گاردین: «آینده سیاست» دست هوش مصنوعی است
شفقنا آینده- روزنامه گاردین در مطلبی به قلم پولی کرتیس، مدیر یکی از اندیشکدههای فراحزبی بریتانیا نوشت: هوش مصنوعی میتواند نیروی لازم عرصه سیاست را تامین کند. این فنآوری همچنین میتواند در راستای توسعه دموکراسی نیز عمل کرده- یا حتی دموکراسیهایی را که از مسیر منحرف شدهاند، دوباره به ریل درست بازگرداند.
به گزارش شفقنا از روزنامه گاردین؛ هوش مصنوعی مولد میتواند شهروندان را به طور مستقیم در تصمیمگیریهای سیاسی مشارکت دهد. با این حال چنین دستاوردی در شرایطی که انگیزههای اصلی توسعهدهندگان هوش مصنوعی تنها و تنها پیرامون مسایل مالی دور میزند، دور از دسترس به نظر میرسد.
در یک کلیپ یوتیوبی که در سال ۱۹۹۹ تصویربرداری شده؛ دیوید بووی در مورد کارهایی که اینترنت میتواند انجام دهد میگوید: «چیزهایی که تاکنون از اینترنت مشخص شده، تنها در حکم نوک کوه یخ میتواند باشد. در واقع میتوان گفت که پتانسیل کاری که اینترنت قرار است برای جامعه انجام دهد- چه خوب و چه بد- غیرقابل تصور است و به جرات میتوانم بگویم که ما در آستانه یک چیز هیجانانگیز و وحشتناک هستیم».
مجری در ادامه گفتگو از دیوید بووی میپرسد که «مگر اینترنت چیزی بیش از یک ابزار است؟»- که او هم جواب میدهد: «زندگی آینده تحت تأثیر اینترنت یک شکل زندگی بیگانه خواهد بود. شبیه انتظاراتی که از زندگی در مریخ وجود دارد. غافل از این که این نیز همچه چیزی خواهد بود».
در آن زمان که دیوید بووی آن مصاحبه را انجام میداد، من در حال نوشتن یک پایاننامه دانشگاهی با عنوان «آزادی بیان در فضای مجازی: چالشی که اینترنت برای قانون اساسی ایالات متحده ایجاد خواهد کرد» بودم. زمان سرگیجهآوری بود. اوج اوتوپیای اینترنتی ایدهآلیستهایی که وعده میدادند که ماهیت و تکنولوژی غیرمتمرکز اینترنت به طور اساسی دینامیسم قدرت را اصلاح خواهد کرد و دموکراسی در این میان دوباره متولد خواهد شد».
حالا بیستوپنج سال از آن سالها گذشته و حالا دیگر میدانیم که اتفاقی کاملاً برعکس این چیزی که تصور میشد، روی داده است: حقیقت و اعتماد از بین رفته، دموکراسی در اصلاح وضعیت عصر دیجیتال شکست خورده و روابط بین صاحبان قدرت و کسانی که آنها را انتخاب میکنند، به نقطه شکست یا به عبارت بهتر به شکنندهترین حالت ممکن رسیده است. در چنین لحظهای دنیا شاهد تکثیر هوش مصنوعی مولد است و نکته مهم این که واکنشهای عمومی علیه این تکنولوژی به نحوی قابل درک ترکیبی از هیستری و امیدواری بوده است».
هیستری در این میان شامل مواردی مانند روباتهای قاتل است که این خطر را دارند که میتوانند تأثیرات واقعی اجتماعی حاصل از انقلابهای صنعتی را پنهان کرده یا پشت نقاب نگه داشته و از چشم و نگاه دور نگه دارند. ایجاد شکاف بین برندگان و بازندگان و مختل کردن روشهای معمول از دیگر تاثیرات خطرناک و هراسآور هوش مصنوعی مولد به شمار میآید.در این بین البته این امیدواری هم وجود دارد که انقلاب هوش مصنوعی به نفع دموکراسی عمل کند- البته اگر مسیر درست را انتخاب کرده و در طول مسیر نیز از سلامت روند محافظت کنیم.
در واقع اگر در مسیری حرکت کنیم که هوش مصنوعی را در خدمت دموکراسی و آیندهای دموکراتیک قرار دهد، پس از 10 سال اکوسیستم اطلاعاتی میتواند برای حمایت از تصمیمگیری دموکراتیک بسیار بهبود یافته باشد. در واقع میتوان هوش مصنوعی را به نحوی آموزش داد که اطلاعات تأییدشده را ارزیابی و ارزشگذاری کرده و آنها را به گونهای ارائه دهد که پیچیدهترین اطلاعات را در دسترس افراد بیشتری قرار دهد.
در آن صورت سیاستمداران که روشهای جدیدی را برای مشارکت دادن مردم در تصمیمگیری آموختهاند، میتوانند اعتماد بیشتری به انجام کار درست توسط مردم داشته باشند. هوش مصنوعی به مجامع و شهروندان نیز کمک خواهد کرد تا مشکلات بزرگ را پشت سر بگذارند.
اینها مفاهیمی عجیب و غریب نیستند. پولیس یکی از این ابزارها است که در ایالات متحده توسعه یافته و برای شکل دادن به سیاستها در تایوان از جمله طراحی مقررات برای اوبر مورد استفاده گسترده قرار میگیرد.
بریتانیا نیز با استفاده از پولیس به بررسی امنیت، دفاع، توسعه و سیاست خارجی پرداخته است. اندرو گری نامزد مستقل انتخابات از این ابزار برای قدرت بخشیدن به سیاستهای خود استفاده کرده و خود را اولین سیاستمدار مبتنی بر هوش مصنوعی معرفی کرده است.
در ده سال آینده دنیا به احتمال زیاد رابطه بین دولت و شهروند را ترمیم خواهد کرد. این- به عنوان مثال- میتواند انجام گفتوگو بین نمایندگان مجلس و رایدهندگان را تسهیل و عناصر مستقیم دموکراسی را قادر سازد تا نظام نمایندگی سیاسی را تکمیل کنند. هوش مصنوعی همچنین میتواند امکان استفاده بهتر از دادههای شهروندان را با هدف تکمیل و ارتقای خدمات عمومی، مداخلات و حمایت از مردم در سطح انسانیتر فراهم کند. هوش مصنوعی در عین حال میتواند مردم را در زمینه دسترسی به کمکهای دولتی راهنمایی کند.
بدون تمرکز صریح بر پتانسیل هوش مصنوعی برای بهبود دموکراسی– یا حداقل آسیب نرساندن به آن– به احتمال زیاد هوش مصنوعی باعث فساد خواهد شد. اطلاعات نادرست افزایش خواهد یافت و اعتماد بیشتر و بیشتر از بین خواهد رفت.