آیا مردم بدبین و بیاعتماد نمیشوند؟
علی شمیرانی - 27 مهرماه سال جاری پایگاه اطلاعرسانی دولت خبر از تشدید قاچاق سوخت و خروج روزانه 20 تا 40 میلیون لیتر انواع سوخت از کشور داد که معادل ریالی آن بسته به نرخ فروش در کشورهای هدف، روزانه به صدها میلیارد تومان نیز میرسد.
حجم "قاچاق سوخت" در اشکال مختلف آن دیگر به حدی رسیده که میتوان آن را "صادرات سوخت!" البته به شکل غیر رسمی دانست.
به این ترتیب بود که اخبار مرتبط با قاچاق سوخت چندی پیش و برای مدتی در رسانهها و به نقل از مسوولان افزایش یافت. کمی بعد اینگونه به نظر رسید که ظاهرا این اخبار مقدمات اولیه برای افزایش نرخ سوخت است نه استفاده از ابزارهای موجود همچون کنترل هوشمند مصرف سوخت و ابزاری همچون کارت سوخت که در گذشته کارکرد و امتحان خود را پس داده بود!
کمی بعدتر اما در خبرها اینطور آمد که فعلا شرایط اقتصادی کشور، کشش افزایش نرخ سوخت به بهانه قاچاق را ندارد و این موضوع باید در زمان دیگری در دستور کار قرار گیرد. به این ترتیب اخبار قاچاق سوخت نیز به یکباره به حاشیه و خاموشی رفت، چون پیگیری و پرداختن به آن ظاهرا دیگر صرفه نداشت.
اگرچه اخبار قاچاق سوخت کم شدند، اما این موضوع چیزی از ارزش و حجم خود قاچاق سوخت کم نکرد! تا عدهای بتوانند همچنان روزانه صدها میلیارد تومان از اموال ملی به جیب بزنند.
در سایه همین بلاتکلیفی در الزام استفاده مجدد از کارت سوخت که دو سالی است به دلایلی کاملا نامعلوم از سوی دولت و مجلس به حال خود رها شده، حالا چند رسانه انگشتشمار خبر از خرید و فروش کارتهای سوخت ماشینها و موتورسیکلتها میدهند و اتفاق عجیبی در این میان رایج شده است.
به این ترتیب که کارت سوخت خودروهای سواری ٨٠ هزار تومان، موتور سیکلت ۵۰ هزار تومان و خودروهای گازوییلی یک میلیون تومان فروخته میشود و سپس مالکان خودروهایی که کارت سوخت بیاستفاده خود را فروختهاند، با مراجعه به دفاتر پلیس ۱۰+ ، مفقودی کارت خود را اعلام کرده و برای دریافت کارت جدید اقدام میکنند!
مقصد کارتهای سوختی که خریداری میشود نیز روشن است و این کارتها سر از شهرهای مرزی در میآورند. آمار میگوید، در هفت ماه نخست امسال نسبت به دوره مشابه سال گذشته، آمار مصرف بنزین تنها در استان سیستان و بلوچستان 50 درصد افزایش یافته است.
این که چرا کارت سوخت را بلااستفاده کردند و چند سال بعد هم که تبعات قطعی آن آشکار شد، مجلس استفاده از کارت سوخت را دوباره قانونی و الزامی کرد، اما دولت باز هم آن را اجرا نکرد و از قضا مجلس هم اقدامی نکرد، آیا موجب ایجاد حس بدبینی و بیاعتمادی در مردم نمیشود؟(منبع:عصرارتباط)