تجهیز دستفروشان مترو به کارتخوان!
نگاه مردم برایم مهم نیست مهم درآمد بالاست. در مترو برای خود پاریس کوچولو راه انداخته و کاسبی می کند. دیگری با فلاکسی در دست فال قهوه میگیرد و به زنان میگوید کارت خوان دارم. اینجا متروی تهران است از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن به فروش میرسد. مسئولان خود را در قبال این مشکل کهنه شهر به خواب زدهاند.
دیگر چشمانش نگران نیست. مدام این سو و آن سو را نمینگرد. به راحتی محصولاتش را معرفی میکند و نگران برخورد کسی نیست.
ابتدا اندک بودند ولی در حال حاضر روز به روز تعدادشان زیاد میشود و دیگر کار به جایی رسیده که به سختی میتوان مسافران را از دستفروشان مترو تشخیص داد.
دستفروشان خوش لباس و جوان مشغول فروش آدامس، بادبادک، بدلیجات، جوراب، ساپورت و غیره هستند و به قدری مرتب هستند که اصلا باورتان نمیشود اینها دستفروش هستند.
دستفروشی زنان در مترو یکی از شکلهای رایج دستفروشی در ایران است. این دسته از افراد به گفته خودشان به اجبار به دستفروشی روی آوردهاند و مشکل اقتصادی و تامین نیازها مهمترین مساله آنهاست.
برخی از آنها به دلیل فوت، طلاق یا زندانی شدن همسر، سرپرست خانواده خود را از دست دادهاند و باید به تنهایی مخارج زندگی را تامین کنند.
عده ای هم زنان متاهل و بدسرپرست هستند و همسرشان به دلیل اعتیاد و غیره نمیتوانند مخارج زندگی را تامین کنند و وقتی با آنها حرف می زنید مدام شوهرشان را نفرین می کنند که آنها را به این روز انداخته اند که برای تامین هزینه زندگی از صبح تا شب در مترو دستفروفروشی کنند.
البته نباید از این نکته غافل شد که دختران مجرد هم بخشی از زنانی را تشکیل دادهاند که به دلیل سرپرستی خانواده دستفروشی میکنند و برخی از آنها نیز به دلیل زیاده خواهی دست به این کار می زنند یکی از آنها می گفت که برای تامین هزینه عمل جراحی زیبایی بینی و گونه دستفروشی می کند تا پول لازم را تهیه کند چرا که خانواده اش هزینه این کار را ندارند و نمی توانند تهیه کنند.
شرایط کار در مترو، زنانه بودن محیط، و نداشتن نیاز به سابقه کار و مهارت خاص از عواملی است که زنان را به این شغل جذب میکند.
برخی از زنان دستفروش مترو دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس هستند و به دلیل نداشتن کار اقدام به دستفروشی می کنند.
یکی از آنها به خبرنگار فارس گفت: 27 سال دارم. جویای کار بودم ولی پیدا نکردم. چند مورد کار هم از روزنامه پیدا کردم. منشی استخدام می کردند، رفتم ولی دیدم که بیشتر پی سوء استفاده هستند در نتیجه کار را بعد از چند روز رها کردم.
این دختر جوان ادامه داد: دستفروشی بهتر از انجام کارهای دیگر است اینجا نان بازوی خودم را می خورم.
فریاد دستفروشان یکی از معضلات اصلی مترو تهران است. از سر صبح وارد واگن شده و با فریاد زدن به دنبال یافتن مشتری هستند.
یکی از زنان مترو که روسری، جوراب می فروشد با صدای بلند می گوید خانم ها از پاریس کوچولو خرید کنید.
به سمتش رفتم و دربین جوراب هایش یک جفت انتخاب کردم گفتم حالا چرا پاریس کوچولو؟ گفت اهل .... هستم و وسایلم را از آنجا می آورم.
وقتی خواستم پولش را بدهم پول در دست چپم بود گفت با دست راست بده تا برکت داشته باشد.
این زن میانسال ادامه داد: خدا رو شکر ماهی 2.5 تا 3 میلیون تومان درآمد دارم. از وی سوال کردم اگر شهرداری برایت غرفه ای در نظر بگیرد کار می کنید؟ گفت: چرا که نه از این آوارگی و در به دری نجات پیدا میکنیم.
حدوداً 30 ساله دارد، عصرها با نایلون بزرگی در دست و در مترو پلو و خورشت به قیمت هر پرس 3 هزار تومان می فروشد.
این زن جوان با تبلیغ غذاهای خود می گوید غذاها خانگی است ببرید وقتی به خانه رسیدید دیگر لازم نیست غذا درست کنید.
وی ادامه می دهد کسانی که شک دارند شماره موبایل مرا هم ببرند اگر مشکلی پیش آمد اطلاع دهید.
لاله گفت که ابتدا یک آشپزخانه داشتم ولی به دلیل بدهی های که داشتم مجبور شدم مغازه را تعطیل کنم در نتیجه الان غذا در خانه درست می کنم و در مترو می فروشم.
وی بیان کرد: شوهر سال هاست ما را ترک کرده و من مجبورم خرج 2 فرزندم را بدهم چاره ای ندارم ولی خدا رو شکر در آمدم خوب است.
برخی از دستفروشان رفتار بدی با سایر مسافران دارند و اگر یکی به آنها بگوید خیلی وسایل دارید و کلی جا گرفتید با پرخاش می گویند: من جنس خودم را می فروشم به شما چه کار دارم اگر ناراحت هستید پیاده شوید ما از سر شکم سیری دستفروش نشدهایم.
برخی از دستفروشان در واگن ها روسری خودشان را برداشته و تیکه موهای اضافه رنگ شده را روی موهای خود می گذارند و از مسافران می خواهند بخرند و اگر یکی به آنها بگویند خانم حجابت را رعایت کند وسط واگن به یک میدان جنگ تبدیل می شود.
از شیر مرغ تا جوان آدمیزاد در مترو بود به جز فالگیر قهوه و تاروت.چند روز پیش در مترو خانمی با یک فلاکس و چند فنجان درست برای خانمها در مترو فال قهوه می گرفت و میگفت اگر درست نبود پول ندهید.
این زن حدوداً 40 ساله که لیدا نام داشت ادامه داد: فال های من حرف ندارد. هر کس برایش یک بار فال بگیرم همیشه مشتری می شود. مفت فقط 20 هزار تومان اگر پول هم ندارید می توانید کارت بکشید.
پای شرکت های تبلیغاتی هم به مترو باز شد و به تازگی ویزیتورهای خود را به مترو برای تبلیغ کالاها می فرستند.
- ۹۴/۰۱/۳۱