وقتی مسوولان کم کاری می کنند
علی شمیرانی – شاید هیچ چیز ناراحت کنندهتر از این نباشد که بر اثر کم کاری مسئولان، خارجیها ابتکار موضوعی را در کشور ما در دست بگیرند. این وضعیت در زمینه مباحث فرهنگی حساسیت موضوع را دو چندان میکند.اما اگر از مقدمه کوتاه شود، باید به اصل موضوع پرداخت.
کمتر کسی است که امروزه از نقش و اهمیت فوقالعاده «بازیهای رایانهای» بیاطلاع باشد. اغلب بازیهای رایانهای امروزه بر اساس اهداف بسیار پیچیده سیاسی، نظامی، فرهنگی و گاه حتی مذهبی طراحی میشوند. در حقیقت بازیهای رایانهای امروزه دو هدف پیدا و پنهان را تعقیب میکنند.
نخست هدف پیدا و غیرمهمتر یعنی به ظاهر سرگرمی و هدف پنهان دوم کارکردهای مورد نظر سازنده بازی است.
هدف این بازیها القای غیرمستقیم برخی از باورها و در عین حال تخریب برخی از باورها به شکل همزمان است.
اتفاقاً این بازیها نیز به قدری با جزئیات ساخته میشوند تا هر کودک، نوجوان و جوانی را مجذوب خود کند و این گونه است که در حین بازی و به انحاء مختلف از هر جزییاتی برای اثرگذاری و رسیدن به هدف ثانویه استفاده میشود.
زمانی که نوجوان ایرانی در قالب شخصیت اصلی لباس، اسلحه و تجهیزات یک کماندوی آمریکایی را به دست میگیرد غیرمستقیم تحت تاثیر عوامل مختلف قرار می گیرد. این که یک سرباز آمریکاییست که قدرت مطلق است و این که آمریکاییها هستند که حافظ صلح بوده و اشرار را سرکوب میکنند، میتواند یکی از تاثیرات غیرمستقیم این دست از بازیها باشد.
اگرچه برخی از سازندگان بازیهای رایانهای نیز راه کاملاً آشکاری را در پیش میگیرند. برای نمونه چندی پیش یک شرکت آمریکایی که در زمینه بازیهای رایانهای فعالیت دارد، به تازگی بازیی را در مورد شبیهسازی حمله آمریکا به تجهیزات هستهای ایران طراحی کرد.
بر اساس بازی طراحی شده توسط این شرکت که «حمله به ایران» نام گرفته است بازی از آنجا آغاز میشود که مذاکرات بینالمللی به شکست میانجامد و ایران قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نمی پذیرد. سپس نیروهای آمریکا تجاوز به تاسیسات اتمی در نطنز را آغاز میکنند و...
قرار دادن صحنههای مخفی جنسی در بازی رایانهای نوجوانان از دیگر مواردی است که اخیراً برای سازندگان برخی از این بازیها رسوایی به بار آورده است.
اگرچه ذکر این نکته نیز ضروری است که بازیهای رایانهای کارکردهای بیحد و حصر مثبتی نیز دارند و امروزه از این بازیها برای مقاصد آموزشی بسیار خاص و مهم نیز استفاده شده که به رشد خلاقیت و استعداد نوجوانان کمک میکند.
از این رو کم کاری مسئولان فرهنگی کشور در این زمینه می تواند آثار مخربی را بر جای بگذارد و ابتکار عمل را به خارجیها واگذار کند که در اشکال مختلف مقاصد خود را به پیش ببرند.
شاید اگر تا چندی پیش این دست از بازیها از طرق مختلف وارد کشور می شدند موضوع شکل دیگری داشت اما این که شرکتهای خارجی حامی برگزاری بازیهای رایانهای در کشور باشند مساله شکل کاملاً متفاوتی به خود می گیرد.
اخیراً چند شرکت خارجی به نیت سرگرمی کودکان، نوجوانان و جوانان ایرانی چند سالی است که اقدام به برگزاری بازیهای رایانهای در کشور میکنند و به گونهای رفتار میکنند که گویی در حال حمایت از نوجوانان یک کشور فقیر آفریقایی هستند.
اگرچه به شکل مشخص معلوم نیست متولی بازیهای رایانهای در کشور چه نهادی است. لیکن در این میان چند پرسش مطرح میشود که امید است مسئولان و دلسوزان فرهنگی به آن توجه داشته و پاسخ و گام عملی لازم را در این خصوص بردارند.
اول آن که آیا اصولاً مسئولان در جریان محتوای بازیهایی که به لطف شرکتهای خارجی در کشور برگزار میشوند قرار دارند یا نه؟ به عبارت دیگر آیا محتوای این بازیها با شاخص و معیارهای فرهنگی و مذهبی ما سازگاری دارد یا...
دوم آن که برگزارکنندگان خارجی این بازیها اصولاً چگونه و از کدام نهاد داخلی مجوز «فعالیتهای فرهنگی» در کشور را کسب میکنند؟
سوم آن که مگر اصولاً هزینه و ملزومات برگزاری سالم ، هدفمند و تحت کنترل این دست از مسابقات رایانهای در کشور چه قدر میشود که مسئولان از آن سرباز میزنند و هدایت را به شرکتهای خارجی واگذار میکنند؟
چهارم آن که «بنیاد بازیهای رایانهای» که با تاکید مقام معظم رهبری قرار بود زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی آغاز به کار کند و به نوعی به ساماندهی این موضوع در کشور بپردازد، به کجا رسید؟
و بالاخره آن که آیا متولیان فرهنگی کشور این قدر دغدغه دارند پس از گذشت چند سال از برگزاری بازیها و مسابقات رایانهای در کشور، هنوز هم دست به هیچ اقدامی نزدهاند تا شرکتهای خارجی که حاضر نیستند خط تولید خود را نیز به کشور ما بیاورند، برای جوانان ما کار فرهنگی بکنند؟
گزارش کاملی را در این خصوص هفته آینده در هفته نامه بزرگراه فناوری بخوانید.
- ۸۵/۰۶/۱۱