سردرگمی یا برخورد گزینشی؟
علی شمیرانی - مدت مدیدی است که در فضای سایبری کشور اتفاقاتی در حال وقوع است که به معمایی بزرگ تبدیل شده است.
این روزها کم نیست گزارش انتقادی و شکایت از سایتهای عرضهکننده تبلیغات، ویدئو و کالا که اصطلاحا از ایشان به عنوان پلاتفورم (بستر عرضه) نام برده میشود.
ذکر مصادیقی به باز شدن بیشتر موضوع کمک میکند.
در حال حاضر سایتهای تبلیغات رایگان اینترنتی پر شده از انبوه آگهیهای منافی اخلاف و عفت عمومی که شبانه روز نیز رو به افزایش است.
سایتهای فراهمکننده بستر محتوای ویدیویی نیز وضعیت مشابهی دارند و روی آنها فیلمهایی یافت میشود که دارای محتوای بعضا مجرمانه، توهینآمیز و اتهام به افراد و نهادهای گوناگون است.
سایتهای فروش کالا هم همین وضعیت را دارند. اخیرا یک شرکت تجاری که سالها روی یک محصول انحصاری زحمت و تبلیغات داشته متوجه عرضه نمونه جعلی و البته با لوگوی خود در یکی از سایتهای معروف فروش کالا میشود و زمانیکه پیگیر به خاک نشستن کسبوکارش میشود، از روابط عمومی سایت این پاسخ را تحویل میگیرد که ما حکم یک پاساژ را داریم و اگر مغازهداری خطایی کرد، برخورد با آن به عهده ما نیست! (و البته همچنان در حال دوندگی برای یافتن پرتقال فروش است.)
از این نمونهها که خود را صرفا بستر عرضه محتوا، کالا و خدمات مینامند و به این ترتیب مسوولیتی متوجه خود نمیدانند به وفور در فضای سایبری یافت میشود. به عبارت دیگر آنها خود را صرفا جادهای فرض میکنند که نقش و کاری به خودروها و محموله آنها، ندارند.
اما بگذارید ببینیم قانون چه میگوید. به گفته رییس مرکز فناوری اطلاعات وزارت ارشاد، «طبق آخرین مصوبه شورای عالی فضای مجازی، مسوولیت از روی دوش عرضهکنندگان محتوا به دلیل این که تعداد تولیدکنندگان به حد بالایی است برداشته شده، چراکه این احتمال وجود دارد که در آن واحد و بدون ریپورت، دارنده بستر نتواند به آن پی ببرد.»
معاون دادستان کل کشور اما نظر دیگری دارد و البته بدون اشاره به قانون مشخص میگوید: «بر اساس قانون باید کسی که فضا و امکاناتی را در اختیار دارد و از آن سود میبرد، هزینه آن را نیز پرداخت کند و نظارت لازم را انجام دهد، اما متاسفانه گاهی کوتاهیهایی در این زمینه دیده میشود که تذکر داده میشود.»
حالا بازگردیم به شکایت اخیر دادستان تهران علیه مدیر تلگرام. موضوع اعلام جرم این است: «شبکه تلگرام علاوه بر ارایه خدمات به گروههای تروریستی از جمله گروه داعش، به بستر مناسب برای فعالیت سایر گروههای مجرمانه سازمانیافته تبدیل شده و ارتکاب جرایم هرزهنگاری کودکان، قاچاق انسان و مواد مخدر را ترویج و تسهیل کرده است.»
حال پرسش اینجاست که مگر تلگرام هم یک پلتفورم و یک بستر صرف جهت عرضه محتوا نیست؟ پس شکایت و تهدید به انتقال سرور به ایران برای چیست؟
حال یک سوال دیگر. آنهایی که موافق بیمسوولیتی مالکان پلاتفورمها هستند، به این پرسش پاسخ دهند که آیا نشریات چاپی هم میتوانند مدعی ساختار مشابه عزیزان سایبری شده و خود را پلتفورم دانسته و هر مطلبی که به دستشان میرسد منتشر کنند و مسولیتی به عهده نگیرند و البته از مزایای درج محتوای راست و دروغ و غیراخلاقی و امثالهم سود ببرند؟
از نشریات چاپی بیفایده و کهنه! که بگذریم، آیا در همین فضای سایبری و نورچشمی برخی مسوولان، مدیران سایتهای خبری بابت انتشار نظرات (کامنتهای) چند خطی توهینآمیز راهی دادگاهها نشده و محکوم نیز نشدهاند؟
پس چرا آنجا مدیر سایت خبری مسوول کنترل است؟ اما اگر تصویر، فیلم، تبلیغ، محصول و هزار و یک چیز غیرقانونی و مسالهدار در سایت دیگری درج شود، آنجا مصداق "سخت بودن در کنترل" محسوب شده و درهای رحمت و کسب درآمد باز است؟!
پس در این عرصه یا سرگردان هستیم یا گزینشی برخورد میکنیم که هر دو حالت غیرقابل توجیه و پذیرش است. (منبع:عصرارتباط)