شبکههای اجتماعی داخلی؛ پر تعداد و کم اثر
محبوبه علی پور - اتوبوس در تقلای طی کردن دست اندازهای آشنای خیابان است. اما دختر جوان بیتفاوت صفحات مختلف شبکه مجازی مشهوری را با گوشی تلفن همراهش مرور میکند.
ایستگاهها یکی یکی رد میشوند و او مشغول «لایک» و «اد» کردن است. صفحه شخصیاش را هم با چند تصویر فانتزی به روز میکند...
دیدن اینگونه تصاویر در زندگی امروز عجیب و دور از انتظار نیست. به هر حال یکی از جلوههای زندگی مدرن، فضاهای مجازی و حضور در این شبکههای اجتماعی است که این روزها برای برخی به خانه دوم یا حتی اول تبدیل شده است.
** نفوذ چشمگیر شبکههای اجتماعی
نفوذ شبکههای اجتماعی نام آشنا به حدی چشمگیر است که اثرگذاری آنها را میتوان همسنگ قدرتمندترین کشورها دانست. چنانکه پیداست این روند همچنان ادامه خواهد داشت. کارشناسان «بانک جهانی» پیشبینی کردهاند در سال 2017 میلادی شمار ساکنان کره زمین به 44/7 میلیارد نفر میرسد و در آن زمان 3/31درصد از مردم در شبکههای اجتماعی حضور خواهند داشت. از این رو کارشناسان و متولیان امر در داخل کشور ایده «شبکههای مجازی بومی» را مطرح کردهاند، اما پرسش اینجاست که کاربران وطنی تا چه حد از این فضاها استقبال خواهند کرد؟
** داخلیها هم نیاز به نظارت دارند
«مجید – ن» که 6 سال است عضو یکی از شبکههای اجتماعی است، میگوید: در حال حاضر شبکههای اجتماعی بومی کم نیستند. شماری نیز ادعای بیش از یک میلیون کاربر داخلی را دارند. اما واقعیت این است که این فضاها نتوانستهاند نیازها و توقعات کاربران را از جهات مختلف برآورده سازند. برای نمونه بیشتر این شبکهها حتی به لحاظ بصری و ظاهری جذابیتی ندارند. اما اگر فضاهایی راه اندازی شود که بتواند سودمند باشد، من از حضور در این شبکههای اجتماعی استقبال میکنم.
«الهه – و» دانشجو، نیز معتقد است: گرچه اغلب تصور میکنند شبکههای مجازی بیگانه فضاهای ناامن و پرخطری به لحاظ فرهنگی و اجتماعی هستند من این گونه تجربه نکردم، زیرا مدتی عضو شبکه اجتماعی داخلی بودم که با وجود ظاهری موجه، کاربران مسایل سخیف و بی ارزشی را مطرح میکردند.
علت این مساله ضعف در نظارت بر چنین شبکههایی است، زیرا مسؤولان تصور میکنند چون این شبکههای مجازی خاستگاهی وطنی و بومی دارند، نیاز به کنترل و نظارت محتوای مطالب انتشار یافته نیست!
** دهها شبکهای که نمیشناسیم!
کلوب، بهشت، پردیس من، بیشه، هم میهن، فیس نما، فیس بوک ایرانی، تبیان، دلشکسته، مردم سرا، ملوسک، راه روشن، نگاه، هادی نت، فیس همدم، فرافیس، هفت آسمان، پارس یونیت، سنگریها، اندیشگر، دیدار، دنج نما، هم دیار، روابط و... اینها شماری از دهها شبکه اجتماعی بومی معروف و گمنامی هستند که ادعای حضور و تأثیرگذاری در دنیای مجازی را دارند. براستی چرا تا امروز شبکههای اجتماعی داخلی نتوانستهاند حرفی برای گفتن در این زمینه داشته باشند و بومی سازی این شبکهها چقدر ضروری است؟ «شهناز شفیعخانی» از طرفداران بومی سازی شبکههای اجتماعی میگوید: هر روزه بر طرفداران شبکههای اجتماعی افزوده میشود و ما نیز نمیتوانیم آثار و حتی آسیبهای چنین فضاهایی را نادیده بگیریم، زیرا دیگر با فیلتر کردن نمیتوان این فضاها را سامان داد. به هرحال فناوریهای نوین باعث خواهد شد این گونه سیاستهای بازدارنده نتیجهای نداشته باشد. از این رو باید به راهکارهای مؤثر بیندیشیم. این کارشناس گروه مطالعاتی - ارتباطی رسانههای جدید پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات در گفت وگو با خبرنگار ما میافزاید: از مهمترین شیوههای ساماندهی در این زمینه، افزایش سواد رسانهای کاربران بخصوص کاربران جوان و نوجوان و والدین است، زیرا بیشترین گروه سنی کاربران را طیف جوان و نوجوان تشکیل میدهد.
** بومیگرایی در شبکههای اجتماعی
وی ادامه میدهد: از دیگر راهها، راه اندازی و ساماندهی شبکههای اجتماعی بومی است. البته در حال حاضر چند شبکه اجتماعی موفق در کشور فعال هستند که به نظرم از دلایل گرایش کاربران وطنی به شبکههای اجتماعی بیگانه ناآشنایی کاربران داخلی از فعالیت آنهاست، زیرا هنوز تبلیغات چندانی برای این شبکهها در جامعه و رسانهها نمیبینیم.
«احمدرضا فیضی» نیز با تأکید بر نقش شبکههای مجازی در جهان امروز میگوید: نفوذ شبکههای اجتماعی را نمیتوان در زندگی امروزی نادیده گرفت، چنانکه بنا بر آمارهایی که از سایت فیسبوک گرفته شده کل کاربران اینترنتی فضاهایی غیر از شبکههای اجتماعی، 18 درصد بوده و شبکههای اجتماعی 63 درصد کاربران و فیسبوک به تنهایی 66 درصد وقت کاربران را به خود اختصاص داده است. به لحاظ سنی نیز بیشترین گروه سنی عضو شبکه فیسبوک 18 تا 49 ساله هستند که در واقع گروه فعال جوامع محسوب میشوند. اهمیت نفوذ و اثرگذاری شبکههای اجتماعی به گونهای است که درحال حاضر بسیاری از شرکتها و کمپانیهای معتبر جهانی نیز ورود به این عرصه را برای سرمایه گذاری پذیرفتهاند.
** چندین میلیون ایرانی؛ کاربر شبکههای اجتماعی
این کارشناس رایانه ادامه میدهد: بنابر آمار متفاوت بین 2 تا بیش از12 میلیون ایرانی کاربر شبکههای اجتماعی شمرده میشوند.
این در حالی است که امکانات دسترسی به اینترنت در جامعه مناسب نیست و در سالهای آینده نیز ابزارهای همراه میتواند این حضور را بیشتر فراهم کند. چنانکه اقبال به سوی رسانهها در کشور ما چندان تجربه چشمگیری نداشته و رادیو پس از 40-50 سال مورد استقبال بیش از 50 میلیون ایرانی قرارگرفت. حال آنکه ضریب نفوذ شبکههای مجازی را نمیتوان انکار کرد، بنابراین برای حضور مؤثر در این فضاها نیاز به برنامه ریزی دقیق و تخصصی دارد، زیرا تا امروز نیز شبکههای اجتماعی متعددی که در فضای مجازی فعال بودند، به دلایل سخت افزاری و نرم افزاری و حتی سیاستهای رسانهای نتوانستند کاربران وطنی را جذب کنند.
** فضاسازی بومی، اما متفاوت
«حاجی! جوونای امروزی اعتماد میخواهند نه اعتقاد.» این دیالوگ یکی از مجموعههای طنز است که از دهان «مرد قانون» شنیده میشود. حرف درستی که در ساحتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی جامعه امروز نمیتوان نادیده اش گرفت.
به گزارش قدس شهناز شفیع خانی؛ با اشاره به این مسأله میگوید: اعتمادسازی و اعتمادبخشی به کاربران نیز میتواند زمینه اقبال به فضاهای داخلی را فراهم کند. از این رو شبکههای اجتماعی بومی ضمن تأکید بر امنیت شبکههای مجازی، باید نظرسنجی را نیز به خاطر داشته باشند و براساس آن، به کاربران خود خدمات دهند، زیرا کاربران انتظار دارند آنچه را که نیاز دارند و برایشان جذابیت دارد و متفاوت است در این فضاها ببینند. وی با اشاره به نقش همسالان در تبلیغ این شبکهها میگوید: تجربه نشان داده چنانچه یک شبکه اجتماعی جذاب و مطلوب باشد کاربران به طور غیررسمی تبلیغات گستردهای برای آن میکنند. شبکههای اجتماعی بومی نیز میتوانند با حفظ قوانین و ضوابط رسمی، با انگشت گذاشتن روی خواستههای کاربران، رغبت آنها را به این فضاها افزایش دهند. حتی با تفکیک و گرایش بندی میتوان شبکههای اجتماعی متفاوتی را برای گروههای سنی و جنسی متفاوت راهاندازی کرد.
- ۹۳/۰۲/۰۶