گوی و میدان در دستان وزیر ارتباطات
تیم مدیریتی محمدجواد آذریجهرمی هفته گذشته و با انتصاباتی که در شرکت مخابرات ایران صورت گرفت، کامل شد.
اگرچه نوع انتصابات وزیر ارتباطات با وزیر قبلی تفاوتهای مشهودی دارد و تلاش شده تا چهرههای جدیدی به تیم مدیریت اجرایی حوزه فاوا اضافه شود، اما هنوز برای قضاوت در خصوص نتیجهای که این تیم خواهد گرفت زود است.
شواهد و اخبار پیرامون انتصابات در وزارت ارتباطات نشان میدهد، آذریجهرمی بهجز مدیرعامل شرکت مخابرات ایران، با چالش خاصی مواجه نبوده است.
در این میان اگرچه تغییرات در برخی معاونتهای وزارت ارتباطات اصولا حساسیت زیادی به همراه ندارند، اما دو معاونت رگولاتوری و فناوری اطلاعات و همچنین مدیرعامل مخابرات از جمله مهمترین این تغییرات محسوب میشوند.
در مورد سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی باید گفت این معاونت بخش گستردهای از چالشهای وزارت ارتباطات را به دوش میکشد و از طرف دیگر وظیفه تعیینکنندهای در تنظیم بازار فاوا دارد، یعنی جایی که مردم، بازیگران حوزه، رسانهها و سایر نهادهای خارج از وزارت ارتباطات با حساسیت بالا پیگیر تصمیماتی هستند که بهسرعت آنها را متاثر میکند.
سازمان فناوری اطلاعات نیز بهواسطه نقشی که در حوزه IT کشور و هماهنگی میان دستگاههای دولتی و برخی پروژههای پیشتاز و ملی ایفا میکند، همواره مورد رصد است.
در مورد سازمان فناوری اطلاعات اما اتفاقات جالب توجهی افتاد و همانطور که انتظار میرفت از نگاه صاحبنظران این عرصه مغفول نماند. در این سازمان نصراله جهانگرد که مدیری با سابقه فناوری اطلاعات بهشمار میرفت و از دوران طرح تکفا تا کنون نام وی در خصوص طرحهای مهمی همچون دولت الکترونیکی و شبکه ملی اطلاعات بر سر زبانها بود، به معاونتی تازهتاسیس و کوچک یعنی معاونت فناوری و نوآوری وزارت ارتباطات منتقل شد.
به جای او اما رسول سراییان، مدیری با سابقه کاملا مخابراتی از مدیرعاملی شرکت مخابرات ایران به سازمان فناوری اطلاعات منتقل شد تا به این ترتیب جا برای انتقال یک فرد جدید در شرکت بزرگ و حساس مخابرات ایران باز شود.
مجید صدری، فردی بود که بسیاری از نخستین لحظه انتصاب آذریجهرمی به سمت وزارت ارتباطات، منتظر صدور نخستین حکم برای او بودند؛ اتفاقی که رخ نداد و تا آخرین حکمی که برای معاونان وزیر ارتباطات صادر شد، همچنان خبری از صدور حکم برای صدری که همواره شانه به شانه وزیر ارتباطات حرکت میکرد، نشد.
اما ظاهرا وزیر ارتباطات، دوست و همکار قدیمی را برای پستی مهمتر در نظر داشت؛ یعنی مدیرعاملی غول ارتباطی ایران.
اهمیت شرکت مخابرات ایران در حوزه ارتباطات و برای وزیر ارتباطات بهحدی بالا بود که تقریبا بیشترین لابی و تعاملات را بهدنبال داشت. مجید صدری (مدیرعامل رایتل، اپراتور سازمان تامین اجتماعی) در واقع تنها گزینه وزیر ارتباطات به نمایندگی از دولت بود که به صاحبان سهام قالب شرکت مخابرات ایران معرفی شد.
وزیر ارتباطات تا آخرین لحظه روی گزینه خود ایستاد؛ چراکه قرار گرفتن فردی ناهماهنگ با وزیر ارتباطات در سمت مدیرعاملی این شرکت میتوانست تمام تصمیمات و برنامههای وزیر در حوزه ارتباطات کشور را متاثر کند.
شاید به همین دلیل بود که وقتی زمزمههایی مبنی بر موافقت نکردن سهامداران 60 درصدی مخابرات با گزینه پیشنهادی وزیر ارتباطات مطرح شد، آذریجهرمی بلافاصله واکنش نشان داده و به یکباره خاطرنشان کرد که موضوعات قدیمی و حساسی چون داکتها، سیم مسی و ودایع مشترکان تلفن (مسایلی که از زمان خصوصیسازی مخابرات مطرح بود) را پیگیری خواهد کرد؛ مسالهای که ظاهرا موثر افتاد و موانع را برطرف کرد، زیرا مالکان مخابرات سابقه درگیری مدیرعامل شرکت خود با وزیر قبلی ارتباطات را داشتند و میدانستند وزارت ارتباطات اهرمهایی در دست دارد که میتواند عرصه را بر این شرکت تنگ کند.
اکنون خواسته وزیر ارتباطات بر کرسی نشسته و مجید صدری در آغاز پنجمین دهه از زندگی خود، سکان شرکت مخابرات ایران را در دست گرفته است. صدری شهریور ماه سال 1392 بهعنوان مدیرعامل رایتل منصوب شد و در کارنامه او مدیرکلی مشترکان و متقاضیان دیتا در شرکت سابق دیتا، مشاور رییس مرکز تحقیقات مخابرات ایران، مشاور مدیرعامل مخابرات استان تهران، مشاور رییس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، مشاور شرکت شمس تامین (اپراتور سوم) و مدیرکل نظارت بر سرویسهای ارتباطی سازمان رگولاتوری نیز دیده میشود.
و اما فارغ از رزومههای مرسوم و کلیشهای در خصوص مدیرانی که مسوولیت جدید میگیرند، در مورد مجید صدری باید گفت، او صرفا مدیری با سوابق فنی و ارتباطی نیست و کسانی که او را میشناسند، میدانند که وی علاوه بر ارتباطات بسیار نزدیک با وزیر فعلی ارتباطات، شبکهای گسترده از ارتباطات مدیریتی و انسانی در کشور دارد و تقریبا هیچگاه به در بسته نمیخورد.
همین ویژگی شخصیتی او بود که موجب شد وی در شرکت رایتل دوران بیتلاطم و بیحاشیهای را سپری کند و از این جهت چندان اغراق نیست اگر گفته شود در صورت عدم حضور او در جایگاه مدیریت شرکت رایتل، هیچ بعید نبود که این شرکت که دایما با تغییر مدیرعامل مواجه بود، با سرنوشت مشابه تالیا مواجه شده و به فراموشی سپرده شود.
از این نکته نیز نباید غافل بود که اگرچه سهم رایتل از بازار ارتباطات کشور بسیار اندک است اما همین سهم نیز اگر مدیریت بهنگام و درستی نمیشد، به واسطه انبوهی از مشکلات مقرراتی، پیوستهای فرهنگی و حضور رقبای قدرتمند، هرگز به دست نمیآمد.
در همین حین خبر تغییر مدیر عامل شرکت ارتباطات سیار نیز نهایی شد و حمید فرنگ از تیم مدیران رایتلی مدیریت یکی از بزرگترین و سوددهترین شرکتهای کشور را در دست گرفت. علاوه بر او مدیران جدیدی از تیم رایتل و از سوی دولت راهی هیات مدیره شرکت ارتباطات سیار و شرکت مخابرات ایران شدند.
با آرزوی توفیق برای سیدمجید صدری و حمید فرنگ در این مسوولیتهای بزرگ و حساس، میتوان گفت حلقه و تیم مدیریتی وزیر ارتباطات بر امور حاکم بر حوزه ICT کشور تا چهار سال آینده مسلط شدهاند و اکنون گوی و میدان در دستان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است.