تمرکز یا تعامل
محمود اروجزاده - بزرگراه فناوری- با فهم مشترکی که حول مفهوم «صنعت» داریم و با تصدیق این گزاره که «IT یک صنعت است»، لاجرم پذیرفتهایم که احکام و اقتضائات یک صنعت را باید به حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز تعمیم داد. در میان همه اجزا و ضروریات صنعت فاوا در کشورمان، «مدیریت» همواره نقشی ممتاز داشته و خواهد داشت. یک واقعیت مهم در عرصه مدیریتی در این حوزه، وجود لایهها، بخشها و دستگاههای گوناگونی است که طبعا ممکن است دستخوش موازیکاری، اتلاف منابع و حتی تقابل نیز شوند.
اما در عین حال سؤال مهم مدیریتی این است که از میان «تعامل با دیگر لایهها» و «تمرکزگرایی» کدامیک را باید برگزید؟ وجود دستگاهها و لایههای گوناگون در عرصه علمی- صنعتی میتواند فینفسه به گرمی و تحرک بخش کمک کند و موجب رونق آن شود، در واقع مجموعههای گوناگون مدیریتی حکم موتورهای محرکی را دارند که میتوانند بخشی از این حوزه را به حرکت وا دارند.
از سوی دیگر با نگاه تمرکزگرایانه، در واقع به آفات موجود در تعدد دستگاهها و مدیریتها توجه میکنیم و قصد داریم از اتلاف احتمالی منابع و تقابلهای ممکن پیشگیری کنیم.
سؤال مهم در این میان این است که از دو سر این طیف، کدام را باید برگزید؟ آیا باید به تنوع دستگاهها رضایت داد و به تحرک بخش کمک کرد؟ یا باید از موازیکاری جلوگیری کرد و به فکر تمرکز مدیریت بود؟
حقیقت این است که پاسخ این سؤال، مطلق نیست. در واقع شرایط وعوامل متفاوتی است که انتخاب را بر ما تحمیل میکنند. وجود تحرک و پویایی در بخش و مدیریتهای آن (که احتمالا میتواند سببساز تداخل و موازیکاری شود)، وجود نهاد مرجع و مقبول برای مدیریت در مرحله متمرکز و عدم وجود احکام قانونی و یا ضرورتهای اجرایی برای شکلگیری دستگاههای موازی، همه عواملی هستند که راه انتخاب یکی از دو مسیر مدیریت را معین میکنند. بر این عوامل، البته تجربه گرانسنگ موجود در کشورهای پیشرفته (بهویژه در زمینه فاوا) را نیز بیفزایید که هنوز چندان از دیدگاه مدیران ما جدی تلقی نمیشود.
بدون توجه به این شرایط و عوامل، انتخاب جهت حرکت، قرین صواب نخواهد بود.
- ۸۵/۰۶/۱۲