اقدامات صدا وسیما در زمینه آموزش الکترونیکی
تکفا - آقای فریبرز: دوستان از انجمن شرکتهای انفورماتیک میخواهند از فعالیتهای صدا و سیما در زمینهی مفاهیم آموزش E-learning و کارهایی که تاکنون انجام شده است، مطلع شوند تا در مجلهی تکفا - که به شکل ماهنامه منتشر میشود و موضوع این شمارهی آن در رابطه با آموزش است - مطالبی را در مورد فعالیتهای صدا و سیما در زمینهی آموزش الکترونیکی منعکس نمایند.
آقای افراسیابی انفورماتیک سازمان صدا و سیما : در ابتدا لازم میدانم مطلبی را توضیح دهم؛ دفعهی گذشته آقای آقازاده فرمودند که دوستان علاقهمند هستند تا مصاحبهای داشته باشند و بنده عرض کردم: بهتر است این صحبت با کارشناسان انجام شود. علتش هم این است که اولاً آنهایی که زحمت کشیدند و کار کردند و فداکاری نمودند و کار تخصصی انجام دادند بهتر میتوانند توضیح بدهند. ثانیاً آنها محقتر هستند که صحبت کنند. اما گویا سوءبرداشتی شده بود که شاید من علاقه به برگزاری جلسه که چنین نبوده بلکه بنده ندارم. فکر کردم از این طریق شاید، هم حق کسانی که زحمت کشیدند بهتر ادا شود، هم مطلب بهتر شکافته شود. به هر حال الان با کمی اشتیاق در خدمتتان هستم.
خانم عصاری: از شما متشکریم که این وقت را در اختیار ما قرار دادید.
همان طور که مطلع هستید، انجمن صنفی شرکتهای انفورماتیک 600 شرکت انفورماتیکی در زمینههای مختلف سختافزار، نرمافزار، اینترنت و تمام زمینههای کاری در رابطه با رایانه به عنوان زیرمجموعه در اختیار دارد و در صورت نیاز میتواند در رابطه با فعالیتهای انفورماتیکی سازمان کمکهای مؤثری ارایه نماید. ما از سال 1374 فعالیتمان را آغاز نمودیم و در رابطه با مسایل مربوط به انفورماتیک به ارگانها و نهادهای دولتی مشاوره دادهایم و در صورت لزوم سمینارها و نشستهایی را برگزار میکنیم و برای شرکتها و یا سازمانهای دیگر در راستای بحث اطلاعرسانی و شفافسازی اقداماتی را انجام میدهیم.
مجلهی تکفا نیز که اسمش با طرح تکفا و اقدامات جناب آقای جهانگرد، دبیر شورای عالی اطلاعرسانی مصادف شده است، هدفش همین بحث شفافسازی و اطلاعرسانی در رابطه با طرح است.
شاید در گذشته طرحهای مشابه با بودجههای کلانتر به کارهای مختلف در کشور اختصاص داده شده، ولی به واسطهی عدم انجام بحث اطلاعرسانی و شفافسازی روند خوبی را طی نکرده است.
لذا انجمن تصمیم گرفت تا روند بودجههایی را که از طرف شورای عالی اطلاعرسانی (تبصره 13) به سازمانها اختصاص داده میشود، دنبال کند تا انشاءا... مسیر درستشان را طی کنند و در واقع این یکی از اهدافی بود که ما در این مجله (تکفا) دنبال میکردیم.
این مجله در اصل رسانهای است که اطلاعرسانی بین بخشهای دولتی و بخش خصوصی و دانشگاهها و حتی شرکتهای خارجی - که بخواهند با شرکتهای ایرانی در انجام پروژهای ملی "Partner" باشند - را انجام میدهد.
تاکنون 4 شماره مجلهی تکفا به چاپ رسیده است و این شماره به بحث IT و آموزش اختصاص دارد. ما به واسطهی رسالتی که داریم، به اکثر جاهایی که در رابطه با آموزش در ایران فعال هستند یا به هر حال داعیهی فعالیت در این زمینه را دارند، مراجعه کردیم؛ از جمله آموزش عالی دانشگاهها، شورای دانشگاه مجازی، آموزش و پرورش و ... .
مصاحبههایی با معاونین وزیر آموزش و پرورش و آموزش عالی در رابطه با بحث آموزش (E-learning) داشتیم و از آنجا مطلع شدیم که شما نیز یک (Portal) ملی در رابطه با آموزش دارید. علاقهمند شدیم تا از رسالت و اهداف این (Portal) اطلاع پیدا کنیم و بدانیم که در واقع صدا و سیما چه کاری را در رابطه با آموزش دنبال میکند؟
آقای افراسیابی: بسما... الرحمنالرحیم. طبق قانون سوم توسعهی کشور، یکی از وظایف و تکالیف صدا و سیما، راهاندازی شبکهی آموزش تعاملی است. یکی دو سال است که ما شبکهی آموزش تلویزیون را شروع کردهایم. فعالیت این شبکه عمدتاً پخش پودمانهای درسی دانشگاه جامع علمی - کاربردی است؛ به علاوهی یک سری آموزشهایی که بنا به نظر دوستان عمومیتر است و میتواند برای جامعه مؤثر باشد. اما این شبکه یک شبکهی آموزش تلویزیونی تعاملی نیست و یکطرفه است.
همزمان با این شبکه و حتی مقدم بر راهاندازی آن در سازمان بحث و تصمیمگیری شده بود که شبکهی آموزش حتماً باید تعاملی باشد، منتهی در عمل امکانات شبکهی آموزش زودتر مهیا و راهاندازی شد.
ما برای مطالعه دربارهی (E-learning) یک تیم درست کردیم. خود ما به عنوان افرادی که با مبحث فناوری اطلاعات کمی آشنا هستیم، استنباطهایی داشتیم که با آن چیزی که بعد از مطالعه پیدا کردیم، خیلی تفاوت داشت.
(E-learning) بخشهای گوناگونی دارد که هر کدام دریایی است. من پس از سمینار آموزش از راه دور که چندی پیش برگزار شد و مصاحبههایی که بعضی از عزیزان داشتند، متوجه شدم که در فاز تخصصی موضوع، خیلی کم کار شده است.
برای شناساندن آموزش از راه دور، یادگیری از راه دور و شاخهها و زیرشاخههای مختلف، ابزارهای متفاوتی قابل به کارگیری است که برای هر کدام از این ابزارها، شیوههای کار در نظر گرفته شده است. به هر حال تیم ما کارهای ارزندهای را در این زمینه انجام داده و ما مدتها است که وعدهی انتشار این مطالب را دادهایم، ولی به علت وسواسی که در کار است و میخواهیم کار خیلی بینقص منتشر شود، مقداری طول کشیده است و به نظر میآید اولین و تنها کار فارسی و خوبی است که در این زمینه انجام و منتشر شده باشد. البته هماکنون هم اگر اطلاعاتی از ما خواسته شود و بتوانیم کمک نماییم، این کار را قبل از انتشار انجام خواهیم داد.
پس از این کار دوستان ما یک مناقصهی عمومی بینالمللی (RFP) برای خرید نرمافزار E-learning برگزار کردند که این هم کار سادهای نبود و برای آن نیز مطالعات مفصلی انجام شد و در نهایت پس از بررسیهای بسیار زیاد، فرم (تقاضای) مناقصه به شکل خوب و جامعی در اختیار ارگانهای طالب خرید نرمافزار قرار گرفت.
پس از برگزاری این مناقصه (RFP) مدارک فنی شرکتهای علاقهمند به همکاری با ما با در نظرگرفتن چند اولویت توسط کارشناسان ما بررسی شد. یکی از مهمترین اولویتهای که در همهی کارهای IT خودمان مدنظر قرار دادیم، این بود که حتیالمقدور از نرمافزارهای (Open Source) استفاده نماییم و نیز از نرمافزارهایی که مشمول طرح تحریم آمریکا نشود و در صورتی که در یک مورد خاص رعایت هیچ یک از دو مورد مذکور برایمان مقدور نبود، عرضهکننده میبایست تعهد دهد که میتواند لیسانس نرمافزار را به نام ما بگیرد. از همان ابتدا تصمیم گرفتیم خیلی شفاف و روشن کار کنیم و کار قاچاقی یا به نام یک شرکت در دبی یا انگلیس یا جای دیگر انجام ندهیم و مثلاً نرمافزاری را با قیمتی گرانتر بخریم بدون اینکه هیچ پشتیبانی داشته باشد.
لذا در این مناقصه خود به خود بعضی شرکتها کنار گذاشته شدند و در آخر شرکتی که اتفاقاً بیشتر اعضای آن ایرانی بود، نرمافزار Plat Form (سیستم آموزش از راه دور) مناسبی ارایه کردند و طی قراردادی کار را شروع کردیم.
در سمینار هم عرضه داشتیم که ما در حقیقت یک فونداسیون (سختافزار) ایجاد کردیم و سپس نرمافزاری را برای (Application) تهیه نمودیم. محتوا را هر کسی میتواند روی این نرمافزار بگذارد. به عنوان مثال دانشگاههای ما یا آموزش و پرورش یا آموزش فنی حرفهای یا هر جای دیگر، حتی مدارس غیرانتفاعی و امثال آن چنانچه مطالعه کنند و آموزش از راه دور را مقرون به صرفه تشخیص دهند میتوانند از این برنامه استفاده نمایند. یعنی Plat Form آماده است، محتوایش را آنها (مؤسسات آموزشدهنده) تعیین میکنند و از طریق امکاناتی که مهیا شده در اختیار آموزشگیرندگان قرار میگیرد.
البته تهیه محتوا به شکل Web base که بتواند از طریق شبکه به آموزشگیرندگان وصل شود، حتماً تخصص میخواهد. البته چنانچه استاد یک درس خاص، استفاده از E-learning و آموزش از راه دور برایش مشکل باشد، نرمافزار ما یک ابزار طراحی درس دارد که کار را خیلی ساده میکند و این یکی از مزیتهای این نرمافزار است.
با این وجود چنانچه کسی بنا به هر دلیلی نخواهد یا نتواند از این ابزار استفاده کند، راه دیگری برایش در نظر گرفتهایم. ما بنا داریم شرکتهایی را به عنوان شرکتهای معتبر طراحی محتوا آموزش داده و به متقاضیان معرفی نماییم و در صورتی که استاد یا دانشگاه یا مرکز آموزشی به هر دلیل اعم از کمبود وقت، ناتوانی در استفاده از نرمافزار یا ... قادر به طراحی محتوا نباشد، فقط با تعیین محتوا و شکل و نحوهی عرضهی آن با استفاده از امکانات ما بتوانند محتوا را از طریق شبکه به آموزشبینندگان انتقال دهد.
آقای مظلوم: با تشکر از توضیحاتی که بیان فرمودید، آیا این طرح در راستای همان قانون برنامهی سوم توسعه است که راهاندازی شبکهی تعاملی را بر صدا و سیما تکلیف کرده بود؟
آقای افراسیابی: البته ممکن است این سؤال مطرح شود که چنین سرمایهگذاری چه ارتباطی با صدا و سیما دارد؟ باید عرض کنم که اولاً: به لحاظ اینکه صدا و سیما بزرگترین مرکز اطلاعرسانی کشور است، علیالقاعده باید برای انجام وظایف خود سرمایهگذاری سنگینی اعم از سختافزار، نرمافزار و شبکه انجام دهد. ثانیاً: ایجاد یک شبکه آموزش تعاملی در برنامهی سوم توسعه به عهدهی ما گذاشته شده بود و ما برای تحقق این تکلیف اینگونه عمل نمودیم.
لازم به ذکر است که ما برای خاص مسألهی آموزش هیچ اعتباری از صندوق دولت نگرفتهایم و شاید هم ضعف ما بوده است که نتوانستیم از طرح تکفا بودجه بگیریم. صندوق بازنشستگی در این کار مشارکت کرده و سرمایه را تأمین نموده و ما امیدواریم از طریق سرویسدهی متناسب به متقاضیان این سرمایهگذاری را برگردانیم.
آقای مظلوم: آیا صندوق بازنشستگی در این سرمایهگذاری دنبال منافع اقتصادی هم بوده است؟ و نیز آیا در صورت استفاده مصرفکنندگان از این سیستم میتوان گفت که Study انجام شده یا خیر؟
آقای افراسیابی: یکی از استفادهکنندگان در این شبکه، خود شبکه آموزش است. یعنی کاری که با سرمایه صندوق بازنشستگی انجام شده به همهی متقاضیان از جمله شبکه آموزش صدا و سیما خدمترسانی میکند. بنابراین ما حتی به شبکهی آموزش صدا و سیما به عنوان یک مشتری نگاه میکنیم. این شبکه هم با سفارشهایی که میگیرد، میتواند این سرمایه را برگرداند.
با آموزش و پرورش و دانشگاه علمی - کاربردی مذاکراتی داشتهایم و امیدواریم علاوه بر آنها با دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی قراردادهایی ببندیم. پیشنهادهایی هم در رابطه با کلاسهای کنکور و تقویتی و ... از بخش خصوصی داشتیم.
آقای مظلوم: آیا این تعاملی که میفرمایید همان Interactive خواهد بود و دیگر مدیا ... نیست و باید قاعدتاً روی اینترنت آن را عرضه نمایید؟
آقای افراسیابی: یکی از اهدافی که ما به عنوان صدا و سیما در بحث شبکهای اطلاعرسانی اینترنتی دنبال میکنیم، این است که سعی کنیم از اینترانت ملی استفاده کنیم. یعنی به جای اینکه مراجعین ما، حتی آنهایی که در ایران هستند، از شبکهی جهانی اینترنت استفاده کنند، به ما وصل شوند و در حقیقت از اینترانت ملی استفاده کنند و این کار (تهیهی محتواهایی که متقاضی خوب داشته باشد) به توسعهی شبکه ارتباطی کمک میکند.
آقای مظلوم: هنگامی که شما یک هدف ملی را در نظر میگیرید و میفرمایید که امکانات وسیعی برای توسعهی این کار فراهم شده است، به نظرم میآید که باید از بْعد ملی به قضیه نگاه کرد و آن را از بْعد سازمانی خارج نمود. باید انتظار داشت که مراکز دیگری نیز مانند دانشگاهها با مراکز فنی و حرفهای هم بخواهند چنین سرمایهگذاری را انجام دهند که این مطلب نه تنها اتلاف منابع است، بلکه عدم استفادهی مطلوب از ظرفیتها است.
لطفاً توضیح بفرمایید آیا در این زمینه از طرف شما پیشنهادی یا تحرکی انجام شده تا سایرین به عنوان مصرفکننده بیایند یا شما هنوز در مراحل پیگیری کار هستید؟
آقای افراسیابی: تصور من این است که صدا و سیما برای هر کس یک شریک خوب است. در همین مناقصهای که عرض کردم، بسیاری از شرکتکنندگان، بخش خصوصی بودند و اکثر آنها به جای دریافت پول، حاضر به شراکت با ما بودند. چرا که میدانستند به هر حال روند تبلیغی صدا و سیما برگشت سرمایه را تضمین میکند. دستگاههای دولتی هم باید از این بْعد به قضیه نگاه کنند. یعنی تعداد مخاطبانی که ما در صدا و سیما داریم - و میتوانیم آنها را به نوعی به استفاده از این امکانات تشویق نماییم - بینظیر است. مطمئناً اگر کسی بخواهد منصفانه و دلسوزانه کار کند، میتواند از امکانات تبلیغی رادیو و تلویزیون و سرمایهگذاری انجام شده برای این کار استفاده نماید و نیازی به سرمایهگذاری زیادی ندارد.
با توجه به این امتیازات، دستگاهها، ارگانها و تمام کسانی که میخواهند در این زمینه کار کنند، باید از این سیستم استقبال نمایند. به خصوص که ما در مورد محتوا نظر خاصی نداریم و آنها میتوانند کاملاً آزادانه هر محتوایی را که برای فراگیران لازم میدانند طراحی کرده و در این شبکه قرار دهند. البته امکانات صدا و سیما در کار این شبکه بیش از آن چیزی است که بیان شد. ما در مرکز هر استان یک پایگاه اطلاعرسانی دایر کردهایم و به زودی محتوای رادیو و تلویزیون اعم از خبر، برنامههای صدا و سیما، مطالب آرشیو و ... را از طریق این پایگاهها به مردم عرضه میکنیم. این پایگاهها که هماکنون در 7 یا 8 استان راهاندازی شده است، به سادگی در دسترس مردم قرار خواهد گرفت. مردم میتوانند بدون نیاز به اینترنت جهانی و از طریق اتصال به همان شبکه ارتباطات داخل شهری، این اطلاعات را به صورت ارزانتر و با سرعت و کیفیت مطلوبتر دریافت دارند و این امتیازی دیگر است برای آنها که میخواهند مطالبشان را از این شبکه عرضه کنند.
البته ما هنوز به دنبال بازاریابی نرفتهایم؛ علتش هم این است که در ابتدا بایستی این نرمافزار را روی سختافزار خودمان نصب کنیم تا هنگامی که میخواهیم با یک مشتری صحبت کنیم، چیزی برای عرضه داشته باشیم و مشتری نیز بتواند خصوصیات و تواناییها و مزایایی که به شاگرد ارایه میکند را ببیند. منظورم از سختافزار همان (Server)های خاصی است که میتواند با این نرمافزار کار کند. End user حتماً یک کامپیوتر و یک Modem که بتواند از طریق Dial up به شبکه وصل شود هرچند همان طور که عرض کردم تلاش ما این است که حتی بدون استفاده از شبکه جهانی اینترنت و از طریق شبکه داخلی کشور محتوا را دریافت کرده و استفاده کند.
انشاءا... پس از نصب نرمافزار بر روی سختافزار، بازاریابیمان را به طور جدی شروع میکنیم و به سراغ علاقهمندان به این برنامه میرویم و تواناییها و خصوصیات آن را مفصلاً شرح میدهیم.
آقای مظلوم: حجم سرمایهگذاری چقدر است؟
آقای افراسیابی: توجه داشته باشید که این سرمایهگذاری فقط برای آموزش از راه دور نیست، یعنی مراکزی را که در استانها تجهیز کردیم، یک اولویتش جهت عرضهی شبکهی خودمان است.
قیمتی که شرکت برای خود نرمافزار آموزش از راه دور در مناقصه داده بود، 7ر2 میلیون دلار بود و ما توسط یک مکانیزم شراکتی، پولی ندادیم و با آنها قراردادی بستیم که طبق آن از محل درآمدها مبلغ قرارداد تأمین شود.
تاکنون برای تهیهی سختافزار و خطوط ارتباطی که از مخابرات برای جاهای مختلف خریداری کردهایم (خطوط E1 و مانند آن) چیزی حدود 6 میلیارد تومان هزینه کردهایم. ما از تکفا فقط 500 میلیون تومان بابت آرشیو دیجیتال گرفتیم. به نظر من پولی که از تکفا بایست نصیب سازمان میشد، باید دارای یک مخرج یک رقمی میبود و من معتقدم که ما خوب در جذب این پول کار نکردیم. هرچند تصورم این است که با توجه به اینکه صدا و سیما بزرگترین دستگاه اطلاعرسانی کشور است و در این زمینه خوب سرمایهگذاری نموده، باید از کمک بیشتری بهرهمند گردد.
آقای مظلوم: آیا طرح را به اندازهی یک رقم برده بودید؟
آقای افراسیابی: بله، در آنجا طرح ارایه شده است. البته هنوز هم ناامید نیستیم.
آقای آقازاده: اجازه دهید یک بار دیگر مطلب را به شکل کاملاً شفاف عرض کنم. ما برای انجام وظایفمان به خصوص در بعد اطلاعرسانی داخلی خودمان (اتوماسیون و آموزش کارکنان و شبکهی آموزش تعاملی) به یک زیرساخت احتیاج داشتیم. برای تهیهی این زیرساخت - جهت استفاده برای مبادلات دیتای خودمان - تا جایی که مخابرات امکانات داشت. از آنجا و در جاهایی که هنوز امکانات مخابراتی دایر نشده بود از امکانات موجود بهره بردیم تا یک «اینترانت» درست کنیم. هدف اصلی ایجاد اینترانت این بود که برای ارتباط دیتا مجبور به ارسال دیتا به خارج نشویم (مثل وضعیت فعلی جامعهی انفورماتیک). به عنوان مثال برای ارسال یک E-mail از یک نقطه به نقطهی دیگر، مجبور نشویم آن را به 20 جا بفرستیم و در کشورهای خارج hub شود و برگردد. به همین جهت در کنار شبکهی آموزش تعاملی، این شبکه را هم ساخته و راهاندازی کردیم. با توجه به اینکه اعتبار کافی هم در اختیار نداشتیم و سازمان نیز نمیتوانست از بودجهی اعتبارات خود چنین زیرساخت سنگینی را قبول نماید، لذا اقدام به جلب نظر دوستان از جمله صندوق بازنشستگی نمودند و آنها را در این کار مشارکت دادند.
آنچه که ما انجام میدهیم - به جز بخشی که به اطلاعرسانی خودمان مربوط میشود - مانند شبکههای Live صرفاً در جهت همان زیرساخت است و ما به هیچ وجه به Content و Applicationهای متعارف وارد نمیشویم. تمام اینها را به بخش خصوصی وصل میکنیم. قرار ما این است که به شکل (Business Development) وارد شود که نمونهی موفقش همین موضوع E-learning است.
ما به E-learning نیاز داشتیم و این Application هنگامی که شناسایی شد، در بالاترین درجهی استاندارد دنیا و جامعترین موارد موجود بود. البته ممکن است بهتر از این نیز وجود داشته باشد، اما در بین Applicationهای موجود هیچکدام این جامعیت را نداشتند. در نتیجه این را انتخاب کردیم.
هرچند بخشی از این Application به درد ما نمیخورد و هنوز در کشور ما بخشی از این امکانات تا زمانی که ساختار تکنولوژی آن ایجاد شود، قابل استفاده نیست. لیکن بخش زیادی از آن برای ما مفید و مثمر ثمر است.
وقتی که ما استفاده خودمان را میبریم، بقیهاش مازاد میماند و از آنجا که برای بخشهای دیگر چنین سرمایهگذاری سنگینی مقدور و مطابق با بهرهوری نیست، لذا منطقی این است که با هزینهای کمتر از مازاد همین سرویس استفاده نمایند. ما نیز به جز Contentهای داخلی خودمان نمیخواهیم چیزی ارایه دهیم.
موارد دیگر هم مانند همین برنامه است. یعنی بر روی این زیرساخت فنی که درست شده است، بخش خصوصی و غیردولتی میتوانند لایههای Application را به صورت مشارکتی کار کنند. چنانچه کسی بخواهد موارد دیگری را عرضه نماید، بخشی را که به ما مربوط میشود خودمان مشتریاش هستیم. به جای اینکه Application بخریم، با همین سیستم برای شبکهی آموزشمان سرویس خریدیم.
حال کسی ممکن است سرویسهای دیگری مانند E-banking داشته باشد که پس از مذاکره به نتیجه میرسیم. ما خدمات رفت و برگشتی سرمایهای را که فرضاً برای E-learning یا باقی مواردمان لازم است، انجام دادیم.
به عنوان مثال کتابفروشی سروش میتواند یک کتابفروشی خیلی بزرگ On-line درست کند که این مطلب جزء وظایف و اهدافش هست و هماکنون در حال تهیهی آن هستند و میتوانند از این بستر استفاده نمایند.
یکی از اصلیترین اهداف ما نیز کمک به ایجاد یک بستر ملی انتقال دیتا است و هر جا که امکانات مخابراتی فراهم شود، میتوانیم اتصالات را روی این سرویس Shift کنیم. ما هرگز نمیخواهیم یک کار کاملاً مجزا انجام دهیم و تا جایی که بتوانیم سعی میکنیم از مراودات غیرضروری خارجی در ارتباطات داخلی کم کنیم و برای این کار بخش خصوصی را وارد کار خواهیم نمود.
مثلاً ما میتوانستیم همین نرمافزار را بخریم، در صورتی که ترجیح دادیم متولیاش همان سازندگان باشند و در سود یا ضرر احتمالی هم شریک باشند و کار را متعلق به خود احساس کنند و این تجربهی بسیار خوب و موفقی بود.
آقای مظلوم: چند بار در صحبتهایتان حمایت از بخش خصوصی و کمک گرفتن از آنها را مطرح فرمودید. در صورتی که مثلاً (RFP) را خودتان نوشتید نه بخش خصوصی!
آقای آقازاده: بله خودمان نوشتیم، هر چند که مشاورانی هم داشتیم. البته از تمام تجربیات بهره بردیم. حدود 2 سال کار پژوهشی انجام دادیم. یک تیم مفصل تحقیقاتی که کارشناسان آن لزوماً از داخل سازمان نبودند و دوستان از تمام کارشناسانی که به وجودشان نیاز احساس میشد، استفاده میکردند.
مدیر این پروژه سرکار خانم سیگاری بودند و مشاورینی هم از دانشگاهها و جاهای دیگر داشتند و در نهایت حاصل کار یک Document شد.
حجم بسیار بالایی حدود 000ر5 سایت را بررسی کردند تا بفهمند E-learning چیست. فاز بعدی قدم عملیاتی بود که برای انجام آن از ورودی اطلاعاتی (پایان اطلاعات پژوهشیمان) استفاده کردیم. تمام نرمافزارهای معتبر دنیا در آن شناسایی شده بود.
حدود یک سال از اکثر شرکتهای خارجی و بخش خصوصی داخلی Demo گرفتیم. همه را دیدیم و بحثهای کارشناسی کردیم. این یک نحوهی کمک به بخش خصوصی بود.
هرچه را میخواندیم. حتماً نمایشش را میدیدیم و در کنار آن چیزی را که میخواستیم کمکم شکل گرفت. جامعترین نرمافزار ممکن را ابتدا در ذهنمان ساختیم.
البته استانداردهایی مانند MIT وجود داشت ولی Virtual Class نداشت. در صورتی که ما آن را نیز میخواستیم. یا اینکه Web CT، Virtual Class را پشتیبانی نمیکرد. هرچند خیلی جامع بود. یا مثلاً نرمافزار خیلی معروفی بود ولی Virtual Class نداشت. بعضی نکات را هم خودمان در نظر داشتیم که به سمت نرمافزارهای فاقد گواهینامه یا دارای گواهینامهای که برای استفاده در خارج از کشور است، نرویم. ما هزینهی گواهینامه را میدهیم و میآوریم در تهران نصب میکنیم، اما عملاً پشتیبانی وجود ندارد.
تا جایی که امکان داشت دوست داشتیم از امکانات داخلی استفاده کنیم. این نرمافزار نیز هرچند خاص سیستم کانادایی است، ولی تمام برنامه در داخل کشور Develop میشود و اعضای این شرکت کانادایی نیز ایرانیالاصل و از شاگردان تیزهوشان هستند که در کانادا شرکت تأسیس کردند. پس از یک کار کارشناسی و شرکت در مناقصه، امتیاز این شرکت از تمام رقبایشان بالاتر بود. قبل از خرید نهایی، مذاکرهای داشتیم که کار به صورت مشارکت طرفین انجام شود و یک سرویسدهندهای شبیه Web CT در ایران راهاندازی کنیم که خوشبختانه این اقدام صورت گرفت و تا مدت نهچندان کمی آمادهی بهرهبرداری میشود.
آقای مظلوم: آیا آن شرکت Partner داخلی دارد؟
آقای آقازاده: بله. این شرکت از طریق یک شرکت داخلی معرفی شده است و طرف ما یک شرکت داخلی است.
آقای مظلوم: گفتید در بحث بازاریابی، سرمایهگذاری شده است و شرکتی در صدا و سیما دارید که به نوعی عرضهکنندهی محصولاتش است. آیا این قضیه هم به همان شکل است؟
آقای آقازاده: ما بازاریابی نمیکنیم. بازاریابی را همان شرکتی که Partner ما است انجام میدهد. بخش خصوصی کارش را انجام میدهد و ما صرفاً وظیفهی زیرساخت را به عهده داریم.
آقای افراسیابی: طرف ایرانی، شرکت جوانه نرمافزار است و آن شرکتی که نرمافزار را در مناقصه ارایه کرد Object-j است و کلیات این آموزش در سایت زیر موجود است.
www.Farasima.com
آقای مظلوم: نکتهای که وجود دارد این است که خود صدا و سیما تعداد زیادی همکار دارد که آموزش آنها هم مطرح است. آیا بحث E-learning را به عنوان یک ابزار برای همکاران خود نیز استفاده میکنید؟
آقای افراسیابی: معاونت فنی در امور بهرهبرداری (خود ما) برای آموزش ICDL قرارداد بسته است. البته در حقیقت این یک آزمایش است که تعداد کمی وصل شوند تا ببینیم آیا مشکلی ندارد؟ ولی در کل آموزش تمام کارکنان صدا و سیما مد نظر است. در مورد شبکهای هم که گفتم سرمایهگذاری شده، همهی آن به منظور آموزش نبوده است. به عنوان مثال هماکنون هنگامی که میخواهیم از استانها خبر، صدا یا تصویر برای ما ارسال کنند یا باید از شبکههای مخابراتی استفاده شود، یا از شبکههای ماهوارهای. ولی به علت تنگناهایی که داریم، خبر گاهی اوقات به موقع نمیرسد و گاهی اوقات با کیفیت مطلوب نمیرسد. مثلاً ما یک خط از شیراز به اصفهان و یک خط از بندرعباس به اصفهان و خط دیگری از غرب به اصفهان داریم، در حقیقت اصفهان گلوگاه است. بنابراین برخی اوقات ما دچار مشکل میشویم. این شبکه چنین مشکلاتی را حل خواهد کرد. ما پیشبینی کردیم که انتقال صدا و تصویر و اخبار از استانها از طریق همین شبکه انجام شود. احیاناً یک سری سیستمهای ارتباطی اینترانت خود سازمان روی این شبکه استوار خواهد شد و چنین استفادههایی را نیز از این شبکه خواهیم داشت. در بحث آموزش نیز، آموزش کارکنان صدا و سیما را به عنوان فاز اول این کار در نظر گرفتهایم.
آقای مظلوم: ما ساعت 10:10 به صدا و سیما رسیدیم و تا آقایان هماهنگ کنند و خدمت شما برسیم، 40 دقیقه طول کشید! این نگاه، نگاه کسی است که از بیرون بیاید و تمایل به همکاری با صدا و سیما داشته باشد.
من هرگاه از کنار این مجموعه رد میشوم، احساس میکنم جایی است که ورود به آن بسیار دشوار است و امروز متوجه شدیم که واقعاً همین طور است. با این نگاهی که وجود دارد و این وضعیت، میخواهیم کار تجاری هم انجام دهیم. یک طرف این قضیه هم که بخش خصوصی است. آیا فکر نمیکنید این کار مقداری سخت است؟
آقای افراسیابی: بله. ما هم اتفاقاً این مطلب را دیدهایم. الان شرکت صوتی، تصویری سروش به عنوان ICP از مخابرات مجوز گرفته است و همچنین برای عرضهی اینترنت به شرکتهای اینترنتی مجوز گرفته است. دفتر فراسیما هم در ساختمان سروش، روبهروی پارک ملت در برج ملت است. چنانچه به سایت فراسیما هم مراجعه نمایید، تلفن و آدرس آنجا را خواهید یافت و هیچ مشکلی از نظر دسترسی و ارتباط وجود ندارد. از طرف دیگر اگر کسی به وسیلهی تلفن، فاکس یا هر وسیلهی دیگری تمایل به دریافت اطلاعات نشان دهد، دوستان ما جهت توضیحات و ارایهی نرمافزار به سراغشان میروند. به زودی نیز یک محتوای آزمایشی خواهیم گذاشت تا متقاضیان از نزدیک با کار آشنا شوند و در صورت تمایل قرارداد ببندند، همان دفتر واقع در شرکت سروش آمادهی پاسخگویی و بازاریابی است.
آقای مظلوم: با تأکیدی که مقام رهبری در مورد مشارکت بخش خصوصی به عنوان پایه فعالیت کشور داشتند، اگر امکانی وجود دارد، باید به بخش خصوصی (به این معنا که 99% خصوصی باشد) واگذار شود. در صورتی که سروش یک شرکت دولتی است و بحث تولید ثروت چیزی نیست که بخواهیم در ساز و کارهای بوروکراتیک بگذاریم.
این پارادوکس برای من حل نشده است که از یک طرف میفرمایید که میخواهید بخش خصوصی را درگیر نمایید و از طرف دیگر آن Interface دوباره به همان سازمانهای دولتی باز میگردد.
آقای افراسیابی: در مورد پارادوکس، یا باید کاملاً منقطع کنیم و مثلاً بگوییم که صدا و سیما را به بخش خصوصی بدهیم، یعنی کل نظام این کار را میکند که چنین بنایی نیست. یا اینکه خود ما به عنوان کسانی که به این دستگاه وابسته هستیم باید حافظ منافع آن باشیم. اگر در مملکت شعار بخش خصوصی میدهیم از آن جهت است که تعالی کشور را در تعالی بخش خصوصی میبینیم و چنانچه بنا بود کشور دچار خسران منافع بشود، هیچوقت این کار را نمیکردیم. ما در حقیقت فکر میکنیم که رشد، توسعه، سرعت کار، کیفیت و سود به معنای کلانش برای ما این است که با بخش خصوصی کار کنیم و طبیعی است که ساز و کارها را باید به گونهای بگذرایم که بخش خصوصی به راحتی بتواند در این میدان حضور پیدا کند و میدان بازی برای فعالیت داشته باشد، هم سود ببرد و هم سود به ما برساند. اما بنا نیست که ما در ازای ضرر، سود کنیم. فکر میکنیم این راهکاری که پیدا کردیم، راهکار خوبی است و ما صدا و سیما را طوری تعریف کردیم که گویی یک مشتری است و آن سیستم یا شخص حقوقی که این قضیه را ارایه میکند به صدا و سیما به عنوان یک مشتری خیلی بزرگ نگاه میکند. صدا و سیما مشتری بسیاری از کاربردهای این سیستم است.
اما به هر حال در مشارکت، صدا و سیما هم باید نقش و حضوری داشته باشد و ما برای اینکه در حقیقت نقش و حضور صدا و سیما را کمرنگ کنیم، شرکت سروش را معرفی کردیم که باز به تعبیری یک شرکت خصوصی است. چرا که کمتر از 50 درصد از سهامدارانش را کارمندان صدا و سیما تشکیل میدهند و بقیهاش متعلق به صندوق بازنشستگی و اتحادیه تعاونیهای صدا و سیما است.
حال در بقیهی Applicationها که آقای آقازاده اشاره فرمودند، باز برای ما به همین منوال است. یعنی فرض کنید اگر شرکتی نرمافزار E-shopping را داشته باشد یا همان فروش صوتی و تصویری سروش و یا هر خریدی که بخواهد در شبکه انجام شود، قطعاً ما استقبال میکنیم و بنا نداریم که حتی آن نرمافزار را هم خودمان بنویسیم یا ابداع کنیم.
صحبتی که من در جایی در مورد Portal داشتم، بحث شبکهی آموزش نبود. Portal که ما به دنبالش هستیم، در حقیقت یک Portal ملی باز و نه به معنای دولتی است. به عبارت دیگر ما نمیخواهیم دستگاههای دولتی را روی این Portal معرفی نماییم، بلکه میخواهیم یک درگاههای داشته باشیم تا تمام آنچه که ما را جذب میکند و آنچه که در حقیقت در آن شبکه اینترانت ملی مشغولمان میکند یک عاملی باشد که این را تسهیل کند.
نیازمندیهای مردم موجود باشد و مردم بتوانند از طریق این شبکه داخلی وصل شده، و نیازهای خود را برطرف نمایند. سرگرمی میخواهند، خبر میخواهند، بستههای صوتی یا تصویری میخواهند، سرویسهای شبکهای مانند E-mail با تمام Featureهایش را بتوانند دریافت کنند و ما همهی اینها را در Portal بتوانیم عرضه نماییم.
اینها همه در صورتی است که طراح Portal بخش خصوصی بوده، مشاوری که ما را مرحله به مرحله تا رسیدن به هدفمان پیش میبرد، بخش خصوصی بوده و بنا هست که در تکتک بخشهایی که در آن Portal دیده میشود از بخش خصوصی استفاده کنیم، به جز بخش ارایهی شبکههای تلویزیونی که در این مورد هم ما صدا و سیما را به عنوان یک مشتری میبینیم.
آقای آقازاده: ما به یک تقسیم کاری اعتقاد داریم. این تقسیم کار بین بخش دولتی و بخش خصوصی به این شیوه منطقی جلوه پیدا میکند که در جایی که بخش خصوصی به دلایل مختلف از جمله دلایل سرمایهگذاری نمیتواند وارد شود، بخش دولتی کار کند؛ یا به عبارت دیگر در زیرساختها بخش دولتی کار کند و در جاهایی که بخش خصوصی میتواند فعالیت کند ما دخالت نمیکنیم. پس با این پیشفرض باید گفت که این شبکه طوری ساخته شده که سرمایهگذاری به اصطلاح زیرساختیاش را ما انجام میدهیم و در Applicationها به شدت تمایل به مشارکت داریم و Contentها را اصلاً دخالت نمیدهیم. تاکنون روش کار به همین شکل پیش رفته است و ما نمی خواهیم به هیچ وجه کار مشابهی انجام دهیم. به عنوان مثال یکی از کارهایی که هماکنون در این شبکه انجام میگیرد، اتصال سیستمها در داخل کشور است (اینترانت). ما عملاً اینترانت را درست کردیم و لایههای Application آن را از بخش خصوصی میگیریم. خود ما به هیچ وجه Application وارد نمیکنیم. ما زیرساخت را ایجاد کردیم و باقی کار را با مشارکت بخش خصوصی پیش میبریم. با وجود اینکه میتوانستیم مثلاً همین E-learning را بخریم، اما درست در لحظهای که باید خرید انجام میگرفت. ترجیح دادیم که بخش خصوصی درگیر شود. این با روشهای سنتی حمایت کردن در بخشهای مختلف صنایع متفاوت است. بخش خصوصی باید با کیفیتی مناسب در سود و ضرر شریک شود. ما فکر میکنیم IT بازار خوبی است. اگر از سیستمهای خوب به خصوص تولیدکننده حمایت شود، قطعاً این سیستم میتواند کارش را به پیش ببرد و در نهایت نگهداریش هم به عهدهی خودش است و بهرهبردار اصلی و سودبرندهی نهایی کسی است که Content را خواهد داشت.
بد نیست در مورد ICDL هم توضیحی بدهم. ما به عنوان یک نمونهی Content یک 3rd Partner آوردیم و در E-learning مشارکت کردیم. به این شکل که یک شرکتی که نرمافزار را داشته (مجتمع فنی تهران) معرفی کردیم و قرارداد سهجانبهای بستیم. ICDL استانداردشده در ایران و قرار است طی امسال و سال آینده آموزش فراگیری در ایران داشته باشیم. ما هزینهها را با این مشارکت به شدت کاهش دادیم. امکانات خوبی هم فراهم کردیم و تعداد زیادی میتوانند درزمان کم با هزینهای اندک آموزش ببینند. واقعیت این است که ما نه در بخش بازاریابی دخالت خواهیم کرد و نه ادارهی این Content یا Applicationها را به عهده میگیریم. ما فقط نگهدارندهی آن زیرساختها خواهیم بود و هزینههای این زیرساختها را از درآمد احتمالی سرمایهگذار برمیداریم.
آقای افراسیابی: چون مجتمع فنی تهران ICDL را با گواهی مایکروسافت عرضه میکند، هنگامی که شنید ما چنین شبکهای داریم و این نرمافزار را در اختیار داریم، برای انجام یک کار مشترک اظهار علاقه نمود. قرارداد جدیدی بسته شد تا انشاءا... بتوانیم ICDL را در کل کشور با همان جدیت که عرض شد با سهولت دسترسی و کیفیت مطلوب ارایه کنیم.
همان طور که در ابتدای صحبت اشاره کردم، شرکت Object-J در مورد طراحی محتوا سؤال میکرد. فرض کنید دانشگاهی بخواهد درس فیزیک را به صورت Web base ارایه نماید. چه کسی باید آن را به صورت مولتی مدیا طراحی و ارایه کند؟ از آنجا که ما هیچ اشتیاقی به این کار نداریم، توصیهی من به دوستان این بود که بخش خصوصی را آموزش دهیم و هنگامی که آنها فهمیدند در این کار منافع دارند، خودشان برای ما بازاریابی میکنند. بخش دولتی لَخت است و برای خروج از این لختی باید به بخش خصوصی وصل شود و آن را هْل بدهد و برایش منافع ایجاد کند تا بخش خصوصی هم بتواند برای بخش دولتی منافعی به دنبال داشته باشد.
در مبحث E-learning یقین دارم که بخش خصوصی به این معنا که سرمایهگذاری کند و بگوید این Plat form را دارم، وارد نمیشود. چراکه سرمایهگذاری سنگینی است. اما اکنون که ساز و کارش فراهم شده، یقین دارم برای بازاریابیاش اقدام خواهد نمود و کمکم مشتریانی میآیند و در سطح کلان هزینهی این سرمایهگذاریها را برمیگردانند.
آقای مظلوم: در سالهای قبل تجربیاتی کسب کردیم. به عنوان مثال وزارت دفاع در زمان صلح و سازندگی به جهت مشارکت به یخچالسازی و تلویزیونسازی روی آورد و نتیجهاش این شد که ما تلویزیون خارجی خریداری کردیم. این گونه است که بخش خصوصی دیگر وارد نخواهد شد. بحث، بحث انحصار است. ما کار را برای ورود رقبا سخت میکنیم.
آقای افراسیابی: در ابتدا باید بگویم انحصار، یعنی قدرت قانونی برای جلوگیری. مثلاً ما خودمان را در عرضهی شبکههای رادیو تلویزیونی قانوناً منحصر میدانیم. به عبارت دیگر چنانچه کسی بخواهد شبکهای ایجاد کند، به قوهی قضاییه مراجعه کرده و درِ محل کارش را پلمپ مینماییم؛ این میشود انحصار. اما یک موقع شما کاری را به صورت خوب و ارزان و مشتریپسند ارایه میدهید، مانند شرکت مایکروسافت. این شرکت چیزی را ارایه میکند که بقیه نمیتوانند ارایه دهند. آیا شما میتوانید بگویید مایکروسافت انحصارگراست؟
مضافاً اینکه ما در این کار که عرض کردم از سرمایه دولتی هم استفاده نکردیم که بگوییم سوبسید دولت را میگیریم تا به مردم ارزانتر بدهیم. این پول، پول بخش خصوصی است. سرمایهی سازمان بازنشستگی، پول خود کارمندان است که باید حقوق پرسنل شود و حتماً باید برگردد. اگر صندوق در این زمینه توجیه اقتصادی نمیشد و مطمئن به بازگشت سرمایه نبود. این کار را نمیکرد؛ همان طور که مثلاً صندوق برجسازی میکند، تجارت مینماید تا بتواند حقوق پرسنل را بدهد. تمام صندوقها از قبیل تأمین اجتماعی و امثال آن باید سودزا باشند، در غیر این صورت ورشکسته میشوند.
پس در این کار قدرتی به نام انحصار برای این که جلوی کسی را بگیرند، نداریم. اما واقعیت این است که در بحث آموزش، به خصوص بخش خصوصی، به هیچ وجه سرمایهگذاری نمیکرد. الان دانشگاههایی داریم که یا مجوز دانشگاه مجازی را گرفتهاند یا در آستانهی گرفتن مجوزند و ما فکر میکنیم چون هیچ سرمایهگذاری برای Plat form نکردهاند، به سراغ ما خواهند آمد. ما سرمایهگذاری را انجام دادهایم و مجوز را دانشگاه گرفته است و دانشجو را جذب میکند و با هم کار میکنیم. به نظر من این یک کار ملی است و کاری که کشور ما خیلی به آن نیاز دارد و الان هم دیر شده و باید زودتر اقدام میکردیم. هرچند بخش خصوصی در بعضی موارد به علت سرمایهگذاری سنگینی که میخواهد، سرمایهگذاری نکنند. ولی اگر ما این کار را ملی ببینیم با هر تلاش ممکن باید امکان آن را در کشور ایجاد کنیم.
خود صدا و سیما هم در ابتدای کار به این راحتی رضایت نمیداد و طرح توجیهی نوشته شد، با افراد مختلف صحبت شد و کارهای زیادی صورت گرفت تا پذیرفتند که سرمایهگذاری انجام شود.
آقای آقازاده: نکتهی حایز اهمیت این است که ما به عنوان یک مشتری بزرگ، 50 درصد سرمایهگذاری را پوشش میدهیم. انحصار را از این زاویه میبینیم. به این ترتیب که درآمد من تأمین شده، بنابراین به این بازار وارد میشوم و به نوعی به صدا و سیما متصل میشود و این اتصال مرا در کار خود ضمانت میکند.
ما روش اصولی خرید را دقیقاً انجام دادیم. مزایده (RFP) را در سطح بینالمللی منتشر کردیم. همه در شرایط مساوی وارد مزایده شدند. پیشنهادها توسط کمیتههای کارشناسی غیر مدیر بررسی و امتیازدهی شدند و بالاترین امتیاز را خریداری کردیم. ما که کارشناس بودیم از قیمت خرید هیچ اطلاعی نداشتم. برای کار قیمت و خرید از ضرایب و کمیسیون معاملات و روشهای دولتی که وجود دارد استفاده کردیم. هیچ کس هم هیچ اتهامی نمیزند.
اما هنگامی که میخواهیم وارد عرصهی جدیدی شویم و دقیقاً بخش خصوصی را درگیر کنیم، به جای تولیدکنندهها با دلالهای مختلف روبهرو میشویم. این یک آفت است، من ایراد را به شما برنمیگردانم، ولی به عنوان عضوی از جامعهی انفورماتیک کشور، متأثر میشوم که درصد بالایی از کسانی که اسماً در کار انفورماتیک هستند، فقط دلالهایی به اسم شرکت هستند ولی تولیدکننده نیستند؛ هرچند باز دلالها یک ویژگی مثبت دارند.
تازه درصد بالایی از آنها که تولیدکننده هستند، صرفاً براساس Componentها و ماژولهای فاقد License عمل میکنند. ما نمیتوانیم نرمافزارهای بدون License را در کشور بخریم و به عنوان مثال نمیتوانیم هر E-mail، Exchange را در کشور خریداری کنیم.
ما اعلام میکنیم ایمیل فارسی میخواهیم، 100 نفر هم میآیند و هنگامی که به یکی بگویی از تو نمیخرم، فوری داد و فریاد راه میاندازد که چرا از من نخریدند. در صورتی که یک Shell را روی یک Exchange نصب کردهاند و ارایه میکنند. ممکن است من مدیر متوجه نشوم و خوشم هم بیاید که چه کار قشنگی انجام دادهاند، ولی کارشناسان من بررسی میکنند و متوجه میشوند. یکی دو جای دیگر هم آمدند و رسماً گفتند که براساس Windows base کار کردند، در صورتی که در ایران License استفاده از Windows وجود ندارد و ما نمیتوانیم آن را بخریم. بعد هم میخواهند آن را روی Plan سازمان دولتی ما نصب کنند و هیچ کس هم به ایشان نمیگوید که این کار دزدی است یا در مورد سرویس که میفرمایید، هماکنون در ایران دانشگاه مجازی تأسیس شده است و این همه Application Server وجود دارد. همه در کانادا و آمریکا جمع شدهاند. فلان دستگاه اسلامی زحمت زیادی میکشد ولی در نهایت Content او از آمریکا پشتیبانی میشود. در بْعد امنیت هم تمام شرکتهای عرضهکنندهی امنیت (Security) را ببینید؛ چند درصدشان امنیت (Security) داخلی هستند؟ Check Point سیستمهای مبتنی بر Web Sense همه فاقد گواهینامه (License) هستند.
شرکتهایی وجود دارند که دیروز در مزایدهی ساختمانسازی ما شرکت کرده و الان آمده در E-learning ما Solution ارایه داده است. بعد هم یک نرمافزار Windows base را از ترکیه آورده و اینجا ارایه داده است. فلان شرکت بزرگ آمده از اوراکل نرمافزار ارایه داده، البته اوراکل سیستم خوبی است، ولی چه کسی در ایران از اوراکل گواهینامه (License) میدهد. هرچند ما به دلایلی ترجیح میدادیم از اوراکل استفاده کنیم.
تمام چیزهایی که شرکتهای داخلی عرضه میکردند، عمدتاً Solutionهای تست نشده و تجربی یکی دو جا بیشتر نبودند. ما در واقع ترجیح میدادیم که چیزی را استفاده کنیم که با دارندگان Web CT قابل رقابت باشد. از طرفی نرمافزار جامعی هم نیست، ولی سیستمی که ما انتخاب کردیم، حاوی تمام ویژگیهای مورد نیاز است. یک عده جوان ایرانی از بچههای باهوش خودمان که به دلایل فرار مغزها یا هر چه که اسمش را میگذارید به جای اینکه نرمافزار را در ایران عرضه کنند، ترجیح دادند بروند خارج از ایران. آن هم به خاطر عدم رعایت کپیرایت. تا وقتی که میشود کپی هر نرمافزار سنگینی را به 2 قران از بازار رضا خرید، کسی سرمایهگذاری نوشتن نرمافزار نمیکند و این جوانان رفتند و سرمایهگذاری نمودند و زحمت کشیدند، حالا باید عرضه بینالمللی کرده و به مشتریانشان برسانند؛ به همین سادگی. در این قضیه نه دلالی پشت ماجرا بود، نه راههای خاصی بلد بودند. حتی جرأت آمدن به ایران را نداشتند. ما هم هنگامی که جواب RFB آنها را بررسی کردیم، در رزومهی آنها متوجه شدیم نامشان ایرانی است. از شرکت داخلی که آنها را معرفی کرده بود، پرسیدیم. گفتند بله این نرمافزار که عرضهی بینالمللی میشود، در ایران نوشته میشود و Block Word هم از بخشهایی از آن استفاده میکند. این نرمافزار هم کیفیت دارد، هم امتیاز و هم جامع است. پس اصلاً موضوع رانت - حتی به آن شکلی که شما میفرمایید - مطرح نیست. برای این قضیه هیچگونه تضمینی هم وجود ندارد. به عبارت دیگر، ما به عنوان استفادهکننده خودمان کاربر داریم. ما چیزی عرضه نکردیم و چنانچه الان یک دانشگاه این سرویس را از ما بگیرد، به مراتب بیشتر از ما مصرفکننده خواهد داشت. تنها قراردادی که تاکنون بستهایم، برای آموزش داخلی سازمان بوده که در این خصوص پولی رد و بدل نشده و واقعاً شرایط بخش خصوصی ما باید مشکلمان را در بخش خصوصی حل کنیم و از طرفی داراییهایمان را به تولیدکنندگی تبدیل کنیم. من از همین تریبون اعلام میکنم، هر کس که به سمت نوشتن یا ایجاد یا حتی به نوعی تطبیق Plat formهای Free رفت، دستش را میبوسیم.
ما باید واقعیت را بپذیریم. در همین نمایشگاه E-learning یکی از دوستان آمد؛ خیلی هم زحمت کشیده بود. ناراحت و عصبانی که شما رفتید از کجا نرمافزار گرفتید. من دیگر در E-learning باختم و دیگر تمام شد و ... از همین موارد که شما میفرمایید انحصار ایجاد شده است! گفتم سیستم شما تماماً براساس Windows است و شما باید آن را Open Source کنی و روی Plat formهای آزاد ببری. ما میخواهیم یک کار کاملاً قانونی بینالمللی انجام دهیم. 80-70 درصد ISPهای کنونی از Check Point استفاده میکنند که تماماً خلاف قانون و مقررات بینالمللی است. چیزی که در ایران فاقد اجازه است، با نرمافزار کپیشدهی دوقرانی بازار رضا تفاوتی ندارد. چه اینکه مانند ما پول بدهند و Check Point بخرند، چه بروند و CD را 500ر1 تومان از بازار رضا بخرند. چراکه گواهینامه (License) را برای استفاده در محل میدهند نه برای استفاده در شرکت فلان آقا که بعد هم آن را برداشته و به تهران بیاورند. این حرفی است که به شرکتهای خصوصی زدیم و اعتقاد کارشناسی ما است. اتفاقاً به خاطر کمک به بخش خصوصی و به خاطر کمک به کسی که تولیدکننده و کنندهی کار است، یک بار برای همیشه باید محکم بایستیم.
ما چه بخواهیم سرویس Application بخریم و چه Content بگیریم، از کسانی که تولیدکنندهی کار هستند، میخریم.
یکی از دلایلی که کار کمی کند پیش میرود، نیز همین است که نمیخواهیم خودمان را درگیر کنیم. برای تولید Content تعداد زیادی از کسانی که صفحات Web و Flash میسازند وجود دارند. مگر ما خودمان نمیتوانیم این کار را بکنیم؟ حتی برای استفادهی کاربرهای خودمان هم این کار را نکردهایم. یعنی ترجیح میدهیم همین شرکتها و همین جوانها بیایند و درگیر کار بشوند. آیا میدانید چه قدر شغل ایجاد میشود. از طرف دیگر سود آن به مراتب بیشتر از سودی است که ما از سرویس به د?-----
EXTENDED BODY:
- ۸۴/۰۲/۱۵