تعطیلی ناگهانی پلتفرم ملی هوش مصنوعی ایران

حمید ضیایی پرور- در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، پلتفرم ملی هوش مصنوعی ایران با حضور معاون علمی رئیسجمهور طی مراسمی رسمی رونمایی شد. اخبار مربوط به این رونمایی در روزهای پایانی سال گذشته در اغلب رسانههای معتبر و رسمی کشور منتشر شد و امیدهایی را نسبت به ورود جدی ایران به عرصه هوش مصنوعی برانگیخت.
اما نکته عجیب اینجاست که تنها چند هفته پس از این مراسم، نسخه تکصفحهای این پلتفرم که در آدرس aiplatform.cloud-ai.ir قرار داشت، ناگهان از دسترس خارج شد. اکنون این وبسایت تنها از طریق آرشیو اینترنتی Wayback Machine در نشانی www.archive.org قابل مشاهده است. این اتفاق باعث ایجاد پرسشهای جدی در خصوص شفافیت، کارایی و حتی ماهیت واقعی این پروژه دولتی شده است.
اما سؤال مهم اینجاست که چگونه ممکن است یک پروژه ملی، که با بودجه عمومی توسعه یافته، به این سرعت از دسترس خارج شود؟ آیا این مسئله به دلیل یک نقص فنی اتفاق افتاده یا آنکه اقدامی آگاهانه برای پنهانکردن ضعفها و ناکارآمدیهای احتمالی پروژه بوده است؟
خروج ناگهانی این پلتفرم اولین علامت هشدار درباره نحوه مدیریت پروژه را روشن میسازد. در دنیای فناوری، وبسایتها معمولاً به دلایل خاصی بهصورت ناگهانی از دسترس خارج میشوند، از جمله:
مشکلات امنیتی: احتمال نفوذ یا کشف آسیبپذیریهای فنی.
بازبینی محتوا: حذف اطلاعات حساس یا اصلاح مطالبی که ممکن است گمراهکننده باشند.
عدم آمادگی کامل: عرضه شتابزده یک محصول ناقص و ناتمام برای مقاصد تبلیغاتی.
بررسی نسخههای ذخیرهشده این وبسایت در آرشیو اینترنتی نشان میدهد هیچگونه اطلاعیه رسمی یا توضیحی در رابطه با این اقدام ارائه نشده است. این موضوع در حالی اتفاق افتاده که ماهیت ملی پروژه، آن را موظف به پاسخگویی شفاف در برابر افکار عمومی میسازد. آیا این تصمیم به معنای ترجیح حذف پروژه به جای پاسخگویی صادقانه است؟
یکی از انتقادات مهم مطرحشده درباره این پلتفرم، ادعای «بومی بودن» آن است. بررسیها و شواهد فنی حاکی از آن هستند که این پروژه به احتمال زیاد مبتنی بر مدل Qwen 2.5 توسعهیافته توسط شرکت چینی علیبابا است. اگر این موضوع صحت داشته باشد، ادعای استقلال فناورانه و خودکفایی دروغین خواهد بود و در واقع وابستگی فناورانه به یک کشور خارجی بهویژه چین را نشان میدهد.
در کنار این موضوع، یکی دیگر از ایرادات اساسی، عدم انتشار کد منبع است. مسئولان پروژه مدعی بودند که این پلتفرم متنباز (Open Source) است، اما در عمل حتی نسخهای از کد نیز در هیچ پلتفرم معتبری مانند GitHub منتشر نشده است. چگونه میتوان ادعای متنباز بودن کرد، در حالیکه حتی وبسایت پروژه نیز در دسترس نیست، چه رسد به ارائه کد منبع برای توسعهدهندگان و پژوهشگران مستقل؟
فقدان دسترسی عمومی، نبود مستندات درباره معماری سیستم، دادههای آموزشی و روش توسعه، همگی نشانههایی هستند که این پروژه بیشتر به یک ویترین تبلیغاتی شباهت دارد تا یک تلاش واقعی در جهت پیشرفت فناوری کشور. این وضعیت مشابه پروژههای نمایشی دیگر در کشور است که صرفاً با اهداف تبلیغاتی راهاندازی شده و هرگز به مرحله بهرهبرداری جدی نمیرسند.
تجربه جهانی نیز نشان داده است که پروژههای دولتی در حوزه هوش مصنوعی معمولاً با شکست مواجه میشوند. شرکتهای موفق در این حوزه مانند OpenAI، Google DeepMind و Anthropic همگی خصوصی هستند. برخی دلایل شکست پروژههای دولتی در این زمینه عبارتاند از:
بوروکراسی کند و پیچیده: فرآیندهای تصمیمگیری در دولتها بسیار زمانبر هستند.
نبود انگیزه رقابتی: برخلاف بخش خصوصی که برای جذب سرمایه و استعداد رقابت میکند، دولت معمولاً انگیزهای برای نوآوری ندارد.
سیاستزدگی: اغلب پروژههای دولتی به ابزار تبلیغاتی برای نمایش پیشرفت تبدیل میشوند، نه ابزاری واقعی برای حل مشکلات.
حال باید پرسید آیا پلتفرم ملی هوش مصنوعی ایران نیز به سرنوشتی مشابه با پروژههایی چون «شبکه ملی اطلاعات» دچار خواهد شد؟
در سطح جهانی، کشورهایی مانند امارات متحده عربی با مدل Falcon و چین با مدلهایی چون Qwen موفق شدهاند در زمینه هوش مصنوعی به پیشرفتهای قابل توجهی دست پیدا کنند. اما نباید فراموش کرد که این کشورها سالانه میلیاردها دلار در این حوزه سرمایهگذاری میکنند و حتی در چین، شرکتهای بزرگ خصوصی مانند Alibaba و Baidu پیشتاز هستند.
در مقابل، ایران نه تنها به دلیل تحریمها از دسترسی به زیرساختهای پیشرفته محروم است، بلکه با بحران مهاجرت نخبگان نیز دستوپنجه نرم میکند. بسیاری از متخصصان حوزه هوش مصنوعی کشور، به دلیل شرایط نامناسب، جذب کشورهای دیگر شدهاند یا به فعالیتهای خارج از کشور روی آوردهاند.
در چنین شرایطی، خروج پلتفرم ملی از دسترس و نبود شفافیت درباره اصل پروژه، این احتمال را تقویت میکند که هدف از ایجاد آن صرفاً یک نمایش رسانهای بوده است. اگر واقعاً قصد توسعه واقعی در حوزه هوش مصنوعی وجود دارد، دولت باید اقدامات شفاف و عملی مانند انتشار کد منبع، مستندات فنی، دادههای آموزشی و سپردن پروژه به بخش خصوصی را در دستور کار قرار دهد. همچنین به جای تمرکز بر تبلیغات، تمرکز بر جذب سرمایه و استعداد باید در اولویت قرار گیرد. در غیر این صورت، این پروژه نیز به سرنوشت بسیاری از طرحهای ناتمام دیگر در کشور دچار خواهد شد. (منبع:نوآوران)