فرصتِ ایجاد «دفتر مدیریت پروژۀ» دیجیتالی
عباس پورخصالیان - هفتادوشش سال پیش نهاد سازمان برنامه و بودجه کشور تأسیس شد، در آن زمان و هنوز بدون یک دفتر مدیریت پروژه؛ در حالی که نهاد Project Management Office (PMO) در غرب امری شناخته و تجربه شده بود! اما اکنون که «سید حمید پورمحمدی»، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور،
رضا باقری اصل را به سرپرستی مرکز تحول دیجیتالی و فناوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه کشور گمارده است، فرصت ذیقیمتی است برای ایجاد نخستین «دفتر مدیریت پروژۀ» دیجیتالی کشور.
بسیاری از همکارانم که طی دو دهۀ اخیر شاهد فعالیتهای «رضا باقری اصل» در مرکز پژوهشهای مجلس، در سازمان بورس فلزات، در سازمان فناوری اطلاعات کشور و در وزارت ارتباطات بودهاند، در فرستههایشان در شبکههای اجتماعی، از رفتن این شخصیت کارآمد، فعال و کوشا از وزارت ارتباطات به سازمان برنامه و بودجه، اظهار تأسف میکنند اما جای نگرانی نیست! دست اندرکاران بخش فاوا به تجربه دیدهاند که وی در هر پست و جایگاهی که بوده است، در اعتلای بخش و فرابخش فاوا به جد و با تأثیرگذاری مثبت کوشیده است؛ لذا اکنون نیز بهعنوان سرپرست مرکز تحول دیجیتالی و فناوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه کشور به خوبی میتواند برای این سازمان، نخستین PMO دیجیتالی ایران را ایجاد کند و از این طریق، گام بلندی در جهت ایجاد PMOهای دیگر در سایر نهادها و تحقق برنامههای توسعه اقتصاد دیجیتالی کشور بردارد. (اگرچه در خبری بعد از تنظیم متن حاضر، اعلام شد که ستار هاشمی وزیر ارتباطات، رضا باقری اصل را به عنوان مشاور خود در امور تحول دیجیتال منصوب کرد که اتفاق خوبی قلمداد میشود.)
• در اهمیت دفتر مدیریت پروژه
از هفتادوشش سال پیش تا کنون، نهاد سازمان برنامه و بودجه کشور به رغم ایجاد و پذیرش نهادهای مهمی در درون خود، شاملِ مرکز آمار ایران، سازمان نقشه برداری کشور، سازمان هدفمندسازی یارانهها، مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری، دبیرخانه هیئت امنای صندوق توسعه ملی، شورای عالی اقتصاد، شورای عالی آمار، شورای عالی فنی، شورای عالی نقشه برداری و شورای عالی آمایش سرزمین، هنوز نتوانسته است کاری اساسی در قبال توسعۀ اقتصادی کشور بخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامیانجام دهد. چرا؟ - به عقیدۀ بسیاری از کارشناسان شرکتکننده در کارگاه تربیت مدرس در زمینه مدیریت پروژه که در مرداد 1394 در سالن شهید قندی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تشکیل شد، به این دلیل ساده که:
سازمان برنامه و بودجه کشور از بدو تأسیس، فاقد یک PMO است.
تا آنجا که میدانم: ضرورت ایجاد PMO در ایران، نخستین بار در سندی ذکر شد که حدود دوازده سال پیش به مناسبت بازنگری لایحه نظام مهندسی ارتباطات و فناوری اطلاعات در سیُم مهرماه 1391 تدوین شد و تحت عنوان «گزارش شناخت وضعیت موجود سازمانهای نظام مهندسی در ایران» در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات منتشر شد. سپس سه سال طول کشید تا به ابتکار رضا باقری اصل و با همکاری مرکز آسیاپاسیفیکِ «آموزشِ فاوا در خدمت توسعه» وابسته به کمیسیون اقتصادی، اجتماعی سازمان ملل متحد در منطقۀ آسیا/اقیانوس آرام (UN-APCICT/ESCAP) کارگاه آموزشی مدیریت پروژههای فناوری اطلاعات و ارتباطات از 26 تا 28 مرداد 1394 برگزار شد و با برپایی کارگاه یک روزۀ تربیت مدرس در زمینه مدیریت پروژه در روز پنجشنبه 29 مرداد 1394 به کار خود پایان داد.
من هم یکی از شرکت کنندگان در آن کارگاه بودم.
مدرسان این کارگاه، نمایندگانِUN-APCICT/ESCAP شاملِ: خانم ماکاپاگال (Maria Juanita Macapagal)، نویسنده کتاب «مدیریت پروژه فاوا در تئوری و عمل» و آقای ماکاسیو (Macasio) از کشور فیلیپین بودند.
یادم نرفته است که آقای«جان جی. ماکاسیو» به حاضران در آن کارگاه گوشزد میکرد که:
تأسیس دفتر ملی مدیریت پروژههای دیجیتالیسازی از لوازم توسعه در عصر فاوا ست!
در میان حاضران در کارگاه مذکور، مدیرانی از بخش خصوصی فعال در حوزه فاوا و مدرسانی نیز از دانشگاههای تهران و سایر استانها دیده میشدند و به همین مناسبت در بعد از ظهر روز پنجشنبه 29 مرداد 1394، یعنی در ساعات پایانی کارگاه تربیت مدرس، 1) الزامات ایجاد دفتر ملی مدیریت پروژه (National Project Management Office) در سازمان برنامه و بودجه کشور، 2) تأسیس دفاتر مدیریت پروژه در مجتمعهای بزرگ دولتی (Enterprise Project Management Offices) و 3) راهاندازی دفاتر مدیریت پروژه در هر شرکت بزرگ، از جمله نکات مورد بحث و تأکید اغلب حاضران در کارگاه قرار گرفت؛ حاضرانی که اتفاق نظر داشتند:
ما هنوز حتی یک «دفتر ملی مدیریت پروژه» نداریم چه رسد به یک دفتر ملی مدیریت پروژههای دیجیتالی سازی اقتصاد کشور!
این نتیجهگیری باعث شد که دولتمردان حاضر در آن گارگاه بپذیرند، حد اقل در 3 مورد باید بکوشند:
1) چگونگی جاانداختن دفتر ملی مدیریت پروژه برای رئیس سازمان برنامه و بودجه؛
2) راهنمایی دولتمردان برای تأسیس دفاتر مدیریت پروژه در مجتمع های بزرگ دولتی؛ و
3) کمک به تدوین مقرراتی بخشی برای راهاندازی دفاتر مدیریت پروژه در هر شرکت یا سازمان بزرگ!
اما از سال 1394 تا کنون – تا آنجا که میدانم- در قبال تحقق سه مورد مذکور، بجز اطلاع رسانی و تبلیغ پیرامون لزوم ایجاد PMO هیچ کار چشم گیری صورت نگرفته است!
با وجود چالشها و تنشهای ملی و بین المللی که دولت چهاردهم با آنها رو به روست، انتظاری از رئیس جمهور محترم نیست که بتواند کاری کارستان در قبال توسعۀ اقتصاد کشور بردارد چه رسد به توسعۀ اقتصاد دیجیتالی از طریق ایجاد PMOهای دیجیتالی در وزارتخانههای کشور!
با این وجود اگر سرپرست مرکز تحول دیجیتالی و فناوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه کشور آستین همت را بالا بزند یقین دارم میتواند موانع قانونی و مالی و دانشیِ ایجاد نخستین PMO (دفتر مدیریت پروژه) را برطرف کند! تا شاید در آینده به کمک نهادهای قانونی و تنظیم مقررات کشور سازوکارهای مناسبی یافت شوند، برای تأسیس دفاتر مدیریت پروژه در مجتمع های بزرگ دولتی (به عنوانِ Enterprise Project Management Office) و در هر شرکت بزرگ کشور اعم از خصوصی و خصولتی.
خلاصه این که: ایجاد دفتر مدیریت پروژه (PMO) میتواند در سطوح و موسسات مختلف سودمند باشد، از آن جمله:
- در وزارتخانههای دولتی: یک PMO میتواند شیوههای مدیریت پروژه را استاندارد کند و مسئولیت پذیری را در پروژههای عمومیافزایش دهد.
- در هلدینگها: یک PMO در سطح شرکتهای مادر تخصصی، چندین واحد تجاری را با اهداف استراتژیک همسو میکند و بهینه سازی منابع و موفقیت پروژه را تضمین میکند.
- در بنگاهها: هر شرکت یا سازمانی، صرف نظر از اندازه، میتواند از یک PMO متناسب با نیازهای خاص خود، از نوع کنترل کننده، راهنما یا پشتیبان، بهرهمند شود.
- یک PMO کنترل کننده انطباق پیشرفت پروژه با اهداف مدیریت پروژه، تا حصول اطمینان از همسویی با اهداف سازمانی را تضمین میکند. کارکردهای یک دفتر مدیریت پروژۀ کنترل کننده عبارتند از: 1) نظارت بر استفاده از منابع؛ 2) پیش بینی تقاضای منابع؛ و 3) ایجاد فرآیندهای مدیریت منابع؛ و 4) تسهیل در تصمیمگیری آگاهانه در مورد در دسترس بودن منابع.
- یک PMO راهنما (directive PMO) مهار و پایش کامل پروژهها را به دست میگیرد، مدیران پروژه را تعیین میکند و مستقیماً منابع، بودجهها و برنامهها را مدیریت میکند. این نوع دفتر مدیریت پروژه با متمرکز کردن اختیارات و تصمیمگیری، ثبات بالایی را در بین پروژهها تضمین میکند. یک PMO راهنما با پایش بالا، دارای اختیار کامل بر پروژهها است و تمام جنبهها را از شروع تا پایان پروژه مدیریت میکند.
- یک PMO پشتیبان (supportive PMO) با اعمال نظارت دقیق بر مجریان پروژه، نقش مشاور را برای کمک به ایشان بر عهده میگیرد.
در نهایت، اگر عزم ملی برای تحقق برنامههای توسعه، جزم باشد؛ اگر در جامعه، امنیت و آرامش لازم برای توسعۀ اقتصادی حاکم باشد؛ اگر قوۀ قضائیه از موارد صدور احکام مصادرۀ اموال و سلب مالکیت بکاهد؛ اگر مقرراتگذاران کشور واقعاً بخشی باشند و نه فرابخشی؛ اگر قدرت قانونگذاری تنها در پارلمان متمرکز باشد و نه در هر شورای فراپارلمانی، اگر منابع انسانی و مالی اجرای پروژههای بزرگ آماده باشند؛ آنوقت تنها در صورتی پروژههای بزرگ در راستای توسعۀ همه جانبۀ اقتصاد کشور محقق میشوند که دفاتر مدیریت پروژه در سطوح ملی و بخشی و شرکتی موجود و فعال باشند!
«سید حمید پورمحمدی»، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور باید توجه داشته باشد که اکنون فرصت مناسبی است برای شکل گیری PMO دیجیتالی در مرکز تحول دیجیتالی و فناوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه کشور، به عنوان کانونی بایسته و شایسته برای کنترل مصارف بودجه و تحقق برنامههای توسعه در راستای اهداف تعریف شده.
این فرصت را غنیمت شماریم!
(منبع:عصرارتباط)
- ۰۳/۰۸/۰۸