علم عوام زده
بعضی از علوم هستند که یا خاصیت عوام زدگی دارند یا در زمان و مکانهایی خاص دچار این بیماری میشوند.
رشتههای متنوع رایانه مانند نرمافزار، سختافزار و تحلیل سیستمها اکنون دچار عوام زدگی مفرط شدهاند. اما اشتغال به کارهایی مانند وکالت، قضاوت، پزشکی و دارو سازی احتیاج به داشتن شرایط احرازِ دشوار و طی کردن مراحلی سخت دارد. هیچ کس نمیتواند بدون پروانه وکالت، وکیل کسی شود. هیچ کس نمیتواند بدون تحصیل در رشته پزشکی و دریافت مجوز، به امر درمان بپردازد. هرگز نمیشود که شما سلامتی خود را به دست کسی بسپارید که متخصص جامعالشرایط نباشد. همیشه سعی میکنید که پزشک خود را از بین بهترینها انتخاب کنید. اگر چه این رشته هم در ایران سود طلب شده است.
اما رشته رایانه در زمان ما دچار گسیختگی شده بنحوی که در مشاغل و پستهای مختلف آن افرادی بکار گمارده میشوند که از شرایط احراز و تحصیل لازم برخوردار نیستند.
اشتغال به این امر در سطوح مختلف احتیاج به هیچ نوع مدرک تخصصی ندارد و شرکتهای خصوصی و دولتی هر کسی را به عنوان مدیر پروژه و طراح و برنامه نویس به کارفرما معرفی مینمایند. کارفرمای بدبخت هم چارهای جز قبول و ادامه کار با افراد ناشی که دودمانش را برباد میدهند، ندارد.
عدم رعایت تخصص و اهلیت به حدی رسیده است که برای احراز پستهای کلیدی این رشته مانند شورای عالی داده ورزی، شورای عالی اطلاع رسانی و شورای عالی فنآوری اطلاعات هم رعایت نشده و در آینده هم به احتمال زیاد رعایت نمیشود. اگر چه خودِ این مناصب نیز محل بحث میباشند.
در سازمانهای دولتی نیز چنین است. مدیر کلی ومعاونت رایانه بسیاری از سازمانها وشرکتهای فوقِ بزرگ دولتی از بین افرادی انتخاب میشوند که هنوز آی.سی.دی.ال هم نگذراندهاند.
تعجبی هم ندارد. وقتی شرکت ثنارای اقدام به ارزیابی و گزارش دستمزدهای رشته رایانه می نماید و شرایط احراز شغل را مد نظر قرار نمیدهد، معلوم است که در شرکتهای رایانهای چه میگذرد و این گزارش چقدر مفید است.
یکی از مشکلات عمده که در این آشفتگی بروز می کند و ما به دلیل رعایت اختصار فقط یکی را ذکر میکنیم، عدمالنفع کارفرما و مشتری یا تاخیر در اتمام پروژه است. بسیارند قراردادهای کلان دولتی با شرکتهای خصوصی و پروژههای بسیار بزرگ داخلیِ شرکتها و سازمانهای دولتی که توسط افراد نا اهل و غیر متخصص انجام میشود و به دلایلی که ذکر شد یا:
1- تمام نمیشوند،
2- با چند برابر قیمت تمام میشوند،
3- چند برابر معمول طول می کشند،
4- چیز دیگری تحویل میشود.
تنها راهِ چارهی فعلی اینست که کارفرمای دولتی و شخصیِ دلسوز، با استفاده از متخصصِ متعهد، اقدام به ارزیابی هر پیمانکار و فردی بنماید که میخواهد پروژهای به او محول کند یا در راس کاری قرار دهد. متاسفانه ضرر این کار نیز چون فرد گرایی و نظر شخصی در آن اعمال میشود، از نفعش بیشتر است. خصوصیها فعلا خود را دریابند تا کلاه سرشان نرود.
منبع : ماهنامه راه راست
- ۸۵/۰۵/۲۷