مصائب بانکداری الکترونیکی در ایران
علی شمیرانی - نوشتن از مصائب و مشکلات بانکداری الکترونیکی در ایران کار دشواریست. یک رسانه تخصصی وظیفه کمک به ترویج فرهنگ و کاربری هر چه بیشتر استفاده از خدمات فناوری را دارد و نوشتن از مشکلات شاید گاه بتواند به تردید در استفاده از این خدمات منجر شود و سختی کار نیز همین جاست.
اما به هر جهت چشم پوشی از کاستیها نیز جایز نیست چراکه بی توجهی به این مهم نیز گاه اثرات مخربتری میتواند به همراه داشته باشد. ماجرای لو رفتن شماره کارتهای بانکی مردم اگرچه به سرعت در کانون توجه رسانههای کشور قرار گرفت، اما به همان سرعت هم به حاشیه رفت. با آنکه رویداد مذکور منجر به خسران و سرقت از حسابهای الکترونیکی نشد، لیکن آثار روانی و کنش و واکنش به آن همچنان پابرجاست.
شاید شما هم از اطرافیانتان شنیده باشید که گفتهاند باید حسابهای الکترونیکی خودمان را مسدود کنیم و به همان بانکداری سنتی بازگشت کنیم. عمده نگرانی این عده نیز به دغدغه ایشان در صورت وقوع سرقت است.
این کاربران نگران میگویند، اگر از حساب الکترونیکیمان پولی برداشت شود، چطور میتوان ثابت کرد این موضوع ناشی از سهلانگاری خودم بوده یا کار یک هکر بوده است؟ ما که نمیدانیم در پس پرده چه خبر است! پس بهتر آن است که کاغذ به دست (بانکداری سنتی) به بانک برویم و مثل سابق زندگی کنیم.
فارغ از نادرست بودن چنین دغدغهای به هر حال هم اکنون چنین اضطرابی نزد کاربران بانکداری الکترونیکی کشور وجود داشته و برخی نیز با نوعی هک شدن توهمی مواجهاند و فکر میکنند از حساب بانکی آنها پول برداشت شده است.
اما عامل شکلگیری چنین ذهنیت و ترسی در افکار مردم چی یا به عبارت دیگر چه نهادی بوده و برای رفع آن چه باید کرد؟ برای نمونه بازهم به ماجرای افشای اطلاعات کارتهای بانکی بازگردیم. بانک مرکزی با تعلل وارد میدان شده و مردم را برای تغییر رمزهایشان سراسیمه روانه عابربانکها کرد. چند روز بعد هم از سوی مراجع متعدد اعلام شد، نیازی به چنین کاری نبود. (و البته که نیازی هم نبود و این اقدام برای نوعی محکمکاری بود.)
بنا به گزارش خبرگزاری مهر گویی بانک مرکزی از بانکهای کشور خواسته تا با مسدودسازی حسابهای مردم آنها را به بانکها کشانده و رمز جدیدی برای ایشان صادر کنند! این اقدام آزاردهنده بانک مرکزی در مسدودسازی حسابهای مشترکان اتفاقاً مسبوق به سابقه بوده و نگارنده هم پیش از با چنین مشکلی مواجه شده است. این که اصولاً چرا باید پول و اموال مردم را بدون اطلاع قبلی ایشان بلوکه کرده و آنها برای تکمیل مدارک یا تغییر رمز به بانکها کشاند، خود برای راندن مردم از این خدمات کافی است.
این که دوباره از مردم خواست برای تغییر اجباری رمز اقدام کرده و مشکلاتی همچون از کار افتادن عابربانکها، اختلالهای گاه و بیگاه در شبکه شتاب و انتظار طولانی کارت به دستان در بانکها، دغدغه و ذهنیتی که بالاتر به آن اشاره شد و مواردی از این دست را که کنار هم بگذاریم، زمینه را برای رویگردانی از بانکداری الکترونیکی تشدید میکند.
به هر تقدیر سیاستگذاران کلان عرصه بانکداری نوین، میبایست اقدامات حسابشده و عاجلی در این خصوص به عمل آورند. بدیهیست تعلل و بی توجهی به مشوش بودن افکار عمومی آثار و پیامدهای نامطلوبی برجای خواهد گذاشت. کسی چه میداند شاید من نیز به عنوان یک کاربر آشنا با بانکداری الکترونیکی، تمام یا حداقل بخشی از خدمات بانکی خود را به حالت سنتی و سابق آن باز گردانم!
منبع : فناوران اطلاعات
- ۹۱/۰۲/۱۶