درباره «گزارش توسعه جهان ۲۰۱۶: منافع دیجیتال»
جواد عرب یارمحمدی - فنآوریهای دیجیتال به سرعت در حال گسترش هستند (شکل ۱)، اما منافع دیجیتال، شامل کمک به رشد اقتصادی سریعتر، ایجاد اشتغال بیشتر و ارایه خدمات باکیفیتتر، با این سرعت افزایش نمییابند (شکل ۲).
اگر ۴۰ درصد از بزرگسالان در آفریقای شرقی قبوض خود را با استفاده از تلفن همراه پرداخت میکنند، چرا سایر افراد در اقصینقاط جهان از شرایط مشابهی برخوردار نیستند؟
اگر ۸ میلیون کارآفرین در چین -که یک سوم آنها را زنان تشکیل میدهند- از بنیانهای تجارت الکترونیک برای صادرات کالا به ۱۲۰ کشور جهان استفاده میکنند، چرا کارآفرینان سایر نقاط دنیا قادر به رسیدن به چنین دستآوردی نیستند؟ و اگر هند میتواند طی مدت ۵ سال برای ۱ میلیارد نفر هویت دیجیتالی یکتا مهیا کند و در نتیجه میلیاردها دلار فساد مالی را کاهش دهد، چرا سایر کشورهای جهان نمیتوانند این موفقیت را تکرار کنند؟ در واقع سؤالی که گزارش به آن پاسخ میدهد، این است که چه چیزی کشورها را از درک و توجه به اثرات عمیق و دگرگونکنندهای که فنآوریهای دیجیتال به بار میآورند، بازمیدارد؟
شکل 1. یک روز عادی در اینترنت
شکل ۲) اقتصاد دیجیتال ۴-۵ درصد GDP و ۱-۲ درصد شغلها را در بر میگیرد
«گزارش توسعه جهان ۲۰۱۶: منافع دیجیتال» اثر اینترنت، تلفنهای همراه و فنآوریهای مرتبط را بر توسعه اقتصادی بررسی میکند. بخش نخست این گزارش نشان میدهد که منافع بالقوه فنآوریهای دیجیتال بزرگ است اما اغلب به خوبی درک نشده است.
بخش دوم گزارش، سیاستهایی را پیشنهاد میدهد که در سایه آنها ارتباطات گسترش مییابد، اصلاحات تکمیلی در بخشهایی فراتر از فنآوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) شتاب میگیرد و مشکلات موجود برای هماهنگیهای جهانی نشان داده میشود.
در این گزارش بحث میشود که رشد اقتصادی، اشتغال و خدمات، مهمترین عواید سرمایهگذاریهای دیجیتال هستند؛ سه فصل نخست گزارش نشان میدهد که فنآوریهای دیجیتال چگونه به کسب و کارها کمک میکنند تا بهرهوری بیشتری داشته باشند، چگونه به افراد کمک میکنند تا فرصتها و شغلهای مناسبتری پیدا کنند و چگونه به دولتها کمک میکنند تا خدمات عمومی بهتری به آحاد جامعه ارایه کنند.
به واسطه کاهش هزینههای دستیابی به اطلاعات، فنآوریهای دیجیتال به شکل قابل توجهی هزینههای اقتصادی و اجتماعی مبادلات را برای افراد، بنگاهها و بخش عمومی، کاهش میدهند. فنآوریهای دیجیتال به واسطه کاهش هزینههای مبادله به تقریباً صفر، نوآوری را ارتقا میدهند. فنآوریهای دیجیتال به این دلیل که فعالیتها و خدمات موجود را ارزانتر، سریعتر و دردسترستر میکنند، کارایی را شکوفا میسازند. علاوه براین، فنآوریهای مزبور، دامنه شمول افراد دارای دسترسی به خدماتی که پیشتر خارج از دسترس بود را نیز گستردهتر میسازند.
گزارش بحث میکند که به دو دلیل، منافع دیجیتال با سرعت کافی افزایش نمییابد. دلیل نخست این است که تقریباً ۶۰ درصد از مردم جهان هنوز آفلاین بوده و نمیتوانند به طور کامل در اقتصاد دیجیتال مشارکت داشته باشند (شکل ۳).
علاوه بر این، در درون کشورها هم بین دسترسی افراد به فنآوریهای دیجیتال با توجه به سن، جنس، وضعیت درآمدی و منطقه جغرافیایی تفاوت وجود دارد. دلیل دوم این است که برخی از منافع حاصل از اینترنت با ریسکهای جدید خنثی میشوند. منافع تجاری واگذار شده، نااطمینانی در مقررات تنظیم کننده و رقابت محدود بین بنیانهای دیجیتال میتواند به تمرکز در بسیاری از بخشها منجر شود. نتایج ضعیف عملکرد بسیاری از دولتهای الکترونیک ناشی از شکست پروژههای ICT و این ریسک است که دولت و شرکتها میتوانند از فنآوریهای دیجیتال به منظور کنترل شهروندان به جای توانمندکردن ایشان، استفاده کنند.
در واقع بنگاههای جدید میتوانند بر پایینبودن رشد فائق آیند، اما نه در شرایطی که منافع خاص و نااطمینانیهای ناشی از تغییر مقررات تنظیمی، رقابت و ورود بنگاههای جدید به عرضه را محدود میکند. فرصتهای شغلی بیشتری میتواند در اقتصاد دیجیتال شکل بگیرد، اما نه تا زمانی که بازار کار دوقطبی و دارای دوگانگی است. اینترنت میتواند زمینهای برای افزایش بازدهیها باشد، اما نه تا زمانی که ابزاری برای کنترلهای دولتی و زیرنظر گرفتن نخبگان است. از طرفی گسترش سریع اتوماسیون، حتی در شغلهای دفتری میانرده، میتواند باعث خالی شدن بازار کار شده و نابرابری را افزایش دهد.
شکل ۳) دسترسی به ICT، برحسب جمعیت
بر اساس جمعبندی گزارش، هرچند انقلاب دیجیتال جهان را احاطه کرده، اما مکملهای آنالوگ آن -مقرراتی که ورود بنگاهها و رقابت را ارتقا میدهند، مهارتهایی که کارگران را برای دسترسی و سپس ورود به اقتصاد جدید توانا میکنند و نهادهایی که در مقابل شهروندان مسئول هستند- به طور متناسب از پیشرفت برخوردار نبودهاند. این گزارش بررسی میکند، مادامی که این مکملهای آنالوگ برای سرمایهگذاریهای دیجیتال وجود نداشته باشند، اثرات توسعهای اقتصاد دیجیتال ناامیدکننده خواهد بود.
در این شرایط کشورها باید استراتژیهای توسعه دیجیتال خود که بسیار بسیطتر از استراتژیهای کنونی فنآوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) است، را ترسیم کنند. آنها باید محیط نهادی و سیاستی را برای این فنآوریها به گونهای مهیا کنند، که منافع بیشتری را ایجاد نماید. رقابت بازار، مشارکت عمومی-خصوصی، تنظیم مقررات کارا در ارتباط با اینترنت و اپراتورهای تلفن همراه باید به گونهای باشد که سرمایهگذاری خصوصی را تشویق نماید.
سرمایهگذاریهای عمومی نیز گاه مورد نیاز است و در صورت انجام با عواید اجتماعی قابل توجهی همراه خواهد شد. یک اقدام سختتر حصول اطمینان از این امر است که اینترنت همچنان آزاد و ایمن باقی خواهد ماند. به طور خلاصه، کشورها به ایجاد بنیادهای آنالوگی نیاز دارند تا منافع ناشی از اقتصاد دیجیتال را به همه و در هرکجا برسانند. (منبع:الف)
- ۹۵/۰۷/۰۶