سیاست های مخابرات و تهدید بخش خصوصی
بهمن برزگر - دکتر وفا غفاریان رئیس هیئت مدیره شرکت مخابرات ایران اخیرا طی مصاحبهای اعلام کرده که شرکت مخابرات ایران در حال برنامهریزی برای واگذاری تلفن پیش پرداخته است.
در این نوشته در خصوص اثرات ناشی از این اقدام (واگذاری تلفن پیش پرداختی توسط شرکت مخابرات ایران - شرکت ارتباطات سیار) مطالبی ارایه میشود.
شرکت ارتباطات سیار بعنوان تنها اپراتور موجود در کشور که به ارایه خدمات تلفن همراه میپردازد تاکنون توانسته حدود 8 میلیون مشتری را سرویس دهد. سرویسی که خیلی از مردم از آن ناراضی بوده و فقط بدلیل عدم وجود حق انتخاب ناگزیر به استفاده از آن هستند.
در همین زمان که شرکت دولتی نتوانسته به نیازهای به حق مشتریان خود پاسخ گوید مجبور شده تا با پیش فروش موبایل خود جور سایر بخشهای اقتصادی را نیز بر دوش بکشد و معلوم نیست چرا بخش مخابرات باید تاوان جمع کردن نقدینگی موجود در جامعه و کسری بودجه دولت را پرداخت نماید.
5/7 میلیون سیمکارت پیش فروش شده که مخابرات باید آنرا طی یک یا دو سال آینده! واگذار کند. حال باز میخواهد علاوه بر آن موبایل پیش پرداختی نیز واگذار کند؟ چرا؟!
ایشان اظهار داشتهاند که معمول است که اپراتورها تنوع خدمات داشته باشند و مخابرات دولتی نیز این حق را دارد. در اصل این امر که هر اپراتوری حق دارد مجموعهای از خدمات را بخاطر نیاز مشتری ارایه دهد حرفی نیست اما چطور شده شرکت مخابرات دولتی یک دفعه این قدر فعال شده؟ و به تکاپو افتاده است؟!
آقای دکتر غفاریان بعنوان رییس هیئت مدیره شرکت مخابرات ایران (شرکت مادر تخصصی) و صاحب سهام 33 شرکت، چقدر وقت برای شرکتهای زیر مجموعه صرف میکند؟ آیا این زمانها عادلانه توزیع میشود؟ آیا ایشان به همان اندازه که به موبایل میاندیشد به زیرساخت، فناوری اطلاعات و مخابرات استانها نیز توجه دارند؟ تا کنون چند بار ایشان در خصوص سایر شرکتها به جز موبایل با اهالی مطبوعات سخن گفتهاند؟! اولویتهای کاری ایشان بعنوان اولین و تنها نفر تصمیم گیر در شرکتهای دولتیواقعا چیست میخواهم خوانندگان محترم را به این امر مهم توجه دهم، نکتهای را که آقای غفاریان به آن دست گذاشتهانداستثنائا نقطهای است که شاید نیازمند توجه اینچنین نباشد؟ در حال حاضر اپراتور تالیا بعنوان پیمانکار شرکت مخابرات ایران با داشتن حدود 500 هزار مشتری در تهران و سقف ارائه خدمات تا 6 میلیون مشترک در حال سرویس دهی به مردم است و فکر نمیکنم از نظر فنی خدمات آن دارای کیفیتی بدتر از مخابرات دولتی باشد. کمی فقط کمی کمک به آن شرکت از طرف سهام دار واقعی 57 درصدیاش (شرکت مخابرات ایران) میتواند بار ناشی از خدمات به مردم را (اگر هدف این باشد) بردارد.
اپراتور دوم تلفن همراه که انتخاب دولت جدید است قول داده تا در نیمه اول سال 85 مشترک بپذیرد. اپراتورهای خصوصی اصفهان (سلکوم مالزی) و کیش قرار بود با هدایت دولت ساماندهی شوند تا ارایه خدمت به مردم راحتتر صورت پذیرد.
این همه در این بخش ظرفیت سازی شده است تا کمک دولت در ارایه خدمات به مردم شوند حال این همه اصرار بر توسعه شرکت دولتی کمی جای تامل دارد؟
دولت در برنامه چهارم شعار کوچک شدن و کم کردن تصدی را هدف قرار داده است، این عمل با این هدف همخوانی دارد. مطمئناً نه.
آیا صرف انرژی برای شبکه زیرساخت منحصر به فرد صدرصد دولتی برای کشور ضروری تر نیست؟
اولویتهای کاری شرکت مادر تخصصی و آقای دکتر وفا غفاریان بعنوان رئیس هیئت مدیره این شرکت و نماینده تقریبا تامالاختیار وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در این حوزه چیست؟!
شرکت مادر تخصصی علاوه بر مدیریت 33 شرکت زیر مجموعه چند وظیفه دیگر را نیز بر عهده دارد. که عبارتند از:
1- خصوصی سازی شرکتهای دولتی
مطابق نظر شورای عالی اداری و در راستای برنامه چهارم توسعه در ادامه سیاستهای برنامه سوم توسعه مبنی بر فروش شرکتهای دولتی و کوچک شدن دولت شرکت مخابرات ایران باید اقدام لازم را برای این امر انجام دهد.
2- سعی در تامین زیرساخت کشور.
از آنجا که زیرساخت در انحصار دولت است و باید در انحصار آن بماند (اصل 44 قانون اساسی) لذا داشتن شبکهای پویا و به روز و تامین کننده همه نیازهای بخش دولتی و غیر دولتی یک الزام ملی است و باید تمام توجه مسئولین امر ( از جمله رئیس محترم هیات مدیره) صرف این مهم گردد.
3- کمک به پیمانکار تلفن اعتباری خود که در 57 درصد درآمد آن سهیم است. تالیا جزئی از شرکت مخابرات ایران است نه در سهم که در خدمت. شرکت مخابرات ایران چه بخواهد چه نخواهد باید با این واقعیت کنار بیاید. شکست در خدمات رسانی تالیا شکست مخابرات ایران تلقی خواهد شد. بنابراین کمک در موفقیت این سرمایهگذاری بخش خصوصی که اتفاقا به راحتی نیز میسر نشد از اولویتهای وزارت ارتباطات و شرکت مادر تخصصی میتواند تلقی گردد.
4- کمک در توسعه و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات از طریق شرکتهای مخابرات استانی و شرکت فناوری اطلاعات.
بدلیل جدا افتادن شورای عالی اطلاع رسانی و طرح تکفا از بدنه مخابرات کشور در طی سالهای گذشته این بخش از توسعه مناسبی برخوردار نبوده و شرکتهای مخابراتی دولتی هیچگاه موتور محرکه توسعه IT نبودهاند. مدیریت متمرکز حوزه فناوری اطلاعات در وزارت به این امر دامن زده است.
حالا وزارت جدید بههمراه پرچمداری شورای عالی فناوری اطلاعات توسعه این بخش حیاتی را شعار میدهد به نظر میرسد این فرصت حیاتی را باید مغتنم شمرد و با کمک از تمامی ظرفیتهای شرکتهای مخابرات استانی و با به کارگیری بخش خصوصی در قالبهای ساده، شفاف و موثر و مداوم سعی نمود تا توسعه IT در کشور متحول گردد. این امری است که مطمئنا باید بالاترین مقام شرکت مادر تخصصی استراتژی مشخصی داشته باشد و هم در این راه وقت صرف نماید.
کلام آخر اینکه اگر ما از همه گفتههای بالا چشم بپوشیم و فرض کنیم که سیاست یک بنگاه میتواند هر چه باشد اما یک مورد غیر قابل انکار است و آن کمک دولت است در راه اندازی و فعالیت بخش خصوصی. اگر به هر دلیلی تصمیمگیری دولتی شائبه حذف بخش خصوصی را در بر داشته باشد بدون اینکه بر کیفیت خدمت رسانی دولتی نیز اضافه نماید باید در تصمیم گیری بطور جدی تامل کرد. این اظهار نظر آقای غفاریان این شائبه را ایجاد میکند که وزارت آقای سلیمانی در حال خشکاندن جوانه نروئیده بخش غیر دولتی است. بخش خصوصی موفق یا ناموفق، صادق یا ناصادق، توانا یا ناتوان، محصول فعالیت، اندیشه و عمل دولت است و بس و فرقی نمیکند این دولت قبل باشد و یا دولت اکنون.
باز هم این سوال را باید پرسید که به راستی اگر دولت نمی خواست از بخش خصوصی حمایت کند، چه می کرد؟
- ۸۴/۱۲/۰۸