهای دیگر را نیز به این ایده جلب کرد به طوری که سونی در پرچمدار اخیر خود، قابلیت PalyStation RemotePlay را تعبیه کرد که به کمک آن میتوان بازیهای PlayStation 4 را روی گوشی یا تبلت استریم کرد. در حقیقت این بدان معناست که اگر کاربری مالک PlayStation 4 است، منطقی است که گوشی بعدی خود رااز میان پرچمداران سونی انتخاب کند تا با برقراری ارتباط بین این دو، با یک بار پرداخت هزینه برای یک بازی، امکان اجرای آن را در دو وسیله مجزا به دست بیاورد.
- گذار از بالا ردهها به میان ردهها
اما در این میان روش معقولتر و کارامدتری نیز وجود دارد که از طراحی اکوسیستم آسان تر است و در کوتاه مدت قابل دست یابی است و آن ایجاد تنوع در محصولات میان رده است، چیزی که در کنگره جهانی موبایل سال 2015 اتفاق افتاد. در MWC امسال کمپانیهای زیادی به جای پرچمداران خود، به معرفی گوشیهای میان رده پرداختند.
پیشرفت تکنولوژی کمپانیها را قادر ساخته که با هزینه کمتر، گوشیهای بهتری تولید کنند و در نتیجه آن را با قیمت مناسبتری به دست مصرف کننده برسانند. به عنوان مثال شرکت مایکروسافت گوشی لومیا 640را دو سال دیرتر از لومیا 625 روانه بازار کرد، در طول این مدت میزان رم آن را دو برابر کرد، صفحه نمایش آن را به پنج اینچ و 720P ارتقا داد و پردازنده چهار هسته ای آن را به هشت هسته ای تبدیل کرد، با این وجود ظرف این مدت قیمت تمام شده لومیا 640، شصت یورو نسبت به نمونه قدیمیتر آن کاهش یافت.
با ایجاد چنین تغییراتی در کیفیت و به ویژه قیمت گوشیهای میان رده مصرفکنندگان با احتیاط بیشتری هزینه میکنند و مدام به دنبال انجام بهترین خرید با کمترین هزینه هستند، که البته تنوع محصولات میان رده، دست آنها را در انجام چنین انتخابهایی بازتر گذاشته است. قابلیتهایی که روزی فقط در گوشیهای بالارده میشد سراغ آنها را گرفت، امروز راه خود را به میان ردهها باز کردهاست. به هر حال با شرایط ایجادشده هر روز امکانات جدیدتری به گوشیهای میان رده افزوده میشود در حالی که در پرچمداران به جز چند استثنا (مانند تعبیه اثر انگشت و سیستم پرداخت) پیشرفت چشمگیری اتفاق نیافتاده است.
گنجاندن یک با چند فاکتورکلیدی در گوشیهای متوسط کافی است تا افراد زیادی به استفاده از آنها ترغیب شوند. مصرف کنندگان میتوانند با تعیین انتظارات خود از گوشی، دست به انتخابهای هوشمندانه بزنند. مثلا اگر به دنبال گوشی ضد آب هستند میتوانند با انتخاب Xperia M2 Aqua که یک گوشی میان رده است، باصرف هزینه کمتر به هدف خود دست یابند. سایر قابلیتهای این گوشی نیز که یک نمایشگر 4.8 اینچی، دوربین اصلی 8 مگاپیکسلی و پردازندهی چهار هستهای اسنپدراگون 400 است به استثنای رزولوشن منسوخ به کاررفته در آن )540 × 960( آن را به گزینه مناسبی تبدیل کرده است.
ارتقا دوربین و به ویژه دوربین سلفی اتفاقی است که این روزها در میان ردهها عادی به نظر میرسد. شرکتهای زیادی به سرمایه گذاری بر این فاکتور در گوشیهای میان رده علاقه نشان داده اند، شرکت اچتیسی جزو این لیست است که با روانه کردن گوشی میان رده Desire Eye به بازار، فاصله میان ردهها و بالاردهها را از نظر سخت افزاری به حداقل رسانده است. این گوشی تقریبا ازهرنظر با پرچمداران اندرویدی قابل مقایسه است. Desire Eyeبه دو دوربین ۱۳ مگاپیکسلی با فلاش LED در پشت و جلوی دستگاه مجهز شده و از پردازندهی پرقدرت Snapdragon 801 بهره میبرد. این گوشی از نظر سختافزاری قدرتمند است و از طراحی وظاهری زیبا بهرهمند است.
در حالی که تجهیز گوشیهای میان رده به امکانات بیشتر، میتواند به ایجاد رکود در بازار پرچمداران منجر شود، مشکل دیگری به این جریان دامن میزند و آن ورود کمپانیهای چینی مانند Oppo، هوواوی و شیائومی به این مارکت است که باعث ایجاد طبقه جدیدی از گوشیهای هوشمند شده که در هیچ یک از تقسیم بندیهای فعلی نمیگنجد. محصولاتی با شاخصهای بالارده و با قیمتی نزدیک به میان رده!
نمونه بارز این ادعاHuawei Ascend Mate 7 است که با قیمت یک میلیون و 250 هزار تومان، تمام قابلیتهای یک پرچمدار را داراست و شانه به شانه با Samsung Galaxy Note 4 با قیمت یک میلیون و 900 هزار تومان و آیفون 6 با قیمت تقریبی 2 میلیون 392 هزار تومان رقابت میکند و مصرف کننده را از صرف پول بیشتر بی نیاز میکند.
متقابلا کمپانیهای بزرگ چون سامسونگ به مبارزه با این جریان پرداخته و با در پیش گرفتن سیاستهای بازاریابی، درصدد کسب سود بیشتر از پرچمداران خود برآمدند، آنها هرگز امکاناتی در حد بالاردهها و حتی نزدیک به آنها در اختیار گوشیهای میان رده قرار ندادند تا از کاهش فروش پرچمداران جلوگیری کنند، اما وجود بازیگران دیگری چون شرکتهایهای نوظهورچینی این معادله را به نفع خود وبه ضرر سامسونگ بر هم زدند.
اگرچه این جریانات در کوتاه مدت آسیب جدی به گوشیهای بالارده وارد نمیکند، اما میتواند در تغییر رویکرد کاربران در انتخاب گوشیهای پرچمدار موثر باشد. بدین نحو که کاهش فاصله بین گوشیهای میان رده و بالارده، و همچنین تشابه پرچمداران نسل قبلی و فعلی، کاربران را به خرید گوشی ارزان تر یا قدیمیتر ترغیب میکند و از میزان موفقیت پرچمداران میکاهد.
علاوه بر این، با توجه به این که همیشه امکان افزایش رزولوشن صفحه نمایش و افزایش قدرت پردازندهها وجود دارد، توجه به این نکته ضروری است که کاربران تا چه حد به این تغییرات نیاز دارند و از همه مهمتر تا چه اندازه حاضرند برای داشتن پردازنده قویتر و صفحه نمایش واضحتر هزینه کنند، با توجه به این نکته که چشم انسان به سختی میتواند بین رزولوشن p1080 و Quad HD تفاوت قایل شود و انجام کارهای روزمره چون مکالمات، رد و بدل کردن پیامها و استفاده از برنامههایی چون Facebook Messenger، WhatsApp، YouTube، اینستاگرام و سایر اپلیکیشنهای پرکاربرد دیگر با پردازندههای معمولی نیز قابل اجرا هستند.
با روند فعلی، پیش بینی این که در آینده گوشیهای میان رده تا چه حد در کاهش سهم بالاردهها از بازار فروش موثر خواهند بود، دشوار به نظر میرسد، اما آنچه که مسلم است، گوشیهای میان رده در سالهای اینده با اقبال بیشتری از طرف مصرف کنندگان روبه رو خواهند شد.
(منبع:عصرارتباط)
- ۹۴/۰۵/۱۱