هدایت کاربران به جهنم مجازی
علی شمیرانی - محدودیتهای مجازی که در قالب سانسور، فیلترینگ، قطع و کندی اینترنت در دنیا رو به فزونی گرفته، موجب یک تغییر رفتار اساسی در کاربران اینترنت شده است.
بررسی گزارش سایتها و نهادهای مرتبط با رصد محدودیتهای مجازی نشان میدهد که در برخی کشورها حتی رفع محدودیتهای کوتاه و موقت، نه تنها منجر به بازگشت اعتماد کاربران نشده است، بلکه به واسطه باب شدن این اقدام، کاربران بیشتری به تجهیز خود به انواع ابزارهای فرار از محدودیتها روی آوردهاند.
در یک نمونه اکنون کاربران کانادایی به شکل بیسابقهای به دنبال دسترسی به انواع فیلترشکنها هستند تا خود را کاربر کشور دیگری جا زده و از محدودیتهای دولت این کشور در منع انتشار اخبار از طریق شبکههای اجتماعی، عبور کنند.
اگرچه دولت کانادا نیز در جریان تبعات این ماجرا قرار گرفته و در حال یافتن راهی برای رفع این مشکل است، اما بعید است شوک ناشی از این تصمیم، اعتماد کاربران را به راحتی بازگرداند.
در این میان قطع، فیلتر و سانسور شبکههای اجتماعی و پیامرسانها در زمان اعتراضات، انتخابات و حوادث خاص در برخی از کشورها نیز در حال تبدیل شدن به یک رویه است. لذا کاربران این کشورها نیز در حال یافتن راهها و تجهیز مستمر خود به انواع ابزار عبور از محدودیتها هستند.
با این تفاسیر میتوان تصور کرد در کشوری مثل ایران که فیلترینگ، یک «سیاست پایه و دایمی» است، کاربرانش چه وضعی خواهند داشت.
به طور کلی اینترنت دارای سه بخش موسوم به وب سطحی، وب عمیق و وب تاریک است و تخمینها نشان میدهد که 96درصد دادهها در وب عمیق قرار دارد.
وب سطحی شامل انواع شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و دیگر ابزارهای روزمره و پرکاربرد است. در کشور ما اما این خدمات نیز به واسطه فیلترینگ در زمره وب عمیق قرار گرفتهاند و شاید حدود یک درصد در سطح باقی مانده باشد.
به عبارت دیگر ورود هر چه بیشتر کاربران به این سطوح و یادگیری کار با ابزارهای پیچیده، آنها را به وب تاریک که از آن به عنوان جهنم وب (پاتوق ابرتبهکاران) نیز یاد میشود، هدایت میکند.
موضوع اما صرفا خطراتی که کاربران را تهدید میکند نیست. مساله اینجاست که رفتهرفته ارتباطات، سرمایهگذاری و زیستبوم جدیدی میان کاربران در حال شکلگیری است که شاید حتی با رفع احتمالی برخی محدودیتها نیز نیازی به خروج از آن نبینند و به این ترتیب از انواع نظارتهای مرسوم و معمول در دنیا نیز خارج شده و خسارات غیرقابل محاسبهای ایجاد شود. لذا پرسش اینجاست که آیا برای این مسایل هم فکری شده است؟