ضرورت بازتعریف بازدارندگی در حوزه فناوری کوانتوم

عباس پورخصالیان - جنگ دوازده روزۀ اخیر (طی هفته آخر بهار تا هفته اول تابستان سال 1404 خورشیدی) به چند دلیل، نقطه عطفی در تاریخ جنگهای مدرن ارزیابی میشود. یکی، به این دلیل که جنگی ترکیبی و شناختی در اوج تحولات بیسابقه در فناوری نظامی بود و دوم، به این علت که آزمایشگاهی جهانی برای تست نهایی جدیدترین دستاوردهای فناوریهای مربوط به شمار آمد:
- این جنگ نمونهای از «جنگ ترکیبی» در مقیاس وسیع بود؛ شاملِ حملات نظامی کلاسیک درآمیخته با حملات سایبری به علاوۀ پهپادهای مرتبط با ماهوارههای مدار پائین زمین و موشکهای هایپرسونیک مانورپذیر (دارای قابلیت پیشبینیناپذیری مسیر حرکت بعدی). به عبارت دیگر: در این جنگ، میدان نبرد از فضای فیزیکی به فضاهای سایبری و ماهوارهای گسترش یافته بود.
- این جنگ همچنین «جنگی شناختی» بود؛ شامل عملیات روانی و نبرد اطلاعاتی مبتنی بر کارزارهای اطلاعات جعلی و اشاعۀ آن از طریق شبکههای اجتماعی و کانالهای رادیوتلویزیونی. به بیان دیگر: در این جنگ شناختی، میدان نبرد از فضای فیزیکی به فضای هوش مصنوعی و از این فضا به فضای افکار عمومی گسترش یافته بود. نکتۀ حائز اهمیت در این جنگ شناختی این بود که فرماندهان این جنگ در هردو سوی مخاصمه، عمدتاً روی راهبری یک جمعیت هدف متمرکز شده بودند: روی مردم ایران!
در یک طرف، به امید القای تحقق وعدۀ پیروزی حق بر باطل در میان نیروهای خودی و در طرف مقابل، با هدف دستکاری جوّ افکار عمومی به منظور امیدوار کردن مخالفان حاکمیت به عبور ساده از نظام. پدیدۀ یگانه و بی سابقهای که در اثر این جنگ شناختیِ دوازده روزه قابل رؤیت بود، شادی و امیدواری گسترده در میان عوام و خواصِ مردم اعم از پُزیسیون و اُپُزیسیون بود! این شادی و امیدواری در فضای افکار عمومی مردم با پایان این مرحله از جنگ تحمیلی، پایان نپذیرفته و هنوز در رسانۀ ملی طنینانداز است، به طوری که اگر در پیام رسانهای داخلی بخواهی فرضاً فهرست خسارات وارد شده را به منظور برآورد هزینههای جبران و بازسازی زیرساختهای تخریب شده احصا و ارزیابی کنی، ممکن است سر و کلۀ مخاطبی پیدا شود که تو را به تشویش اذهان متهم کند.
این جنگ، تنها جنگی ترکیبی و شناختی نبود، بلکه همچنین «جنگی اَبَرآزمایشگاهی» بود: فرصتی مخاطرهآمیز در خاورمیانه و غرب آسیا برای تِست و آزمون نهایی اثربخشی فناوریهای پهپادی و موشکی در مقابل کارآیی فناوری مِتامَتِریال («فراماده» ای که جنگندهها و بمب افکنها را رادارگریز میکند)؛ و رزمایشی پساواقعی برای بهکرد و رفع نارساییهای پدآفند سیبرنتیکی و بازآرایی بهترِ واحدهای تخصصی جنگ الکترونیکی مستقر در زیردریاییها و مراکز مدیریت شبکههای مخابراتی استقرار یافته در ایستگاههای زمینی ماهوارههای مدار پائینی زمین (LEO)!
این جنگ دوازده روزه، از این به بعد، از زوایای مختلف مورد ارزیابی کارشناسان قرار خواهد گرفت و ابعاد متنوع آن محل تأمل پژوهشگران و سوژۀ روزنامه نگاران خواهد بود.
از نظر نگارنده، در برهۀ حاضر بازاندیشی در استراتژیهای بازدارندگیِ ملهم و منبعث از فناوری، (به دلیلی که در زیر به آن خواهم پرداخت) اولویت دارد. استراتژی بازدارندگی کشور تا چند ماه پیش، بر واکنش نیابتی استوار بود، ولی اکنون باید در کنار اصلاح فضای دیپلماسی در داخل و خارج کشور، استراتژیهای بازدارندگی را در تمرکز و تفوق بر چالشهای سه فناوری امنیتی، بازتعریف کنیم. این سه فناوری که «امنیتی» محسوب میشوند، عبارتند از: فناوری هستهای، فناوری رمزنگاری و فناوری رایانش کوانتومی!
امنیتی و بلکه فوق امنیتی بودنِ فناوری هستهای باعث شده است که سازمان ملل متحد خیلی زود به فکر ایجاد آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بیفتد؛ ولی به رغم امنیتی بودن فناوری رمزنگاری، بجای اقدام سازمان ملل متحد، کشورهایOECD وارد عمل شدند و در اواخر قرن بیستم، بانی عقد معاهده واسنار (Wassenaar Arrangement ) میان کشورهای عضو شدند؛ به طوری که اکنون هر کشور عضو معاهدۀ واسنار موظف است بر صادرات و انتقال فناوریهای حساس از جمله فناوری رمزنگاری به علاوۀ فناوریهای نظامی و دو منظوره نظارت کند. این معاهده بر پایه توافقات بینالمللی و همکاری داوطلبانه اعضا استوار است و تصمیمات آن از طریق نشستهای دورهای اعضا اتخاذ میشود و نهاد نظارتی متمرکز یا ناظر مستقل خاصی (شبیه بهIAEA ) برای کنترل اشاعۀ فنون رمزنگاری ندارد و تعریف نکرده است.
جمهوری اسلامی در مورد استفاده از قدرت بازدارندگی موجود در هر دو فناوری هستهای و رمزنگاری، به شدت کنترل میشود ولی احتمالاً از آنجایی که فناوری رایانش کوانتومی هنوز به بلوغ لازم نرسیده، علم و فناوری کوانتوم تنها حوزۀ علمی و فنیِ امنیتی است که فعلاً نه آژانسی ناظر و متمرکز دارد و نه معاهدهای تبعیض آمیز، پادمان آن را کنترل میکند.
این وضع اما، به زودی و به سرعت، تغییر خواهد کرد، زیرا که یکی از زیربخشهای فناوری کوانتوم، رایانش کوانتومی و دیگری، رمزنگاری کوانتومی است؛ چنان رمزنگاری پُرقدرتی که تا حدود زیادی امکان ارتباطات امن، مخابرات ضد استراق سمع، اینترنت ضد هک و سکوهای ضد حمله را از طریق رمزنگاری پیشرفته (مانند توزیع کوانتومی کلید یا QKD ) فراهم میآورد و امنیت مبتنی بر رمزنگاری متعارف را به شدت، تهدید میکند. از این رو، به احتمال قوی همان کشورهای عضو معاهدۀ واسنار به زودی با افزودن تبصرهای بر آن، فناوری کوانتوم را نیز تحت پوشش معاهدۀ واسنار در خواهند آورد.
خوشبختانه، امسال (2025)، سال بینالمللی علم و فناوری کوانتوم یا IYQ است و فرصتی ذیقیمت دست داده است تا ما نیز به اهمیت علم و فناوری کوانتوم در راستای بازتعریف استراتژیهای بازدارندگی برای افزایش امنیت کشور بپردازیم؛ زیرا که اولاً: علم و فناوری کوانتوم، ازجمله علوم و فناوریهای امنیتی و بخش برآیندهای از یکپارچگی فناوری اطلاعات و ارتباطات و رایانش کوانتومی است؛ و ثانیاً: ما در این مرز و بوم هنوز چندان متمرکز و مصمم که باید و شاید، به علم و فناوری کوانتوم نپرداختهایم. لذا اکنون به مناسبت سالگرد علم مکانیک کوانتوم و تعریف سال جاری به عنوان سال بینالمللی علم و فناوری کوانتوم (IYQ)، بهتر است که در چارچوب تأمل پیرامون پیامدهای جنگ دوازده روزه، به موازی کاریهای سنتی در نهادهای دولتی علم و فناوری کوانتوم خاتمه دهیم.
در ایران گروههای تخصصی کار روی علم و فناوری کوانتوم، به نظر میرسد، بسیار دور از هم و پشت برهم، فعالیت میکنند:
- گروه فناوری کوانتوم دانشگاه صنعتی شریف: این گروه با هدف پیشبرد تحقیقات و آموزش در زمینه فناوریهای کوانتوم و بسترسازی برای تحقق اینترنت کوانتومی و سایر کاربردهای آن در حوزههای مختلف شکل گرفته است و در پژوهشکده جامع علوم و فناوریهای همگرا این دانشگاه روی موضوعاتی مانند رایانش کوانتومی، ارتباطات و شبکههای کوانتومی، و حسگرهای کوانتومی تمرکز دارد. اهداف و فعالیتهای این گروه عبارتند از:
- پژوهش: انجام تحقیقات بنیادی و کاربردی در حوزه علوم و فناوریهای کوانتوم.
- آموزش: تربیت نیروی متخصص در این حوزه از طریق برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی.
- توسعه: ایجاد زیرساختهای لازم برای پیشرفت فناوری کوانتوم در کشور و افزایش تعاملات علمی در سطح ملی و بینالمللی از طریقبرگزاری کارگاههای آموزشی فناوریهای کوانتوم با سرفصلهایی مانند مخابرات کوانتومی، حسگرهای کوانتومی، و رایانش کوانتومی و تلاش برای توسعه اینترنت کوانتومی و حسگرهای کوانتومی با هدف ایجاد بستری برای کاربردهای متنوع فناوری کوانتوم؛ و با تمرکز بر روی پرورش نیروی انسانی متخصص در این حوزه و افزایش آگاهی جامعه علمی از کاربردهای فناوری کوانتوم.
- مرکز تحقیقات فناوریهای کوانتوم ایران (IQTEC) : این مرکز در زمینه توسعه، ارائه و ارتقاء دانش و کاربرد فناوریهای کوانتوم با هدف دسترسی آسان به فناوریهای کوانتوم برای تمامی کسبوکارها و حرفهها تلاش میکند و برنامههایی مانند مدرسه زمستانه علوم و فناوری کوانتوم را برگزار مینماید. مرکز مذکور وابسته به سازمان انرژی اتمی ایران است که پژوهشکده فوتونیک و فناوریهای کوانتوم را در بر دارد و در زمینه طراحی و ساخت لیزرها، قطعات اپتیکی و فناوریهای مرتبط نیز فعالیت میکند.
- مؤسسه علوم و فناوریهای کوانتوم دانشگاه تهران که از سال ۱۳۹۹ با هدف توسعه علوم و فنون کوانتومی تأسیس شده و در حوزههای اطلاعات و ارتباطات کوانتومی، حسگرها، شبیهسازی و رایانش کوانتومی فعالیت میکند. این موسسه برنامههایی برای تربیت نیروی انسانی متخصص و برگزاری دورههای آموزشی دارد.
- گروه فناوریهای کوانتوم دانشگاه صنعتی اصفهان: این گروه در زمینههای حسگری کوانتومی، مخابرات کوانتومی، منطق و رایانش کوانتومی فعال است و به توسعه همکاریهای بینالمللی میپردازد.
- دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایۀ زنجان نیز پذیرفته است در مورد برنامههای ایران برای سال بینالمللی کوانتوم (سال ۲۰۲۵ میلادی) که توسط یونسکو اعلام شده است، با سایر نهادها همکاری کند و برنامههای متعددی از جمله افتتاحیه و سخنرانیهای تخصصی درباره مکانیک کوانتوم و کاربردهای آن برگزار کند تا نقش فیزیک کوانتوم را در توسعه پایدار کشور برجسته سازد.
بدیهی است که تقسیم کار به شیوهای معقول میان این نهادها لازم است تا به موازی کاری سنتی در این حوزه خاتمه داده شود و نهادهای مرتبط تحت ساختاری شفاف و معقول درآیند. اگر چنین شود، شاید بتوان در کوتاه مدت به بازتعریف استراتژیهای بازدارندگی ملهم و منبعث از علم و فناوری کوانتوم پرداخت.