فیسبوک، تلگرام و پیامرسانهای داخلی
علی شمیرانی - آمریکاییها استاد نمایشهای اعتمادسازی و حمایت از وجهه شرکتهای کشورشان نزد افکار عمومی دنیا هستند و به شدت از آنها حمایت میکنند. اگرچه همیشه هم همه چیز طبق میل آنها پیش نمیرود.
برای مثال اپل چندی پیش و در جریان واقعه "سنبرناردیو" اعلام کرد که اجازه دسترسی به گوشی فرد تروریست را با فشارهای انبوه FBI نمیدهد تا دنیا نظارهگر آن باشد که این شرکت آمریکایی در دفاع از حقوق مشتریان و حریم خصوصی آنها حتی اگر او تروریستی باشد که داخل خاک آمریکا عملیاتی کرده، هم قاطعانه میایستد!
اما ادوارد اسنودن پیمانکار سابق امنیتی آمریکا که سالهاست در حکم استخوانی لای زخم عمل میکند، دعوای FBI و اپل را مزخرف و یک نمایش عوامفریبی اعلام کرد که اهداف بلندمدتی را تعقیب میکند چراکه به گفته او پلیس این کشور دسترسی کاملی به اطلاعات دارندگان گوشی آیفون دارد.
هفته قبل یکی از دیدنیترین چالشهای دنیای سایبری در کنگره آمریکا و میان سناتورهای این کشور با مدیر عامل یکی از غولهای سایبری دنیا یعنی فیسبوک رقم خورد.
حالا نوبت شرکت فیسبوک بود چراکه بعد از رسوایی بزرگ سواستفاده از اطلاعات خصوصی کاربرانش با افت سهام و تخریب چهرهاش در دنیا، مواجه شده است. به همین منظور این شرکت زیر فشار (بخوانید پروژه حمایت و احیای وجهه) از سوی سناتورهای این کشور رفت. در این جلسه که البته در فضای مجازی ایران نیز بخشهایی از آن در قالب فیلم، بازتاب گستردهای یافت و بسیاری آن را بینظیر و تاریخی دانستند، سناتورها پرسشهایی بسیار تند، احساسی و افشاگرانه از عملکرد مدیر عامل فیسبوک پرسیدند و او را به شدت به چالش کشیدند تا زاکربرگ هم بارها ظاهرا از دادن پاسخهای شفاف، به دلایلی همچون مسایل تجاری و منع افشای اطلاعات مقابل دوربینهای پخش زنده، درمانده شود.
این در حالیست که ادوارد اسنودن در این مورد نیز معتقد است فیسبوک به یک شرکت تمام عیار اطلاعاتی تبدیل شده است. چون دقیقا همان کاری را میکند که شرکتهای اطلاعاتی که وی سابقا در آنها کار میکرد، میکنند.
بیایید فرض کنیم تمام احتمالات بالا و نظرات اسنودن اشتباه است و شرکتهای آمریکایی واقعا با دولتهای خود در حفظ حریم خصوصی کاربرانشان در نزاع و کشمکش هستند.
اما بعد از این مقدمه باز گردیم به ایران و آغاز تلاشها برای ترغیب کاربران ایرانی به مهاجرت از تلگرام به سمت پیامرسانهای داخلی تا ببینیم ما چگونه عمل میکنیم.
تقریبا تمام مسوولان در ردههای مختلف، با تشویق و تهدید، یکصدا کاربران را به استفاده از پیامرسانهای داخلی دعوت میکنند، آن هم در شرایطی که برخی از این پیامرسانها مستقیما وابسته به نهادهای دارای بودجه کشور هستند و برخی از آنها نیز در مالکیتشان ابهامات و تردیدهایی وجود دارد، همچنین نقش صاحبان پیامرسانها در جرایم احتمالی در آن بسترها مشخص نیست، حریم خصوصی کاربران نیز صرفا با چتهای خصوصی دو نفره یکسان انگاشته شده است، حال آنکه از وبلاگها و سایتهای داخلی گرفته تا شبکههای اجتماعی خارجی، مدیران سایتها و صفحات حتی بابت اظهار نظرات کاربرانشان محکوم میشوند، چه رسد به خود کاربران. این یعنی دایره جرمانگاری در اظهار نظر کاربران نیز محل پرسش و دغدغه است و طبعا بستری که این اظهارات در آن مطرح میشود اگر داخلی باشد، مشمول برخورد و رسیدگی سهلتر و سریعتر خواهد بود.
با وجود این موارد و ابهامات دیگر، حداقل در فاز کنونی مساله اصلی اصولا توانایی فنی پیامرسانها در پذیرش و ارایه خدمت به کاربران و ارایه آمار و ارقام میلیونی نیست و اگر قصد بر "اجرای واقعی" این مهاجرت گسترده و اعتمادسازی ملی است، نیاز به مقدمهچینی و زمینهسازیهای گسترده، هوشمندانه و البته ظریف داریم.
موضوعی که نیازمند بکارگیری متخصصان خبره حقوقی، تجاری، روانشناسی، جامعهشناسی، ارتباطات و تبلیغات است نه صرفا مسوولان و متخصصان سیاسی و امنیتی.