ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

بررسی چالش های صنعت مخابرات

| پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۸۵، ۰۱:۱۳ ق.ظ | ۰ نظر

سعید بشیرزاده پراپری* - غلامرضا داداش‌زاده* -

صنعت مخابرات یکی از صنایع کلیدی کشور است و می‌تواند موتور محرک بسیاری از فناوری‌های پیشرفته دیگر باشد. لذا رشد دادن توانمندی داخلی در این زمینه و جذب اعتبارات بیشتر در این حوزه تاثیر به‌سزایی در تحقق توسعه اقتصادی پیش‌بینی شده کشور خواهد داشت.

در این میان و پیش از هر کاری شناخت نظام‌مند و ساختاریافته این صنعت (تعیین مرزبندی آن با سایر صنایع و مشخص‌کردن اجزا آن و روابط درونی آنها با یکدیگر و در مجموع تعامل آن با اقتصاد کلان و سهم آن در تولید ارزش‌افزوده کل کشور و بسیاری مسائل دیگر) مقدم بر هر کار دیگری است. حتی بر پرسشهایی که پیرامون سیاست یا خط مشی دولت در قبال آن یا ارزش بازار آن می‌تواند مطرح شود. باید تمام پرسش‌های محوری مطرح‌شده، به این پرسش اساسی گره بخورد که چه برداشتی از صنعت مخابرات و ارتباطات مد نظر است. در واقع تا وقتی که برداشتهای بخشهای مختلف در این زمینه به اجماع نرسیده و یکی نشده است، نمی‌توان به پیشرفتی در این زمینه امیدوار بود. واضح است که نتیجه‌گیری آنگاه رضایت‌بخش و عینی است که با نگرشی نظام‌مند و ساختار یافته حاصل شده باشد.

هرچند صنعت موجود مخابرات کشور، دچار مشکلات فوری و کوتاه ‌مدت زیادی است و دست‌اندرکاران صنعت از روشهای مختلف همچون برگزاری همایش‌ها و نشست ها و نیز سایر راه های ممکن پیگیر مطالبات خود هستند، اما به موازات پرداختن به مشکلات فوریتی، باید نگاه سیاست‌گذارانه و درازمدتی نیز به صنایع مخابراتی داشته باشیم تا ببینیم که اساساً این صنعت در میان مجموعه صنایع کشور، چه جایگاهی می‌تواند داشته باشد و چشم‌اندازهای آینده آن چیست و آیا بخش‌هایی از آن می‌تواند به عنوان یک صنعت اولویت‌دار در کشور مطرح شود یا خیر؟ اما در ابتدا باید به وضعیت گذشته و حال این صنعت نگاهی افکنده و چالشهای اساسی پیش‌روی آن را که در رشد و توسعه آن بسیار بسیار تاثیر گذارند، یافت. متن زیر به عنوان تحلیلی بر نظرات کارشناسان و دست‌اندرکاران در این زمینه، که در جلسات و گفتگوهای متعدد، از جمله نظرسنجی در زمینه جایگاه صنعت مخابرات و چالشهای پیش روی آن، اظهار شده است ارائه می‌شود.

1) دلایل سرمایه‌گذاری در صنعت مخابرات

صنایع مخابراتی و ارتباطاتی به دو دسته تولید تجهیزات و ارائه خدمات قابل تقسیم‌بندی هستند. در این میان برخی کشورها نظیر ترکیه بدون سرمایه‌گذاری کلان در صنایع تولید تجهیزات به ایجاد شبکه‌های خدماتی و اپراتوری پرداخته و بازارهایی نیز برای خود کسب کرده‌اند. در واقع کشور ترکیه گام‌های بزرگی در توسعه مخابرات خود برداشته است و به جرأت می‌توان گفت که در این زمینه، کشور ما را پشت سر گذاشته است؛ اما در زمینه توسعه صنایع داخلی و تکنولوژی و توان متخصصان داخلی وضعیتی بهتر از ما ندارد. پیشتازی ترک‌ها در اپراتوری تلفن همراه و توسعه سریع شبکه‌های تلفن همراه در کشورشان، به معنی اهتمام آنها به توسعه صنعت و تکنولوژی تلفن همراه نیست. اپراتورهای فعال موجود در ترکیه، متکی به تکنولوژی‌ شرکت‌های خارجی هستند. این اپراتورها حتی تعمیر و نگهداری تجهیزات را هم برای خود نگه نمی‌دارند. این عملکرد از آنجا ناشی می‌شود که اپراتورها فقط از دید تجاری و به دست آوردن سود به مسائل می‌نگرند. حتی نیروی انسانی که به استخدام این اپراتورها در می‌آیند، عمدتاً برای کار در بخش‌های اداری گمارده می‌شوند. علی‌الاصول، کشوری که با چنین بازار پراشتهایی روبرو است و امکان چانه‌زنی با شرکت‌های معتبر مخابراتی جهان بخصوص شرکت‌های اروپایی و آمریکایی را نیز دارد، باید به این سوالات پاسخ روشنی بدهد: آیا ترکیه نمی‌تواند و مناسب نیست که همزمان با توسعه شبکه، فرآیند انتقال دانش فنی را نیز دنبال ‌کند؟ آیا نمی‌تواند توانایی تولید در بخش‌های خاص را، به نحوی که در بازار جهانی قابل رقابت باشند، به دست ‌آورد؟ آیا نمی‌تواند در ازای در اختیار قرار دادن بازار خود، از تحقیقات ملی که باید در زمینه‌های استراتژیک خاص صورت گیرند، پشتیبانی ‌کند؟ البته درکنار پاسخگویی به این سوالها دولت باید میزان سرمایه‌گذاری در زمینه آموزش نیروی انسانی و نحوه انگیزش اپراتورها جهت انتقال موثر تکنولوژی در طی همکاری با شرکای خارجی را نیز مورد بررسی قرار دهد. ممکن است تحلیلگران، علی‌رغم منافعی که انتقال تکنولوژی و ارزش‌افزوده صنعت مخابرات دارد، به این نتیجه برسند که دولت ترکیه، که حتی توانایی حفظ بسیاری از سازمان‌هایش را در برابر شکاف دیجیتالی ندارد، نمی‌تواند به انتقال دانش فنی اقدام کند.

از طرف مقابل، نکته‌ای که به عنوان یک فرصت مطرح می‌شود این است که شرکت‌های بزرگ مخابراتی دنیا دچار مشکلات بزرگی شده‌اند و لذا قدرت چانه‌زنی بیشتری نسبت به گذشته برای جذب همکاری تکنولوژیک آنها وجود دارد. به عنوان مثال می‌توان به وضعیت مخابرات در آمریکا توجه کرد: در 6 ماهه اول سال 2002، اغلب ورشکستگی‌های ایجاد شده در آمریکا، در بخش مخابرات بوده است. 22 شرکت از 129 شرکت سهامی عام، در مجموع حدود 203 میلیارد دلار متضرر شده‌اند. شرکت "ورلدکام" که بزرگترین شرکت مخابراتی ایالات متحده است، عظیم‌ترین ضرر خود را از ابتدای تاسیس شرکت تا به‌حال، به میزان 9/153 میلیارد دلار متحمل شده است. مشکلات متعدد در بخش مخابرات موجب شده است که شرکت‌های مخابراتی کشورهای توسعه‌یافته و همچنین سرمایه‌گذاران، به دنبال فرصت‌های جدید برای سرمایه‌گذاری باشند که بازارهای کشورهای در حال توسعه بهترین گزینه است. این فرصتی است که اپراتورهای داخلی می‌توانند از آن برای گرفتن امتیاز در جهت انتقال دانش فنی استفاده کنند.

لذا به‌نظر می‌رسد اگر از دیدگاه اعمال بهترین راه‌حل به کل صنعت مخابرات ترکیه نگریسته شود، مشخص ‌شود که ترکیه در زمینه مخابرات درست عمل نکرده است و از فرصت‌هایی که در زمینه توسعه تکنولوژی و نیل به منافع بلندمدت کشور داشته است، استفاده کافی نکرده است. از این‌رو داشتن صنعت تولید تجهیزات مخابراتی هم برای خود صنعت مخابرات کشور مفید و سود‌آور بوده و هم در توسعه سایر صنایع پیشرفته حائز اهمیت است. امید است که در کشور ما نیز صاحبنظران و مسئولین، بیش از پیش به اهمیت توسعه نیروی انسانی و فناوری پی‌برده و عزم ملی ایجاد شود که از بهره‌بردار صرف فناوری، به یکی از کشورهای صاحب فناوری مخابراتی در سطح منطقه و بین‌المللی تبدیل شویم. این توانمندی، می‌تواند در هریک از حوزه‌های بهره‌برداری و پشتیبانی، طراحی سیستم، ساخت تجهیزات و غیره باشد که باید اولویت‌های کشور در این زمینه انتخاب شود؛ ولی اولویت کشور هرچه باشد، بدون توجه به کارشناسی و توان فنی داخلی و به صرف تکیه بر تکنولوژی خارجی، نمی‌توان در هریک از این حوزه‌ها موفقیتی پایدار داشت. به‌خصوص آنکه کشور ما وضعیت سیاسی متفاوتی با ترکیه دارد و نمی‌تواند نسبت به کارشکنی‌های احتمالی خارجی، درصورت تسلط شرکت‌های دیگر بر مخابرات کشور، احساس ایمنی و امنیت داشته باشد؛ پس حتی در حوزه بهره‌برداری نیز احتمال موفقیت مخابرات کشور ما، درصورت بی‌توجهی به توان فناوری بومی، کمتر از ترکیه خواهد بود.
2) ارزش تقریبی بازار داخلی و خارج؛ ظرفیتها و توانمندی‌ها

ارزش تقریبی بازار اصلی داخلی که در انحصار شرکت مخابرات ایران می‌باشد، حدود 500 میلیون دلار (تقریباً معادل با 500 میلیارد تومان) می‌باشد. نیاز بازار داخلی در بخش سوئیچ حدود 5/2 میلیون خط در سال است که ظرفیت و توان تولید داخل کشور پاسخگوی آن می‌باشد. در خصوص بازارهای بالقوه خارجی می‌توان کشورهای شمال آفریقا، عراق، ‌افغانستان و کشورهای تازه استقلال‌یافته شوروی سابق را نام برد که همه آنها اهداف مناسبی برای صادرات تجهیزات مخابراتی می‌باشند. ارزش تقریبی این بازارها در حدود 25 درصد بازار داخلی است. در صورت حمایت دولت، شرکت‌های داخلی می‌توانند این بازارها را در اختیار بگیرند. کما اینکه تنها یکی از شرکتهای داخلی توانسته در سالهای 1380 و1381 حدود 13 میلیون دلار به کشورهای سودان و عراق صادرات سوئیچ تلفن ثابت داشته باشد.

آمار سال 1999 اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری 167 کشور جهان در توسعه مخابرات، حدود 188 میلیارد و486 میلیون دلار بوده است؛ یعنی متوسط سرمایه‌گذاری مجموع این کشورها برای هر نفر حدود 33 دلار بوده، که بیش‌ترین آن برای هر نفر در کشور نروژ با 9/407 دلار و کم‌ترین آن مربوط به هر نفر از جمعیت کشور آلبانی با 2/0 دلار بوده است. همین آمار نشان می‌دهد که مجموع درآمد مخابرات 194 کشور جهان در سال مذکور حدود 841 میلیارد و 921 میلیون دلار بوده که سهم هر نفر از جمعیت این کشورها بطور متوسط 5/144 دلار بوده است. نتیجه آنکه درآمد حاصل، بیش از 4 برابر متوسط سرمایه‌گذاری انجام شده برای هر نفر در جهان می‌باشد.

در این آمار سهم سرمایه‌گذاری ایران در سال 1999 حدود 66 میلیون دلار و درآمد آن حدود 1 میلیارد و 605 میلیون دلار ذکر گردیده است؛ یعنی سرمایه‌گذاری به ازای هر نفر حدود یک دلار و درآمد به ازای هر نفر حدود 24/4 دلار عنوان شده است که البته مثل همه آمارهای دستگاه‌های ایران غیرواقعی می‌باشد و رقم واقعی برای سرمایه‌گذاری در بخش ارتباطات برای هر نفر، حدود 10 دلار بوده است.

با توجه به نیاز توسعه ارتباطات در ایران، زمینه سرمایه‌گذاری (ریالی و ارزی) بین یک تا 32/1 میلیارد دلار فراهم است. این آمارها فارغ از سرمایه‌گذاری مورد نیاز برای تغییرسیستم‌های مخابراتی و مدرنیزه کردن شبکه‌هاست و باید علاوه بر موارد فوق, هزینه‌های توسعه رادیو و تلویزیون کشور را نیز به آن اضافه نمود.

در آمار مذکور, علاوه بر تولید و سرمایه‌گذاری، به حجم صادرات و واردات کشورها در زمینه مخابرات نیز اشاره شده است. صادرات کشورها در زمینه تجهیزات مخابراتی بالغ بر 108 میلیارد و644 میلیون و واردات آنها بالغ بر 110 میلیارد و 31 میلیون دلار بوده است.

در آمار مذکور سهم صادرات ایران صفر ذکر شده است! در حالیکه 77 کشور از 206 کشوری که در آمار اتحادیه آمده است جزء صادرکنندگان تجهیزات مخابراتی بوده‌اند. در این میان حتی کشورهایی مانند فیلیپین و تایلند نیز در حدود چند صد میلیون دلار در سال صادرات صنعت مخابرات داشته‌اند. صادرات چین در سال 1995 در بخش مخابرات 1 میلیارد و730 میلیون دلار و در سال 1999 حدود 3 میلیارد و 274 میلیون دلار, اندونزی در سال 1995 حدود 86 و در سال 1999 حدود 149 میلیون دلار، فیلیپین در سال 1995 حدود 391 میلیون دلار و در سال 1999 حدود 594 میلیون دلار، تایلند در سالهای مذکور به ترتیب 573 میلیون و 846 میلیون، جمهوری چک 38 و 44 میلیون دلار, کره جنوبی حدود 7/1 و6/4 میلیارد دلار، مالزی حدود 1214 و 2238 میلیون دلار و مکزیک حدود 1272 و 4239 میلیون دلار صادرات داشته‌اند و بقیه 77 کشور دیگر هم، با تلاش و حمایت از تولیدات داخلی، رشد تولید داشته و روی صادرات حساب کرده اند.

این در حالی است که در حال حاضر سندیکای صنعت مخابرات ایران, دارای حدود 52 شرکت عضو می باشد و دهها شرکت دیگر نیز وجود دارد که در زمینه تولید تجهیزات مخابراتی (در زمینه های تجهیزات مورد نیاز سوئیچ، سیستم‌های انتقال، کابل، نیرو، تأسیسات و ...) وخدمات اجرایی و بهره‌برداری فعالیت می‌کنند. لذا با توجه به حجم صادرات دنیا که در صورت تقسیم کل آن به جمعیت حدود 6 میلیارد نفری جهان (سال 1999)، سهم هر نفر از جمعیت جهان در صادرات صنت مخابرات حدود 18 دلار خواهد بود، ایران با جمعیت حدود 66 میلیون نفر، باید بتواند سهمی قابل توجه داشته باشد. ولی ملاحظه می‌کنیم که صادرات ما خیلی بیش از صفر نیست!! (البته در سالهای گذشته چند مورد در بخش خدمات مهندسی و تجهیزات مخابراتی صادرات داشته‌ایم ولی می‌توان به وضعیتی بسیار قوی‌تر از گذشته دست یافت).

گفته می‌شود تأمین تجهیزات مخابراتی کشور در انحصار سه شرکت اروپایی زیمنس، اریکسون و نوکیا بوده و این شرکتها با در اختیار گرفتن انحصاری تأمین تجهیزات مخابراتی کشور، اجازه ورود سایر شرکت‌ها را نمی‌دهند. این سه شرکت برای عدم تخطی از قانون داخلی مبنی بر دخالت شرکت‌های داخلی در طرح‌ها نیز اقدام به تأسیس چند شرکت با نام و همکاری شرکای ایرانی کرده‌اند و بدین‌سان عرصه رقابت برای شرکتهای تولیدکننده داخلی تنگ‌تر شده‌است.
3) صنعت مخابرات کشور در مقایسه با سایر صنایع؛ مزیتها و اولویتها

در صنایع غیرمخابراتی یا صنایعی که مصرف عمومی دارند مانند صنایع اتومبیل سازی،‌ وسایل خانگی و کامپیوتر، تولید انبوه مهمترین عامل رقابت است و سهم طراحی، دانش فنی و تحقیقات در آن ناچیز می‌باشد. ولی در صنایع مخابراتی، تحقیق و توسعه و مسائل نرم افزاری حرف اول را می‌زند. بنابراین اگر دولت با حمایتهای خود ایجاد انگیزه نماید تا نیروهای متخصص و باتجربه و کارآمد ما به سایر کشورهای صاحب تکنولوژی جذب نشوند، با استفاده از پتانسیل موجود داخل کشور نه تنها می‌توان نیازهای داخل را برآورده ساخت، بلکه توان صادرات گسترده را نیز خواهیم داشت. در واقع اکثر صنایع کشور، با تعرفه‌های حدود 80 درصد، توان رقابت در بازار را ندارند ولی تعرفه واردات در مخابرات 16 درصد است.

صنعت مخابرات، در بخش تولیدات، قبل از هر چیزی، نیاز به نیروی انسانی متخصص، متفکر، طراح و عاشق دارد و این اصل مهم، در ایران، با غلظت بالایی حضور دارد. نیروهای ایرانی توانمند، توانسته اند طرحهای داخلی قدرتمندی را در بخش‌های مختلف مخابراتی ارائه و به تولید برسانند.

دومین نیاز تولید، وجود تجهیزات و ماشین آلات تولید است که این نیز به حد وفور در سالهای گذشته تدارک دیده شده و تولید کنندگان توانمندی در کشور وجود دارند که مجهز شده اند و با ظرفیتی بیش از نیاز داخلی در بخشهای سوئیچ، دکل، آنتن، فیدر، کانکتورهای مختلف، MDF، DDF، CDF، کابل مسی، کابل نوری و کواکسیال، بخشی از تجهیزات رادیویی و بخشی از تجهیزات لاین و ماکس نوری، سیستم‌های تغذیه و نیرو (مثل رکتیفایر، تابلوهای برق، UPS، باطری، دیزل ژنراتور با درصد بسیار بالا)، تجهیزات شبکه کابل و غیره تأمین نمایند. بخصوص شرکت‌های غیردولتی، بسیار توانمندتر از بخش‌هایی بوده¬اندکه تحت پوشش مدیریت دولتی هستند.

در مقایسه با دیگر صنایع که اساسی‌ترین نیازشان سرمایه‌گذاریهای سنگین برای تأمین و تدارک ماشین آلات و تجهیزات تولید است و همچنین نیاز به فضای بیش‌تری دارند، صنعت مخابرات بسیار کم هزینه‌تر خواهد بود و علی رغم بی‌مهری‌ها، از قدرت و قوام بیش‌تری برخوردار است و چون دستخوش تغییر و تحولات سریع تکنولوژی است، نیروهای پویایی را جذب می‌کند.

نکته مهم در این زمینه آن است که بازار نیازمند داخلی، اولین پشتوانه صنعت مخابرات کشور است. آماری که از صادرات صنعت مخابرات کشورهای مختلف ارائه شده نشان میدهد که حتی کشورهایی با توان انسانی و فنی کمتر از ما در این زمینه دستاوردهای خوبی داشته‌اند. حال بجز حمایت دولت، چه چیزی در کشور ما کم‌تر از کشورهای مالزی، تایلند، چین، فیلیپین، کره، مکزیک، ترکیه و کشورهای دیگری از آن 77 کشور است. دولت، باید باور کند که صنعت مخابرات یک صنعت استراتژیک است و باید به آن کمک کرد و یارانه داد؛ همانطور که همه کشورهای تولیدکننده وحتی تولیدکنندگان درجه یکی مثل آمریکا، چین و کشورهای دیگر عمل می‌کنند. در بازاری که بیش از 200 میلیارد دلار تجارت تجهیزات دارد و بیش از 850 میلیارد دلار درآمد خدمات سالانه آن است، نمی‌توان بی‌تفاوت بود و نیروی انسانی متخصص و توانمند را رها کرد. جهان تشنه بلعیدن این نیروی خلاق است و متأسفانه توجه به فرار مغزها فقط در حرف بوده است؛ لذا باید به‌خود آمد و نیروی عاشق را برای مملکت حفظ کرد.
4) سیاست فعلی دولت در قبال صنعت "مخابرات و ارتباطات"

برنامه‌های فعلی دولت در قبال صنعت مخابرات و ارتباطات، براساس سیاست‌هایی است که انحصاراً از سوی شرکت مخابرات ایران تدوین می‌گردد که در جهت خریدهای مستقیم خارجی است. در حالیکه اعتقاد راسخ داریم که تنها ازطریق در اختیار قراردادن نیازهای مخابرات و ارتباطات کشور به صنایع داخلی و حمایت از آنها، می‌توان شاهد شکوفائی هرچه سریعتر و بهتر این صنعت در داخل کشور بود.

لازم به ذکر است که همین سیاست در مورد صنایع مخابراتی کشور چین از طریق دولت آن کشور اعمال گردید. بدین معنی که در ابتدا کل نیاز و بازار داخل در اختیار صنایع مخابراتی چین قرارگرفت و واردات این کشور نیز با لحاظ‌کردن مسئله انتقال تکنولوژی صورت گرفت. نتیجه این سیاست این بوده‌ است که صنعت مخابراتی چین خود تولیدکننده و صاحب تکنولوژی شده‌است. کشور مزبور از این طریق توانسته حدود یکصد و پنجاه میلیون خط سوئیچ به دست صنایع داخلی خود تولید نماید و در درازمدت توانسته است با شرکت‌های انتقال‌دهنده تکنولوژی به رقابت بپردازد.

ازسویی در حال حاضر ورود تجهیزات مخابراتی به داخل کشور ما کاملاًً آزاد است و در اکثر موارد تعرفه ورود این کالاها تا سال گذشته حدود 3 درصد بوده که در سالهای اخیر به حدود 16 درصد رسیده‌است. در حالیکه تعرفه ورود برخی از مواد اولیه مورد مصرف در تولید تجهیزات مخابراتی به حدود 50 درصد می‌رسد. لازم به ذکر است که تعرفه برای لوازم خانگی برقی و بهداشتی حدود 60 درصد است.

در کل اگر سیاستهای دولت را به دو دسته صنعت و خدمات تقسیم کنیم روال زیر را در هر یک می‌توان دید:

الف) صنعت تولید تجهیزات مخابرات: سیاست دولت در زمینه حمایت از تولید داخلی تجهیزات مخابراتی، سیاست روشن، جامع و قاطعی نیست. سیستم دولتی، تولیدکننده داخلی را در خوف و رجاء گذاشته و هیچ تولیدکننده‌ای به تصمیم مستمر دولت در استفاده از تولیدات داخلی (با کیفیت استاندارد، قیمت مناسب و قابل رقابت) مطمئن نمی‌باشد. سیاست دولت در این زمینه بر پایه شک (عمدی و یا غیرعمدی و از روی ناآگاهی و یا تبلیغ عوامل گرایش‌دار به شرکت‌های خارجی) و عدم اعتماد به نیروهای داخلی است؛ نیروهای داخلی که به محض خروج از ایران، مورد توجه فوق‌العاده شرکت‌های خارجی قرار می‌گیرند.
ب) صنعت مخابرات به عنوان خدمات: دستگاه اجرایی در این مورد نیز گرفتار روزمرگی و عدم پایبندی به برنامه‌های مصوب و قانونی است. کما اینکه در برنامه پنج ساله اول و دوم و سوم اهداف برنامه را بارها تغییر داده و با تغییر بعضی از ارقام برنامه و بدون توجه به اثرگذاری تصمیمات مقطعی و بخشی بر مجموعه شبکه مخابرات کشور، باعث تغییرات شدید در طرحهای جامع و تفصیلی شده که وضعیت نامطلوب ارتباطات یکی از آثار آن است. این بخش بجای تبدیل شدن به یک سیستم تجاری رقابتی و سود ده همچنان با ساختار عملیاتی قدیمی کار می‌کند و به دلیل انحصاری بودن هیچ اهمیتی به کاهش هزینه‌ها در خرید تجهیزات نمی‌دهد.

5) چالشها و مشکلات پیش‌روی صنعت مخابرات

به عقیده تحلیلگران حوزه مخابرات، عدم تطبیق ساختار و قوانین فعلی صنایع و مخابرات کشور با خواسته‌ها و نیازهای رو به رشد فناوری اطلاعات, یکی از دلایل مهم عدم توفیق شرکت مخابرات است. در مورد وضعیت جاری صنایع مخابرات و چالشها و مشکلات این حوزه از صنایع می‌توان به طور کلی به موارد زیر ارشاره کرد:

الف) چالش‌های سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی

ب) چالش‌های ساختاری

پ) چالش‌های قانونی

ت) چالش‌های فرهنگی

ث) چالش‌های سیستمی

ج) چالش‌های تکنولوژیک

چ) وضعیت پژوهش
هرکدام از مشکلات و موانع پیش روی صنعت مخابرات در واقع داخل یکی از دسته‌بندی‌های فوق می‌تواند قرار داده شود و برای حل ریشه‌ای آن چاره اندیشی شود. در ادامه به طور موردی به بررسی عمیق‌تر برخی مشکلات اساسی پیش رو این صنعت می‌پردازیم.
5-1) عدم مقبولیت از جانب مشتری اصلی

تاکنون تنها متصدی تامین تجهیزات مخابراتی مورد نیاز شبکه مخابراتی کشور، شرکت مخابرات ایران بوده و همانطورکه اشاره گردید این شرکت با بهانه تامین سریع نیازها با حداقل قیمت، به واردات تجهیزات مخابراتی با پائین‌ترین تعرفه اقدام می‌نماید که این امر باعث تضعیف و حتی در برخی موارد از بین رفتن هرگونه جنبش صنعتی در داخل کشور گردیده است. در حالیکه وزارت صنایع با تدوین یک استراتژی صنعتی در نحوه واردات تجهیزات مخابراتی می‌تواند راهکارهای توسعه صنعت مخابرات را به تبع آن بدست آورد. در واقع شرکت مخابرات ایران به عنوان تنها خریدار محصولات این تکنولوژی علاقه بی‌حدوحصر به خرید مستقیم و راحت محصول آماده از خارج را دارد. دلایل متعددی برای توجیه و توضیح این امر وجود دارد. در این میان نباید بالا بودن سطح تکنولوژیکی و عملکردی محصولات شرکتهای معتبر را از نظر دور داشت ولی بحث های مالی و فسادهای موجود را نیز نباید بی‌تاثیر دانست.
5-2) غفلت صنعتگران از تکنولوژی‌های روز

در سالهای گذشته هرگاه شرکت مخابرات ایران به جای خرید مستقیم خارجی به خرید محصول با تکنولوژی بالا از داخل کشور روی آورده است، دفعتاً تولیدکنندگان دولتی و یا خصوصی ایجاد می‌شدند که به‌جای تحقیقات و یا انتقال واقعی تکنولوژی، ‌به مونتاژ صرف بدون آشنایی با مبانی طراحی و بررسی فنی پرداخته‌اند. بطوریکه در مواردی فقط بسته‌بندی محصولات وارداتی را عوض کرده‌اند. در واقع در این موارد هم تامین نیازهای مخابراتی کشور بدون استفاده از صنایع با تجربه و بدون سرمایه‌گذاری تحقیقاتی و فنی انجام شده است.

کسب توان رقابتی در عرصه جهانی بر پایه کسب توانایی‌های تکنولوژیکی صورت می‌پذیرد. در واقع با کسب توانایی‌های تکنولوژیک جدید و تغییر قیمت نسبی عوامل تولید، مزیت‌های نسبی کشور در بازارهای جهانی دستخوش تغییر می‌شود و به تدریج امکان صدور کالاهای سرمایه‌بر و تکنولوژی‌بر فراهم می‌شود. در کشور ما بر خلاف کشورهای آسیای جنوب شرق، تکنولوژی محور توسعه صنعتی نبوده است. بدین معنی که در برنامه‌های توسعه اقتصادی و صنعتی، کسب توانایی‌های تکنولوژیک در مرکز توجه قرار نگرفته و به همین دلیل، سیاست‌های مناسب در این زمینه پیش‌بینی نشده است. عدم برخورداری از تکنولوژی سطح بالا (مانند طراحی و ساخت تراشه‌های مخابراتی) باعث ارائه سرویسهای مخابراتی گران‌قیمت در مقایسه با نرخهای جهانی شده است. در صورتی که این مشکل برطرف شود، با توجه به ارزان بودن نسبی نیروی کار در ایران، می‌توان در این زمینه با شرکت‌های خارجی به رقابت پرداخت.

در صورتی که زیرساخت‌ها و سرمایه‌‌گذاری‌های لازم برای تحقیق و توسعه در صنعت مخابرات کشور فراهم شود، توان فنی نیروهای داخلی اجازه رقابت با تکنولوژی‌های این صنعت در دنیا را خواهد داد. این نکته را نباید از نظر دور داشت که پرداختن به همه تکنولوژ‌ی‌ها به مثابه برداشتن سنگ بزرگ است و پرداختن به تکنولوژی‌هایی که انحصاری و در اختیار کشورهای خاص است، جز اتلاف منابع را به دنبال نخواهد داشت.
5-3) متولی اصلی صنعت مخابرات کیست؟

اخیرا هر از گاهی مسئله حمایت از صنعت مخابرات و اینکه کدام نهاد متولی آن است، مطرح شده و مناقشه‌هایی را برانگیخته است. وزارت صنایع به عنوان متولی بخش صنعت و از جمله صنعت مخابرات کشور، مطرح است. ازطرفی همکاری بین دو وزارتخانه صنایع و ICT باید تنگاتنگ و منسجم باشد؛ البته بدون اینکه کارهای موازی انجام شود یا هر کدام بخواهند کار دیگری را کنترل کنند. همچنین سیاست کلی IT و ICT کشور باید تدوین‌شده و با وجود وابستگی همه وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های دولتی و غیردولتی به صنعت IT ، در بعضی از قسمتهای تولیدی، باید وزارت صنایع نقش راهبردی داشته باشد. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با توجه به دارا بودن زیرساختهای اصلی ارتباطات که بستر اصلی ارتباطات و انتقال اطلاعات می‌باشد، باید در زمینه تعیین خط ‌مشی‌ها، بررسی و تائید تجهیزات مخابراتی و ارتباطی، نظارت بر کیفیت محصولات از طریق اعمال استانداردهای مصوب بین‌المللی، تدوین ضوابط و استانداردها فنی، طراحی و تدوین نظام تولید، برنامه‌ریزی برای حضور گسترده بخش خصوصی و ایجاد فضای رقابتی سالم برای کلیه بخشها با وزارت صنایع و معادن همکاری مستقیم داشته باشد.
5-4) حمایت از صنایع داخلی

مسئله حمایت از تولید داخلی، همواره یکی از مباحث چالش‌برانگیز برای شرکت مخابرات بوده است؛ به طوریکه در سالهای گذشته، علیرغم حاکم شدن سلیقه‌ها و دید‌گاه‌های مختلف بر این شرکت، همیشه مناقشه‌ها و بحثهای فراوانی را در پی داشته است. در این مدت، دو نوع برخورد افراطی و تفریطی نسبت به حمایت از صنعت مخابرات در شرکت مخابرات وجود داشته است؛ گاهی مدیران خواسته‌اند که به طور مستقیم و نامحدود از صنعت داخلی پشتیبانی کنند و زمانی اصلاً به صنعت داخلی توجه نشده است:

در برخی سال‌‌ها، مدیران مخابرات بر این باور بوده‌اند که شرکت مخابرات ایران درمقابل تولیدات شرکت‌های داخلی مسئولیت مستقیم دارد و باید برنامه‌های خود را طوری تنظیم کند که نهایتاً منجر به استفاده از تجهیزات داخلی و رشد صنعت داخلی شود. البته این دیدگاه در بعضی سالهای گذشته اعمال شد و درنتیجه، برخی تولیدکنندگان داخلی مطمئن بودند که شرکت مخابرات، همه تولیدات آنها را با هر کیفیتی، تأیید می‌کند و در شبکه استفاده می‌نماید. صاحبان این نظر، به این نکته توجه نداشتند که باید ابتدا از کیفیت محصولات مطمئن شد و سپس در تجهیز شبکه از آنها استفاده کرد؛ در واقع نمی‌توان با شبکه مخابرات کشور مانند آزمایشگاه برخورد کرد. متأسفانه به‌دلیل تأخیرات ایجاد شده در تحویل به‌موقع تولیدات داخلی و درنتیجه عقب افتادن ارائه سرویس‌های شرکت مخابرات، دیدگاه دیگری مطرح شد مبنی بر اینکه شرکت مخابرات مسئول حمایت از تولیدات داخلی نیست و صرفاً باید به ارائه سرویس‌های مخابراتی بپردازد.

باید توجه کرد که حمایت واقعی از تولید داخلی، نادیده گرفتن استانداردها برای ورود تجهیزات داخلی به شبکه نیست؛ بلکه حمایت منطقی، مطرح کردن مشکلات تولیدکنندگان و هدایت فنی آنهاست؛ بگونه‌ای که موجبات شکوفایی و رشد کیفی تولیدات داخلی را فراهم آورد. همانگونه که در سالهای گذشته، اعمال این نوع سیاست‌ها باعث شده که محصولات داخلی، اعم از سوئیچ و ترانسمیشن، رشد کیفی قابل توجهی داشته باشد. البته لازم است ارگان‌های دیگری مثل وزارت صنایع در این مسیر پیش‌قدم شوند و مسئله حمایت از تولید داخلی در سطح ملی و در صورت لزوم، با دخالت مستقیم ریاست جمهوری مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در غیر اینصورت ممکن است با مشکلاتی مثل تعطیلی شرکت‌های تولیدکننده روبرو شویم. بنابراین لازم است که:

اولاً: در برنامه‌ریزی‌‌های مخابراتی، استفاده از تولیدات داخلی که از نظر فنی تایید شده‌اند، مورد توجه قرار گیرد.

ثانیاً: تولیدکنندگان داخلی با ایجاد کنسرسیوم‌ها و ایجاد R&Dهای مشترک، هزینه‌های پژوهش و تحقیق را کاهش داده و در جهت رشد و شکوفایی خود تلاش نمایند.

ثالثاً: حمایت از تولیدات داخلی به دور از گرایش‌های گروهی و شعارزدگی، به صورت اصولی و علمی انجام گیرد؛ به عنوان مثال، شرکت مخابرات با استخراج و ارایه استانداردهای جهانی، تولیدکنندگان را به رعایت این استانداردها ملزم کند. با اعمال چنین سیاستهایی، شاهد رشد همه‌جانبه محصولات داخلی، چه از نظر کمی و چه کیفی، خواهیم بود و نهایتاً می‌توانیم با صدور تولیدات داخلی، به قطب الکترونیکی منطقه تبدیل شویم.

در واقع باید به قوانین موضوعه کشور پایبند بوده و وظایف محوله از سوی قانونگذار را به درستی اجرا کرد. صنایع کشور باید تاوان اجرای ضعیف و بی‌توجهی به قانون حداکثر استفاده از توان سازندگان داخلی را بپردازند. در این زمینه ایفای نقش بیشتر تشکل‌های صنفی این صنعت و اعمال فشار بر وزارتخانه‌های صنایع و معادن و ارتباطات و فناوری اطلاعات به منظور توجه بیشتر به این صنعت، اجرای صحیح قوانین و اتخاذ استراتژی و سیاستگذاری مشخص به منظور رشد و توسعه کمی و کیفی این صنعت ضروری است.

البته باید دانست که صنایع کشور با برخوردهای حمایتی وزارت صنایع رشد نمی‌یابد. سیاست حمایتی از دید وزارت صنایع بدین معنی است که اگر در کشور تجهیزات مربوط به یک صنعت تولید می‌شود، اجازه وارد کردن مشابه آن از خارج داده نشود. در واقع مشخص شده است که اتخاذ سیاست حمایتی در قبال یک صنعت در اکثر کشورها، شکست آن صنعت در داخل کشور را به‌دنبال داشته است. از پیامدهای این سیاست، می‌توان به محدود ماندن دامنه رقابت بین تولیدکنندگان در سطح تولیدات داخلی، پایین ماندن کیفیت تولیدات داخلی و کاذب بودن قیمت‌ها اشاره کرد. در نهایت زیان و ضرر این عقب‌ماندگی‌ها متوجه مصرف‌کننده خواهد بود (مانند صنایع خودروسازی ایران). از طرف دیگر، در صورت به‌کارگیری سیاست حمایتی نادرست از صنایع، صادرات هم نخواهیم داشت.

لذا بهترین همکاری وزارت صنایع با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، باز گذاشتن بازار واردات و صادرات در صنعت مخابرات می‌باشد. در این صورت ضمن رشد کیفیت، توسعه تکنولوژی، کاهش تعرفه، رقابت سالم و ارائه آخرین محصولات مخابراتی، در کوتاهترین زمان رشد اقتصادی در این عرصه به دست می‌آید. البته باید همه دست‌آوردها بر اساس برنامه‌ریزی دقیق باشد تا چنانچه در مدت زمان مشخص‌شده به نتایج پیش‌بینی شده و مورد انتظار نرسیدیم، سریعاً در تعرفه‌ها، استانداردها و مقررات بازنگری شود تا اجرای برنامه‌ها با وقفه مواجه نگردد.

پس به جای ارزیابی و رتبه‌بندی، دائماً صنعت داخلی را تحقیر نکنیم.
5-5) نداشتن استراتژی مشخص در صنعت مخابرات

نداشتن استراتژی؛ روشن نبودن سیاست دولت در قبال جایگاه تولید داخلی و تغییرات مداوم سیاستهای دولت در این زمینه، یکی از مهمترین مشکلات شرکت‌های داخلی است که منجر به عدم اطمینان تولیدکنندگان داخلی به استفاده دولت از محصولات آنان شده‌است. برنامه‌های مصوب و قوانینی مانند قانون حداکثر استفاده از توان داخلی، اجرا نشده باقی مانده‌است. حتی به ازای در اختیار قراردادن بازار داخلی به شرکتهای خارجی هیچگونه ملاحظاتی در جهت کسب امتیاز انتقال تکنولوژی در نظرگرفته نشده‌است. همچنین در معدود مواردی هم که شرکتی داخلی با یک شرکت خارجی در زمینه تولید محصولات همکاری می‌کند، این همکاری به ارتقای سطح تکنولوژی داخل منجر نمی‌شود. بعبارتی نداشتن افقهای بلند مدت و برنامه‌های عملیاتی واقع‌بینانه برای دست‌یابی به این اهداف از عوامل مهم سردرگمی صاحبان صنعت است.
5-6) عدم هماهنگی و موازی‌کاری در تصمیم‌گیری‌ها و اجرا

درحالیکه شرکت‌های تولیدکننده تجهیزات و ارائه‌کننده خدمات مهندسی، در قالب وزارت صنایع و معدن به ثبت رسیده و قاعدتاً از حمایت‌ها و تسهیلات آن وزارتخانه بهره‌مند می‌گردند، اما خریدار عمده آنها در وزارتخانه دیگری است. ممکن است وزارت صنایع این صنعت را به عنوان یک صنعت خوش‌‌آتیه مورد حمایت قرار دهد ولی شرکت مخابرات، اعتقاد داشته باشد که صنعت داخلی توان کافی ندارد. این ناهماهنگی بایستی چگونه رفع شود؟

از طرف دیگر، دستگاه‌های مختلف کشور از کاربردهای متنوع این صنعت، مانند خدمات عادی مخابراتی، کاربردهای دفاعی، ارتباطات رادیوتلویزیونی و شبکه‌های تجارت الکترونیک و دولت الکترونیک استفاده می‌کنند که اگر این فعالیت‌ها نیز به صورت موازی باهم یا خنثی‌کننده هم انجام ‌شود، خسارت‌های زیادی به کشور وارد می‌شود. تدوین استراتژی واحد در صنعت مخابرات، یکی از عوامل کاهش این ناهماهنگی‌ها نیز خواهد بود. چنین ناهماهنگی در خود شرکت مخابرات نیز گاهی دیده می‌شود: به عنوان مثال، در حالیکه بخش ارتباطات همراه و دیتای کشور در پاره‌ای موارد جلوتر از برنامه‌های پیش‌بینی شده حرکت می‌کنند، بخش زیرساخت به عنوان محور کلیه فعالیت‌های حوزه مخابرات از برنامه‌های خود عقب است. این در حالی است که دستگاههای دیگر به دنبال راه اندازی تلویزیون کابلی و شبکه‌های آموزش از راه دور هستند. در واقع وجود مراکز مختلف تصمیم‌گیری و اجرا باعث سردرگمی در اجرای درست طرحها و قوانین شده و سرمایه‌های بسیاری را بر باد میدهد. از این رو لزوم هماهنگی میان بخش‌ها و دستگاه‌های مربوط به صنعت مخابرات به شدت احساس می‌شود.
5-7) خصوصیات تکنولوژیک صنعت مخابرات

همانند بحث بلوغ تکنولوژی سوییچ‌ها که موجب ورود کشورهایی همچون چین به عرصه این تکنولوژی می‌شود، شناختن سایر خصوصیات تکنولوژیک صنعت مخابرات، روشنی‌بخش نکات مهمی برای آینده این صنعت در کشور خواهد بود:

 روند تغییر غالب تکنولوژی‌ها در این صنعت بسیار سریع بوده و حتی میتوان گفت پس از صنعت نرم‌افزار، بالاترین سرعت تحول تکنولوژی در این صنعت است. لذا برای وارد شدن در بازار جهانی این صنعت، یا باید به عنوان نفر اول، محصول یا تکنولوژی تازه‌ای به بازار عرضه نمود یا به عنوان نفر دوم، از بین چند تکنولوژی ارائه شده به بازار، یک تکنولوژی که در بازار باقی می‌ماند را کسب و بر روی آن سرمایه‌گذاری نمود. هر دوی این رویکردها، نیازمند تحقیقات وسیع و پشتوانه قوی تکنولوژیک است.

 روند جهانی تکنولوژی مخابرات در جهت تبدیل کلیه سیستمهای مخابراتی به "تراشه‌های ماژولار" می‌باشد. به این ترتیب بدون نیاز به نیروی انسانی، تراشه‌های مخابراتی در تیراژ بالا تولید می‌شوند و لذا یکی از مزایای کشور ما که استفاده از نیروی انسانی ارزان در طراحی بُردهای الکترونیکی و کنارهم چیدن المانهای الکترونیکی می باشد به تدریج کم رنگ میشود. از سوی دیگر، ما در زمینه تولید تراشه در تعداد قابل توجه نیز مزیت نداریم چون نیاز به تکنولوژیهای تولید FAB میباشد که سرعت تحول این تکنولوژی نیز بسیار زیاد بوده و برای توجیه اقتصادی آن، بازار گستردهای نیاز است. حتی داشتن صنایع مونتاژ نیز مقرون به صرفه نمیباشد، چرا که مزیت نیروی انسانی ارزان در کشورهای در حال توسعه در رقابت با تکنولوژی‌هایی که بدون نیروی انسانی به تولید می‌پردازند، رنگ میبازد.

 تکنولوژی مخابرات علاوه بر تحولات سریع و ارتقای مداوم نرم‌افزاری و تنوع خدمات آن، به استانداردها و پروتکل‌های جهانی بسیاری نیز وابسته است که این استانداردها دائماً در حال تحول بوده و تحول آن به دست شرکت‌های پیشرو و قدرتمند جهانی هدایت می‌شود؛ این نکته وابستگی تکنولوژیک به شرکت‌های بزرگ را دوچندان می‌سازد. به همین علت است که اگر بتوان بخشی از بازار یک کشور یا منطقه را نیز به‌دست گرفت، به تدریج سایر بخش‌های آن بازار نیز به ما وابسته خواهد شد و البته با همین استدلال ممکن است بخش‌های دیگر ما را به خود وابسته کنند.

 صنعت مخابرات جزو صنایع با تکنولوژی بالا و مدرن است و این صنایع معمولاً در مجموع صنایع و تولیدات کشورها، به خودی خود، حجم قابل توجهی از تولید ملی را ایجاد نمی‌کنند. اما نکته مهم آن است که این صنایع موجب تزریق تکنولوژی پیشرفته به سایر صنایع شده و همچون کاتالیزوری موجب رونق آنها می‌شوند. همچنین ارزش افزوده در محصولات با تکنولوژی بالاتر بسیار بیشتر است و این محصولات به نیروی متخصص نیاز بیشتری دارند. لذا اگر توانمندی‌هایی در تکنولوژی‌های برتر وجود دارد که در قیمت و کیفیت قابل رقابت با نمونه‌های خارجی است، باید سیاستی برای حمایت این گونه تکنولوژی‌ها اتخاذ نمود و نباید به خاطر کوچک بودن بازار داخلی، از اهمیت سرریزهای تکنولوژیک این صنایع غفلت کرد.

 از طرفی دولتمردان همواره از مردم عقب می‌مانند و تاخیر دراجرا موجب بی‌استفاده شدن تکنولوژی می‌گردد.
5-8) تورم و مشکلات مالی

برای افزایش کیفیت تجهیزات مخابراتی و ارایه سرویس‌های ارزش‌افزوده به مشتریان، دولت اقدام به حذف انحصار خرید از شرکت‌های داخلی نموده‌است. این امر، به رقابت بین سازندگان کمک می‌کند و سازندگان داخلی هم از آن استقبال می‌کنند. از سوی دیگر، دولت نرخ ارز را تثبیت نموده است که به ثبات هزینه خریدهای خارجی تولیدکنندگان داخلی کمک می‌کند. ولی عامل سوم، که به آن توجه نشده است، تورم و افزایش روزافزون قیمت‌های داخلی است که به افزیش قیمت تمام‌شده بری سازندگان داخل منجر می‌شود. اگر ما دو عامل اول را در نظر بگیریم و برای تورم برنامه ا‌ی نداشته باشیم، نتیجه‌ای جز ضرر و زیان مداوم و در نتیجه، ورشکستگی تولیدکنندگان داخلی به‌وجود نخواهد آمد. با در نظر گرفتن نرخ تورم داخلی و ثابت ماندن نرخ برابری ارز، در حالی شرکتهای داخلی و خارجی برای بازار داخلی رقابت می‌کنند که هزینه‌های شرکت‌های داخلی سالانه 20 درصد افزایش می‌یابد.

همچنین حدود 20 درصد از درآمدهای شرکتهای تولیدی داخلی به صورت مالیات و بیمه به دولت باز می‌گردد، ضمن آنکه اشتغال حاصل از کارکرد شرکتهای داخلی و نقش آن در گردش اقتصاد ملی و افزایش سطح تکنولوژی داخلی ملاحظاتی هستند که در رقابت شرکتهای داخلی و خارجی در نظر گرفته نمی‌شوند. درحالیکه در کشورهایی نظیر ترکیه و پاکستان، اگر محصول داخلی به ترتیب تا 20 و 40 درصد از مشابه خارجی گرانتر باشد اولویت خرید با محصول داخلی است.

نسبت خریدهای خارجی تولیدکنندگان داخلی به هزینه‌های ریالی آنان پایین است و تثبیت نرخ ارز، در رقابت آنان با فروشندگان خارجی، تاثیر کمی دارد؛ در حالیکه تورم موجود در کشور و کاهش سالیانه 60 درصدی توان تولیدکنندگان داخلی در رقابت با خارجی‌ها، که تورم کمتری در کشورشان وجود دارد، رقابت نابرابری را ایجاد می‌کند. بازنده این رقابت تولیدکنندگان داخلی هستند که این خود موجب کاهش اشتغال نیروهای متخصص و افزیش فرار مغزها در این رشته می‌شود.

از سوی دیگر، نرخ سود تسهیلات بانکی برای تولیدکنندگان داخلی، که مالیات قابل توجهی هم به دولت پرداخت می‌کنند، بسیار بالا و در حد 24درصد است. درحالیکه بانک‌های ایرانی، در تبادلات بین‌بانکی خارجی، گاهی تسهیلاتی با سود پایین‌تر از 2درصد نیز دریافت می‌نمایند. همچنین برخی از شرکت‌ها، که این امکان برایشان فراهم است، از بانک‌های خارجی تسهیلات دریافت می‌کنند! تمامی این عوامل دست‌ به دست هم می‌دهند تا فروشندگان خارجی، بیش از پیش، بازار کشور را در دست ‌گیرند و تا زمانیکه دولت به درآمد ناشی از فروش نفت متکی است، مثل خیلی از کشورهای عربی که از نیروی انسانی زبده برخوردار نیستند، اهمیت چندانی به نابودی صنعت داخلی نخواهد داد.
5-9) هزینه‌بر بودن تحقیقات و موانع ارتقا، تکنولوژی

هزینه و پیچیدگی تکنولوژی امکان ایجاد واحدهای تحقیقاتی برای تمام شرکتها را از آنها سلب نموده است. از طرفی در برخی مراکز فعال دولتی نیز برنامه‌ها و استراتژیهای مدون و جامعی برای رفع این خلاء‌ها دیده نمی‌شود. البته باید دانست یکی از راه حلهای پیش رو ایجاد ارتباط با واحدهای تحقیقاتی شرکتهای بزرگ و کار مشترک با آنهاست. این موضوع نیز بنا به مشکلات سیاسی با کشورهای غربی چندان قابل حصول نیست.
5-10) عدم مدیریت صحیح

مدیریتهای سلیقه‌ای، انتصاب مدیران غیرمتخصص، عدم ثبات و گاه مانایی بیش از حد و نیز تغییرات برنامه ها و سیاستها با هر تغییر در ترکیب مدیران در این حوزه باعث شده‌است بسیاری از توانایی‌های بالقوه کشور نتواند به فعلیت برسد. این مسئله را میتوان در مقایسه با کشورهایی که حجم صادرات تجهیزات مخابراتی آنها خیلی بیشتر از ماست بهتر مشاهده کرد. در هیچ کشوری 12 شرکت به طور موازی در زمینه تولید سوییچ کار نمی‌کنند. به عنوان مثال، در چین علیرغم گستردگی بازار داخلی، فقط دو شرکت تولیدکننده سوییچ فعال هستند.

از طرفی با توجه به تغییرات مرتبی که در بخشهای مدیریت شرکت مخابرات داشتیم و اینکه اغلب مدیران نیز از بیرون شرکت مخابرات می‌آمدند, و با توجه به تواناییها, ریسک‌پذیری, علم و مدیریت متفاوت این افراد تغییراتی از جانب مدیران در برنامه‌ها ایجاد می‌شده و جالب آنکه کسی هم پاسخگوی این امور سلیقه‌ای نبوده است.
6) راه حل چیست؟

در گفتگو با تک تک مدیران صنعتی و سیاستگذاران اجرایی کشور به این نتیجه می‌رسیم که همه از اهمیت موضوع و دامنه تاثیرگذاری آن و نیز روشهای اجرا، کم و بیش اطلاع دارند. با این حال ملاحظه می شود که هیچ برنامه منسجم و کاملی در این عرصه مطرح و اجرا نشده و تقریبا همه در نوعی سردرگمی به سر می‌برند. برای ارائه یک راه کار جامع و مانع؛ که در عین دیدن همه ابعاد قضیه، مانع از به انحراف رفتن در اجرای برنامه شود باید سیاست‌هایی را که پیش از این مطرح، اجرا و ناموفق بوده‌اند را در نظر داشته و به تجربیات کشورها یا صنایع دیگر نیز نیم نگاهی داشته باشیم. با نگاهی اجمالی به سیاست‌ها و برنامه‌های پیشین و یا در حال اجرا، مسائل متعددی ملاحظه می‌شوند که به اختصار نکات زیر را می‌توان برشمرد:

1- اغلب این برنامه‌ها با عباراتی کلی و مبهم به ضرورت حمایت و توسعه از صنایع مخابرات پرداخته‌اند ولی دراصل راه کار مشخصی ارائه نشده است.

2- در صورت وجود راه کار نیز این راهها و برنامه‌ها با شرایط واقعی کشور اعم از نیروی انسانی متخصص مورد نیاز، شرایط سیاسی و اقتصادی و سایر سیاستهای کلان کشور تطبیق نداشته و حتی در خوشبینانه ترین حالات نیز قابل حصول نمی‌باشد.

3- مهمترین نکته، قائم به فرد بودن این برنامه‌ها و عدم پیش‌بینی روالهای مناسب بازرسی و پاسخ‌گویی است. یعنی با تغییر مدیریت، اجرای طرح متوقف شده و یا از مسیر اصلی منحرف می‌شود. درعین حال هیچ نهادی بعنوان پرسشگر و پیگیر با قدرت اجرایی کافی وجود ندارد و اگر سوالی نیز مطرح شود همه مشکلات و اشتباهات به عهده تیمها و مسئولین سابق که در حال حاضر حضور ندارند انداخته شده و کسی مسئولیت نمی‌پذیرد.

بنابراین برای ارائه راه‌کار جدید باید مسائل فوق تا حد امکان حل شده باشد.

1- در مورد کلی گویی باید این نکته را همیشه به خاطر بسپاریم که اکتفا کردن به کلیات و بعبارتی کلی‌گویی در برنامه‌ها یعنی انجام‌دادن هیچ کار. پس اگر در یک راه کار فقط کلیات مطرح باشد، یعنی قرار نیست کار قابل ارزیابی صورت گیرد.

2- در هر برنامه ای نیروی انسانی متخصص، تجهیزات و تامین منابع مالی از عوامل مهم و غیر قابل انکار به شمار میروند.

2-1- عدم توجه به کیفیت نیروی انسانی و نشناختن نیروهای کار آمد باعث هدر رفتن منابع، نداشتن کیفیت بالای کاری در مجموعه و از دست رفتن نیروهای توانمند می‌شود. در این میان تبعیض و سوء استفاده از موقعیت شغلی توسط مدیران، می‌تواند مخربترین آثار را برجای‌بگذارد. در عین حال که هر پروژه‌ای باید با بکارگیری نیروهای متخصص و کارآمد اجرا شوند، باید از تراکم بی‌مورد و نامتوازن نیروها نیز جلوگیری کرد.

2-2- در جهان امروز اجرای پروژه‌ها و برنامه‌های صنعتی و علی‌الخصوص صنایع مدرن، همیشه با مسائل سیاسی بین دول آمیخته است. از اینرو بحثهای مربوط به تهیه تجهیزات و امکانات فنی و نیز بهره گیری از تجارب شرکتهای مطرح کنونی و حضور در بازارهای بین‌المللی بدون لحاظ کردن مسائل سیاسی چندان دست‌یافتنی به نظر نمی‌رسد. از طرفی عدم تخصیص و پرداخت به موقع اعتبارات باعث اتلاف وقت، عدم انجام به موقع امور و اخلال در پیشرفت طرحها و حتی تغییر شرایط و زیان‌ده شدن آنها می‌شود.

2-3- در طرح برنامه‌های کلان، باید اصل پاسخگویی مسئولین مد نظر بودن و سیستمهای نظارتی بدون ایجاد مزاحمت برای مجریان به دقت امور را زیر نظر داشته باشند. در هر برنامه‌ای مسئولین فقط باید مجری طرح بوده و از اعمال سلیقه و یا کسب منافع مادی از آن طرح برحذر داشته شوند. همچنانکه در بازرسی‌ها به نحوه خرج منابع مالی دقت و در مورد آنها پرسش می شود، به عدم هزینه‌کردهای مجاز که در صورت انجام باعث پیشرفت در برنامه ها می شد نیز باید توجه شده و در مورد آنها پرسش شود. در کل باید هر شخص و مجموعه به اندازه اختیارات و مسئولیتهایی که در هر مقطع زمانی داشته، پاسخگو باشد.

در انتها باید گفت هر سازمانی بنا به ماموریتی که برعهده دارد می تواند در اجرای طرحها و برنامه‌های کلان سهیم بوده و مسئولیت بذیرد. از این رو هرگز نباید سازمانی را که صرفا و به طور سنتی مسئولیت ارائه خدمات مخابراتی به کاربران را بر عهده دارد و در برابر محصولات و تجهیزات مخابراتی فقط یک مصرف‌کننده است مستقیما به اجرای سیاستهای حمایت از صنایع و یا تحقیق و توسعه واداشت. چرا ماموریت تعریف شده این سازمان ارائه خدمات با کیفیت قابل قبول به مشتریان می‌باشد و نمی‌تواند در این زمینه تسامح کند. از طرفی یک سازمان یا مرکز تحقیقاتی نیز تنها در حد تحقیق و توسعه مجاز به حمایت از یک پروژه و یا طرح بوده و نمی تواند متولی تولید و بازاریابی محصولات یک شرکت صنعتی شود. صنعت و سازمانهای حامی صنایع نیز با حمایت از تولیدات و محصولات مورد قبول مشتری و در حد استانداردهای جهانی و ارائه تسهیلات مالی، صنعتی و بازرگانی می‌توانند وظیفه خود را به انجام رسانده و چرخه طراحی، نوآوری، تولید و مصرف را به نفع صنایع داخلی تکمیل کنند.
مراجع:

در تهیه این مقاله از گزارشها، تحلیلها و مقالات متعددی به همراه مذاکره و صحبت با کارشناسان و مسئولین استفاده شده که برخی از منابع موجود در سایت http://www.itanetwork.org مشتمل بر 29 مورد بهمراه سایر منابع در زیر آمده است:

1) از صنعت مخابرات داخلی چگونه حمایت کنیم؟ ، مهندس کشتگر ، 1383.

2) بازار 500 میلیون دلاری در انحصار شرکت مخابرات، سیاستها در جهت خرید از خارج ، 1382.

3) آیا اپراتورهای تلفن همراه ترکیه، به تکنولوژی داخلی تکیه دارند؟ مهدی روحانی‌نژاد ، 1383.

4) استفاده از توان داخلی در توسعه شبکه تلفن‌همراه (دیدگاه‌ها) ، سعید سلیمانی ، 1383.

5) بازار داخلی، اولین پشتوانه صنعت مخابرات کشور است ، 1382.

6) برای توسعه‌ صنعت مخابرات به تدوین استراتژی نیاز داریم ، مهندس قنبری ، 1383.

7) نظرخواهی در زمینه جایگاه صنعت مخابرات در استراتژی صنعتی کشور و پاسخ‌های تحلیل‌گران به نظرخواهی ، 1382.

8) تدوین استراتژی صنعت مخابرات؛ نیاز آن‌را همه احساس می‌کنند ولی...، مهدی روحانی‌نژاد ، 1383.

9) تدوین استراتژی صنعت مخابرات ضرورت فراموش‌شده ، دکتر کریمی ، 1383.

10) تورم موجود در کشور موجب کاهش توان رقابتی تولیدکنندگان داخلی می‌گردد ، 1383.

11) چالشهای تکنولوژیک مخابرات کشور ، 1383.

12) چالشهای ساختاری مخابرات کشور ، 1382.

13) چالشهای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی مخابرات کشور ، 1383.

14) چالشهای سیستمی مخابرات کشور ، 1382.

15) چالشهای فرهنگی مخابرات کشور ، 1382.

16) در توسعه صنعت مخابرات، باید به قانون حداکثر استفاده از توان سازندگان داخلی عمل شود ، 1382.

17) رشد صنعت مخابرات به حمایتها، توجه به ظرفیتها و اصلاح نظام اداری وابسته است ، 1382.

18) شناخت نظام‌یافته صنعت مخابرات، مقدم بر هر اقدام دیگری است ، مهندس پورخصالیان ، 1382.

19) گزارش کامل هم­اندیشی ، 1382.

20) مشکلات ورود به بازار جهانی در صنعت مخابرات ، دکتر نایبی ، 1382.

21) تغییر مداوم سیاستهای دولت، مانع رشد صنعت مخابرات است ، مهندس اسمی ، 1382.

22) خصوصی سازی در بخش مخابرات بسیار مهم وحیاتی است ، مهندس روزی طلب ، 1382.

23) در سیاست گذاریهای دولت به اهمیت صنعت مخابرات توجه نمی شود ، مهندس سرایی ، 1382.

24) آزادسازی صنعت مخابرات تنها راه توسعه آن است ، مهندس طاهری ، 1382.

25) موازی‌کاری سازمان‌های دولتی در ایجاد زیرساخت‌های مخابراتی؛ مثبت یا منفی ، عبدالحمید شوری، 1383.

26) نگاهی به چشم اندازهای تجاری، تکنولوژیک، امنیتی و مدیریتی صنعت مخابرات کشور ، 1382.

27) تقاضا محوری تحقیقات و برخی از عوامل مؤثر در تقویت آن ، مهدی محمدی ، 1384.

28) پیش درآمدی بر استراتژی صنعت مخابرات مهندس زعفران‌چی زاده ، 1383.

29) در سیاست گذاری‌های علم و تکنولوژی جامع نگر نیستیم ، دکتر وصالی ، 1383

30) وضعیت ICT در کشور ، مرداد84 ، سایت http://www.irantelecom.ir/ .

31) شرح وظایف کمیته اطلاع رسانی و روابط بین الملل در چارچوب (حمایت از تولید داخلی در صنعت الکترونیک و مخابرات و فناوری اطلاعات) ، سایت http://www.irantelecom.ir/ .

32) نگاهی به صنعت مخـابرات جهـان و ایران : مصاحبه با آقای دکتر توفان عطاردیان کارشناس بازار جهانی مخابرات ، مجله دنیای کامپیوتر و ارتباطات ، شماره 7 ، 1380.

33) وضعیت صنعت مخابرات جهان ، پیرز لچر ، سرویس مقاله سایت وب شرکت مخابرات ایران ،1383 ، سایت http://www.irantelecom.ir/ .
* مرکز تحقیقات مخابرات ایران، تهران، ایران

  • ۸۵/۱۲/۲۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">