تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
چگونه پیامهای پرطرفدار در شبکههای اجتماعی بهاشتراک بگذاریم
میثم لطفی - یکی از نکات جالب در مورد شبکههای اجتماعی روشی است که پیامها، عکسها یا دیگر اطلاعات توسط یک کاربر منتشر میشوند و حتی افرادی که مجوز تماشای آنها را ندارند هم میتوانند به این اطلاعات دسترسی داشته باشند. به هر حال باید توجه داشت نوع محتوای بهاشتراک گذاشتهشده توسط کاربران صرفا نمیتواند عاملی برای ایجاد تفاوت میان آنها باشد، بلکه این شبکههای اجتماعی هستند که موجب میشوند برخی اطلاعات کاربران گسترده شوند و بعضی دیگر بهصورت محدود چند لایک یا کامنت بگیرند.
کریستینا لِرمن با همکاری دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، این روزها مطالعه گستردهای را در این زمینه انجام داده است تا به شخصیت کاربران در شبکههای اجتماعی پی ببرد. او و همکارانش متوجه نوعی تصور غلط در مورد شبکههای اجتماعی شدند که گفته میشود این قبیل پلتفرمها میتوانند موجب ایجاد اختلال در ذهن افراد شوند و در نهایت از روی همین مساله میتوان مشخص کرد که چرا برخی مطالب در شبکههای اجتماعی بیشتر مورد توجه قرار میگیرند و برخی مطالب دیگر طرفدار چندانی ندارند.
مطالب پرطرفدار
کارشناسان امور رایانه به طبیعت متضاد شبکههای اجتماعی در برخی مواقع بهخوبی واقفند. مشهورترین مثال در این زمینه مربوط به پارادکس دوستیابی میشود: دوستان شما بهطور میانگین ارتباطات دوستانه بیشتری نسبت به شما برقرار میکنند. این اتفاق بر اساس یک قانون ساده صورت میگیرد. توزیع دوستان در شبکههای اجتماعی از قانون انرژی تبعیت میکند. بنابراین بیشتر افراد تعداد اندکی دوست را در صفحه شخصی خود دارند و در عوض گروه اندکی از افراد هستند که تعداد دوستانشان بسیار زیاد است. این افراد در واقع همان گروهی هستند که میانگین را منحرف میکنند.
در اینجا یک قیاس اساسی مطرح میشود. اگر شما میانگین قد تمام دوستان مذکر خود را در شبکه اجتماعی اندازهگیری کنید، به عدد 170 سانتیمتر خواهید رسید. اگر شما مرد هستید، بهطور میانگین قد دوستان شما با شما برابری میکند. از همین الگو برای سنجش اطلاعاتی که مردان بهاشتراک میگذارند هم استفاده میشود تا یک بستر کلی برای آنها تعریف شود.
به هر حال اگر شما هم عضو یکی از شبکههای اجتماعی هستید، این مساله برای شما اهمیت زیادی خواهد داشت که در کدامیک از این پلتفرمها بیشتر مورد توجه قرار میگیرید یا اینکه کدام نوع مطالب بیشتر لایک میخورند تا بتوانید محتویات خود را بهتر مدیریت کنید. مرکز BuzzSumo برای آنکه بتواند به نتایج قابل استناد در این زمینه دست یابد، مطالعه گستردهای را در گستره جهانی انجام داد و بیش از یکمیلیارد محتوای برتر بهاشتراک گذاشتهشده از سوی 190 میلیون کاربر را طی دوره زمانی ششماه در پنج شبکه اجتماعی محبوب بررسی کرد. این مطالب در مجموع 6/2 میلیارد دفعه بهاشتراک گذاشته شده بودند. بررسیهای دقیق روی این مطالب نتایج جالبی را نمایان کرد.
کدام شبکه اجتماعی؟
در سال 2015 میلادی مرکز تحقیقاتی Pew Research یک مطالعه جهانی انجام داد تا میزان محبوبیت شبکههای اجتماعی را به ترتیب اولویت مشخص کند. در پایان این بررسی محبوبترین شبکههای اجتماعی جهان از نگاه مردم به قرار زیر انتخاب شد:
فیسبوک
اینستاگرام
توییتر
لینکدین
پینترست
البته میزان محبوبیت شبکههای اجتماعی هرگز یک عامل مهم و اثرگذار نبوده است و محتوای بهاشتراک گذاشتهشده را میتوان از این مساله متمایز کرد. به هر حال، از میان 6/2 میلیارد مطلب بهاشتراک گذاشتهشده در بررسی مرکز BuzzSumo، حدود 79 میلیون مطلب به لینکدین اختصاص یافت تا این پلتفرم عنوان چهارمین شبکه اجتماعی محبوب را از آن خود کند. پینترست نیز با 59 میلیون مطلب در رتبه پنجم این فهرست قرار گرفت و البته گوگلپلاس با 115 میلیون مطلب بهاشتراک گذاشتهشده در این بررسی حضور نداشت. توییتر توانست 231 میلیون مطلب را به خود اختصاص دهد، 250 میلیون مطلب به اینستاگرام اختصاص یافت و بقیه هم به فیسبوک مربوط میشد. در مجموع گفته شد حدود 81 درصد تمام اطلاعات در فیسبوک بهاشتراک گذاشته شده است و مردم این پلتفرم را بسیار پسندیدهاند.
کاربران فیسبوک نسبت به دیگر شبکههای اجتماعی تعداد بیشتری داشتند و البته با فرایند اشتراک مطالب ارتباط گستردهتری برقرار کردند. در مقابل گفته شد برای لینکدین و پینترست، کاربران کمترین تمایل برای اشتراک مطالب را داشتند.
اشتراکگذاری مطالب
بزرگی شبکه اجتماعی، جنسیت، سن و ... از جمله مواردی است که در نوع مطالب بهاشتراک گذاشتهشده تاثیر میگذارد. این موارد موجب میشوند چشمانداز احساسی و عاطفی در جریان انتخاب مطالب و اشتراک آنها تغییر کند. بهمنظور تشخیص نوع مطالبی که بیشترین اشتراک را در هر یک از کانالهای اجتماعی شامل میشوند، مرکز Alchemy API مطالعهای را روی 500 مطلب برتر منتشرشده در پلتفرمهای اجتماعی مختلف انجام داد. این مرکز ترکیبی از ساختارهای زبانشناسی و تحلیلهای آماری را در اختیار گرفت تا بتواند محتوای بهاشتراک گذاشتهشده را بررسی کند، گزینهها و نگرشهای مربوطه را مورد سنجش قرار دهد و یک فهرست جامع از معیارها را بهدست آورد تا آنها را از صفر تا 10 امتیازبندی کند.
بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه مشخص شد پینترست و لینکدین در مجموع بیشترین محتوای مثبت بهاشتراک گذاشتهشده را میان همه شبکههای اجتماعی شامل میشوند. توییتر بیشتر از دیگر شبکههای اجتماعی برای بیان احساسات و عواطف کاربران مورد استفاده قرار گرفته است و البته گوگلپلاس هم در این زمینه شرایط مشابهی داشته است تا برای انتشار مطالب مثبت به کار گرفته شود. با این وجود، فیسبوک ابزاری برای بهاشتراکگذاری محتوای عادی بوده است و البته در این زمینه مطالب منفی هم در آن زیاد منتشر شده است. در پایان این بررسی مشخص شد 47 درصد کل مطالبی که روی شبکههای اجتماعی بهاشتراک گذاشته شدند، منفی، 17 درصد معمولی و 36 درصد مثبت بودهاند.
بر این اساس شاید بتوان تعبیر کرد که فیسبوک بزرگترین بستر بهاشتراکگذاری مطالب منفی محسوب میشود و در مقابل پینترست مثبتترین شبکه اجتماعی جهان است. اما به هر حال نمیتوان چنین نظر قطعی را بیان کرد. حجم مطالب بهاشتراک گذاشتهشده در هر یک از این شبکههای اجتماعی با یکدیگر متفاوت است و این مساله میتواند روی نتیجه نهایی تاثیر قابل ملاحظه بر جا بگذارد.
سلیقه کاربران
در زمینه بهاشتراکگذاری مطالب و میزان محبوبیت پلتفرمها، فیسبوک بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است. مرکز BuzzFeed در مطالعه خود به این مطلب اشاره کرد و توضیح داد که در همه زمینهها هیچ شبکه اجتماعی نمیتواند با فیسبوک رقابت کند و هر مطلب در فیسبوک بهطور میانگین چهار برابر بیشتر از نزدیکترین رقیب آن بهاشتراک گذاشته میشود.
این مساله نشان میدهد سلیقه کاربران با این پلتفرم آبیرنگ بیشتر از دیگر سایتها است و به همین دلیل مراکز تبلیغاتی و بازاریابی نیز فیسبوک را بیشتر مورد توجه قرار میدهند. در دیگر شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام، پینترست یا لینکدین رفتار کاربران و مراکز بازاریابی متفاوت بوده است. مراکزی که قصد انتشار آگهی استخدام را داشتند بیشتر از همه لینکدین را ترجیح دادند و آن دسته از مراکزی که قصد آموزش داشتند، پینترست را انتخاب کردند. کاربرانی سراغ اینستاگرام رفتند که محتوای تصویری مورد توجه آنها بود و توییتر هم برای انتشار اخبار کوتاه مورد استفاده قرار گرفت. بهطور کلی این بررسی در مورد مراکز بازاریابی نتایج زیر را نمایان کرد:
تنها پنج درصد مراکز بازاریابی بیش از یک پلتفرم اجتماعی را به کار بردند.
تنها سه درصد مراکز بازاریابی بیش از دو پلتفرم اجتماعی را به کار بردند.
هیچ مرکز بازاریابی بهصورت همزمان روی سه پلتفرم اجتماعی تمرکز نداشت.
کارشناسان در جریان بررسیهای خود متوجه شدند منبع اخبار و اطلاعاتی که روی شبکههای اجتماعی بهاشتراک گذاشته میشود هم اهمیت زیادی دارد. بر این اساس اگر مطالبی از سوی منابع موثق منتشر شدند، بیشتر از دیگر مطالب بهاشتراک گذاشته شدند و در مقابل هرچه منبع مطالب اهمیت کمتری داشت، کمتر مورد توجه کاربران قرار گرفت. کارشناسان با انجام بررسیهای خود به نتایج زیر هم دسترسی پیدا کردند:
اگر شما عضو فیسبوک هستید، 94 درصد مراکز بازاریابی کمتر از 50 میلیون مطلب بهاشتراک گذاشتهشده توسط کاربران را تحلیل میکنند و 88 درصد آنها هم روی 25 میلیون مطلب منتشر شده تاکید دارند.
اگر عضو فیسبوک نباشید و در دیگر شبکههای اجتماعی فعالیت کنید، 89 درصد مراکز بازاریابی کمتر از پنج میلیون مطلب بهاشتراک گذاشتهشده توسط کاربران را تحلیل میکنند و 60 درصد هم کمتر از یک درصد آن را مورد توجه قرار میدهند.
بخش اعظم مراکز بازاریابی و تبلیغاتی فعال در شبکههای اجتماعی از مطالبی که شما بهاشتراک میگذارید کسب درآمد میکنند و با تمرکز روی آنها، مطالب مورد نظر خود را منتشر میسازند.
کدام کلمات؟
برای آنکه بتوانیم مطالب محبوبترین با لایک و کامنت بیشتری را در شبکههای اجتماعی بهاشتراک بگذاریم، باید روی تکتک کلمات آن توجه داشته باشیم. کارشناسان برای آنکه بتوانند تحلیل دقیقی در این زمینه داشته باشند، 10 خبری که طی یکسال گذشته در شبکههای اجتماعی بیشترین اشتراک و لایک را داشتند، مورد تحلیل قرار دادند. تیتر این مطالب به قرار زیر اعلام شده است:
عجیبترین پرسشهایی که شرکتهای فناوری در جریان مصاحبه استخدامی پرسیدهاند.
چه سابقه کاری باید داشته باشید؟
به چه شهری تعلق دارید؟
چه نژادی از سگ را نگه میدارید؟
با اعضای خانواده، فرزندان و دوستان خود چگونه صحبت میکنید؟ جدول گرافیکی تعاملی
تحلیل دو نفر از یک هنرمند و آنچه در مورد این فرد اتفاق میافتد.
بهتر است در کدام شهر زندگی کنید؟
به کدام دهه تاریخی تعلق دارید؟
کدام گروه موسیقی کلاسیک را میپسندید؟
شبیه کدامیک از زنان تاریخی هستید؟
کارشناسان در این زمینه تحلیل دقیقی انجام دادند و متوجه شدند تکتک کلمات در عبارات مذکور توانستهاند با مخاطب ارتباط نزدیک برقرار کنند و همین مساله موجب شده تا این مطالب بیشتر از بقیه بهاشتراک گذاشته شوند و لایک بگیرند. اگر مطلبی که در شبکههای اجتماعی بهاشتراک گذاشته میشود بهصورت مستقیم فرد مقابل را مورد خطاب قرار دهد، این مساله موجب خواهد شد تا او عکسالعمل بهتری نشان دهد. به هر حال، کارشناسان با این تحلیل متوجه شدهاند چگونه میتوان مطلبی را در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار داد که بیشتر لایک جمع کند و مورد توجه قرار گیرد.(منبع:عصرارتباط)
مراقب داشتههایمان باشیم و بدانیم در دنیایی واقعی زندگی میکنیم که قرار است خیلی از چیزهایش واقعی باشند. قطعا بسندهکردن به شمارگان لایکها، نمیتواند سرمایه حقیقی ما باشد.
رضا فضل اله نژاد در یادداشتی که در روزنامه شهروند منتشر شده، نسبت به هجوم اینترنت به زندگی روزمره انتقاد کرده و در ادامه دیدن نمایش «لایک» را توصیه کرده است: این روزها در مترو، اتوبوس شرکت واحد، تاکسی، صف نان، پشت کانتر دفاتر بیمه، درون بیمارستان، سر کلاس درس در دانشگاه، سر میز غذا، در مهمانیها و ختمها و جشنها، حتی هنگام مراسم تشییع جنازه، چیزی که برای افراد اهمیت بسزایی دارد «وجود آنتن» و «کانِکت بودن» است تا مبادا دمی از شبکههای اجتماعی دور باشیم و عدم حضورمان باعث از دست دادن «واقعهای مجازی» شود؛ خبری، جنجالی، دعوایی، مباحثهای یا ارتباطی که میتواند در زندگیمان تاثیرگذار باشد. باید اذعان کنم، شخصا گرفتار «اینستاگرام» شدهام.
هیچوقت هیچکدام از شبکههای اجتماعی، حتی «فیسبوک» نتوانسته بود تا این حد برایم دغدغه ایجاد کند. در میان کاربران اینستاگرام، «دیدهشدگی» ارتباط مستقیمی با سوژه، زاویه دید، خلاقیت در ثبت تصویر، بدیعبودن و مطلبی که برای تصویر انتخاب میکنی دارد. قاعدتا خروجی ماجرا، یعنی میزان و تعداد دیدهشدن با شمارگان «لایک»ها مشخص میشود.
همین موجب میشود تا لایک، تبدیل بشود به یک مسأله، به یک دغدغه. میبینی و لایک میکنی تا ببینندت و لایکت کنند! اما موضوع به همینجا ختم نمیشود. این دیدهشدن و لایک شدن و دیدن و لایک کردن به تمام شئون زندگی تسری پیدا میکند و همهچیز را تحتالشعاع قرار میدهد. چشم باز میکنی و میبینی در مسیری قرار گرفتهای که زندگی مجازیات به موازات زندگی [ظاهرا] واقعی و شاید به همان میزان، اهمیت یافته و تو در آنجا شبکهای از دوستان را داری که باید برایشان وقت بگذاری، گفتوگو کنی، محبت کنی، محبت ببینی، وابسته شوی، مجادله داشته باشی و در نهایت تلاش کنی تا خودت را اثبات کنی و دیده شوی. گاهی اما در این میان، درست مثل زندگی واقعی، ممکن است مراودات و شبکه روابط، سویه احساسی هم پیدا کنند و تو بیآنکه خواسته باشی، وارد ماجرایی عاشقانه میشوی.
اینجاست که به آرامی، زندگی واقعی و مجازی، به نحوی که قابل تشخیص نیست، در هم ادغام شده یا جای خود را با هم عوض میکنند! واقعیت آن است که این، یک امر گریزناپذیر است؛ اینکه ما مجبوریم وارد حیات مجازی شده و برخی از ارتباطاتمان را در آنجا پی بگیریم. بخش اعظم فعالیتهای روزمره متکی به ورود به دنیای مجازی شده و همین اتصال کافی است تا جاذبههای ذاتی این عالم، ما را در خود فرو ببرد و راههای جدید برای گسترش روابط را پیش رویمان قرار دهد.
ناگفته پیداست که این مسیر، زن و مرد و کودک و بزرگ نمیشناسد و همه را به سویی خواهد کشاند. و تو تا چشم باز کنی، همچون مسحوران، خود را درگیر شبکههای اجتماعی و سرویسهای مختلف مجازی خواهی یافت. دوستیها متکی و مبتنی بر عضویت در شبکههای اجتماعی خواهند شد و کسی دیگر را نخواهد یافت، مگر آنکه پیش از آن در جایی از دنیای مجازی دیده باشدش و گپی زده باشد تا بستر ملاقاتی مهیا شود.
خانواده، بازنده اصلی این ماجراست. همانطور که تلویزیون در دورهای توانست با جذابیتی بیبدیل، اساس خانواده را متاثر از خود کرده و اعضای آن را به جای آنکه برای هم باشند و به گپوگفت و خوشوبش با یکدیگر بپردازند، مصادره کرده و از آن خود کند، امروز گوشیهای هوشمند افراد را نه در کنار هم و مقابل جعبه جادو، بلکه هر یک را در گوشهای و جدای از دیگران قرار داده و این امکان را فراهم ساخته تا نهایت فردگرایی را تجربه کنند و دنیایی از آن خود داشته باشند. طنز تلخ ماجرا اینجاست که همسران و فرزندان، زیر سقف یک خانه برای ارتباط با هم، به شبکههای اجتماعی متوسل میشوند!
شاید همینجاست که انواع آسیبهای اخلاقی، همچون نَشت بیسر و صدای گاز، فضا و جو خانواده را مسموم کرده و زمینه نابودی بنیان آن را فراهم میکند. شاید پیشنهاد تماشای نمایشی در این باره به مثابه تلنگری باشد به خودمان؛ «لایک» نوشته محسن عظیمی و کارگردانی امیرعباس رنجبر. این اثر اپیزودیک با نگاهی آسیبشناسانه و طرح موضوع، این مسأله را به ما یادآور میشود که دستکم حواسمان به خودمان باشد.
مراقب داشتههایمان باشیم و بدانیم در دنیایی واقعی زندگی میکنیم که قرار است خیلی از چیزهایش واقعی باشند. قطعا بسندهکردن به شمارگان لایکها، نمیتواند سرمایه حقیقی ما باشد. باید مراقب برخی حقایق بود؛ مثلا عشق، خانواده.