درآمد اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی از برخی از کسبوکارهای رسمی کشور پیشی گرفته است. در آمریکا، انگلیس، استرالیا، اسکاندیناوی، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، مالزی، هند، ترکیه و حتی در عربستان و امارات از آنها مالیات اخذ میشود. در ایران هم برای اجرایی شدن این موضوع برنامهریزی شده است و اجرایی شدنش نیاز به یک برنامه جدی دارد.
خبرگزاری فارس- شما هم تا به حال با دیدن اشخاص و اکانتهای پرکاربر اینستاگرام و تبلیغاتی که انجام میدهند، به این فکر کردهاید که آنها چقدر از تبلیغات درآمد دارند؟ کمتر کسی است که برای یک بار هم که شده یک حساب سرانگشتی در این باره نکرده باشد. ویترین پر زرق و برق تبلیغات اینستاگرامی توجه همه را به خود جلب کرده است.
اینستاگرام و برخی دیگر از شبکههای اجتماعی، این روزها از جمله ابزارها و بازارهای اقتصادی فعلی در کشور هستند که شیوههای مختلفی از کسب درآمد در آنها جریان دارد. البته در بین همه شبکههای اجتماعی فعال در کشور، اینستاگرام را میتوان پرمخاطبترین بازار آنلاین دانست.
همه افراد شاغل و دارای درآمد در کشور به عنوان بخشی از جامعه مالیات میپردازند. اصل و منطق پرداخت مالیات در جهان بر انتفای متقابل جمعیت شاغل و جامعه آن کشور با توجه به فرصت اشتغال و کسب درآمد از محل امکانات موجود در جامعه است. اینستاگرام و دیگر بازارهای آنلاین هم به عنوان یکی از محلهای کسب درآمد مانند دیگر بازارها از قاعده طبیعی اقتصاد مستثنی نیستند.
درآمدهای حاصل از فضای مجازی هم مشمول مالیات است؟
اقتصاد بسیاری از کشورها بر پایه درآمدهایی از منابع پایدار شکلگرفته است. یکی از مهمترین درآمدهای پایدار، درآمدهای مبتنی بر مالیات است. اما در سالهای متمادی، وابستگی کشور به درآمدهای نفتی و غفلت در شناخت پایههای مالیاتی برای پدیدههای اقتصادی جدید، سبب عقبماندگی کشور در عرصه درآمدهای مالیاتی شده است. این در حالی است که در سالهای اخیر با کاهش درآمدهای نفتی و نوسانات قیمت نفت، جای خالی درآمدهای پایدار مانند مالیات بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود.
البته مالیات فقط موضوعی اقتصادی نیست؛ در بسیاری از کشورهای جهان از مالیات و بهکارگیری معافیتهای مالیاتی برای جهتدهی به فعالیتهای اقتصادی و حتی اجتماعی بهرهبرداری میشود. به عبارت دیگر شناسایی حوزه های مالیاتی، در سیاستگذاری و تنظیم گری هم کاربرد دارد.
در این گزارش به طور ویژه از بین همه مشاغل و بین همه شبکههای اجتماعی فضای مجازی به سراغ یکی از مشاغل پردرآمد در اینستاگرام رفتهایم. شغل «اینفلوئنسری».
شاید برخی تا به حال به موضوع درآمد تبلیغات اینفلوئنسرها توجه نکرده باشند و اصل موضوع برای آنها تازگی داشته باشد. بهترین توضیح برای معرفی این موضوع، بررسی مطالعه تطبیقی آن در کشورهای دیگر است تا برخورد قانونگذارهای مختلف با مقوله درآمد اینفلوئنسرهای اینستاگرام از محل تبلیغات را ببینیم.
در کشورهای دیگر از اینفلوئنسرها مالیات میگیرند؟
بررسی تجربیات کشورهای مختلف نشان میدهد که در سالهای اخیر بسیاری از کشورها، درآمدهای حاصل از تبلیغات در فضای مجازی را بهعنوان کسبوکار شناسایی کردهاند.
بسیاری از کشورهای دنیا همگام با توسعه فناوری و همهگیری رسانههای اجتماعی با شناخت پدیدههای اقتصادی حول این فضا و گردش مالی حاصل از تبلیغات بر بستر پلتفرمهای اینترنتی، شروع به اخذ مالیات از درآمد حاصل از تبلیغات کاربران حرفهای و افراد تأثیرگذار ( اصطلاحا بلاگر، ولاگر، اینفلوئنسر، کانالدار و...) شبکههای اجتماعی کردهاند.
در همسایگی نزدیک ما در کشور ترکیه، از ابتدای سال ۲۰۱۹ میلادی با هدف دریافت مالیات از درآمد حاصل از تبلیغات اینفلوئنسرها، یوتیوبرها و بلاگرها، دستورالعملی با موضوع کسب مالیات از خدمات تبلیغات برخط اینترنتی تصویب شد. این قانون مزیتهای مختلفی داشته که از آن جمله میتوان به ایجاد پایه مالیاتی جدید متناسب با پیشرفت فناوری، استفاده از درآمد حاصل از مالیات در جهت اداره و توسعه کشور و ایجاد رقابت عادلانهتر بین مجموعههای تبلیغاتی اشاره کرد.
همچنین بسیاری از کشورهای توسعه یافته هم با گسترش فضای مجازی و ایجاد پدیدههای اقتصادی پیرامون آن اخذ مالیات از درآمدهای حاصل از تبلیغات را شروع کردهاند. در این بین میتوان به کشورهای آمریکا، انگلستان، استرالیا، کشورهای اسکاندیناوی، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، مالزی و هند اشاره کرد.
حتی کشورهایی حوزه خلیج فارس که از درآمدهای نفتی برخوردار هستند هم از قافله اخذ مالیات از درآمدهای فضای مجازی عقب نماندهاند و در عربستان و امارات متحده عربی هم از بلاگر، ولاگر، اینفلوئنسر و کانالدارها مالیات گرفته میشود.
درآمد اینستاگرامرهای ایرانی چقدر تخمین زده شده است؟
اما این بازار در ایران چقدر گردش مالی دارد که ببینیم اساسا آیا ارزش بررسی و پرداختن به آن را دارد؟
بررسیهای انجام شده در مراکز متعدد رصد فضای ایرانیها از وجود حدود ۳۰۰ اینفلوئنسر ایرانی با بیش از یک میلیون دنبال کننده حکایت دارد.
این اطلاعات از سایت heepsy استخراج شده که یک ابزار جستجو در حوزه بازاریابی در اینستاگرام است. این سایت اعلام میکند که در حال حاضر ۳۵۱ کاربر حرفهای تنها در اینستاگرام با موقعیت ایران (فعال در داخل کشور) و دنبال کننده بیش از یک میلیون نفر و همچنین ۹۳۵ کاربر حرفهای با ۵۰۰ هزار تا یک میلیون دنبال کننده در کشور وجود دارد.
بر اساس برخی از تخمینها گردش مالی فعلی این بستر در کشور در حدود ده هزار میلیارد ریال است که با توجه به رشد سالهای اخیر در حال افزایش است.
پس فعالیت بسیاری از کاربران حرفهای شبکههای اجتماعی دارای ابعاد اقتصادی قابل ملاحظه است و درآمدهای شکلگرفته در این بستر از درآمدهای بسیاری از کسبوکارهایی که در حال حاضر مالیات میدهند بیشتر شده است. از این رو ضروری است این کاربران حرفهای که در حوزه تبلیغات و درآمدزایی حاصل از آن فعال میکنند، به عنوان کسبوکار شناسایی شوند و مسیر اخذ مالیات مانند دیگر اصناف برای آنها طی شود.
در ایران، درآمد تبلیغات اینفلوئنسرها قابل احصاء است؟
وقتی پرونده قطور مالیاتها به موضوع درآمدهای اینفلوئنسرها از تبلیغات میرسد، ۲ سوال بسیار مهم در همان ابتدا در ذهن هر مخاطبی نقش میبندد. نخست اینکه درآمد اینفلوئنسرها از تبلیغات چگونه احصاء میشود؟ یعنی چگونه میتوان فهمید و مطمئن شد که چه بخشی از درآمد اینفلوئنسر از محل تبلیغ بوده است؟ و دوم اینکه اگر درآمدها شناسایی شد، اینفلوئنسرها با چه روشی ملزم به پرداخت مالیات خواهند شد؟
برای قانونمند کردن درآمدهای اینفوئنسرها، باید برای ۲ سوال اساسی پاسخ داشته باشیم؛ درآمد تبلیغات اینفلوئنسرها چطور قابل شناسایی است؟ اخذ مالیات به چه روشی ممکن است؟
برای این سوالات باید پاسخ روشن و دقیقی داشت، در غیر این صورت، احصاء مالیات از این بخش از درآمدهای جاری کشور برای نظام مالیاتی اساسا قابلیت اجرا نخواهد داشت.
از دید کارشناسان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بهترین پیشنهاد فعلی برای سازوکار احصاء درآمد اینفلوئنسرها از محل تبلیغات، خوداظهاری است، تا با این روش درآمدها شناسایی شود. در کنار این موضوع باید اینفلوئنسری به عنوان یک "شغل" تعریف و درآمد حاصل از تبلیغات رسمی شود. با برداشته شدن این قدم اول، سازمان امور مالیاتی می تواند به تدریج روشهای ارزیابی خوداظهاری را بهبود ببخشد.
این پیشنهاد البته مورد تایید مرجع مالیاتی کشور هم است. «محمود علیزاده»، معاون فنی و حقوقی سازمان امور مالیاتی در این باره به فارس، میگوید: «درآمد تمام اینفلوئنسرها و سلبریتیها مشمول مالیات میشود و بهتر است خودشان آن را ابراز کنند، زیرا مکانیزمهای لازم برای رسیدن به این درآمد تعبیه شده و براساس آن به اعداد دریافتی و درآمد افراد میرسیم. یکی از این روشها، حسابهای بانکی است. علاوه بر این، به استناد قانون، آنها باید با استفاده از یک سیستم مانند سامانه پایانه فروشگاهی و حسابهای بانکی متصل به دستگاههای ابزار پرداخت، حسابهای شخصی و تجاری خود را جدا کنند، تا از بخش درآمدها، مالیات گرفته میشود. تحت هر شرایطی براساس حسابهای بانکی، دریافتی و درآمدهای ناشی از این فعالیتها ردیابی میشود و سازمان مالیاتی به صورت هوشمند و با تکنولوژی موجود برای رسیدن به این درآمدها ورود میکند. صددرصد حساب بانکی آنهایی که جمع گردش بدهکار و بستانکار بالای ۵ میلیارد تومان داشتهاند، از سال ۹۵ تا ۹۸ اخذ شده است و همه آن را از بانکها گرفتیم و بررسی میکنیم. »
اینفلوئنسرها با چه روشی ملزم به پرداخت مالیات خواهند شد؟
طبیعی است که اولین سوالی که پس از پیشنهاد خوداظهاری مالیاتی مطرح می شود، راستی آزمایی خوداظهاری است. به درستی هم که اغلب در این کشور به صحت و سقم خوداظهاریها و علنی نشدن همه حقایق یا حداقل پنهان ماندن بخشی از واقعیت تردید وارد بوده است.
در پاسخ به نکته به جا، جدید بودن این پایه مالیاتی را یادآور میشویم که با در نظر گرفتن این موضوع، میتوان روش خوداظهاری را برای آغاز یک پدیده جدید در کشور، مناسب ارزیابی کرد. علاوه بر این، حتی میپذیریم که با روش خوداظهاری، ممکن است همه واقعیتها گفته نشود اما به دلیل اینکه اینفلوئنسری و درآمد حاصل از تبلیغات، مانند دیگر مشاغل و درآمدهای رسمی کشور، تعریف شده و شناخته شده میشود، مشمول قوانین مالیاتی خواهد شد و تخلف احتمالی از آن هم مشمول جرایم مالیاتی است.
در نهایت هم باید این نکته مهم را در نظر داشته باشیم که در همه کشورهای دنیا مقابله با فرار مالیاتی به طور کامل محقق نشده است و حتی در کشور خودمان و با قوانین جاری، در برخی موارد شاهد فرار مالیاتی هستیم؛ اما این اقدامات غیرمجاز و غیرقانونی هستند و برچسب فرار مالیاتی دارند و اقدام کننده مجرم و مشمول جریمه است. بنابراین اگر قادر به صفر کردن فرار مالیاتی اینفلوئنسرها نشویم، به یقین در کاهش آن موفق بودهایم.
سازمان امور مالیاتی در این باره هم چارهاندیشی دقیقی کرده است. به گفته معاون این سازمان، «برقرار کردن مجدد ماده ۱۰۴ قانون مالیاتهای مستقیم در دست پیگیری است. براساس این ماده، در گذشته مالیات فعالیتهایی مثل حقالزحمه و پیمانکاری، قبل از پرداخت کسر میشد، اما این رویه در قانون مالیاتهای مستقیم سال ۹۴ حذف شد. اکنون در لایحه اصلاح برخی مواد قانون پیشبینی شده که مالیات علیالحساب از سوی کارفرما کسر شود. یعنی تکلیفی برعهده کارفرما خواهد گذاشت که ۳ درصد رقم پرداختی به اینفلوئنسر با مشخصات کامل کسر خواهد شد و به سازمان امور مالیاتی پرداخت میشود. به غیر از این مسئله، درآمد این افراد از طریق تبلیغات شرکتهای بزرگ است. براساس ماده ۱۶۹ مکرر شرکتهای موظفند تمامی اطلاعات هزینه، درآمد را با اطلاعات دقیق گزارش کنند و مکانیزم لازم برای رسیدن به این موضوع هم موجود است.صددرصد حساب بانکی آنهایی که جمع گردش بدهکار و بستانکار بالای ۵ میلیارد تومان داشتهاند، از سال ۹۵ تا ۹۸ اخذ شده است و همه آن را از بانکها گرفتیم و بررسی میکنیم.»
اگر باوجود قانون هم زیربار پرداخت مالیات نرفتند، چه؟
با همه آنچه که گفته شد باز هم ممکن است این سوال مطرح شود که اگر با وجود مسئولیت حقوقی و تشکیل پرونده مالیاتی، اینفلوئنسرها مالیات نپردازند و تخطی کنند، چه؟ با چه روشی میتوان اینفلوئنسرها را ملزم به پرداخت مالیات کرد؟
بازخوانی موارد مشابه درباره چهرههای شناخته شده که برای مثال از پرداخت مالیات طفره رفتند یا در مواردی احساس مردم را نادیده گرفتند یا با مردم صادق نبودند، نشان داد که مردم و افکار عمومی به شدت نسبت به این موارد حساس هستند و موضوع را دنبال و مطالبه می کنند. اتفاقا مسائل شائبه برانگیز مالی هم از خطر قرمزهای مردم در سنجش صداقت افراد محبوبشان است. از سوی دیگر، بزرگترین دارایی افراد سرشناس و خواهان محبوبیت و شان بین مردم، اعتماد طرفداران آنها است و در هر مورد که اعتبار چهرهای نزد مردم خدشهدار شد، جبران شدنی نبود.
بنابراین سازمان امور مالیاتی بدون نیاز به اعلام جزئیات از مالیات دهندگان، میتواند فقط لیستی از افراد مشمول مالیات در این زمینه که خوداظهاری کردهاند را منتشر کند. پس از آن، افکار عمومی براساس شفافیت در ارائه اسناد و درآمدها، بهترین قضاوت کننده درباره صداقت و درستی افراد پرمخاطب و اینفلوئنسرهای محبوبشان خواهد بود.
در رسمی کردن درآمد کاربران حرفهای فضای مجازی کجای کار هستیم؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اخیرا دستورالعملی با عنوان «ساماندهی آگهیها و فعالیتهای تبلیغاتی در فضای مجازی» را تصویب و ابلاغ کرده است.
دستورالعمل ساماندهی آگهیها و فعالیتهای تبلیغاتی در فضای مجازی را از اینجا ببینید.
بر اساس این دستورالعمل، رسانههای مجازی و افراد تاثیرگذار یا همان سلبریتیها، باید برای پذیرش و انتشار آگهی، از طریق کانونهای آگهی و تبلیغاتی اقدام کنند و کانونها و انتشاردهندگان تبلیغات هم با ایجاد دسترسی رصد و پایش، موظف به ایجاد سازوکار نظارتی برای پذیرش و انتشار آگهی هستند.
اگرچه این دستورالعمل ابلاغ شده، اما هنوز اجرای آن از سوی وزارت ارشاد و دولت به صورت جدی پیگیری نشده است که شاید این تعلل، ریشه در هزینهها و سختیهای یک اقدام جدید داشته باشد. با این حال تهیه این دستورالعمل قدمی رو به جلو در احصاء درآمدهای مالیاتی جدید متناسب با تغییرات فضای کسب و کار در کشور بوده است.