ITanalyze

ناصرالدین شاه نیروی الکتریسیته را در اروپا شناخت، کارخانه کوچک برق به ایران آورد، در کاخ یا قصر گلستان نصب کرد، ...

سیم‌های بدون روکش روی دیوارها کشیدند که همان ماه اول چند کنیز و خواجه را برق گرفت و کشت. استفاده علمی و صنعتی ناصرالدین شاه از برق این بود که شبهای جمعه دستور می‌داد پنج دقیقه برق را خاموش کنند تا به روایت تاج السلطنه دخترش، خانمهای حرم در تاریکی به جان هم بیفتند و تا می‌توانند یکدیگر را به حد مرگ کتک بزنند یا سقلمه و نیشگون بگیرند و توسری و اردنگ و یکدفعه برق را روشن کنند و هر کس در همان حال که هست بایستد و شاه بخندد.

مظفرالدین شاه از فرنگستان انواع اسباب بازی خریده و آورده بود و یک پودر سفید آورده بود که در بستر هر کس می‌ریختند از خارش بیچاره می‌شد و عربده می‌کشید!

از اختراع مفید تلفن تا سالهای سال برای آزار و اذیت مردم، مزاحمت برای بانوان و دوشیزگان استفاده می‌شد یا خبرهای بد می‌دادند. یک بار یک حقوقدان معروف ایرانی (دکتر لسانی مؤلف کتاب گرانقدر «نفت طلای سیاه، بلای جان ما» را که سر منشأ آگاهی مردم ایران و جنبش ملی شدن نفت گردید) با دادن خبر دروغ مرگ برادرش دچار سکته قلبی و مرگ شد. با اختراع دستگاه نشان دهنده شماره تماس این مزاحمتها قطع شد.

سالها از اتومبیل برای سر راه گرفتن بر زنان مردم در خیابانها استفاده نابجا می‌کردند و می‌کنند، صدای رادیو را آن قدر بلند می‌کردند که همسایگان به جان می‌آمدند. مشترک رسمی و قانونی برق نمی‌شدند و سیم روی سیم همسایه می‌انداختند و برق می‌دزدیدند.

قرنها آب ایران آب کثیف نامشروب غیربهداشتی آکنده از میکروب بود. آب لوله کشی شد. آن قدر در مصرف آن افراط نمودند و اتومبیل شستند و برای ساختن خانه استفاده کردند و چاه‌های قاچاق حفر کردند که زمین نشست کرد. شیوه رانندگی در اتوبانها را ببینید. تعدد تصادفات که چهار برابر فرانسه است را از نظر بگذرانید. از هر اختراع مفیدی برای کارهای زشت و ناپسند استفاده می‌کنیم. در کنار زیباترین جاده‌های ساحلی، توده انبوهی از زباله و پوست میوه و پاکت پلاستیکی دیده می‌شود. به جنگلها و بیشه‌ها می‌روند. اجاق آتش درست می‌کنند، آتش را خاموش نمی‌کنند و هزاران هکتار جنگل و فضای سبز را در آتش می‌سوزانند.

از موبایل این شگفت انگیزترین اختراع ارتباطی برای زاغ زنی مراجعان بانکها و ربودن اندوخته فلان پیرمرد و پیرزن بازنشسته استفاده می‌کنند. به پیک موتوری هم رحم نمی‌کنند.

از مسافرکش و حتی تاکسی برای تجاوز به زنان و دختران مردم استفاده می‌کنند. موتورسیکلت را برای زورگیری و کیف ربایی مورد استفاده قرار می‌دهند. مرفین برای تسکین درد بیمارانی است که از آلام جسمی یا جراحات رنج می‌برند، آن را برای کشیدن و نشئه شدن به کار می‌برند. هر اوباشی را می‌گیرند خود را معتاد به شیشه معرفی می‌کند. بتازگی از اینترنت برای کلاهبرداری، اخاذی، خالی کردن وجوه بانکی مردم استفاده می‌شود. این اختراع ارتباطی سودمند بسیار مبتذل و احمقانه مورد بهره برداری قرار می‌گیرد. بسیار بی‌سوادانی که در اینترنت اظهار فضل می‌فرمایند. چندی پیش یکی از فرزندانم یک آی- پد به من هدیه کرد.

پس از سه روز برش گرداندم و گفتم نمی‌خواهم! هر بی‌سواد فضول کژ سلیقه عوامی در این فضا برای خود صفحه‌ای گشوده و پیامهایی می‌فرستد. جایی در صفحه‌ای خواندم شخصی نوشته بود لودفن (لطفاً) در اساس کشی (اثاث کشی) منزل موازبت (مواظبت) فرمایید. معلوم نبود این چکاره است که به دیگران رهنمود می‌دهد. مزخرفاتی خواندم شاخ درآوردم!

بسیاری حسرت به دل زندگی مردم دیگرند. هر دختر پا به سن و سال گذاشته‌ای تصاویر هالیوودی از خود به نمایش می‌گذارد. آنان که در خارج‌اند معرکه‌اند. با بی‌حیایی تصویرهایی منعکس می‌کنند. پیامهای احمقانه صفحات اینترنت را پر کرده؛ پیشترها دختران در غذا خوردن مراعات می‌کردند. اکنون همه مانند اولیور هاردی اشتهای عجیبی به خوردن دارند. پیامها ابلهانه، مبتذل و مسخره است. عده‌ای در تمام امور اظهارنظر می‌کنند. برخی عکسهای توهین آمیز از هموطنان خود را روی صفحه می‌گذارند.

این اینترنت شده وسیله سرگرمی و عقده گشایی و بی‌تربیتی عده‌ای از افراد بیکاره. هیچ قانونی هم ندارد. اگرهم دارد باید شال و کلاه کرد و عصای آهنین و کفش پولادین به دست گرفت و پوشید و در دادسرای رسانه و پلیس « فتا» سرگردان شد. (خسرو معتضد/قدس‌آنلاین)