روی طرحهای موهوم سرمایهگذاری میکنند
نادر نینوایی - با همکارم وارد ساختمان دفتر شرکت شماران سیستم در خیابان پاکستان میشویم و با آساسنور به دفتر فرهاد الیشایی مدیر عامل هلدینگ آتیه شماران سیستم میرویم.
بعد از چند دقیقه، منشی ما را به داخل اتاق او هدایت میکند و الیشایی با کت و شلوار و کروات از روی صندلی برخواسته و به ما خوشامد میگوید پس از معرفی همگی دور میزی مینشینیم و رک و راست و بدون تعارفهای پیچیده مرسوم وارد مصاحبه میشویم.
علت درخواست مصاحبه ما با وی به صحبتهای بیسابقه و رک الیشایی باز میگشت و در تحریریه عصر ارتباط تصمیم گرفتیم با این عضو سابق کمیته ارزیابی وامهای وجوه اداره شده وزارت ارتباطات، گفتگویی رودرو و اختصاصی داشته باشیم. حرفهایش در خصوص نحوه تخصیص وامهای وجوه اداره شده و شیوه کار وزارت ارتباطات و سازمان نظام صنفی رایانهای اگرچه بیپاسخ ماند، اما بیبازتاب نبود.
الیشایی آنطور که میگوید 26 سال است در صنف IT مشغول به کار است اما به دلیل تجربه بدی که در ابتدای شروع به فعالیتش از دولتیها داشته، سالهاست که عملا هیچ نوع همکاری با دولتیها نداشته و ندارد و به قول خودش به هیچ وجه وامدار آنها نیست.
با او از زوایای پنهان و ناگفته پیرامون نحوه تخصیص وام وجوه اداره شده وزارت ارتباطات، چالشها و مشکلات صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات و مسایل دیگری به گفتگو پرداختیم و به نکاتی رسیدیم که شاید خیلیها در پشت پرده و در گوشی زمزمههایی میکردند اما هیچکس تاکنون شهامت ابراز آنها را نداشته است.
- خب اجازه دهید همین ابتدا بگویم چیزی که من را درباره شما خیلی متعجب کرد نکاتی که گفتید نبود چرا که این حرفها بعضا گفته و شنیده میشد آنچه که مرا درباره شما متعجب و کنجکاو کرد شهامتی بود که به عنوان مدیر عامل یک شرکت خصوصی در بیان آنها داشتید
نمیدانم چقدر روی من شناخت دارید من آدمی هستم که حرفهایم را همیشه زدهام البته کمتر سابقه مصاحبههای مطبوعاتی را داشتهام و به جای آن بیشتر به عنوان عضوی از صنف یک نقاد بودهام الان هم بیشتر دارم با اتاق بازرگانی کار میکنم و رییس کمیته صادرات نرمافزار هستم.
البته بگویم همانطوری که ما در وزارت ارتباطات تشتت زیادی را شاهد هستیم، همین مشکل را در بخش خصوصی هم داریم. یعنی سازمان نظام صنفی هست که طبق یک قانونی به وجود آمده از سوی دیگر اتاق بازرگانی هست که آن هم طبق قانون دیگری به وجود آمده و هر دو مدعی نمایندگی بخش خصوصی هستند.
واقعیت این است که ما آن تشتتی که در بخش دولتی داریم را در بخش خصوصی هم شاهد آن هستیم به همین دلیل نه بخش خصوصی قدرتمند است و نه بخش دولتی و تصمیات متناقض در جاهای مختلف گرفته میشود. در نتیجه در موقع شکست هیچکس مسوول نیست اما در موقع پیروزی همه پای کار هستند ما این مشکل را ما داریم.
از سازمان نظام صنفی رایانهای طرفی نبستم
- چه شد که به سراغ اتاق بازرگانی رفتید؟
من از سازمان نظام صنفی رایانهای خیلی طرفی نبستم چون به دلیل ساختار پر مشکلی که سازمان نظام صنفی دارد و حکم بخش خصوصی را رییس دولت باید امضا کند این دیگر خیلی معنی بخش خصوصی نمیدهد و خود به خود بعد از یک مدت رییس سازمان میتواند وامدار دولتیها بشود که الان هم داریم میبینیم که به نوعی تمایل پیدا میکنند.
این مشکل باید حل شود و بخش خصوصی باید به یک شکلی خودش نماینده خودش شود برای حل این مشکل من همه تلاشم این است که بین سازمان و اتاق پل بزنم.
- شما در گذشته چه سمتهایی در سازمان داشتید و کی و به چه دلیل از سازمان جدا شدید؟
حدود یک سالی میشود که به دلایلی که ذکر کردم از سازمان جدا شدم. پستهای زیادی هم داشتهام از جمله عضو رییس کمیته امور بین الملل بودم، نماینده سازمان در هیاتهای حل اختلاف مالیاتی بودم، عضو شورای انتظامی تجدید نظر بودهام، رییس کارگروه نرمافزارهای آماده بودم و در کل سمتهای زیادی در سازمان داشتهام.
- آینده سازمان را با این روند حرکتی که دارد چطور میبینید؟
ببینید سازمان هست و با درآمدهای جزیی که از نمایشگاهها کسب میکند به نوعی به زحمت فعالیت دارد. توجه داشته باشید که غیر از الکامپ که یک موقعی به اسم این یک موقعی به اسم آن است سازمان چندان فعالیت ندارد و به عنوان یک سازمانی که میبایست نماینده صنفی باشد فعالیت خاصی نکرده است و فعالیت خاصی هم نمیکند.
- اگر اینطور است چرا سایر اعضا ساکتند پس؟
والا بیشتر اعضا الان کاغذی هستند یک دورهای باز 100 تا 150 نفری درگیر بودند الان سه یا چهار نفر هستند. اگرچه اسما 8 هزار شرکت داریم اما وقتی شما در مجمعتان نهایتا 250 نفر جمع میشوند معنی آن چیست؟ یعنی اکثریت بیخیال شدهاند و فقط چون طبق قانون باید عضو شوید عضو میشوید. الان هم بخش بزرگی از فعالان صنفی را تاراندهاند، وقتی میبینید که به حرفهای من اینطور پاسخ میدهند یعنی قصد دارند با هرکسی که نقدی دارد برخورد کنند و تحمل ندارند.
کمیته وام وجوه اداره شده چگونه عمل میکرد
- الان فکر کنم علیالقاعده چون در سازمان نیستید، عضو آن کمیته وجوه اداره شده وزارت ارتباطات هم نیستید. دقیقا چه سالی عضو بودید؟
بله الان عضو نیستم. فکر میکنم اوایل سال 94 یک کارگروه یا کمیتهای را تشکیل دادند که در مورد وام وجوه اداره شده اظهار نظر کند و گفتند که میخواهند به بخش خصوصی واگذار کنند و خودشان ارزیابی کنند، شاخص تعیین کنند و در واقع نتایج را اعلام کنند به وزارتخانه بگویند که بر اساس آن عمل شود.
کمیتهای کلی متشکل از 7 یا 8 نفر از اعضای سازمان تشکیل شد و بر اساس این کمیته قرار شد که با توجه به تنوع وامها که تخصصی هستند کارگروههای مختلف تشکیل شوند و در آنجا وامها در کارگروهها بررسی شوند. خوشبختانه بسیج خوبی شد و بالای 25 تا 30 نماینده شرکتها جمع شدند و راجع به این موضوع بررسیهای لازم را انجام دادند.
هر یک از اعضای کمیته یک کارگروهی برای خود از اعضای صنف تشکیل دادند که موضوعی را بررسی میکردند.
- اینها در کجا بررسی میشدند؟
در محل خود سازمان بررسی میشدند. من خودم مسوول دو، سه تا کارگروه بودم که مسایل را بررسی میکردیم و به نتیجه میرسیدیم. در هریک از این کارگروهها ابتدا شاخص تعریف کردیم و شاخصها را امتیازبندی میکردیم سپس، شرکتها و درخواستهایشان را بررسی میکردیم و در نهایت بر این اساس امتیاز میدادیم.
ارزیابیهایی که دور ریخته شدند
- این پروسه چقدر طول کشید؟
این پروسه شاید مثلا دو هفته طول کشید ولی با بسیج اعضا و فعالیت مستمر ممکن شد؛ در نهایت هم نتیجه را اعلام کرده و به وزارتخانه دادیم. در جلسات مختلفی که با وزارتخانه داشتیم خود مسولان گویا از نتایج اعلامی ما ناراضی بودند و از جاهای دیگر گفته بودند این طرحها را بررسی نمیکنیم و این طرحها را کنار گذاشته بودند و خود وزارتخانه شاخصهای دیگری انتخاب کرد.
فردی در وزارتخانه که مسوول ارتباط با ما بود به شدت شاکی بود، ایشان خودشان میرفتند وزارتخانه بحث میکردند و میگفتند اینها اصلا نتایج شما را کنار گذاشتهاند و دارند خودشان یک کاری میکنند. یعنی خودشان از اول بررسی کردند و اساسا هم نتیجهشان با بررسیهای ما زمین تا آسمان اختلاف داشت.
- از ابتدا موازی شما عمل میکردند و یا بعد از اعلام نتایج تغییر موضع دادند؟
خیر از وقتی نتایج بررسیهای ما را دیدند، نتایج بررسیهای مارا کنار گذاشتند و از اول شروع کردند. اگر چند شرکتی که در لیست اعلامیمان بود با آنها یکی بود هم کاملا اتفاقی بود. شفافیت وجود نداشت و مشخص نبود که چه کسی بر چه اساسی و چقدر وام گرفته است و این بودجه 90 میلیاردی چطور هزینه شده است.
- کسی به این قضیه معترض نشد خود شما معترض نشدید؟
من خودم هم متقاضی وام بودم که به من هم وام ندادند و گفتند به شما وام تعلق نمیگیرد. در حالی که الان تک کانادا ما را با عنوان یک شرکت با کیفیت بالای جهانی ارزیابی کرده، همینها به ما وام ندادند البته ما باز دنبال بودجه در جاهای مختلف هستیم چون کار ما بودجه میخواهد و سنگین است. به هر صورت ما گفتیم نمیخواهند بدهند، ندهند ما کلا تا به حال خیلی روی اعتبارات دولتی کار و تکیه نکردهایم. در ضمن اعتبار را اساسا حمایت نمیدانم، شما هرجای دنیا شهروند عادی هم که باشید به بانک بروید و بگویید پول میخواهید به شما میدهند ما اینجا باید طرح تهیه کنیم، تایید آن را بگیریم هزاران ساعت وقت کارشناسی بگذاریم، طرحها را در قالبهای مشتری پسند ارایه کنیم و بعد از کلی بررسی طرح و منت بگویند آقا ما به شما وام دادیم.
تازه کلی هم باید هزینه بکنیم، آخر کجای دنیا وام، حمایت تلقی میشود. اینجا آنقدر داستانها پیچیده شده که به قطرهچکان حمایت میگوییم.
- نفرمودید که چرا همکاران دیگرتان معترض نشدند؟
ببینید در مملکت ما دیگر اینها عادی شده است و مثلا اعتراض کردن به یک چیز خلاف برای ما غیرعادی است. هیچکس هم چیزی نمیگیرد اما فکر میکنیم شاید اگر ملاحظه کنیم در آینده یک چیزی گیرمان بیاید. الان وام من دارد بررسی میشود شاید این وام را بدهند شاید هم همین حرفهایم باعث شود که ندهند برای من اهمیتی ندارد واقعیت جامعه ما این است ما اینها را نگوییم جامعه ما هیچوقت جلو نمیافتد.
بخش مهمی از اقتصاد ما اینگونه است؛ همین دوستانی که به اصطلاح حمایت میکنند، همین دوستانی که به صحبتهای من انتقاد میکنند همگی رابطههایی دارند، خودشان وام گرفتهاند و طبیعی است که باید ملاحظه بکنند.
خیلیها هم بودند که وام میخواستند اما آنقدر برایشان مانعتراشی کردند که به کلی از گرفتن وام منصرف شدند.
در بر همان پاشنه قبلی میچرخد
- شفاف میپرسم که آیا فلسفه دعوت سازمان به این بحث وامها، این بوده که میخواستهاند از این افراد و این بحثها به نوعی به کار خودشان مشروعیت بخشی کنند؟
نه من اینطور اعتقاد ندارم. به نظر میرسید که قرار بوده واقعا بیایند صنف را درگیر کنند ولی آن اتفاقی که در بخش دولتی افتاده یک اتفاق دیگر است و حالا همهاش آن طرف مقصر نیست. واقعیت این است که بخش دولتی قبول کرده که یک کارهایی انجام شود ولی همین بخش دولتی وام را یک امتیاز میداند. متاسفانه ما ساختار دولتیمان و بوروکراسیمان این ایراد را دارد که فکر میکنند کاری که برای بخش خصوصی میکنند را با منت باید بکنند در صورتی که هیچ کاری هم نمیکنند، من از این بابت متاسف هستم. اگر قطره چکان یک وامی بدهند فکر میکنند خیلی دارند سر ما منت میگذارند و مثلا ما داریم بخور بخور میکنیم و در فساد غرق شدهایم. ببینید نگاه دولتی ما تغییری نکرده است، شاید در راس قدرت اتفاقاتی افتاده اما بدنه همان است و همان قوانین و ضوابط را دارد و در روی همان پاشنه قبل میچرخد. چیزی هم که در ارتباط با زندگی روزمره مردم است در همان بدنه اجرایی دولت وجود دارد شما آیا دیدید فساد کم شده باشد؟ آیا ما از اقتصادمان حکومتزدایی کردهایم؟ بخش مهمی از اقتصاد ما را حکومت دارد اداره میکند. بخش بزرگی از اقتصاد ما حکومتی است حالا برخی میگویند خصولتی اما من میگویم حکومتی است. نهادها، بنیادها و بخشهای مختلف غیر اقتصادی دارند در اقتصاد دخالت میکنند و بخشهای اقتصادی برای خود به وجود میآورند. آیا ما حکومتزدایی کردیم که انتظار داشته باشیم اقتصاد ما خوب شود؟ نکردیم.
بخش خصوصی ما هم ضعیف است و به همین علت نمیتوان از آن انتظار معجزه داشت. دولتیها و حکومتیها رقیب اصلی بخش خصوصی شدهاند، شما بروید در وزارت ارتباطات بررسی کنید ببینید صادرات نرمافزار به کجاها وصل است؟ چه امکاناتی در صادرات نرمافزار در اختیار چه کسانی قرار گرفته است؟ یعنی واقعیت این است که ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم بخش خصوصی ما قوی شود. اجازه بدهید یک پله بالاتر بروم ما هیچ استراتژی مشخص اقتصادی در کشورمان نداریم.
ما تعیین نکردیم که مزیتهای اقتصادی کشورمان کجا هستند، چه هستند و در چه بخشهایی ما قدرتمند هستیم، در کجاها میتوانیم سرمایهگذاری کنیم. باید تشخیص دهیم که کشور چه مزیت رقابتی دارد مثلا ترکیه در گردشگری و پوشاک این مزیت اقتصادی را تعریف کرده است، مالزی میگفت من فقط گردشگری و الان آیتی مورد توجهش است. هر کشوری به این ترتیب مزیت اقتصادی خود را مشخص میکند. اما اگر از شما بپرسند که مزیت اقتصاد کشورت که روی آن تکیه کرده و همه را بسیج کرده که آن را توسعه دهند چیست میبینید در تمام بخشهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و امنیتی ما سرمایهگذاری کردهایم. ما وقتی موفق میشویم که همه نیروهایمان را در یک جهت قرار دهیم آیا این کار را کردهایم؟ مشخص نشده که محرک اصلی اقتصاد ما چیست و تعیین نشده است پس ما استراتژی نداریم و دورهمی داریم کار میکنیم.
ما سالها است که میگوییم در بخش فناوری اطلاعات پتانسیل داریم، من 26 سال است که در این صنعت دارم کار میکنم. آیا توانستهایم آنقدر که شعار میدهیم کار بکنیم؟ شما نگاه کنید هند، پاکستان و ترکیه اینها همه دارند صادرات میکنند ما در بین این کشورها پتانسیلمان زیاد است اما از این پتانسیل چقدر استفاده کردهایم؟
هیچکس نیامده استراتژی تدوین کند، استراتژی ریختن هم روی کاغذ نیست باید هزینه کنیم، انرژی بگذاریم و سرمایه گذاری کنیم. این سرمایهگذاری که دولت در بخش فناوری اطلاعات کرد یا همین مساله وام باید واقعا به شدت با آن درگیر شوند. انرژی فسیلی، خورشیدی و فناوری اطلاعات از آن جاهایی است که ما خیلی پتانسیل داریم و میتوانیم به کمک آنها باعث پیشرفت اقتصادی سایر بخشهای اقتصادمان بشویم که این کار را نکردهایم. نیروهای ما دارد هرز میرود، فرصت الان هست فردا دیگر نیست. برای مثال در فرش و پسته ما فرصت داشتیم و استفاده نکردیم و بقیه جای ما را گرفتند. در فناوری اطلاعات هم همین اتفاق دارد میافتد و اگر استراتژی پشتش نباشد به زودی بازار را تخلیه خواهیم کرد، دولت به هیچ وجه در آن سرمایهگذاری نکرده است.
- در راستای صحبتهای شما که میگویید اگر دیر بجنبید فرصت را از دست خواهیم داد برخی میگویند تعداد شرکتها آب رفته و تعدیل شدهاند، آیا شما همچین چیزی را میبینید؟
ببینید در 30 سال گذشته دولتها به جای آنکه بیایند روی آیتی سرمایهگذاری کنند همه خود سعی کردند واحدهای آیتی درست کنند. چندین برابر سرمایههایی که در صنعت آیتی وجود دارد آنجا هزینه شده است و نود و چند درصد آن هم شکست خورده است. چندین واحد آیتی میسازیم کلی هزینه میکنیم و در آخر هم نتیجه نمیگیریم. ایران خودرو، سایپا و بانکها به اندازه صدها شرکت در آیتی سرمایه گذاشتند به کجا رسیدند؟ چه دارند؟ کدام یک از نرمافزارهایشان مال خودشان است.
خیلی از این شرکتهای خصوصی تبدیل به دلال شدهاند و میروند یک نرمافزار را از شرکت خصوصی میخرند و به چند برابر قیمت با لابی تحویل شرکت بزرگتر میدهند، در خیلی از بانکها هم همین مشکل را داریم. اینها چیزهای پنهانی هم نیست اما یک مقداری گفتنش جزو اسرار مگو است.
- صدایی هم از کسی در نمیآید!
صدایی هم از کسی در نمیآید انگار همه به این قضیه عادت کردهایم و مثل آن قورباغهای شدهایم که در آب سرد آرام آرام پخته میشود و نمیفهمد. هیچکس اعتراض نمیکند، هیچکس حرف نمیزند و عادت کردهایم. اگر هم اعتراضی بشود مردم اعتراض نمیکنند و از داخل حکومت است. به قولی "ما خانگی شدهایم" و دیگر صدایمان در نمیآید.
ماجرای جایزهای که وزارت ارتباطات داد
- شما یک صحبت جالبی کردهاید و گفتید هر وقت نقد میکنید از وزارتخانه زنگ میزنند و میگویند آقا حالت چطور است و چند روز بعد هم خداحافظ. همینجا یک سوالی بپرسم. چند روز قبل یک جایزه از جشنواره فاوای وزارت ارتباطات گرفتید، هیچ ارتباطی با انتقادتان دارد؟
(با لبخند و در حالی که شانه بالا انداخته میگوید) نمیدانم.
- درود بر شما!، راستی اصلا شرکت کرده بودید؟!
بله شرکت کرده بودم. ولی نمیدانم واقعا چه ارتباطی داشته، نمیدانم. اعتراض من واقعا نقد خیرخواهانه است، من دارم این اشارات را به وزارتخانه میکنم، آقای وزیر شما حداقل این استراتژی را تدوین کنید. ما اعتقاد داریم که آیتی پیشران توسعه است و در ایران پتانسیل بالایی دارد. پس آقای وزیر شما باید اینها را مشخص کنید و به دولت بگویید روی اینها سرمایهگذاری کنیم.
با حلوا حلوا کردن کاری انجام نمیشود و دولت باید سرمایهگذاری کند البته نه این که دخالت کند، باید حمایت کند. سه سال از دولت گذشته و ما همه داریم ادامه قبلیها را انجام میدهیم، کار و رویداد خاصی اتفاق نیفتاده است. در بخش بینالملل اقدامات جسورانه زیادی انجام شده و تابوهای سی و اندی سال شکسته شده و دستشان درد نکند. اما در اقتصادی ضعیف عمل کردهایم. ما در رکود به سر می بریم. به تورم محدود احتیاج داریم.
چیز خاصی در این سه سال ندیدهام
- مشخصا در حوزه آی تی بفرمایید در این دو سه سال چه اتفاقاتی افتاده است؟
من چیز خاصی ندیدهام، شما دیدهاید؟ ما باید اولویتها را در آیتی مشخص کنیم. الان شما نگاه کنید در حوزه موتورهای جستجو سرمایهگذاری سنگینی میکنند ولی خوب کدام به کار ما آمده، در یک اتاق دربسته یک تصمیم گرفته شده و بعد از چند سال هم معلوم نمیشود چه شد و چه کسی مسوول این تصمیم بوده است و چه کسی باید پاسخگوی این هدررفت سرمایه باشد. به اسم آیتی طرح موهوم تعریف میکنند. این همه شرکت فعال در این صنعت هست میروند در جایی سرمایهگذاری میکنند که هیچ کس نیست. یک دفعه چند شرکت مثل قارچ سبز میشوند و همه سرمایهها را میبلعند. سرمایهای که در بخشهایی که وجود دارند و درآمد دارند باید جذب میشد. هر کس هم اعتراض کند با مارک این که برای امنیت مملکت خوب است جای اعتراض نمیگذارند. سیستم عامل ملی کجاست، موتور جست و جوی ملی چه؟ مثلا کره جنوبی سیستم عامل ملی دارد که موفق شده است؟
- در بخشی از صحبتهایتان گفتید شاهد پراکندگی مراکز تصمیمگیر دولتی در حوزه IT هستیم، اگرچه موضوع جدیدی نیست اما میشود بیشتر توضیح دهید.
من به عنوان فعال آیتی با 26 سال سابقه هنوز نمیدانم متولی این صنعت در ایران کیست؟ در بخش خصوصی هم همین است. متاسفانه ما در مملکت هیچ استراتژی مدونی که همه دور آن باشیم نداریم و شاهد تنوع گستردهای هستیم. برای نمونه به شما بگویم ما یک لیستی از کسانی که متولی این قضیه هستند تهیه کردیم تا برای صادرات وارد مذاکره شویم که به 30 ارگان رسیدیم آن هم فقط برای صادرات نرم افزار. حالا 5 نهاد قابل قبول است که مقررات و مسایل الزامی دیگر را شامل شود، اما معلوم نیست چه کسی حرف آخر را می زند.
در بخش خصوصی هم همین است و دچار نوعی ملوک الطوایفی هستیم که اجازه رشد و پیشرفت را نمی دهد.
- خب اگر نخواهیم فقط سلبی صحبت کنیم و کمی هم ایجابی باشد، مثلا اگر شما جای وزیر ارتباطات بودید چه میکردید.
البته به زبان ساده است. ولی خب اولا مدتی آمدند و گفتند فعالان بخش خصوصی مشکلاتشان را با وزارت ارتباطات مطرح کنند که من فکر کنم صوری بود. چندین جلسه مشکلات مطرح شد و بعد هم بدون هیچ نتیجهای قطع شد. آقای هاشمی به نمایندگی از وزیر مسوول صحبت با ما بود. ما هر جلسه با طرح میرفتیم.
میدانم کار سختی برای وزیر است اما باید آیتی را به عنوان پیشران توسعه جا بیندازند. سرمایهگذاری باید انجام شود 90 میلیارد در صنعت آیتی یک جوک است. 8 هزار شرکت داریم و سرانه به هر شرکت کمتر از 3 میلیون میرسد که حقوق یک کارمند هم نمیشود. بماند که همه آن 90 میلیارد را هم ندادند و برخی شرکتها هم انصراف دادند.
مورد دیگر شناسایی بخشهایی است که ظرفیت فعالسازی بخش اقتصادی در داخل و خارج کشور را دارند که این اصلا صورت نگرفته است. مثلا سرمایهگذاری سنگینی در جستجوگرها انجام شده است یک رونمایی کردند و ما نمیدانیم چه شد. یک شرکتی که نمیدانیم کیست، کجاست چرا این طرح این میزان وام گرفته و با یک برچسب مهم و امنیتی به اندازه سهم کل شرکتها به این موضوع اختصاص داده شده است.
چون ارقام کار روشن نیست و در سایت وزارت ارتباطات منتشر نشده ما حق داریم که تشکیک کنیم. خیلی از وامها از گذشته داده بودند و در دور جدید اسمشان مطرح شد.
بگذارید مثال دیگری از مشکلاتمان برای شما بزنم. ما بیش از 10 سال است پروانه بهرهبرداری داریم ولی شما بگویید از این پروانه که هزاران ساعت وقت صرف دریافت آن میکنیم چه چیزی به دست آوردهایم؟ حتی ببخشید برای لبو پیچیدن هم به دردمان نخورده است. هر سال هم داریم از وزارت صنعت میگیریم اما تا به حال به هیچ کارمان نیامده است. ما فقط هزینه کردهایم برای گرفتن آن.
بگویند ما چه گرفتهایم با این پروانه. تازه بعضی وقتها ردمان هم میکنند! 6 ماه دوندگی کردهایم که ثابت کنیم تولیدکننده هستیم. ولی در این یازده سال هیچ استفادهای نکردهایم نه یک ریال وام و نه هیچ تسهیلات و امکاناتی. حالا حرفش هست وامی بدهند و خب شاید بگویند چون این حرفها را زدی این را هم نمیدهیم. نمیدانم. ولی من معتقدم باید نقد کنیم و حرف زد و مشکلات هم را ببنیم و بیتفاوت از کنار آن رد نشویم.
من اینجا یک نکته را هم تاکید کنم که من تسهیلات را امتیاز نمی دانم. اگر چیزی خوب است حمایت از آن امتیاز نیست ولی در عوض میروند روی طرحهای موهوم سرمایه گذاری میکنند.
- برگردیم به مسایل بخش خصوصی به هر حال نمیتوان همواره دولتها را مسوول دانست. مسایل و مشکلات بخش خصوصی را چگونه می بینید.
یک بخش اشکال در بخش خصوصی این است که خیلی خالص نیست و وابسته به رانتهای دولتی هستند. همچنین تفکر کار جمعی ما ضعیف است و همه منتظرند تا دیگران کار بکنند. در تشکیلات صنفی تعداد بسیار کمی فعال صنفی وجود دارد که این هم یک اشکال فرهگنی است. چون در صنف افراد کمی میآیند اگر نگوییم منافع شخص حاکم میشود حداقل این است که صنفها خیلی فعال نمیشوند. سازمان نظام صنفی نماینده 8 هزار شرکت است چه کار خاصی برای اعضا کرده است؟
نمایندگان بخش خصوصی همواره نقش دست چندمی داشتهاند، دولت و مجلس بدون اعتنا با بخش خصوصی لوایح را تصویب میکنند.
دولتیها خود در اتاقهای دربسته تنظیم لوایح میکنند و ما خصوصیها را نمیبینند ما باید بگوییم ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان. این مکانیسم و ساختار غلط است.
- الان شما خود به بخش دولتی میگویید شما تشتت دارید یک انتقادی که الان وجود دارد این است که موازیکاری از جانب مثلا خود شما نیز هست و خصوصیها هر کدام یک گوشه را گرفته و رفتهاند. آیا این نقد را وارد میدانید؟
این نقد درست است. حتی خیلیها به من میگویند موازی کاری کردهام که خوب درست است. اما علت آن است که من حدود 21 سال در نظام صنفی فعالیت کردهام اما هیچ طرفی از آن نبستهام. این همه هزینه چه خروجی داشتهام؟ هیچ. من اگر یکسری کارها کردهام هم خودم بودهام و به پیگیری خودم مربوط بوده است نه به سازمان. من مجبور شدم جای دیگری ایجاد کنم و قصدم این است که که اینها را ادغام کنم. اخیرا فهمیدم که جای دیگری هم هست که حتی شاید شان نزول آن بالاتر از نطام صنفی باشد که باید مورد توجه قرار گیرد.
*** هفتهنامه عصر ارتباط این حق را برای تمام کسانی که نامشان در این مصاحبه برده شده قایل است تا در صورت تمایل توضیحات و پاسخ لازم را ارایه کنند.