ساختارفکنی در وزارت فاوا؛ عملی یا آرمانی؟
عباس پورخصالیان - وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، فراتر از جوانگرایی مدیریتی گام برمیدارد، و نشانه هایی از خود بروز میدهد، حاکی از گذار از وظایف محوله ملموسِ برنامه ششمی؛
به کلان نگری روشنفکرپسند درمورد تکالیف آینده وزارتخانه، بخش فاوا و کل کشور. این نشانه ها، هم گویایِ تمایل داشتنِ به ساختارفکنی و طرحی نو درانداختن در فضایی آرمانیاند و هم حاکی و شاکی از کاستیهای گذشته.
سیاستهای نُهگانه برنامهریزی و نظارت راهبردی وزارت فاوا
معاون جدید برنامهریزی و نظارت راهبردی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، با دریافت حکم خود، درخواستهای جدیدی را در قالب سیاستهای نُهگانه برای اِعمال در برنامههای درونسازمانی وزارتخانه، در بخش فاوا و در کل کشور دریافت کرده است که هم غنی از نکاتی بدیع و تحسین برانگیز، و هم دچار کاستیهای نابخشودنی هستند. دو کاستی نابخشودنی این سیاستها عبارت اند از: 1) سکوت مطلق درمورد سیاست توسعه عدالت ارتباطی به منظور برنامه ریزی سالانه برای کاستن از ژرفای گسل دیجیتالی کنونی؛ و 2) عدم تأکید بر اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تابآورسازی هر پروژه جدید و هر برنامه نو، در فاز طراحی.
خلاصه درخواستهای نُهگانه از معاونت برنامهریزی
خلاصه سیاستهای نُهگانه ابلاغ شده از سوی وزیر ارتباطات به معاون جدید برنامهریزی و نظارت راهبردی وزارت فاوا عبارتند از فرازهای زیر (با توجه به این که تأکیدها، از نگارنده است):
۱_ تحقق و بهرهمندی از "انقلاب دیجیتالی" و "توسعه اقتصاد دیجیتالی" در کشور و افزایش سهم آن در "اقتصاد ملی"
۲_ تدوین اسناد توسعه بخش: بازنگری و نهاییسازی سند توسعه شبکه ملی اطلاعات
۳_ نوسازی ساختاری و نهادی بخش و طراحی ساختار و نمودار کلان وزارتخانه و دستگاههای تابعه
۴_ توسعه تفکر استراتژیک در بخش و ایجاد وزارتخانه استراتژیمحور و استقرار مدیریت استراتژیک
۵_ تنظیم بودجه و منابع سرمایهگذاری بلند مدت و سالانه؛ ... و افزایش سهم ارزش افزوده زیربخش فناوری اطلاعات و کاربردها و محتوای بومی در اقتصاد ملی حداقل به میزان ۲ درصد و تحقق رشد متوسط ۱۹.۴ درصد سالانه ارزش افزوده زیر بخش ارتباطی
۶_ اولویتدهی به آزادسازی و واگذاری فعالیتها به مردم
۷_ سیاستگذاری و برنامهریزی و نظارت مناسب برای افزایش شاخص بهرهوری کل عوامل تولید در بخش فاوا بهویژه زیربخش ارتباطی با رشد متوسط ۶.۵ درصد سالانه آن.
۸_ تهیه گزارشهای آماری دورهای و مستمر
۹_ اِعمال شایستهسالاری به عنوان تنها معیار انتخاب همکاران و بهکارگیری هرچه بیشتر جوانان، زنان و کارکنانی از اقوام و مذاهب در سطوح مدیریتی و کارشناسی.
مقایسه سیاستهای نُهگانه "جزئی" با سیاستهای کلی برنامه ششم
اگر در تمایز با سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه کشور، سیاستهای نُهگانه مذکور را "جزئی" بنامیم، مشاهده میشود که ابلاغیه سیاستهای جزیی، در موارد زیر ساکت است:
- برنامهریزی برای «کسب جایگاه برتر منطقه در توسعه دولت الکترونیکی».
- برنامهریزی برای «توسعه محتوا در فضای مجازی براساس نقشه مهندسی فرهنگی کشور تا حداقل پنج برابر وضعیت کنونی و بومیسازی شبکههای اجتماعی».
- برنامهریزی برای «تبدیل ایران به مرکز تبادلات پستی و ترافیکی ارتباطات و اطلاعات منطقه و گسترش حضور در بازارهای بینالمللی».
- «حضور مؤثر و هدفمند در تعاملات بینالمللی فضای مجازی».
- « اجرای سیاستهای کلی سلامت [الکترونیکی] با تصویب قوانین و مقررات لازم با تأکید بر تهیه پیوست سلامت [الکترونیکی] ...»
- « دستیابی به رتبه اول منطقه در علم و فناوری [اطلاعات] و تثبیت آن با اهتمام به تحقق سیاستهای کلی علم و فناوری».
- توسعه علوم پایه و تحقیقات بنیادی، نظریهپردازی و نوآوری در چارچوب سیاستهای کلی علم و فناوری [اطلاعات] ...».
حُسن بزرگ سیاستهای کلی برنامه ششم این است که از پائین به بالا تولید میشود و از بالا به پائین به همه دستگاههای کشور ابلاغ میشود تا با هماهنگی کامل آنها بایکدیگر انشاءالله تحقق یابد و با این وجود، توفیق چندانی برای تحقق ندارد. اما کاستی بزرگ سیاستهای جزئی مذکور این است که از بالا به پائین تولید و تنها به یک نفر یا یک معاونت داخلی ابلاغ میشود، آنهم برای آن که در همه ارکان وزارتخانه، در بخش فاوا و در کل کشور اجرا شود و این، درخواستی آرمانی است نه عملی!
خیز برای ساختارفکنی و طرحی نو درانداختن
دورخیزبرداشتن برای «ساختارفکنی» یعنی برنامهریزی برای اصلاحات از طریق تجدید و تغییر ساختارهای موجود و در عین حال طراحی ساختارهای نو و بدیع، بدون قربانی کردن ارزشها و الگوهای فرهنگی. ضرورت ساختارفکنی و طرحی نو درانداختن اگرچه شمول جهانی یافته و لاجرم به کشورهای "جنوب" هم رسیده اما در جوامع "شمال" اجرا شده و از "آنجاها" برآمده است: جوامعی که مرحله نخست مدرنیتههای خود را 200 سال آزگار طی کرده و اکنون کمتر از دو دهه است که وارد مرحله دوم مدرنیتههای خود شدهاند [در این زمینه رجوع شود به Beck, Ulrich. 2006. The Cosmopolitan Vision, UK; Malden, MA: Polity Press ,ISBN 0-7456-3398-6 (cloth); ISBN 0-7456-3399-4 (pbk). ]. نه چون ما که هنوز اندر خم یک کوچهایم.
همه حرف من این است که ما در این میان محلی از اعراب نداریم که بخواهیم نامتأملانه تقلید کنیم و از «تحقق و بهرهمندی از "انقلاب دیجیتالی" و "توسعه اقتصاد دیجیتالی" در کشور و افزایش سهم آن در "اقتصاد ملی" » سخن برانیم. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، خود هنوز برای رهایی از دیوانسالاری کاغذی اش کاری از پیش نبرده.
با این وجود، من معتقدم که ما در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نمیتوانیم به صِرف عقب ماندنمان از کاروان جهانی، کاری نکنیم و واپس رویم. بلکه ما اهالی فاوا باید به جد بکوشیم تا کاستیهای خود را با تأمل در مسیر و راههای پشت سر گذاشته خود و دیگران بهتر بشناسیم، آنها را برطرف کنیم، توانمان را بالا ببریم و سپس عدالت ارتباطی را با برنامههای سالانه در هر منطقه از کشور به فراخور همان منطقه برای کاستن از ژرفای گسل دیجیتالی کنونی اجرا و برقرار کنیم؛ آنگاه یا همزمان، با داشتن درک درست از اصول سیاستهای اقتصاد مقاومتی به تابآورسازی هر پروژه جدید، هر برنامه نو، و تمام اقتصاد بخش همت گماریم، دست به دست هم بدهیم و و در جهشی رو به پیش، به ساختارفکنی روی آوریم.
تمام کوشش من در نگاشتن این یادداشتها این است که خود و دیگران را بهتر بشناسیم و در نظر داشته باشیم که: بدون واقعبینی، سیاستهای ما، دیکتهای بیحساب و صِرفاً انشائی روی کاغذند.
بیست و سه سال پیش، اتحادیه بینالمللی مخابرات در کنفرانس World Telecommunication Development Conference (Buenos Aires, 1994) جهانیان را آماده کرد تا با تدارک عِده و عُده به مدت ده سال، خود را برای عبور هموار طی ده سال بعد یعنی از سال 2005 تا 2015 آماده کنند، با هم در راستای ایجاد جامعه اطلاعات فراگیر مردممحور همکاری کنند و خود را برای مقابله با مخاطرات پُرشمار و جهانشمول آینده مجهز کنند.
ما که خود از ذینفعان و همفکران اولیه برپایی آن کنفرانس بینالمللی بودیم و برایش وقت و سرمایههای بسیاری را هزینه کردیم، با شروع برنامههای جهانی برای همکاری متقابل جهت ایجاد جامعه اطلاعات بومی خود، از همکاری سر باز زدیم، پا پس کشیدیم، به لاک خویش فرو رفتیم و ... عقب ماندیم.
حالا باید با سیاستگذاری واقعبینانه بکوشیم بیراهه و کژراهه نرویم و با یقین و درست، گام برداریم و ... گامها زنیم.(منبع:عصرارتباط)