ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلفی» ثبت شده است

تحلیل


چرا سلفی گرفتن ناپسند است؟

سه شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۵۲ ب.ظ | ۰ نظر

ما شخصیت‌هایی هستیم که خودمان را طراحی می‌کنیم و داستان‌هایی را به طور ملموس و عینی زندگی می‌کنیم که همیشه دیگران همان‌ها را می‌خوانند. در همین راستا سلفی گرفتن افراد را می‌توان جمله‌ای در روایت زندگی‌شان دانست.

امانوئل اردونز  (Emmanuel Ordóñez Angulo) آنگولو نویسنده، فیلم ساز و فارغ التحصیل رشته فلسفه دانشگاه لندن است. علاقه وی بررسی همگرایی فلسفه ذهن و زیبایی شناسی است که در مقاله ای با عنوان «Why watching people take selfies feels so awkward» به بررسی پدیده سلفی گرفتن پرداخته است.

اردونز سلفی گرفتن را نوعی نمایش و معرفی خود به دیگران می داند که در نظر فیلسوفان با مفاهیم گوناگونی بیان شده است. برخی روایت گویی و داستان سرایی را از نیازهای اساسی بشر دانسته اند و برخی نگاه به گذشته برای ساخت آینده را ضروری دانسته اند. سلفی گرفتن نیز در زمره همین سنخ روایت ها  یا نگرش به گذشته قرار می گیرد که افراد به وسیله ی آنها سعی درمعرفی خود به دیگران دارند. اما علی رغم این که اردونز ضرورت معرفی خود به دیگران در جامعه را از نظر اندیشمندان مختلف بررسی می کند. باز هم نظر مثبتی به سلفی گرفتن ندارند و هم چنان آن را  کاری زشت می داند. آنچه می خوانید ترجمه این مقاله توسط ساجده مقدمی است، که خبرگزاری فارس آن را منتشر می کند.

اردونز مقاله خود را با یک مثال از زندگی روزمره اش آغاز می کند: تصور کنید با دوست خود در حال صرف غذا هستید اما بعد از این که گارسون غذا می آورد و شما دست تان به سمت غذا می رود. دوست تان می گوید صبر کن. بعد موبایلش را درمی آورد؛ پشت اش را راست و سرش را اندکی صاف می کند و  بعد مستقیم به موبایلش نگاه می کند و دکمه موبایلش را  می فشارد. چه حسی در این لحظه به شما دست می دهد؟

 

زیر چشمی و دزدکی نگاه کردن به تدارکات خصوصی برای یک حضور عمومی

تعبیری که اردونز برای مشاهده سلفی گرفتن افراد به کار می برد؛ شاید کمی دور از ادب باشد. اما او این تعبیر را به کار می برد که «با مشاهده سلفی گرفتن افراد، انگار چیز ناخوشایندی دیده ام در عین اینکه چیزی ندیده ام. مثل این است که کسی درب مکانی خصوصی را قفل نکرده باشد و بعد شما بی هوا درب را باز کنید. این کار مثل زیر چشمی و دزدکی نگاه کردن به تدارکات خصوصی برای یک حضور عمومی است.»

 

عوض شدن جایگاه پشت صحنه و جلوی صحنه با هم

در ادامه اردونز فیلم شبح آزادی لوئیس بونوئل را مثال می زند. «لوئیس بونوئل در فیلمش دنیایی را به تصویر می کشد که چیزهایی که باید دیده بشوند و دیده نشود جایشان با یکدیگر عوض شده است. برای مثال در یک مهمانی همه مشغول صرف شام هستند و دوستان دور یک میز حلقه زده اند اما شما باید تنها در یک فضای محدود در همان  مکان  و در میان جمع غذایتان را بخورید. در واقع اشاره اصلی فیلم به تفاوت میان عمومی و خصوصی است. عمومی و خصوصی را نباید براساس کاری که انجام  می شود معنا کرد بلکه باید دید کار در کجا و برای چه هدفی انجام می شود. می توان گفت کارهایی که ما در مکان های خصوصی انجام می دهیم، به نحوی آمادگی برای حضور در مکان های عمومی است چراکه کاری که در پشت صحنه انجام می دهیم و نقش هایی که پشت صحنه تمرین می کنیم؛ در مراحل بعد روی صحنه همانها را با مهارت بیشتری اجرا می کنیم.»

 

روایت و داستان سرایی یکی از نیازهای اساسی بشر

وی سپس این سوال را مطرح می کند که «چرا دائما احساس می کنیم که برای مستعمان و مخاطبانی خیالی نقش بازی کنیم؟ نظر مک اینتایر این است که روایت و داستان سرایی یکی از نیازهای اساسی بشر است. روایت نه تنها برای بیان داستان زندگی خودمان است بلکه برای فهم داستان زندگی دیگران و زندگی کردن با آنها و یا حتی به جای آنهاست.

برای مثال وقتی تصمیم می گیریم اخبار بخوانیم؛ نوع مرجع خبری که انتخاب می کنیم به شخصیت ما بستگی دارد؛ برای مثال اگر من فردی جوان باشم فیسبوک و اگر کارمند بانک باشم؛ روزنامه فایننشال تایمز را انتخاب می کنم. حالا تصور کنید جای این دو عوض شود؛ در این صورت به نظر می رسد نقش ها به خوبی ایفا نشده اند. ما دیگران و خودمان را به نحوی درک می کنیم که داستان زندگی و شخصیت خودمان را درک کرده ایم. از نظر مک اینتایر وحدت زندگی بشر در طلب وحدت و پیوستگی یک روایت حاصل می شود. ما با کنار هم گذاشتن پازل های زندگی مان در کنار هم یک روایت منسجم می سازیم تا به دیگران عرضه کنیم تا ما را بفهمند. ما شخصیت هایی هستیم که خودمان را طراحی می کنیم و داستان هایی را به طور ملموس و عینی زندگی می کنیم که همیشه دیگران همانها را می خوانند. در همین راستا سلفی گرفتن افراد را می توان جمله ای در روایت زندگی شان دانست؛ در واقع افراد با کنار هم چیدن همین سلفی ها و همین جملات روایتی منسجم از زندگی شان می سازند.»

 

 

دوراهی زندگی یا روایت گری؟

اردونز در ادامه مطلب خود به جمله ای از ژان پل سارتر، فیلسوف قرن بیستم فرانسه اشاره کرده و بیان می کند: «به همین ترتیب ژان پل سارتر هم می گوید: بشریت همیشه در حال روایتگری است. او با روایت های خودش و دیگران احاطه شده و با آنها زندگی می کند. همه چیز را از منظر همان روایت ها می بیند و هم چنان که در حال روایت گری است، زندگی می کند. نتیجتا در تمامی لحظات زندگی تان در یک دو راهی هستید که زندگی کنید یا روایت گری کنید؟ به این معنا که آیا دوست دارید از لحظاتی که در آن حضور دارید لذت ببرید یا آنها را پست کنید و به اشتراک بگذارید.

برنارد ویلیامز هم، چنین نگرانی درباره زندگی داستانی- روایتی آیندگان داشت. در حالی که مک اینتایر به این می اندیشید که وحدت زندگی واقعی بعد از زندگی تخیلی – افسانه ای ساخته می شود. از نظر ویلیامز تفاوت اصلی بین ادبیات شخصیت های واقعی و شخصیت های تخیلی این است که شخصیت های واقعی در زندگی واقعی سکونت دارند اما شخصیت های تخیلی روایت خود را در جایی تمام می کنند که ما هیچ وقت آن جا نبوده و آن را درک نکرده ایم. به عبارت دیگر شخصیت های خیالی هیچ وقت در مورد آینده خود تصمیم نمی گیرند. از نظر ویلیامز ، مک اینتایر این نکته را فراموش کرده که هرچند ما زندگی را براساس گذشته درک می کنم اما باید به سمت جلو حرکت کنیم و پیش رویمان را ببینیم. وقتی با تصمیمی مواجه می شویم، زندگی مان را متوقف نمی کنیم تا بیاندیشیم که  بهترین نتیجه برای پیوستگی و انسجام روایت ما از زندگی چیست؟ حقیقت این است که گاهی اوقات ما می توانیم با در نظر گرفتن رویه و سبک زندگی گذشته ی مان  تصمیمات بهتری بگیریم. اما نمی توان گفت که تصمیمات گذشته ما تنها براساس نگرانی در مورد تصویر ما و نحوه ظاهر شدن ما در حوزه عمومی بوده است. بلکه باید دلایل و انگیزه های اساسی تری یافت. در واقع از نظر ویلیام اگر دائما برای فهم و درک خود، شخصیت مان را مورد کندوکاور قرار دهیم؛ به مدل شخصیتی متفاوت می رسیم که لزوما حقیقت نداشته و یا شاید از هدف مان منحرف شویم. به عنوان مثال وقتی را تصور کنید که می خواهید کاری را که همیشه بدون تفکر و به خودی خود انجام می دادید, حالا به صورت علمی و دقیق آن را پیاده سازی کنید. مثلا شما همیشه به گردش می روید اما زمانی را تصور کنید که می خواهید بر سفر و گردش خود متمرکز شوید و چگونگی آن را درک کنید، همین جاست که گردش شما تمام می شود.»

 

چه چیزی برای ما خصوصی و چه چیزی عمومی تلقی می شود؟

وی ادامه می دهد: «در واقع می توان گفت که از نظر ویلیامز ما زندگی آینده مان را با نگاه به گذشته معنی دار می کنیم. هم چنان که دیوید ولمن فیلسوف می گوید: بشریت تصویری عمومی از خودش می سازد تا به زندگی اش نه به عنوان یک روایت بلکه به عنوان یک تصویر معنا ببخشد. تصویری معنادار که در آن بشر برای انجام کاری مامور شده است. حتی رابینسون کروزوئه منزوی هم، نیاز به معرفی خود دارد تا به مسیرش در زندگی ادامه دهد. جدای از این که چه نیازی در فهم ریشه حوزه عمومی و خصوصی نهفته است و چرا ما باید فرق امر عمومی و خصوصی را بفهمیم؛ ما به عنوان آسان نیاز داریم تا خود را به دیگران معرفی کنیم و با دیگران نیز آشنا شویم اما قبل ازشناساندن و معرفی خود به دیگران باید تکلیف مان را با خودمان روشن کنیم و در مورد این موضوع تصمیم بگیریم که چه چیزی برای ما خصوصی و چه چیزی عمومی تلقی می شود و چه چیزی را در مورد خودمان می خواهیم به سایرین عرضه کنیم و چه چیزی را خصوصی برای خودمان محفوظ نگه داریم. بنابراین حوزه خصوصی، فضایی است که آن را ازنگاه سایرین پنهان می کنیم. نه به خاطر این که بابت آن شرمنده ایم و از علنی شدن آن خجالت می کشیم بلکه از نظر ما علنی شدن چنین اموری، کمکی به معرفی و ارائه ما و ماموریت مان در زندگی نمی کند. در این صورت می توان سلفی گرفتن افراد را نوعی تمایل به ارائه و معرفی خود به دیگران دانست.»

 

ضرورت مشخص کردن محدوده ی امر خصوصی و عمومی در زندگی

 در نهایت اردونز نتیجه گیری می کند که «زندگی دائما تصمیم گیری در ارتباط با این است که چه چیزهایی را با دیگران به اشتراک بگذاریم و چه چیزهایی را فقط و فقط برای خودمان نگه داریم. ما باید دائما خودمان را بین حوزه خصوصی و عمومی هدایت کنیم واگرچه محدوده امر خصوصی و عمومی می تواند بین گروه های فرهنگی و سنی متفاوت باشد، می تواند دربین افراد مختلف هم محدوده و معنای متفاوتی داشته باشد. در نتیجه من اگر بازهم کسی را در حال سلفی گرفتن ببینم؛ ممکن است همان حس قبلی را داشته باشم. حسی مثل این که کسی در میان جمع لباس زیر خود را عوض کند.»

میثم لطفی - از جمله اتفاقاتی که به‌واسطه حضور گسترده در شبکه‌های اجتماعی میان کاربران جهانی رواج یافت، گرفتن عکس‌های سلفی بود. این عکس‌ها که ابتدا جنبه تفنن داشت، کم‌کم به یک اتفاق همه‌گیر تبدیل شد؛ تا آنجا که رویه تولید گوشی را هم در شرکت‌های بزرگ تغییر داد و سرانجام بهترین‌ گوشی‌ها برمبنای توانایی گرفتن عکس‌های سلفی از نظر کاربران سنجیده شد. اگر 2014 را سال سلفی بنامیم، 2015 می‌تواند سال عکاسی سلفی در سطح خطرناک و حرفه‌‌ای باشد.

بر اساس آمارهای رسمی، طی چند سال اخیر بسیاری از افراد به‌خاطر گرفتن عکس‌های سلفی جان خود را از دست دادند. در سال 2015 میلادی در کشور روسیه چند مرگ به‌واسطه عکاسی سلفی گزارش شد؛ از جمله آنها دو مردی که در ارتفاعات کوه‌های اورال بودند و عکس آنها در حالی گرفته شد که ضامن یک نارنجک دستی را می‌کشیدند و همین مساله آنها را به کام مرگ کشاند. در ژوئن امسال همچنین یکی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه که از پل مسکو آویزان شده بود تا عکس سلفی بگیرد، کشته شد.

جدیدترین گزارشی که در این زمینه ارایه شده مربوط به یک پسر 17 ساله روسی می‌شود که روی پشت‌بام بود و تلاش می‌کرد برای صفحه اینستاگرام خود عکس متفاوت بگیرد و متاسفانه پس از سقوط، جان خود را از دست داد. او در گذشته چند عکس مشابه در پشت‌با‌م‌های مختلف گرفته بود و در موارد قبلی جان سالم به در برده بود. البته باید توجه داشت این مشکل فقط به روس‌ها مربوط نمی‌شود و در آمریکا و دیگر کشورهای جهان هم مرگ به‌دلیل عکاسی سلفی بسیار گزارش شده است.

سلفی‌های به‌یادماندنی

در گزارش‌های رسمی اعلام شده است طی سال 2015 میلادی دست‌کم 12 نفر به‌ خاطر گرفتن عکس‌های سلفی جان خود را از دست دادند و این‌طور که در خبرها هم آمد،‌ این اتفاق کشنده‌تر از کشته شدن توسط کوسه ماهی بود. به‌عبارت دیگر،‌ آن‌قدر که عکس‌های سلفی از ابتدای سال 2015 میلادی تاکنون جان مردم را گرفتند، کوسه نتوانست تا این اندازه مرگ و میر را در سراسر جهان موجب شود. سایت اینترنتی Mashable بر اساس گزارش‌های رسمی اعلام کرد که امسال تنها هشت نفر به‌دلیل حمله کوسه جان خود را از دست دادند.

این آمار و ارقام می‌تواند بسیار نگران‌کننده باشد. آگوست امسال یعنی حدود دو ماه قبل مقامات ارشد کلورادو مجبور شدند پس از کشته شدن چند نفر به‌خاطر عکس سلفی، ‌پارک ملی خود را تعطیل کنند. ماموران این پارک گزارش دادند ده‌ها نفر را که حین گرفتن سلفی نزدیک بود جان خود را از دست بدهند، از خطر حتمی مرگ نجات دادند. براندون رَنسام، مدیر این پارک گفت: «ما افراد فراوانی را مشاهده کردیم که با دستگاه مونوپاد در حال عکاسی بودند و در یکی از موارد حتی خرس به آنها حمله کرد. در مورد دیگر ماموران ما موفق شدند فردی را که در سه متری شیر ایستاده بود تا با او سلفی بگیرد نجات دهند».

پارک ملی Yellowstone که بزرگ‌ترین پارک در آمریکا محسوب می‌شود نیز این روزها با مشکل مشابه مواجه شده است. ماموران این پارک هم فقط برای تابستان امسال پنج گزارش مربوط به عکاسان سلفی را که مورد حمله گاومیش‌های وحشی قرار گرفتند منتشر کردند.

در استرالیا یک سنگ بزرگ وجود دارد که شکل ظاهری آن شبیه به کیک عروسی است. بسیاری از افراد در مراسم ازدواج خود از این سنگ بالا می‌روند تا عکس‌های یادگاری تهیه کنند. گفته می‌شود از ابتدای سال 2015 تاکنون این سنگ جان ده‌ها عروس و داماد را به خطر انداخته و چند کشته هم به‌ جا گذاشته است.

دولت روسیه این روزها مسوولیت کشته شدن علاقه‌مندان به عکاسی سلفی را بر عهده گرفته است. وزارت کشور روسیه کمپین جدیدی با نام «عکاسی سلفی به قیمت جان شما» تشکیل داده است و از این طریق به مردم اطلاع‌رسانی می‌کنند تا احتیاط بیشتری در این زمینه به خرج دهند. این کمپین همچنین می‌کوشد آموزش‌های لازم را برای عکاسی سلفی ارایه دهد و حتی مکان‌های مناسب برای عکس‌های سلفی متفاوت را هم معرفی کند. در یکی از آگهی‌های تبلیغاتی این کمپین نوشته شده است: «سلفی‌گیری می‌تواند از اسلحه کشنده‌تر باشد». این کمپین پوستری طراحی کرده که روی دیوار شهرهای مختلف روسیه نصب شده است. در این پوستر به‌دقت گفته می‌شود که چگونه سلفی در مقابل قطار، همراه با سلاح گرم، بالای دکل‌های برق، دریا، مقابل مترو، پشت‌بام، راه‌پله، کنار حیوانات وحشی، کوهستان و ... می‌تواند جان کاربران را به خطر بیندازد.

شهرت اینترنتی

تاکنون فکر کرده‌اید که چرا برخی کاربران ترجیح می‌دهند جان خود را به خطر بیندازند تا عکس سلفی تهیه کنند؟

کارشناسان علوم اجتماعی می‌گویند مهم‌ترین دلیلی که افراد ترجیح می‌دهند در چنین شرایطی عکاسی کنند، کسب شهرت در شبکه‌های اجتماعی است. ‌لی تامسون، یکی از علاقه‌مندان به سلفی، ژوئن 2014 در شهر ریودوژانیرو برزیل یکی از مشهورترین عکس‌های جهان را روی دستان مجسمه حضرت مسیح گرفت. او در این خصوص می‌گوید: «مردم عکس‌هایی مشابه آنچه من گرفتم تماشا می‌کنند و این عکس‌ها توسط کاربران جهانی دست به ‌دست می‌چرخد. زمانی که هر فرد چنین تصویری را می‌بینید، این سوال در ذهن او شکل می‌گیرد که چطور چنین عکس خطرناکی گرفته شده است. این عکس توجه همگان را جلب می‌کند، ولی باید اعتراف کرد که فقط برای 15 دقیقه شهرت می‌آورد».

تامسون که از عکاسان حرفه‌ای به‌شمار می‌آید، بر این مساله تاکید دارد عکسی که او گرفت یکی از شیرین‌کاری‌های تبلیغاتی برای شرکت Flash Pack بود که از طرف آن مامور به سفر شده بود. رایزنی‌های این شرکت موجب شد مقامات برزیلی اجازه دهند تامسون از این مجسمه بالا رود و با آن عکس سلفی بگیرد. او همچنین گفت: «من جزو آن دسته از کاربرانی نیستم که دایم عکس سلفی بگیرم. این عکس متفاوت به‌عنوان یک اتفاق تبلیغاتی برای محل کارم گرفته شد. از آنجایی که حرفه من عکاسی است، هنگام گرفتن این عکس به‌خوبی می‌دانستم چه زاویه‌ای را انتخاب کنم تا تعجب همگان را برانگیزم».

با همه، او می‌گوید عکاسی سلفی در شرایط مشابه و خطرناک می‌تواند خارج از کنترل باشد و جان افراد را به خطر بیندازد. او به همه کاربرانی که تمایل دارند با عکس‌های سلفی در شبکه‌های اجتماعی به شهرت جهانی برسند، توصیه کرد: «خلاقیت را در عکس‌های خود دخیل کنید و از این طریق تفاوت خود را با دیگران به‌نمایش بگذارید، ولی سعی نکنید برای این کار خطر کنید و جان خود را به خطر بیندازید. خلاقیت در تصویربرداری همیشه به معنی انجام کارهای خطرناک نیست».

خودشیفتگی

در آخرین مطالعه دانشگاه ایالتی اوهایو مشخص شد عکس‌های شخصی که مردم روی شبکه‌های اجتماعی به‌اشتراک می‌گذارند، می‌تواند داستان جالب و دقیق در مورد شخصیت آنها را بیان کند. در این مطالعه هزاران آزمایش روی رفتارهای مردم در شبکه‌های اجتماعی انجام شد و کارشناسان در پایان دریافتند کاربرانی که عکس‌های سلفی فراوانی را منتشر می‌کنند، بیش از دیگران به خودشیفتگی و اختلالات روانی مبتلا هستند.

جِسی فاکس، مدیر این تحقیقات توضیح داد برای بسیاری از کاربران امروزی، گرفتن سلفی خطرناک حکم پیروزی در یک مسابقه جهانی را دارد و هرچه تعداد لایک‌ها و کامنت‌ها برای این‌گونه عکس‌ها بیشتر شود، موفقیت او را در مقابل دیگر ساکنان شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد. او گفت: «لایک‌ها امروز به یک معیار سنجش تبدیل شده‌اند و مردم با گرفتن سلفی‌های خطرناک می‌کوشند تعداد لایک‌های خود را در شبکه‌های اجتماعی افزایش دهند. این روزها تقریبا همه اعضای شبکه‌های اجتماعی علاقه‌مند به گرفتن عکس‌های سلفی شده‌اند و هرچه به‌واسطه این عکس‌ها لایک بیشتری جمع کند، خود را نسبت به بقیه ارجح‌تر می‌دانند. هرچه این عکس‌های سلفی خطرناک‌تر باشد، نشان می‌دهد که کاربر جسورتر بوده و با بقیه تفاوت داشته است. این تفاوت در کامنت‌های ارسال شده توسط اطرافیان هم دیده می‌شود».

گسترش سلفی‌نگاری به‌عنوان یک هنر و علاقه‌مندی برای کاربران از دید کارخانه‌های بزرگ موبایل‌سازی پنهان نمانده است. همین مساله موجب شد شرکت ایسوس چندی پیش گوشی هوشمند جدید خود را با نام ZenFone Selfie عرضه کند. همان‌طور که نام گوشی نشان می‌دهد، دوربین ثانوی این دستگاه به حسگر بسیار پیشرفته مجهز شده تا بهترین و باکیفیت‌ترین عکس‌ها به کمک آن گرفته شود.

این دستگاه‌ها رغبت مردم به گرفتن عکس‌های سلفی خطرناک بیشتر کرده است. ولی به‌جز روسیه، دیگر دولت‌ها از جمله فرانسه بررسی‌های گسترده انجام داده‌اند تا فرهنگ‌سازی‌های لازم برای گرفتن عکس‌های سلفی را میان مردم خود انجام دهند. وزارت فرهنگ فرانسه این روزها آگهی‌های تبلیغاتی گسترده را منتشر می‌کند که در آن خطرات سلفی‌نگاری‌های بی‌محابا اعلام شده است. همچنین در برخی اماکن خطرناک که مردم تمایل دارند عکس سلفی بگیرند روی تابلوهای کوچک نوشته شده است: «گرفتن عکس سلفی ممنوع!»

اگرچه این روزها فعالیت گسترده رسانه‌ای و غیررسانه‌ای انجام می‌شود تا مردم از خطرات عکس‌برداری‌های شخصی مطلع شوند، ولی بررسی‌ها نشان داده که تعداد مرگ و میرها در این زمینه کاهش نمی‌یابد. یک تصویر ویدیویی که هفته گذشته روی سایت اینترنتی یوتیوب منتشر شد، 25 عکس سلفی خطرناک را که تاکنون در سراسر جهان گرفته شده است نشان داد و این ویدیو به‌قدری مورد توجه مردم قرار گرفت که طی یک هفته بیش از 20 میلیون نفر از آن بازدید کردند.

در این تصویر ویدیویی سلفی‌نگاری یک مرد حین حمله یک گاو وحشی به او نشان داده شد، مرد دیگر با شیر گرسنه سلفی گرفته بود، یک جوان مقابل قطار در حال حرکت عکس خود را گرفت و یک زن هم وقتی که به همراه نوزاد خود پشت فرمان بود به گرفتن سلفی اقدام کرد. در این فیلم ویدیویی به خطرناک‌ترین عکس‌های سلفی جهان امتیاز داده شد و جوانی که در ارتفاع چندصد‌ متری از یک جرثقیل آویزان شد تا عکس مربوطه را بگیرد، رتبه سوم را به دست آورد.

این فهرست همچنین تعداد زیادی از کاربران جهانی را نشان داد که با کوسه عکس سلفی گرفتند و البته در بررسی‌ها مشخص شد که برخی کاربران از نرم‌افزار فتوشاپ استفاده کردند تا به اطرافیان خود نشان دهند که سلفی خطرناک گرفته‌اند.

به هر حال آنچه هم‌اکنون برای همگان مسلم شده این است که سلفی می‌تواند بسیار خطرناک باشد و حتی بیشتر از کوسه ماهی جان مردم را به خطر بیندازد. اگرچه مردم هنوز به این خطرات توجه چندانی ندارند و این مشکل را چندان جدی نمی‌گیرند، ولی گروه‌های زیادی در سراسر جهان سعی کرده‌اند فرهنگ سلفی‌نگاری را برای مردم جا بیندازند تا از خطرات مربوطه کاسته شود و شاهد مرگ و میر کمتری در این زمینه باشیم. (منبع:عصرارتباط)

"خودعکس" معادل "سلفی" تعیین شد

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ب.ظ | ۰ نظر
فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه‌های عمومی که از سال ۹۲ تا ۹۴ در شورای عمومی این فرهنگستان طرح شده بود را تصویب کرد
 در فاصلۀ سال‌های 1392 تا 1394 تعدادی از واژه‌های عمومی در شورای واژه‌های عمومی فرهنگستان طرح و در نهایت تصویب شد.

این واژه‌ها تصویب مقدماتی شده‌اند و به مدت سه سال در اختیار عموم قرار گرفته‌اند. چنانچه صاحب‌نظران و اهل فن نظری در مورد هریک از این واژه‌ها دارند می‌توانند با ذکر مستندات و دلایل مربوط، نظـر خود را از طریق بخش «پیشنهاد واژه» در وبگاه فرهنگستان و یا پیام‌نگار گروه واژه‌گزینـی به نشانی terminology@persianacademy.ir اعلام کنند.

منبع:فارس