سمیه مهدوی - هنوز هیچ کس نتوانسته به سبک کمپانی اپل اقدام به برگزاری کمپینهای تبلیغاتی کند که بدون هیچ هزینهای به زبانهای مختلف در سراسر دنیا منتشر شود. همه ما یک بار با خبرهایی به سبک داستانهای باورنکردنی از اتفاقاتی که برای کاربران و خریداران اپل رخ داده مواجه شدهایم.
افتادن گوشی از هواپیما به زمین بدون برداشتن کوچکترین خراش!، افتادن گوشی در چاه و مرگ دو نفر به خاطر آن، فروش کلیه یک پسربچه روستایی چینی برای خرید آیفون و موارد متعددی از این دست که هیچکدام نیز به درستی قابل صحتسنجی نبوده و نیستند، از جمله برخی اخبار منتشره به سبک کمپانی اپل برای محصولات این شرکت است.
اما به نظر میرسد، این کمپانی که استراتژی و سابقهای بسیار زیرکانه و هوشمندانهای در کار تبلیغات غیرمستقیم خود دارد، حالا دست به اقدامی زده که رسانههای دنیا مطابق معمول صرفا ناشر و ناظر صحنهآرایی آن شدهاند.
ماجرای جدید از جایی آغاز شد که رضوان فاروق، یکی از کاربران آیفونهای اپل تروریست از کار در آمد و در واپسین ماه سال 2015، به همراه همسرش، تشفین مالک، به یک مرکز بهداشت در سن برناردینو حمله کرد و باعث شد تا 14 نفر کشته و 22 نفر روانه بیمارستان شوند. پس از کشته شدن این دو نفر در درگیری با پلیس، گوشی آیفون فاروق به دست FBI افتاد.
FBI نیز برای تحقیقات بیشتر از اپل خواست تا قفل گوشی آیفون 5C این تروریست را بشکند و اطلاعات رمزگذاری شده آن را در اختیار این سازمان پلیسی قرار دهد. بر این اساس ظاهرا اپل تن به این درخواست FBI نداده و همین موضوع به برپایی جدالی بین این کمپانی و سازمان FBI بدل شده است. جدالی که بیش از آن که واقعی به نظر برسد، شباهت زیادی به دعوایی تبلیغاتی به نفع اپل دارد.
اپل در این باره ادعا کرده که امنیت و حریم خصوصی کاربرانش را تحت هیچ شرایطی به خطر نمیاندازد و برنامه مورد نیاز برای شکستن قفل گوشی آیفون را طراحی نخواهد کرد، چرا که با این کار نه تنها قفل گوشی آیفون فاروق شکسته میشود بلکه ممکن است سایر کاربران نیز با تولید این برنامه متضرر شده و اطلاعات خصوصی آنها در معرض خطر قرار گیرد، چرا که این اقدام اپل از دید هکرها پنهان نخواهد ماند و آنها نیز ممکن است از این فرصت به نفع خود بهرهبرداری کنند.
این کشمکش بین شرکت اپل و پلیس فدرال آمریکا تا جایی پیش رفت که دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم خواستار تحریم اپل شد تا از این طریق و با تشدید فشارهای وارده، این شرکت تسلیم خواست FBI شده و اطلاعات لازم را در اختیار آنها قرار دهد.
در همین حین نیز خبر پیروزی اپل بر FBI در پروندهای دیگر، خیال کاربران آیفون را از بابت حفظ حریم خصوصیشان قرصتر کرد، در این پرونده پلیس فدرال آمریکا از کمپانی اپل خواسته بود تا قفل گوشی یک قاچاقچی را باز کند و اطلاعات آن را در دسترس پلیس قرار دهد، ظاهرا اپل نیز "مقتدرانه" در برابر این درخواست ایستاده! و در نهایت قاضی فدرال در بروکلین با استناد به قانونی که در سال 1789 وضع و در سال 1911 به روز شده بود، مقامات دادگستری را از اعمال فشار بر این کمپانی برای رمزگشایی از آیفونهایش منع کرد و اپل برنده این دادگاه اعلام شد.
اما درز خبرهای پیدرپی در رابطه با وفاداری اپل به کاربرانش و ایستادگی در مقابل یکی از قدرتمندترین سازمانهای پلیس در جهان چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ آیا این مساله به قدری اهمیت دارد که پای یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری نیز به این جریان باز شود؟ یا این که دونالد ترامپ همزمان با تبلیغات انتخاباتی خود به کسب و کار شخصی خود نیز رسیدگی میکند و از این موقعیت برای تبلیغ اپل بهرهبرداری میکند.
واقعیت آن است که تبلیغات پیچیده و بسیار تاثیرگذار شرکت اپل، به گونهای طراحی میشود که بیدرنگ حس اعتماد و وفاداری را در کاربران تقویت میکند و آنها را به طرفدارانی باوفا برای این کمپانی تبدیل میکند.
واقعا در پس ذهن دارندگان آیفون و شاهدان درگیری FBI و اپل چه پیامی در نهایت شکل میگیرد؟ پیام غیرمستقیم که در ذهن مخاطبان حک میشود این است که "اپل حتی حاضر به افشای محتوای گوشی یک تروریست خارجی مرده هم نشد، آن هم در کشوری به نام آمریکا که به شدت روی مسایلی از این دست قاطع است!"
به عبارت دیگر سناریوی اخیر نشان میدهد که اپل حتی از کاربران تروریست و قاچاقچی خود نیز محافظت میکند و برای حفظ امنیت آنها فشارهای زیادی را تحمل میکند، در حالی که بلکبری پیش از اپل به استفاده از امنیتیترین سیستم در جهان معروف بود و در حال حاضر نیز مشتریان حقیقی و حقوقی بسیاری برای در امان ماندن از لو رفتن اطلاعاتشان از خدمات این کمپانی استفاده میکنند. با این حال بلکبری اعلام کرده که امکانات خود را در جهت کمک به خلافکاران به کار نخواهد گرفت و در مواقع لازم با پلیس همکاری خواهد کرد اما همچنان حاضر به ایجاد Back Door یا همان راه نفوذ مخفی در سیستمعاملش نیست.
از یک نکته دیگر نیز نباید غافل بود، در شرایطی که امکانات گوشیهای جدید تا حد زیادی به یکدیگر نزدیک شده و تفاوت ویژهای بین گوشیهای بالارده بازار نمیتوان یافت، موضوعاتی همچون حفظ حریم خصوصی و امنیت کاربران، خدمات ارزش افزوده و متفاوت بودن به موضوع رقابتی تازه بین کمپانیها تبدیل شده است، از این رو اپل تلاش میکند تا به کاربران خود اطمینان دهد که نسبت به سایرین اهمیت بیشتری برای این موضوع قائل است. به همین جهت رسانهای شدن دعوای اپل و پلیس فدرال آمریکا و درز اخبار پی در پی در این رابطه، نشان میدهد که این کمپانی حمایت رسانهها و اشخاص با نفوذ را نیز با خود دارد. چرا که در آمریکا قرار نیست شرکتها و صنایع پیشران و پولساز خود را با تهدید مواجه کنند.
اما با نگاهی واقعگرایانه به این موضوع میتوان دریافت که قرار دادن اطلاعات مورد نیاز در اختیار پلیس نیز به نوعی حمایت از امنیت کاربران در فضای واقعی است، بهخصوص در مواردی که ممکن است جان انسانها با حملات تروریستی و یا جرایم دیگر به خطر بیفتد، کسی چه میداند، شاید اپل نیز با آگاهی از این موضوع، از مدتها پیش همکاری با FBI را آغاز کرده باشد! (منبع:عصرارتباط)