ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

فیلتر شدن اینستاگرام؛ شاید وقتی دیگر

| دوشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۰۱ ق.ظ | ۰ نظر

عباس سیاح طاهری – ترند مخالفت با حاکمیت در تصمیمات حکمرانی امروز موضوع فیلتر شدن اینستاگرام با ادبیات‌های مختلف است و تکرار گزاره فیلتر اینستاگرام با تکیه بر کسب و کارهای این پلتفرم نوعی قطعیت در فیلتر اینستاگرام توسط حاکمیت را به مخاطبان القا می‌کند. حال آنکه هیچ تصمیمی در حاکمیت برای این مساله حتی عنوان نشده است.


اما آیا فیلتر شدن اینستاگرام به صورت یک شبه امکان‌پذیر است؟
آمار شنیداری (که در نوع خود بسیار جالب هستند و در حوزه ICT عموما کسی آمار دقیق عرضه نمی‌کند) در زمان فیلتر تلگرام اعلام می‌کرد که ۱۰۰هزار‌ نفر در تلگرام شاغل هستند.
برآورد اولیه از این آمار در آن زمان کفه ترازو را به سمت دروغ و آمارسازی به منظور جلوگیری از تصمیم‌ حاکمیت در آن شرایط سوق داد.
بعدها مشخص شد که آمار فعالان در تلگرام نزدیک به همین عدد بوده است.
اما چند روز قبل رییس مرکز ملی اعلام کرد که ۲میلیون و 400هزار صفحه کسب و کاری در اینستاگرام فعالیت می‌کنند و مرکز آمار نیز اعلام کرده است که از مجموع این صفحات ۱۱ میلیون ایرانی کسب درآمد دارند.
اگر این آمار باشد (باز هم بر اساس آمار شنیداری) مسدودسازی اینستاگرام یعنی تصمیم به اختلال در معیشت یازده میلیون نفر!
مساله اول این است که چه برنامه‌ای برای این عده در‌نظر گرفته شده؟ آیا کاهش پهنای باند یا اختلال در ترافیک به عنوان اولین گام برخورد با اینستاگرام‌ عاقلانه است؟ آیا کوچ به جایگزین‌های داخلی مانند نزدیکا، روبینیو، باهم، کسبینو و باسلام و امثال آن می‌تواند بار حاکمیت در این کوچ را بر عهده بگیرد یا نه؟
آیا آماری وجود دارد که این افراد چند درصد فروش خود را در اینستاگرام و چند درصد را در پلتفرم‌های داخلی کسب می‌کنند؟
آیا توان فنی پلتفرم‌های داخلی برای عرضه کافی است؟ مشوق‌های مناسب برای کسب و کارها و کاربران (مردم) مانند ابزار پرداخت، امکان مقایسه بین دو محصول در دو صفحه مختلف، بررسی روند قیمت‌ها، دسترسی به استاندارد‌های مختلف کیفی محصولات، رتبه‌بندی کسب و کارها و… در این پلتفرم‌ها وجود دارد؟
اگر قرار است کسب و کاری تغییر پلتفرم بدهد باید برای آن کسب و کار یا استفاده‌کننده از آن محصول آورده‌ای داشته باشد. صرف انتقال تنها ایجاد نارضایتی می‌کند.
مساله دوم این است که آیا اینستاگرام فقط فضای کسب و کار است؟ مثلا اگر ما توانستیم این 2میلیون و 400 هزار صفحه را به کسبینو منتقل کنیم آیا مساله حل شده است؟ و مسیر برخورد با اینستاگرام هموار می‌شود؟ یکی از موضوعات مهم ایجاد گره عاطفی در این شبکه‌ها توسط کاربران است.
شبکه‌ای از دوستان مجازی که دارایی مجازی هر کدام از کاربران است. آیا فکری برای این حلقه عاطفی شده است؟ آیا پیمایشی صورت گرفته است که چند درصد از کاربران ایرانی اقدام به تولید و نشر محتوا (در قالب استوری یا پست) می‌کنند؟ چند درصد از این محتواها توسط کسب و کار منتشر می‌شود؟
چند درصد از کاربران از اینستاگرام برای روابط اجتماعی استفاده می‌کنند؟ چند درصد از اکسپلورر برای جست‌وجوی محتوا استفاده می‌کنند؟
تصور من این است تصویر درستی از فضای اینستاگرام نه برای فعالان این حوزه و نه مدیران وجود ندارد. بدبینانه آن که تصمیمات اعلامی مبتنی بر هیچ داده‌ای نیست.
فیلترینگ اینستاگرام شاید در دوردست تصمیمی عاقلانه باشد؛ آن هم پس از اقدامات فراوان فرهنگی، زیرساختی خدماتی و… اما آن زمان هم گرفتن چنین تصمیمی، جرات فراوان می‌خواهد. باید دانست دل و جرات داشتن برای تصمیم‌گیری شرطی لازم است ولی کافی نیست.
اگر شبکه مشاوران حاکمیت اطلاعات غلط یا ناقصی را در موضوعی منتقل کنند، یک تصمیم اشتباه، منجر به نابودی راهی خواهد شد که درست است اما به علت اجرای غلط هیچ کس عهده‌دار تصمیم دوباره در آن مسیر نخواهد شد.
*پژوهشگر حکمرانی فضای مجازی و رسانه

(منبع:عصرارتباط)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">