25 برداشت و نتیجه از فیلترینگ فنی اینستاگرام
عباس پورخصالیان - فیلترینگ فنی اینستاگرام چند معنی دارد، به شرح زیر:
1. قانونگذار ناتوان از «فیلترینگ قانونی» است، یعنی قاصر از وضع نوعی از فیلترینگ که هم رفتار کاربران را اصلاح کند و هم چندان هزینهای نداشته باشد و شهروندان را مسوول و قانونمدار بار میآورد.
2. قوه قضابیه در چرخش قلمی یا با قیام و قعودی، بیگناه و باگناه را یکجا و با هم از دسترسی به یک منبع اینترنتی محروم میکند.
3. مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد فیلترینگ فنی ساکت است؛ گویی فیلترینگ فنی عین مصلحت نظام است.
4. حکمرانان ناتوان از رفع فساد اداری از دیوانداری، قیمهای صغیر و کبیر میلیونها شهروندی شدهاند که به صلاح خود واقفاند.
5. شهروندانی که رسانهای باز میخواهند و به دنبال مشارکتاند تا در فسادزدایی و شفافیت با نمایندگان خود در حاکمیت همراه شوند، باید با رسانههایی بسازند و بسوزند که عملکردی رضایتبخش ندارند.
6. منطق حاکم به همه حکم میکند: شما همه موظفاید در پیشگیری از وقوع جرم با قوه قضاییه همکاری کنید. پس اگر رسانههای اجتماعی ساخته و پرداخته بیگانگان، بستری بالقوه برای وقوع جرم شدند یا باشند، همه باید در پیشگیری از وقوع جرم در این بستر جرمخیز با قوه قضاییه همکاری کنند. اما مشکل این است که گویا «پیشگیری از وقوع جرم» تنها یک راهحل دارد و آن نیز مسدودسازی فنی دسترسی عمومی به وبگاه رسانه اجتماعی بالقوه جرمخیز است.
7. این بهاصطلاح «راهحل»، تنها و تازهترین ارمغان «کمیته پیشگیری از آسیبهای فضای مجازی» در معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور نیست، خیر! خبر خوب این است که اعضای محترم «کمیته پیشگیری از آسیبهای فضای مجازی» در معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور، قدرت نوعی قانونگذاری را هم دارند.
8. فیلترینگ فنی، بدون ایجاد پارهنت (splinternet) به هر صورت و به هر حال، محکوم به شکست است. (در مورد splinternet رجوع شود به این نشانیasreertebat.com/weeamp/2317) این شکست را بارها تجربه کردهایم و باز هم تجربه خواهیم کرد، بدون آنکه درسی بیاموزیم.
9. وقتی رییسجمهور یا وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با فیلترینگ فنی به هر دلیل مخالفت میکنند، امامان جماعت، شکست فیلترینگ فنی را گردن آنها میاندازند و فراموش میکنند که دولت نهم و دهم هم قول فیلترینگ فنی هوشمند را میداد و فیلترینگ فنی هوشمند آنها هم شکست خورد.
10. هرچند فیلترینگ فنی برای دولت و مردم صرفا هزینهبر است، اما منفعت واقعی هم دارد؛ نفعی مادی برای کسی یا کسانی که در ازای گرفتن پول، فیلتر میسازند و نصب و نگهداری و راهاندازیاش میکنند.
11. اگر روحانی در پاسخ به این کشمکش مشخص میان قوه قضاییه و خود، کلا اشاره میکند و میگوید: «فضای مجازی، ضرورت زندگی مردم است!» بهخوبی میداند که مسدودسازی اینستاگرام، مساوی با تعطیلی «فضای مجازی» نیست اما چه کند؟ انگاری نمیتواند بگوید: آزادیهراسی بس است!
12. کشورهایی که به طور اساسی اقدام به فیلترینگ فنی محتواهای سیاسی، اجتماعی و دینی میکنند، از لحاظ شاخص قابلیت پاسخگو بودن مسوولان نظام، در اندازهگیری شفافیت اداری نیز کم نمره میآورند. پس اثر حکم معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور را باید بهزودی در رتبه جهانی ایران از منظرTransparency International در سال 2019 دید، زیرا گستره و عمق مسدودسازی محتواهای سیاسی و اجتماعی و دینی با قابلیت پاسخگویی دیوانداران نسبت معکوس دارد: هر چقدر قابلیت پاسخگویی دولت کمتر باشد، گستره و عمق مسدودسازی محتواهای سیاسی و اجتماعی و دینی بیشتر است.
13. فیلترینگ فنی در کشورهای پیشرفته جهان منسوخ شده و اگر هنوز (بهندرت) اعمال میشود، اقدامی غیرمتعارف به حساب میآید.
14. همه کشورهای جهان، اینترنت را پایش میکنند اما کشورهای پیشرفته، اینترنت را با فضای سایبر قاطی و منابع اینترنت را به کمک فناوری فیلتر نمیکنند.
15. توضیح و تشریح چرایی رویگردانی برخی از دولتها از فیلترینگ فنی و رویآوری شماری دیگر از آنها به فیلترینگ فنی، نکتهای است که تاکید مجددی بر تنوع راهبردها و رویکرد دولتها به توسعه به کمک اینترنت دارد.
16. هرقدر مقرراتگذاری کشوری در قبال اینترنت، آسانگیرانه و ساده و بیدنگوفنگتر باشد، یونیکورنهای بزرگتری سر بر میآورند.
17. تولید یونیکورنها و دکاکورنهای اینترنتی، کشور تولیدکننده آنها را مجهز به سلاحی اقتصادی علیه رقبای تجاری و صنعتی خود میکند، کاراتر از بمب اتمی! این بدان معنی است که فیلترینگ فنی مانع از یونیکورنسازی است.
18. کشورهای پیشرفته، فعالیت فیلترینگ قانونی خود را به یک یا دو مورد محتوم محدود میکنند، درحالیکه کشورهای عقبافتاده به محض راهاندازی سامانه فیلترینگ فنی خود، هر روز بر گستره پالایش و عمق واپایش خود می افزایند و گاه در یک اقدام، عرصه وسیعی از منابع اینترنتی را به یکباره برای همگان مسدود میکنند.
19. احتمالا انواع مختلف فیلترینگ فنی یا پالایهگذاری باید به نحوی با هم همبسته و به هم وابسته باشند و تفاوتهای آنها با هم امری ظاهری است. برای مثال، ویتنام نمونه خوبی برای همبستگی دیدگاههای مختلف در فیلترینگ فنی است؛ اقدامکنندگان به فیلترینگ فنی در این کشور، بستن وبگاههای هرزهنگاری را بهانهای قرار دادهاند تا دست حکمرانان را برای مسدودسازی گستره وسیعی از وبگاههای «غیرهرز» باز کنند.
20. مشکل اولیه دولت، تثبیت نهادی برای فیلترینگ فنی و پالایهگذاری است؛ اما همین که چنین نهادی به وجود آمد، دست دولت برای فیلترینگ فنی و پالایهگذاری هر وبگاه با هر محتوایی باز است، زیرا ISP یا سرویسدهندگان اینترنت اغلب از بخش غیردولتیاند و همینها هستند که اجراکنندگان بیچون و چرای تصمیمات حکمرانان هستند.
21. درست به همین دلیل آنان که مجریان فیلترینگ فنی و پالایهگذاری هستند، بههیچوجه پاسخگو نیستند زیرا به قول معروف، مامورند و معذور.
22. فاصله تصمیمگیران و مجریان فیلترینگ فنی و پالایهگذاری باعث بروز خطاهایی میشود که در اثر آن، گاه وبگاههایی که نباید مسدود شوند نیز قربانی میشوند. کم اتفاق میافتد که دولت پالایهگذار شفاف عمل کند و پاسخگوی معترضان باشد. برعکس، عدم پاسخگویی و شفافیت، قاعده کلی فیلترگذاران فنی است.
23. با توجه به اینکه هفتهنامه عصر ارتباط بارها به مقوله فیلترینگ فنی پرداخته و با آن مخالفت کرده، هنوز از این سری مقالات باید بیشتر نوشته شوند تا اعضای محترم «کمیته پیشگیری از آسیبهای فضای مجازی» در معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور درک و لمس کنند که فیلترینگ فنی خدمتی به نظام نمیکند.
24. چالشهای پدیده فیلترینگ فنی، مخرب اقتصاد و تجارت اینترنتی هستند.
25. کاربرانی که در معرض چالشها و آثار مخرب فیلترینگ فنی هستند، اعتمادشان از حکمرانان سلب میشود و آسانتر از پیش به شگردهای ضدفیلترینگ فنی روی میآورند، تا حقوق شهروندی خود را رأسا بازیابند. (منبع:عصرارتباط)