کلاهی که با تلگرام سر ما رفت
محمد اسماعیلی دهقی - بعد از شناخت فرصت ها و تهدیدات فضای مجازی توسط نیرو های ارزشی و انقلابی و همچنین تاکیدات مقام معظم رهبری ، موجی از فعالیت در این عرصه در کشور راه افتاد و جبهه فرهنگی انقلاب برای حضور در این مصاف بی امان لباس رزم پوشید و انبوهی از محتوا روانه خط مقدم شد .
تقریبا در تمامی شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک ، گوگل پلاس ، توئیتر و ..رد پای حضور پر قدرت نیروهای انقلابی کاملا مشهود بود و این حضور پر شور میرفت تا همه نقشه های دشمن در این عرصه را خنثی کند غافل از این که دشمن خواب جدیدی برای ما دیده بود .
قبل از ادامه بحث لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که در حوزه ارتباطات تعدادی شبکه های داخلی وجود دارد که به مناطق خاصی اختصاص دارند و کارکرد منطقه ای و محلی دارند و در مقابل شبکه های بین المللی ارتباطات وجود دارد که در برگیرنده همه مردم کره زمین است و همه افراد جامعه بشری در این شبکه ها فعالیت میکنند و روزانه ملیونها پیام از طریق این شبکه های ارتباطی منتقل می شود .
ارزش پولی این شبکه های بین المللی خارج از حد تصور است چرا که این شبکه ها قادر هستند در سطح بین الملل کارکرد داشته باشند و در زمینه های مختلف تبلیغاتی ، برند سازی و داده کاوی افکار عمومی نقش تعیین کننده ایفا کنند .
به عبارت ساده تر چرخه اطلاعات در دنیا توسط این شبکه های اجتماعی انجام میشود و مرزهای جغرافیایی کشور ها محلی از اعراب ندارند در این شبکه ها افراد جامعه بشری از هر ملیت و هر زبانی حضور دارند و بدون هیچ گونه حد و مرزی با یکدیگر تبادل پیام میکنند .
کلاهی که با تلگرام برسر ما رفت دقیقا در همین اشتباه استراتژیکی بود که مرتکب شدیم یعنی درست زمانی که جمهوری اسلامی ایران اماده میشد تا در این شبکه های بین المللی ارتباطات حضور موفق و تاثیر گذار داشته باشد در طول مدت چند ماه همه ظرفیت ها به طرف تلگرام سوق پیدا کرد و همه روانه تلگرام شدند و این درحالی بود که تلگرام یک شبکه پیام رسان منطقه ای است و در بین جوامع امریکا ، اروپا و افریقا کسی در این شبکه عضو نیست .
این اتفاق نا میمون و نا مبارک باعث شد همه تولیدات ارزشی در داخل کشور چرخش کند و ما از زنجیره ارتباطی با دیگر ملت ها خارج شویم .
نتیجه خروج از جریان بین المللی ارتباطات این است که دشمنان ما در ان سوی مرزها هر تصویری که میخواهند از ما در اذهان مردم دیگر کشور ها می سازند و ما از ان بیخبریم .
ما را ملتی جنگ طلب و حامی گروه های تروریستی معرفی میکنند و ما همچنان بی خبریم ، ما را ملتی دور از تمدن و پیشرفت معرفی میکنند و ما بی خبریم ، ما را کشوری خطرناک و تهدیدی برای جامعه بشری معرفی می کنیم و ما بیخبریم.
دشمان ما از تریبون های بین المللی ما را مورد تهاجم و تهدید قرار میدهند و ما حتی قادر نیستیم جواب این تهدیدها را بدهیم و صدایمان به گوش جهانیان نمی رسد و تنها درداخل صدای بلند گوهایمان را زیاد تر میکنیم .
اشتباه بزرگ ما این است که فکر میکنیم دنیای غرب تنها در حوزه علوم طبیعی و تکنولوژیهای صنعتی پیشرفت کرده است و در عرصه علوم ارتباطات و علوم مربوط به انسان هنوز در عهد عتیق بسر میبرد .
کوچک پنداری دنیای غرب در عرصه علوم انسانی باعث شد که ما نیز در این عرصه آن طور که باید و شاید از ظرفیتهای موجود استفاده نکنیم و با وجود توصیه موکد رهبر فرزانه انقلاب مبنی بر جدی گرفتن این عرصه مشغول فعالیت های روزمره خود باشیم .
ساده انگاری در خصوص معادلات رسانه ای دنیا و نادیده گرفتن تخصص دشمن در عرصه کنترل قلب ها و اذهان امری بسیار خطرناک و خسارت بار است و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایستاده ایم وبا ارامش خیال تئوری های ارتباطی تاریخ گذشته را در محافل علمی و دانشگاهی تدریس میکنیم .
کلام آخر این که تا دیر نشده با چشمانی کاملا باز وهوشیار صحنه جنگ نرم دشمن را ببینیم و برای حضور مقتدرانه در وسط میدان و قرار گرفتن در متن چرخه بین المللی ارتباطات تدبیری بیاندیشم خوشبختان امروز متخصصین فراوانی در این حوزه در رشته های گوناگون وجود دارد که اگر چنانچه از آنان خواسته شود میتوانند منشا اتفاقات خوبی در این مصاف بی امان باشند . (منبع: http://aliesmaili.ir)