چرا تنها تلگرام باید فیلتر شود؟
دانیال رمضانی - تمام ایرانیها یا حداقل 40 میلیون نفر از آنها در جریان زمزمههای مجدد فیلتر تلگرام در ایام نوروز قرار گرفتهاند.
موضوع از اظهار نظر یک نماینده مجلس آغاز شد و از سوی دیگر سکوت دولتیها که همواره خود را مخالف فیلترینگ نشان دادهاند، موجب شد تا موضوع جدی و فراتر از یک اظهار نظر تلقی شده و به همین جهت در تعطیلات نوروز حجم گستردهای از مقالات، نظرات و مباحثات موافق و مخالف در خصوص فیلتر تلگرام، فضای مجازی را پر کند.
در این مدت انبوهی از انتقادات و پرسشها از سوی مخالفان فیلترینگ مطرح شد که هر کدام پاسخهای قانعکننده و گاه مردودی از سوی حامیان فیلترینگ در گروهها و صفحات مجازی را به دنبال داشت. اما فارغ از اینکه تلگرام فیلتر بشود یا نه؟ اینکه فرصتها و تهدیدهای بود و نبود تلگرام چیست و بحث تکراری دیگر یعنی مفید بودن یا نبودن فیلتر تلگرام، یک پرسش مهم و بیپاسخ در این میان باقیست، «چرا تنها تلگرام باید فیلتر شود؟»
شیطانی به نام گوگل
15 سال قبل یعنی سال 2003 و در جریان برگزاری "اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعات" که در شهر ژنو برگزار شد، به عنوان یکی از اعضای هیات اعزامی ایران به این اجلاس، شاهد تلاشها و مقالات روزنامهنگاران، منتقدان و کارشناسان مستقل از اقصا نقاط دنیا بودم که متوجه گوگل بود. شرکتی که از آن بعضا به عنوان "شیطان" نام برده میشد و نگرانیهای زیادی در خصوص این شرکت که در آن زمان تنها به عنوان یک موتور جستوجو شناخته میشد مطرح بود. از جمله اینکه چرا گوگل شبانه روز در حال ایندکس تمام محتوای فضای مجازی است؟ گوگل با این حجم از داده چه میخواهد بکند؟ منطق گوگل در نمایش نتایج جستوجوی کاربران چیست؟ آیا هدف گوگل خدمت به بشریت است یا این شرکت اهداف سیاسی، تجاری، امنیتی و فرهنگی خاص خود و دولت آمریکا را تعقیب میکند؟
حجم نگرانیها و انتقادات از گوگل طیف بسیار گسترده و متنوعی از تحریف تاریخ ملتها و حقایق گرفته تا سانسور، القای فرهنگ و سیاستهای خاص و مدنظر آمریکا و انبوهی از مسایل دیگر را شامل میشد، آن هم در حالیکه گوگل تنها یک سرچانجین بود و البته تنها دروازه جستوجو در دهکده جهانی.
هرچند که بسیاری از اهداف آن اجلاس با ورود قلدرمابانه آمریکاییها و متحدانش منحرف شد و در نهایت ابتر ماند. درست مثل اتفاقی که پیش از این در مورد سازمان یونسکو افتاد و آمریکاییها آن سازمان و اهدافش را نیز ناکام گذاشتند.
امروز اما گوگل علاوه بر موتور جستوجویی که در دنیا رتبه نخست را دارد، مالک سیستم عامل اندروید، ایمیل، مرورگر، سایت یوتیوب، پیامرسان، مسیریاب، پلتفورم اپلیکیشنهای موبایلی، گوشی موبایل و دهها محصول پرطرفدار دیگر نیز هست و خواهد بود.
وجه نگرانکننده و البته قالب در تمام ابزارها، محصولات و خدمات گوگل آن است که گوگل هویت دقیق کاربرانش را به اشکال مختلف احراز کرده و دادههای گردآوریشده از تمام این خدمات را نیز به روشهای گوناگون به هم متصل میکند.
به عبارت خلاصه گوگل همه چیز کاربرانش را میداند، حتی خصوصیترین اطلاعات کاربرانش را که با احدی به اشتراک نگذاشتهاند، اما در گوگل دنبال آن رفتهاند. موضوعی که در تمام دنیا اکنون روی آن حساسیت وجود دارد و همه روزه مقالات متعددی در این خصوص حتی در رسانههای معتبر آمریکایی منتشر میشود. مخلص کلام اینکه اگر هر کاربر بداند گوگل به کمک ابزارهایش چه میزان اطلاعات از او دارد، وحشتزده خواهد شد.
با تمام این تفاسیر مسوولان ما مشکل زیادی با گوگل و خدماتش ندارند که علت از 3 حال خارج نیست. یا توان مقابله وجود ندارد یا گوگل سرسختی نمیکند و در صورت نیاز، همکاری لازم را به عمل میآورد و یا چون این اطلاعات شخصی مردم است و احتمالا کاربرد تجاری دارد، پس تهدیدی برای کشور محسوب نمیشود.
اگرچه در عین حال تلاش شده نمونههای داخلی همچون ایمیل ملی، جویشگر ملی، مرورگر ملی و چند ملی بیسرانجام دیگر نیز برای مقابله با آن ساخته شود.
فیلتر تلگرام، سیاسی، امنیتی یا اقتصادی؟
در مورد تلگرام که یک بستر ارتباطی میان کاربران ایرانی است اما اوضاع کمی متفاوت است. اگرچه این ابزار حتی سر سوزنی از کهکشان رو به گسترش نفوذ و کاربری گوگل و امثالهم در ایران را ندارد.
حالا باید به طرح این پرسش پرداخت که چرا تلگرام باید فیلتر شود؟ این پرسش به هیچ وجه پاسخ شفافی ندارد. برای روشن شدن موضوع به این دلایل توجه کنید:
سیاسی: تلگرام از سالها قبل بارها و بارها سابقه تهدید به فیلترینگ را در کارنامه خود دارد. در آرشیوها و سوابق، علت این هشدارها را که بررسی کنید، با کلیاتی از این دست مواجه میشوید که چون تلگرام همکاری لازم را با ایران انجام نمیدهد، احتمالا فیلتر خواهد شد. (منظور از همکاریهای لازم البته شفاف اعلام نشده، اما به باور برخی این خواسته بیشتر ریشههای سیاسی و برای انسداد کانالهای سیاسی آنسوی آب را دارد.)
امنیتی: تلگرام اما سابقه فیلترینگ چند روزه را نیز در کارنامه خود دارد. همین چند ماه قبل شورای عالی امنیت ملی، دستور فیلتر تلگرام به علت ایفای نقش در برخی ناآرامیها را صادر کرد. این دستور بیدرنگ ریشه در استفاده از بستر این پیامرسان در ایجاد ناامنی در کشور داشت. پس از این بابت، توقف فعالیت تلگرام علت امنیتی دارد.
اقتصادی: اگرچه تلگرام به دلایلی که ذکر شد (سیاسی/امنیتی)، مورد تهدید و فیلتر قرار گرفته بود، اما هفته پیش، دلیل کاملا جدید برای توقف فعالیت این پیامرسان ذکر شد یعنی دلیل اقتصادی و عزم این پیامرسان در ایجاد و استفاده از پولرمزنگاری شده. دبیر شورای عالی فضای مجازی در گفتوگوی تلویزیونی اخیر خود که بازتاب گستردهای نیز در فضای مجازی داشت، تمام تمرکز و تبیین دلایل لزوم شکست انحصار تلگرام در ایران را، روی مسایل اقتصادی و پیشبینی خروج میلیاردها تومان پول از کشور گذاشت. به همین جهت وی از القاب و صفات جدیدی همچون "راهزن اقتصادی"، "شرکت هرمی"، "بیهویت" و"متعرض به اقتصاد کشور" برای تلگرام استفاده کرد.
سایر موارد: تمام موارد مذکور و جدید در طول فراز و نشیب بایدهای فیلتر تلگرام در حالی مطرح است که دلایلی همچون وقوع 70 درصد جرایم سایبری ایران در بستر تلگرام، رواج بیبند و باری، رشد کسبوکارهای غیرقانونی، خرید و فروش مواد مخدر، لطمات اقتصادی به کشور از جمله اپراتورها، بستر تولید تروریستها و غیره نیز از جمله سایر الزامات انسداد این پیامرسان مطرح میشود.
داخلی: در این میان برخی اما علت فشار برای فیلتر تلگرام را مصارف داخلی و رقابتهای سیاسی میدانند. به این ترتیب که چون یکی از چند دستاورد دولت روحانی حفظ تلگرام بوده، حالا رقبا با زدن آن قصد تضعیف جایگاه او در میان مردم و حامیانش را دارند! (در این مورد اما نظری نمیدهیم.)
کدام گزینه صحیح است؟
لذا همانطور که مشاهده میشود دلایل تهدید به محدودیت و انسداد تلگرام در طول زمان متغییر بوده و هر بار یک یا چند مورد به شکل همزمان مورد استناد مسوولان بوده است.
با این تفاسیر اگر از یک مقام مسوول پرسیده شود، از نظر شما کدامیک از موارد ذکر شده، برای فیلتر تلگرام لازم و کافی است؟، احتمالا خواهد گفت: "تمام موارد".
اما اگر همین سوال از مردم پرسیده شود، اکثریت کدام دلیل را انتخاب خواهند کرد؟ فارغ از اینکه پاسخ دقیق و میدانی اکثریت به کدام مورد خواهد بود، قدر مسلم، پاسخ مردم، مانند مسوولان، "تمام موارد" نیست.
و این همان مرز و شکافی است که البته تشریح دلایل آن خود موضوع مفصل دیگری است.
اکنون باز گردیم به پرسش اصلی این نوشتار، یعنی: «چرا فقط تلگرام باید فیلتر شود؟» به راستی چرا هیولایی سایبری به نام گوگل و ابزارهایش یا سایر شبکههای اجتماعی و حتی پیامرسانهای خارجی نباید فیلتر شوند، اما یک پیامرسان موبایلی به نام تلگرام باید با این حجم از فشار و حساسیت مواجه باشد؟
بیشک ما تحلیل و نگاه خاص خود را داریم، اما پاسخ و جمعبندی را به عهده مخاطبان میگذاریم. (منبع:عصرارتباط)