پیش به سوی بساطی بیشتر ظلمانی!

عباس پورخصالیان - سن اینترنت، اِمسال (2020) به 30 سال رسید. تمام رسانههای پیشااینترنتی، در یک طرفِ ترازویِ دوکفه ای مقایسۀ فناوریهای ارتباطی جهان؛ و پارسَنگِ اینترنت در کفۀ دیگر! به عقیدۀ شما کدام کفه، سنگین تر است؟ - به نظرم: کفۀ اینترنت! آنهم نه فقط به دلیل وزنۀ بخش ظلمانیاَش که چندین برابر بخش مرئیاَش است!
آغاز پایان اسطورۀ US-centric بودن اینترنت
در سیُمین سالگرد کارکرد تجاری این رسانۀ رسانهها، تأمل در تقدیر اینترنت، بخصوص تفکر در شیوۀ اینترنت داری ترامپ، عبرت آموز است! گافهای ترامپ در مورد حفاظت از اینترنت، حداقل، درستی این نکته را نشان میدهند که: این روزها، در اثرِ نفوذِ عمیق و رخنۀ گستردۀ پلتفورمهای شرکتهای چینی در حریم خصوصی کاربران و کسب و کارهای آمریکایی، اسطورۀ US-centric بودن اینترنت، دیگر قدیمی شده و رو به افول دارد!
"حباب فیلتر": هزاران "پاره نت" در یک اینترنت
اکنون از آن «یگانه شبکۀ شبکهها» که به توصیۀ آلبرت آرنولد گور، مشهور به "اَلگور" (Al Gore)، قرار بود یکپارچه در قیمومیت و حکمرانی دولت آمریکا باقی بماند، به قولِ « اِلی پاریزر» (Eli Pariser) چیزی جز: شماری "حبابِ فیلتر" (Filter Bubble) شاملِ هزاران «پاره نت» (Splinternet) ناشی از روند روز افزون بالکانیزاسیون اینترنت، باقی نمانده است. آن «The Internet» یکپارچه در اواخر سدۀ بیستم، اکنون در سیُمین سال عمرش، در عرصههای صنعت و تجارت جهان، به دست سیاستمداران و فنسالاران کشورهای جهان از درون "پوکیده" است!
تَرَک در اینترنتداری دولت آمریکا
در ماه اوت 2020 جدیدترین نمونۀ سیاست خودزنی ترامپ، دامنگیر فراهم آوران و کاربرانِ اینترنت در آمریکا شد. به دستور ترامپ، بنا بر این بود که:
- از روز بیستم سپتامبر 2020 تا 12 اُکتبر 2020، رسانۀ اجتماعی"تیکتاک" باید فیلتر شود! چرا؟ - چون "تیک تاک" به عنوان پلتفورمی ساخته و پرداختۀ یک شرکت چینی، در میان بیش از یکصد میلیون شهروند آمریکائی رخنه کرده، در حالی که (به زعم ترامپ) صاحبان چینیِ "تیک تاک"، دادهها و اطلاعات حریم خصوصی کاربران و شرکتهای آمریکایی استفاده کننده از "تیک تاک" را در اختیار دولت چین قرار می دهند! براساس اولتیماتوم ترامپ: "تیک تاک" در طی مدت مذکور، در تمام دیتاسِنترهای فعال در آمریکا باید مسدود شود تا اخطار و هشداری باشد برای اصطلاح رفتار چینیها!
همچنین در مدت مذکور، هیچ دیتاسِنتری و هیچ آی.اِس.پی در خاک آمریکا مُجاز نخواهد بود سرورهای "تیک تاک" را میزبانی و دادههای کاربرانش را ترارسانی کند؛ به علاوه، عرضه کنندگان خدمات VPN در کشور آمریکا حق ندارند و نباید این دستور قانونیِ تحریم "تیک تاک" را دور بزنند و با ایجاد امکان دسترسی اَمن به سرورهای تیک تاک، قانون شکنی کنند.
انگیزۀ ترامپ برای صدور اولتیماتوم مذکور هرچه بود جای بحث دارد. به ظاهر، ترامپ میخواست صاحبان "تیکتاک" را تحت فشار تحریمهای خودخواسته قرار دهد تا آنها را به میز مذاکره برای فروش قسمتی از سهام شرکت چینی «بایت دِنس»، مالک رسانۀ اجتماعی "تیک تاک" به شرکتی آمریکایی بِکِشانَد و مدیران «بایت دِنس» را مجبور کند تا کلید رمز کنترل ارتباطات وبیگ دیتای "تیک تاک" را با شرکای آمریکایی به اشتراک بگذارند. در غیر این صورت، تحریم رسانۀ اجتماعی "تیک تاک" در ایالات متحده، همیشگی میشود.
در نهایت اما در روز موعود (بیستم سپتامبر 2020)، چنین اتفاقی نیفتاد؛ زیرا که پیش از آن، کارل نیکُلز، قاضیِ آمریکاییِ مأمور به رسیدگی به شکایت «بایت دِنس» با صدور حکمی، دستور ترامپ را موقتاً لغو و میزبانی اپلیکیشن "تیک تاک" را در دیتاسنترهای آمریکا تا اطلاع ثانوی، مُجاز و کاربری آن را برای شهروندان آمریکایی، قانونی اعلام کرد.
آن اقدام ترامپ و این واکنش قاضی "کارل نیکُلز" در برابر وی، رویدادی بیسابقه در تاریخ «اینترنت داریِ» دولت آمریکا و حقوق اینترنتی کاربران را رقم زدند. البته که معدودی از موارد سانسور قانونیِ محتوا [مانند فیلترینگ تصاویر کودک آزاری یا منع تبلیغ برای هیتلرگرایی] در آمریکا و در بسیاری از کشورها، سابقۀ طولانی دارد، اما مسدودسازی دسترسی به یک پلتفورم اجتماعی مورد علاقۀ مردم آمریکا، امری بیسابقه در تاریخ اینترنت داری وزارت بازرگانی آمریکا و مراجع مقرراتگذاری اینترنت در آمریکا به حساب میآید؛ در حالی که فیلترینگ و مسدودسازی رسانههای اجتماعی اینترنتیِ محبوب مردم در چین، عربستان سعودی و در بسیاری کشورهای دیگر، امری بدیهی و رایج است و به دستور دادستان حقوق شهروندان انجام می شود.
در کنار مسدودسازی "تیک تاک"، همچنین قرار بود رسانۀ اجتماعی "وی چت" در آمریکا، دچار تحریم خودخواستۀ ترامپ بشود و با این تحریم مضاعف، دسترسی بیش از 19 میلیون کاربر فعال به "وی چت" نیز مسدود شود.
اینترنت، پیوندگاه شبکههای رایانه ای داده رسانی
سی سال پیش، در سال 1990 میلادی، شبکۀ نظامی/پژوهشی ایالات متحدۀ آمریکا به نام "آرپانِتِ" (ARPANet) به اینترنتِ تجاری (commercial Internet) تبدیل شد و با این تبدیل، تعدادی از شبکههای رایانه ای موجود پیش از سال 1990 (مانند Bitnet در دانشگاه شهر نیویورک و EARN در اروپا) با بهره مندی از مقاوله نامۀ دروازۀ مرزی (BGP) توانستند از سال 1990 به بعد از طریق اینترنت به یکدیگر متصل شوند.
برای مثال: شرکت مخابرات ایران و پژوهشگاه دانشهای بنیادی وابسته به وزارت عتف ایران، پیش از راه اندازی اینترنت تجاری ابتدا به Bitnet (شبکۀ داده رسانی رایانه ای دانشگاه شهر نیویورک) و به Minitel (شبکۀ داده رسانی تلفنی فرانسه) متصل بودند ولی Minitel به زودی منسوخ شد و پژوهشگاه دانشهای بنیادی ایران در سال 1992 به EARN(شبکۀ داده رسانی پژوهشهای آکادمیک اروپا) پیوست و از طریق آن به اینترنت.
پیشنیازهای تجاری سازی اینترنت
ماشۀ گذار از اینترنت نظامی به اینترنت تجاری را فروپاشی نظام شوروی سوسیالیستی در سال 1989چکاند و به این ترتیب، پایان (کاذبِ) جنگ سرد، "احساس" شد. اما برای تجاریسازی آرپانِت و تبدیل آن به "اینترنت" باید شبکههای مراکز نظامی روی آرپانِت، تجمیع و از آرپانِت جدا و پنهان سازی میشدند. این جدایی با شکل گیری میلنت آغاز شد.
تشکیل نیپرنت و سیپرنت بعنوان نطفههای "دارکنِت"
اینترنت تجاری باید فضایی مرئی و "روشن" باشد یعنی شبکه ای شفاف در دسترس عموم! اما در وزارت دفاع، وزرات خارجه و در ناتو (NATO) به دلیل امنسازی ارتباطات جهانیِ دولت فدرال آمریکا، شبکههایی با پروتکل اینترنت (IP) لازم بود به وجود آیند و به خدمت گرفته شوند که برای کاربران عادی اینترنت، تاریک یعنی غیر قابل دسترسی باشند. به این ترتیب، به کمک رمزنگاری و همبندی پیچیدۀ مسیریابهای اینترنتی، فضایی خلق شد که بعدها "شبکۀ تاریک" (Darknet) نامیده شد (در حالی اصطلاح دارک نت، در دهه هفتاد میلادی ضرب شده بود)! چنین شبکه ای، بیرون از اینترنت روشن یا خارج از اینترنت سطحی، برای کاربرانی خاص قابل دسترسی و برای اکثر کاربران، نامرئی است.
اینترنت یعنی "لایت نت" به علاوۀ "دارک نت"
بر اساس فلسفۀ "دارکنت"سازی، ابتدا "میلنِت" (Milnet) به عنوان اینترانت ارتش ایالات متحده، در سال 1983 روی "آرپانِت" تشکیل شد. عمر "میلنِت" اما کوتاه بود زیرا که در تکامل بعدی خود در دهۀ هشتاد سدۀ گذشته، دو پاره و هر پاره، مستقل از دیگری مدیریت شد:
- "میلنِت" نخست به "نیپرنت" (NIPRNet که از سرواژۀ Navy Internet Protocol Router Network درست شده است) تبدیل شد و مدیریت آن به آژانس سیستمهای اطلاعات دفاعی (DISA) واگذار گردید (و هنوز نیز در وزارت دفاع آمریکا مدیریت میشود).
- پس از "نیپرنت"، ضرورت تشکیل "سیپِرنِت" (SIPRNet مطرح شد.
نام "سیپِرنِت" از سرواژۀ Secret Internet Protocol Router Network درست شده است. [نام هردو شبکۀ مذکور در گفتار به زبان انگلیسی، شبیه به نگاشت فارسی شان: "نیپرنت" و "سیپِرنِت" تلفظ می شود[
- وظیفۀ "سیپِرنِت" برقراری مراودات اداری دوجانبه میان وزرات دفاع و وزارت امور خارجه با امنیت بالا است.
- مدیریت مرکز کنترل شبکههای"نیپِرنِت" و "سیپِرنِت" در دست وزارت دفاع آمریکا است.
"سیپِرنِت" و "سیپِرنِت" آغاز گرانِ طراحی و شکل گیری "دارک نت" (شبکۀ تاریک) بودند!
به مرور زمان، ظرف 30 سال اخیر، دارکنت به قدری بزرگ و فعال شده است که گفته میشود، تعداد اسناد موجود در اینترنت مرئی (Lightnet) که بالغ بر 2.5 میلیارد سند است و هر روز 7.5 میلیون سند جدید بر آن افزوده میشود، کسری از تعداد اسناد پنهان در دارکنت است!
وزارت بازرگانی آمریکا و پنتاگون همه ساله بودجه ای را به بهینه سازی جویشگرهای فعال در دارکنت اختصاص داده و تخصیص می دهند تا بر روابط و مناسبات میان اجزای تشکیل دهندۀ آن، نظارت عالیه داشته باشند.
اینترنت تجاری، در مدیریت وزارت بازرگانی دولت آمریکا
سی سال پیش، با اجرای نیپرنِت، گذار از آرپانِت نظامی به اینترنت تجاری اجرا شد و با راه اندازی اینترنت تجاری، آرپانِت به تاریخ پیوست.
با تولد اینترنت تجاری، مدیریت روتسِرورهای اینترنت، مقررات گذاری طرح شماره گذاری و ادارۀ دامنهها، به وزارت بازرگانی ایالات متحده منتقل شد و این وزارتخانه، امور فنی/مقرراتیِ نگهداری و بهره برداری از زیرساختهای اصلی اینترنت سطحی را، به دو شرکت خصوصی در آمریکا سپرده شد:
- به "وریساین" (Verisign) که مسؤول بهره برداری از روتسِرورها بعنوان فراهم آور خدمات زیرساختی اینترنت است؛ به علاوۀ مسؤولیت رجیستری نامهای دامنۀ .com, .net, .cc, .tv, .name, .job, .edu و .gov
- به "آیکَن" (ICANN) که پاسدارِ «یک جهان، یک اینترنت» و مسؤول مدیریت شمارۀ مقاوله نامهها و ریشۀ سامانۀ نام دامنه در سطح بین المللی است.
در حالی که دارک نت که an overlay network یعنی شبکه ای روکشی ست، توسط بنیانگذاران آن یعنی مراجع نظامی و مراکز حفاظت اطلاعات جاسوسی و ضد جاسوسی آمریکا، سعی میشود به کمک هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، پایش شود، اما گزارشی از میزان توفیق در پایش این بساط ظلمانی و "وقایع اتفاقیۀ" آن، هرگز افشا نمیشود.(منبع:عصرارتباط)
- ۹۹/۰۷/۲۹