تاریک و روشن وب 3
امیر رمزعلی – احتمالا بسیاری از افرادی که نام بیتکوین و سایر رمزارزها (Cryptocurrencies) را تا کنون شنیدهاند، تصویری که از آنها در ذهن دارند داراییهایی هستند که قیمت آنها میتواند به یکباره رشد یا نزول کند، اما کمتر کسی عمیقا به فناوری پشت این رمزارزها و تغییرات شگرف و مثبتی که در جنبههای بیشمار دیگر تا کنون داشتهاند یا میتوانند در آینده داشته باشند میپردازد.
لذا زمان آن فرا رسیده است که به تکنولوژی بلاکچین بیش از یک بازار مالی که افراد در آن به خرید و فروش داراییهای رمزنگاری شده میپردازند، نگاه شود. اگر واقعیت را بخواهید همه این رمزارزها آمدهاند تا سوخت حرکت چرخ تکنولوژی هر کدام از این شبکههای بلاکچین باشند و تنها بخشی از این فناوری محسوب میشوند.
بیتکوین برای اولین بار با معرفی تکنولوژی بلاکچین ثابت کرد که یک سیستم مالی میتواند بدون دخالت هیچ نهاد متمرکزی از جمله شرکتهای بزرگ یا یک کشور خاص، توسط همه افراد ساکن در این کره خاکی اداره شود؛ بدون اینکه افراد برای نقل و انتقال داراییهایی خود به چنین نهادهایی وابسته باشند. شبکه غیر قابل سانسور یا بهتر بگوییم مقاوم در برابر سانسور بیتکوین چراغ راهی شد برای دیگر ایدهها که با استفاده از این فناوری راه خود را پیدا کنند.
به عنوان مثال ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) نابغه جوان روس که به شدت تحت تاثیر تکنولوژی بیتکوین قرار گرفته بود متوجه شد که کارکردهای این فناوری میتواند بسیار فراتر از این باشد. در نتیجه دیدگاه وی منجر به خلق شبکه بلاکچین اتریوم (Ethereum) در سال 2015 شد که برای اولین بار ایده قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) اجرایی شد. قراردادهای هوشمندی که میتوانند بین افراد در مورد هر موضوعی نوشته شوند و بدون اینکه نیاز به نهاد واسطی باشد در صورت تحقق شرایط از پیش تعیین شده اجرایی میشوند؛ و این در حالی است که افراد حتی نیاز به اعتماد به یکدیگر نیز ندارند. در مورد پتانسیل فناوری بلاکچین در حوزههای مختلف ساعتها میتوان گفتوگو کرد اما در این مطلب قصد داریم در مورد رویایی صحبت کنیم که چند سالی است در شبکههای اجتماعی و سایتهای فعال در حوزه تکنولوژی از آن صحبت میشود.
حتی افرادی همچون ایلان ماسک بنیانگذار و مدیرعامل شرکتهای تسلا و اسپیساکس نیز در مورد آن موضعگیری داشتهاند و آن وب نسل سوم یا همان وب 3 (Web 3.0) است. بیانصافی است اگر بگوییم تا کنون حرف و حدیثها حول و حوش این موضوع تنها روی کاغذ بوده است؛ چراکه قدمهای عملی نیز در این راستا برداشته شده است.
اولین قدم ظهور خود فناوری بلاکچین بود که با پیدایش بیتکوین برداشته شد. اما واقعیت این است که ظهور بلاکچینهای دیگری همچون اتریوم و اوراکلهایی (Oracle) نظیر چینلینک (Chainlink)، صدها اپلیکیشن غیرمتمرکز (Decentralized Application) و سرمایهگذاری صدها میلیون دلار توسط غولهای صنعت کریپتو در حوزه وب 3 نشان میدهد که حداقل حرکت به سمت تحقق این رویا آغاز شده است.
اما سوال اساسی این است: وب 3 چیست؟
قبل از اینکه به توضیح وب 3 بپردازیم، باید بدانید که هنوز هم تعریف واحدی از آن وجود ندارد اما بهتر است حداقل به تعریف شخصی استناد کنیم که برای اولین بار ایده آن را مطرح کرد.
دکتر گَوین وود (Gavin Wood) بنیانگذار شبکه اتریوم، خالق زبان برنامهنویسی Solidity و بنیانگذار شبکههای بلاکچین پولکادات (Polkadot) و کوساما (Kusama) برای اولین بار در آپریل سال 2014 ایده وب نسل سوم را مطرح کرد.
یک دنیای وب را تصور کنید که هیچ شخص و نهادی توانایی رصد، جمعآوری و فروش اطلاعات شما را به شرکتهای ثالث ندارد، هیچ نهادی توانایی فیلتر و سانسور اپلیکیشن یا سایت شما را ندارد، هویت شما در فضای وب چه به عنوان کاربر و چه به عنوان خدماتدهنده ناشناس است و شما مالک اطلاعات در دستتان هستید و میتوانید آن را به هر شخصی که نیاز به آن اطلاعات دارد بفروشید بدون اینکه برای دریافت هزینه آن وابسته به نهاد واسطی همچون
بانک باشید.
قبل از اینکه به جنبههای بسیار مثبت و البته بسیار منفی چنین فضایی بپردازیم بهتر است تاریخچه کوتاهی از وب نسل اول (Web 1.0) و وب نسل دوم (Web 2.0) بدانیم.
در وب نسل اول، افراد تنها میتوانستند اطلاعاتی را از صفحات ثابت و غیرقابل تغییر مشاهده کنند و بخوانند که اصطلاحا به نام صفحات readonly شناخته میشوند. در حقیقت کاربران این نسل از وب، تنها مصرفکنندگان اطلاعات بودند و خود توانایی تولید و اشتراکگذاری اطلاعات را نداشتند.
وب نسل دوم که هم اکنون در حال استفاده از آن هستیم برای کاربران این امکان را فراهم کرد تا علاوه بر دسترسی به اطلاعات، خود نیز قادر به تولید محتوا (از هر نوع) و به اشتراکگذاری آن نیز باشند.
برای مثال هم اکنون تولید و انتشار محتوا و حتی کسب درآمد از پلتفرمهایی همچون یوتیوب، توییتر، فیسبوک و اینستاگرام به موضوع عادی برای همگان تبدیل شده است.
فارغ از همه نوآوریهای وب 2 که منجر به سادهتر شدن زندگی امروزی بشر شده است، اما این فناوری از تیغ منتقدان به دور نمانده است. در افشاگری ادوارد اسنودن در سال 2013، مشخص شد که آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا (NSA) با همکاری شرکتهای بزرگ فناوری و ارتباطی و همچنین دولتهای اروپایی، برنامههای نظارت و جاسوسی زیادی در دست اجرا دارند.
به جز مسایل مربوط به برنامههای نظارت و جاسوسی جهانی، کمپانیهای بزرگ فناوری تقریبا تمام اطلاعاتی را که کاربران در فضای وب با آنها تعامل دارند را به راحتی زیر نظر دارند. این شرکتها با استفاده از اطلاعات کاربران، سلایق آنها را در هر حوزهای شناسایی میکنند و تبلیغات هدفمند را برای آنها نمایش میدهند. قضیه به اینجا ختم نمیشود؛ آنها حتی این اطلاعات را به شرکتهای ثالث میفروشند که میتواند شامل آدرس محل سکونت، آدرس ایمیل، شماره تماس، سن، جنسیت، سلایق یا هر اطلاعات دیگری باشد.
رسوایی شرکت فیسبوک و کمبریج آنالیتیکا در استفاده از اطلاعات میلیونها کاربر این شبکه اجتماعی (Facebook) در انتخابات آمریکا تنها نمونهای از این موارد است که در سالهای اخیر افشا شده است.
این موارد جدای از نشتهای اطلاعاتی است که به واسطه هک سرورهای متمرکز این کمپانیها هر از چند گاهی رخ میدهد که منجر به لو رفتن اطلاعات هزاران کاربر میشود.
بسیاری از منتقدان شرایط موجود را به این تشبیه میکنند که کاربران فضای وب به نوعی محصولات این شرکتها هستند، چرا که اطلاعات آنها ابزار پولسازی این کمپانیها است.
اگرچه اکثریت کاربران مادامی که از خدمات چنین کمپانیهایی منتفع هستند از سوءاستفاده از اطلاعاتشان توسط آنها تا حد زیادی چشمپوشی میکنند (یا شاید حتی از این موضوع بیخبر باشند)، اما واقعیت این است که استفادهکنندگان از خدمات این شرکتها تقریبا چیزی به نام حریم خصوصی (Privacy) ندارند.
حال با این توضیحات اهمیت دیدگاه دکتر گَوین وود به منظور تغییر شرایط فضای موجود با نسل سوم وب بیشتر نمایان میشود. یک فضای وب غیرمتمرکز که فناوری بلاکچین شالوده آن است. از نظر او وب نسل سوم، باید چهار عنصر اصلی داشته باشد:
1. یک سیستم غیرمتمرکز و رمزنگاری شده برای انتشار اطلاعات
هم اکنون نوعی از این سیستم وجود دارد که بسیاری از کاربران فضای وب آن را میشناسند و آن BitTorrent است. یک پروتکل غیرمتمرکز و رمزنگاری شده که به همه افراد در سراسر کره زمین اجازه میدهد که هر نوع اطلاعاتی را از جمله فایلهای ویدیویی، متنی، فیلم، عکس، نرمافزار، و هر چیز دیگری را با تعداد بینهایتی از افراد در سراسر کره زمین به اشتراک بگذارند؛ بدون آنکه هویت ارسالکننده و گیرنده مشخص باشد و بدون آنکه هیچ نهاد متمرکزی بتواند این پروسه را مختل کند یا حتی بداند چه نوعی اطلاعاتی در گردش است. از آنجا که ذات این سیستم غیرمتمرکز است، هیچ سرور مرکزی وجود ندارد و هر فایل از هر نوعی که باشد در هزاران کامپیوتر در سراسر دنیا گسترده شده است.
2. زیرساخت غیرمتمرکز برای تبادل پیامهای رمزنگاری شده
این مورد دومین المان اصلی از وب نسل سوم است که در نظریه دکتر گَوین وود مطرح شده است.
یک سیستم غیرمتمرکز برای انتقال پیام بین افراد در سراسر کره زمین. اما این سیستم دارای دو ویژگی اصلی است؛ تمام پیامها به صورت کامل رمزنگاری شده است و هیچ نهاد متمرکزی توانایی رصد و خواندن پیامها را ندارد و حتی مکان فیزیکی افراد نیز کاملا پنهان است.
در این مورد میتوان گفت که هر چند تا کنون قدمهای کوچکی در این زمینه برداشته شده است اما هنوز حجم عظیمی از پیامهایی که روزانه در سراسر جهان منتشر میشود، از بستر پیامرسانهای متمرکزی همچون واتساپ و تلگرام رد و بدل میشود.
3. وجود یک الگوریتم اجماع برای تعیین قوانین تعامل در وب 3
افراد در فضای وب 3 به جای اعتماد به یکدیگر به سیستمی از قوانین احتیاج دارند تا در صورت تحقق شرایط از پیش تعیین شده تعاملات یا قراردادهای بین افراد به صورت خودکار اجرا شود و هیچ شخص و نهادی نیز نتواند در این پروسه اخلال ایجاد کند. دکتر گوین وود از بلاکچین اتریوم به عنوان اولین مثال عملی از این الگوریتم اجماع نام برده است.
4. فناوری ترکیب سه عامل بالا با یک رابط کاربری ساده
آخرین المان برای دستیابی به وب نسل سوم، فناوری است که هر سه المان بالا را ترکیب و با یک رابط کاربری ساده در اختیار کاربران قرار میدهد. طبق نظر گوین وود این رابط کاربری بسیار شبیه به مرورگرهای فعلی است که در کامپیوترهای خود استفاده میکنیم.
با بررسی عوامل بالا و مقایسه آن با چیزی که هم اکنون در دست داریم، میتوان متوجه شد که رویای وب 3 چیزی نیست که تنها روی کاغذ باشد.
در سال 2014 زمانی که برای اولین بار ایده وب نسل سوم مطرح شد، حتی شبکه اصلی (Mainnet) اتریوم نیز عملیاتی نشده بود اما هم اکنون در سال 2022 به جز شبکه اتریوم، دهها شبکه بلاکچین دیگر، چندین اوراکل غیرمتمرکز به منظور فراخوانی اطلاعات، چندین پروتکل برای ذخیرهسازی اطلاعات به صورت غیرمتمرکز و صدها اپلیکیشن غیرمتمرکز پا به عرصه گذاشتهاند که به طور مجموع میلیاردها دلار جذب این سیستمها شدهاند. آن هم تنها طی 8 سال. پس مشاهده میشود هر چند که تا رسیدن به یک دنیای کاملا غیرمتمرکز (Fully Decentralized) راه زیادی در پیش است، اما شواهد نشان میدهد که حداقل قدمهای آغازین در مسیر آن برداشته شده است و سرعت توسعه نیز روز به روز بیشتر میشود.
تناقض تاریک
رویای وب 3، گرفتن قدرت از دست چند کمپانی تکنولوژی بزرگ و دادن آن به دست همه افراد این کره خاکی است که از فضای وب استفاده میکنند. اما در این بین تناقضی بزرگ دیده میشود. بسیاری از این کمپانیهای بزرگ و البته متمرکز، خود در حال سرمایهگذاری روی پروژههای غیرمتمرکز حوزه بلاکچین هستند و با سرمایههای زیادی که در دست دارند اکثر توکنهای این پروژهها را میخرند. و عملا با در دست گرفتن اکثریت توکنها، قدرت زیادی در تعیین سرنوشت هر پروژه چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم به دست میآورند و عملا رویای دستیابی به خدمات غیرمتمرکز با سوال و ابهام بزرگی مواجه میشود.
این موضوع آنقدر جدی است که جک دورسی (Jack Dorsey) بنیانگذار شبکه اجتماعی توییتر، در توییتی اعلام کرد که این شما نیستید که وب 3 را در اختیار دارید؛ این شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری (VCs) هستند که وب 3 در دستشان است. به نظر او در نهایت فضای وب 3 تنها با یک نام و برچسب دیگر در اختیار کمپانیهای متمرکز خواهد ماند. در اظهار نظری دیگر اما ایلان ماسک وب 3 را در حال حاضر به جای یک موجودیت واقعی، تنها یک کلیدواژه برای بازاریابی میداند.
سوالهای بیجواب در مورد وب 3
با فرض تحقق و دستیابی به یک فضای وب کاملا غیرمتمرکز و تمام نکات مثبتی که به همراه دارد اما یک سوال مهم ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.
آیا همه افراد از چنین بستری تنها با نیت خیر و تنها برای اهداف سالم استفاده میکنند؟ پاسخ قطعا خیر است. موارد زیر تنها برخی از سوالهایی است که در مورد وب نسل سوم فعلا بیجواب مانده است.
– در صورت انتشار محتوای نامناسب در چنین فضای غیرمتمرکزی تکلیف چیست؟
– در صورت استفاده گروههای خرابکار و تروریستها از چنین فضایی چه کار باید کرد؟
– در صورت انجام کلاهبرداری در این فضای غیرمتمرکز، مالباختگان از چه کسی باید شکایت کنند یا شکایت خود را نزد چه ارگانی ببرند؟
– وب 3 با قوانین محلی کشورها چطور هماهنگ میشود؟
و بسیاری از سوالهای دیگر که هنوز پاسخ آنها را نمیدانیم و برای فهمیدنشان نیز راه میانبری وجود ندارد. تنها گذر زمان میتواند جنبههای دیگر این ماجرا را روشن کند، اما چیزی که واضح است این است که تلاشها و اقدامات در این مسیر آغاز شده است.
سلب مسوولیت: تمام پروژههای نام برده شده در این مطلب تنها برای تشریح موضوع از منظر فنی بود و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نباید مبنای معاملات سرمایهگذاران قرار بگیرد. (منبع: عصر ارتباط)