تفاوت هک شدن در ایران و آمریکا
علی شمیرانی - قبل از ورود به اصل این نوشتار ذکر چند نکته مهم است.
1- امنیت چه از نوع حقیقی و چه از نوع مجازی آن امری مطلق نیست و هیچ فرد و نهاد و کشوری در دنیا ادعای امنیت صددرصدی نداشته و نخواهد داشت.
2- بزرگترین پلتفورمها و شرکتهای بزرگ دنیا با صدها میلیون و حتی کاربران میلیاردی و سرمایهگذاریهای عظیم در بخش امنیتی خود نیز از حمله هکرها مصون نماندهاند و از بانکها و مراکز فوق امنیتی آمریکا نظیر NSA که «ادوارد اسنودن» دخلش را آورد، گرفته تا غولهای سایبری اعم از فیسبوک، توییتر، گوگل، اپل و غیره، همگی همواره مورد حمله واقع شده و خواهند شد.
3- در کشور آمریکا نیز لزوما پرونده همه حملات هکری و سارقان دادهها به دستگیری خاطیان و مهاجمان ختم نشده است و در ماجراهایی نظیر ادوارد اسنودن در سال 2013 و حمله سال 2015 به شرکت سونی با تمام ادعاهای FBI، به جایی نرسید.
4- و در نهایت اینکه همه بانکها، شرکتها و کشورها، برای حفظ اعتبار خود، تا حد ممکن در تلاش برای جلوگیری از افشای اخبار حملات هکری هستند و گاه ناچار به دروغ و اختفا درباره اخبار این حملات میشوند. اتفاقا در این مورد، آمریکاییها هم دروغ میگویند، هم زیاد و هم خیلی خوب و حرفهای!
اما مساله اینجاست که با تمام این تفاسیر، روش کار و مواجهه با حملات هکری در کشور ما تفاوتهایی با دیگر کشورها و از جمله آمریکا که بیشترین شرکتهای مورد علاقه و طعمه هکرها را در خود جای داده است، دارد.
3 روز قبل اعلام شد، حساب توییتر تعدادی از افراد سرشناس نظیر باراک اوباما، بیلگیتس، جف بزوس و چند تن دیگر هک شده است. ساعاتی بعد، مسوولان توییتر نه تنها موضوع را تایید کردند، بلکه روش کار هکرها را نیز تشریح کردند. چند ساعت بعد هم FBI اعلام کرد تحقیقات آغاز شد.
اما اگر توییتر در ایران بود، احتمالا چنین اتفاقاتی رخ میداد.
نخست آنکه تلاش میشد اصلا صدای حمله در نیاید. چند وقت بعد احتمالا مدیر یک سایت خارجنشین با نام فرضی «اینترنتآموز» که هیچ مسوولیتی در خصوص امنیت سایبری کشور ندارد، خبر میداد که چه نشستهاید که دادههای مردم را برای فروش به حراج گذاشتهاند.
از این مرحله به بعد، حسب رفتارشناسی اتفاقات قبلی در کشور، دو حالت پیش میآید. شرکت هک شده توییت میزند، « خبر این هک قدیمی است، چیز خاصی نبوده و ما همچنان خود را ملزم به حفاظت از کاربرانمان میدانیم!»، چند لحظه بعد هم معاون یک وزارتخانه زیر این توییت مینویسد: «شجاعت شما در اعتراف به این اتفاق ستودنی است، درود بر شما!»
سپس همه چیز تمام میشود و تو گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است و حتی باید از مسوولان سایت مذکور تقدیر و تشکر هم بکنیم.
حالت دیگر این است که پس از افشای حمله، شرکت مذکور به انکار حمله هکری از اصل و اساس بپردازد. در این حالت، افشاگران مشغول جمعآوری و دادن اسناد و مدارک بیشتر میشوند و در نتیجه کار به رسانههای بیشتری کشیده میشود.
در نتیجه، سیاست انکار به سمت سیاست تعدیل و خفیف جلوه دادن حمله تغییر میکند. رسانهها سراغ پلیس میروند، پلیس اعلام میکند شکایتی به دستمان نرسیده که ورود کنیم. رسانهها به سمت فلان وزارتخانه میروند، که پاسخ میگیرند، موضوع در دست بررسی است.
در نهایت نیز همچون حالت نخست، همه چیز تمام شده و به فراموشی سپرده میشود و تو گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
آری! مخلص کلام اینکه ما نیز همچون سایر کشورهای دنیا از حملات سایبری مصون نبوده و نیستیم، اما این روش مواجهه ما با این پدیدههاست که نگرانکننده است و اعتماد کاربران داخلی را خدشهدار میکند.
چه بسا در آمریکا هم اگر خبر هک توییتر و فیسبوک و گوگل و اپل و غیره، ابتدا از یک سایت تک نفره به بیرون درز پیدا میکرد، سپس موضوع انکار میشد، سپس FBI اعلام میکرد، شکایتی واصل نشده و موضوع را به CIA حواله میداد و سیا هم به NSA و آن هم موضوع را به وزارت بازرگانی آمریکا مربوط میدانست و در نهایت پس از چند توییت و وعده بیارزش، همه چیز به فراموشی سپرده میشد، امروز این شرکتها صدها میلیون و بلکه میلیاردی کاربر نداشتند و ارزش آنها به تریلیون دلار نمیرسید.
و در پایان این مهم را نیز مد نظر داشته باشید که در آمریکا در کنار تقسیم کار شفاف میان نهادهای مسوول در حوزه سایبری، افزایش مکرر بودجههای امنیت سایبری، تصویب قوانین متعدد برای حفاظت از حقوق کاربران و بازگذاشتن دست نهادهای مسوول در این عرصه، تنها در یک نمونه دولت ترامپ در سال 2018 استراتژی سایبری دولت اوباما را که پاسخ نظامی به حملات سایبری را تصویب و آن را منوط به هماهنگی با وزارت خارجه، نهادهای امنیتی و دولتی این کشور کرده بود، حذف کرده و این اختیار را تماما به شخص رییس جمهور این کشور واگذار کرد تا قدرت بازدارندگی و دفاع از حریم سایبری این کشور و متعاقبا سرمایهگذاریهای هنگفت شرکتها در آن، بیش از گذشته تقویت شود. (منبع:فناوران)