ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

«فشار، بازی، سکوت»

| شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۵۵ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - شبکه ملی اطلاعات، نمونه‌ای کامل و قابل تدریس از نقص ساختارها، ضعف قانون‌ها، پیچیده‌سازی فرایندها و در نهایت یافتن چرایی شکست کامل، اجرای ناقص و یا طولانی و پرهزینه‌شدن طرح‌ها و پروژه‌های کلان در کشور است.

کاری با این که شبکه ملی اطلاعات چه بود و چه شد، ندارم. چون این قصه هم تلخ و بی‌سرانجام است و هم بسیار تکراری.

مقصود این نوشتار صرفا پرداختن به یک مدل رفتاری و برخورد با شبکه ملی اطلاعات از گذشته تا امروز است. رفتاری آشنا که ظاهرا تغییر دولت‌ها، مجلس‌ها و مدیران نیز آن را تغییر نداده و تبدیل به یک الگو و مدل رفتاری رایج در کشور شده است.

شبکه ملی اطلاعات نزدیک به 14 سال است که یک سیکل بی‌پایان «فشار، بازی، سکوت» و دوباره تکرار و تکرار این سیکل را طی می‌کند.

مرحله فشار: در مرحله فشار، به یکباره سرنوشت این شبکه ملی بر سر زبان‌ها می‌افتد و از هر سو از نمایندگان مجلس، شورای‌عالی فضای مجازی، مسوولان قضایی، کارشناسان و رسانه‌ها و غیره، همه سراغش را می‌گیرند، سخنرانی‌های آتشین می‌کنند و باعث و بانیان بلاتکلیفی این شبکه را به باد نقد و کنایه و تهمت می‌گیرند.
مرحله بازی: سپس وارد مرحله بازی می‌شویم. منظورم بازی با کلمات است. حالا نوبت باعث و بانیان است که پاسخ منتقدان را بدهند که قانون، تکلیف فلان بخش را روشن نکرده، برداشت ما از بهمان بخش قانون این است، نهادهای دیگر عقب هستند، همکاری نمی‌کنند و ...

سپس ناظران و منتقدان در ادامه مرحله بازی وارد عمل می‌شوند و ادعای مجریان را زیر سوال می‌برند و دست آخر هم می‌گویند ما امکانات، بودجه و اختیارات کافی برای اعمال قانون نداریم.

مرحله سکوت: بعد از مرحله بازی، وارد دوران طولانی سکوت می‌شویم که به یکباره همه چیز به فراموشی سپرده می‌شود و تو گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته! به عبارتی ظاهرا گردوخاک بحث‌ها و جدل‌ها دوباره روی سر تا پای شبکه ملی اطلاعات ریخته و این شبکه زیر همان خاک قبلی که بود باقی می‌ماند تا جلوی چشم‌ها و یادها نباشد تا وقتی دیگر و روزگاری دیگر و مسوولانی دیگر.

برای آنها که سال‌هاست از نزدیک درگیر و پیگیر این پروژه هستند و چه برای آنها که از دور شاهد هستند، کمی فکر کنیم، آیا این چرخه «فشار، بازی، سکوت»، آشنا نیست؟ آیا تغییر و جابجایی مدیران، تغییری در این سیکل بی‌پایان ایجاد کرده است؟ به راستی چرا چنین است؟

آیا واقعا نمی‌دانیم مساله و راهکار برون‌رفت از این چرخه چیست؟

اگر می‌دانیم راه‌حل چیست اما به علت بی‌انگیزگی، رفیق‌بازی، سیاسی‌کاری، عافیت‌طلبی و هر توجیه دیگر، کاری نمی‌کنیم که باید خودفریبی، دروغ و تعارف را کنار گذاشت و گفت، وای بر ما!

اگر هم نمی‌دانیم راه‌حل چیست، که در این صورت نه تنها وقت و پول و انرژی و امکانات و فرصت‌های کشور را به باد داده‌ایم، بلکه با غصب صندلی‌ها و مناصب، مانع ورود افکار و ظرفیت‌های جدید و توانمند برای حل مساله شده‌ایم و در این صورت هم باید گفت، وای بر ما!

(منبع:عصرارتباط)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">