مجری سامانه هوشمند سوخت با بیان اینکه آمریکا تصمیم جدی داشت سامانه هوشمند سوخت را بلافاصله بعد از راهاندازی نابود کند، گفت: در همان زمان خانم رایس، سخنگوی کاخ سفید گفته بود که ظرف دو ماه این سیستم را نابود خواهیم کرد.
بعد از تعطیلات نوروز و در ابتدای امسال، طرح یک فوریتی «اصلاح ماده یک قانون توسعه حملونقل عمومی و مدیریت مصرف سوخت» یا همان طرح حفظ کارت سوخت در صحن علنی مجلس مورد بررسی قرار میگیرد و نمایندگان تصمیم نهایی در این زمینه را اتخاذ میکنند. طرحی که یک فوریت آن اواخر آبان ماه به تصویب مجلس رسید و اواسط آذرماه هم جزئیات آن در کمیسیون انرژی مجلس به تصویب رسید. با توجه به اهمیت این موضوع، به سراغ مسیح قائمیان، مدیر عامل اسبق شرکت صنایع مخابراتی راه دور ایران رفتیم که به عنوان مجری سامانه هوشمند سوخت نقش به سزایی در راه اندازی این سامانه داشته است.
قائمیان یکی از چهرههای کاملا شناخته شده فناوری اطلاعات در ایران است و او را در این عرصه گاهی با عنوان «ارباب کارتها» خطاب میکنند. او متولد 5 دی 1332 در قائمشهر است و دارای مدرک کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه شریف و مدرک کارشناسی ارشد از همان دانشگاه در رشته مهندسی کامپیوتر-گرایش نرم افزار است. این مدیر با سابقه از شهریورماه 1385 به دعوت نعمت زاده، معاون وقت وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران به پروژه سامانه هوشمند سوخت پیوست و تا زمان راه اندازی سامانه در 6 تیرماه 86 و دو سال بعد از آن مجری فنی این سامانه بود. وی در حال حاضر مدیر عامل یکی از شرکتهای تابعه بانک شهر است.
در این مصاحبه قائمیان با تشریح جزئیات و چگونگی راهاندازی سامانه هوشمند سوخت و بازخوانی تحلیلی و تاریخی رویدادهای زمان اجرای این طرح مانند آتش زدن سازمان یافته پمپ بنزینها در شب اجرایی شدن سامانه هوشمند سوخت توسط منافقین و تهدید آمریکا برای نابودی این سامانه ظرف دو ماه و همچنین وضعیت فعلی سامانه هوشمند سوخت و هزینههای نگهداری و ضرورت باقی ماندن آن را بیان کرد.
قائمیان با اشاره به موفقیت بزرگ شرکت های داخلی در راه اندازی سامانه پیچیده و بزرگ هوشمند سوخت گفت: «مشاوران خارجی اجرایی شدن این پروژه را غیر ممکن میدانستند و به صورت قاطع گزارش داده بود که این پروژه به هیچ وجه امکان اجرا ندارد و مشاوران خارجی سوئیسی بارها از عبارت« you can never ever operate this project» استفاده میکردند».
فارس: لطفا مختصری از سابقۀ مدیریتی خود را مطرح نمایید؟ طرح های بزرگ ملی در حوزۀ فناوری اطلاعات که اجرا کردید را نام ببرید و به طور مختصر توضیح بدهید.
قائمیان: بنده در پروژههای نسبتا سنگینی درگیر بودم. پروژه کنترل ارز کشور اولین پروژهای است که به آن ورود کردم. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،کنترل مدون و منسجمی بر حوزه ارزی کشور وجود نداشت. به نحوی که پی بردن به مقدار و کیفیت نقل و انتقال ارز به راحتی امکان پذیر نبود این وضعیت نامناسب در زمان شاه در شرایطی بود که حضور تکنیسینهای خارجی و مستشاران آمریکایی در سازو کار مالی و ارزی کشور قابل مشاهده بود.
*پروژه کنترل ارز
به هر حال بعد از انقلاب کدهایی به عنوان شمارههای شش رقمی ایجاد شد که ثبت سفارش ارز با توجه به محدودیتهای شدید ارزی که در اوایل انقلاب بود براساس آن وصول میشد. محدودیت ارزی با شروع جنگ تحمیلی نسبت به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی افزایش پیدا کرد و درآمد های ملی کاهش پیدا کرد. هزینه های جاری کشور با رشد فزاینده ای در حال افزایش بود لذا با توجه به این شرایط، ضرورت نظارت بر حوزه ارزی-مالی کشور بیشتر احساس میشد. بنابراین اولین پروژهای که بنده در آن حضور پیدا کردم پروژه کنترل ارز بود که موفق شروع شد و به نظرم تا به امروز هم بانک مرکزی توانسته نسبتا در این عرصه موفق عمل کند. با این توضیح که بعد از انقلاب تا به امروز، بانک مرکزی همیشه زیر فشارهای بیرونی مختلف قرار داشته و به راحتی امکان نقل و انتقالات ارز را نداشته است.
*پروژههای سیبای بانک ملی و سپهر بانک صادرات
در زمان ریاست آقای نوربخش - خدا رحمتشان کند - بر بانک مرکزی، به ما گفتند که مردم برای دریافت پول از بانک خیلی دچار سختی هستند. برای حل این مشکل به ما سفارش شد که شعبات یکی از بانکها را به صورت شبکه به هم متصل کنید. پروژه سیبا بانک ملی راه اندازی شد. در آن زمان اگر شما حساب بانکی داشتید برای انجام کار بانکیتان به صورت مداوم تنها باید به یک باجه از یک شعبه بانکی مراجعه میکردید تا کار بانکی شما انجام میگرفت. با توجه به توصیه آقای نوربخش از بانکهای بزرگتر شروع کردیم. پروژه سیبای بانک ملی حدود سال 64 شروع شد که به مدت ده سال طول کشید.
پروژه بعدی پروژه سپهر بانک صادرات بود که در سال 76 -77 کلید خورد . این دو بانک پروژههای بسیار سنگینی بودند چون هرکدام بیش از 4 هزار شعبه داشتند اما سپهر بانک صادرات با پروژه سیبای بانک ملی تفاوتهایی داشت که اولا به جز حساب جاری، حسابهای دیگر را نیز انتقال میداد و همچنین با توجه به تجربه پروژه سیبای بانک ملی، این پروژه یک ساله به اتمام رسید.
* تولید اسکناس در داخل کشور
پروژه دیگر مرتبط با کاغذ اسکناس و چاپ آن در داخل کشور بود. قبل از انقلاب اسکناسهای مورد استفاده در داخل کشور در انگلستان و یا در آلمان چاپ و سپس در داخل کشور توزیع میشد. وقتی که جنگ شروع شد و شرایط جنگی ادامه پیدا کرد آقای نوربخش تاکید داشت که اسکناس را در داخل کشور تولید کنیم به این علت که در گذشته هم در جنگ جهانی دوم طرفهای درگیر جنگ برای تخریب اقتصاد یکدیگر اسکناسهای طرف مقابل را چاپ و در داخل کشورشان توزیع میکردند. در نتیجه تصمیم گرفته شد که کاغذ اسکناس را در داخل تولید کنیم. تصمیم آن روز به نتیجهای منتج شد که در حال حاضر یکی از با کیفیتترین کاغذهای اسکناس دنیا در ایران تولید میشود. حدود 25 سال است که هیچ اسکناس چاپ شدهای وارد کشور نشده است.
*شبکه شتاب
در زمان گذشته مشکلی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکردند این بود که نزدیک عید نوروز که میشدیم تقریبا از بهمن ماه به بعد مردم امکان دریافت پولشان را از بانک نداشتند. به همین دلیل، مردم از چندماه قبل از بهمن ماه پولشان را از بانک دریافت و در خانه پسانداز میکردند تا در زمان عید دچار مشکل نشوند. آنجا بود که به فکر ایجاد پولهای الکترونیک افتادیم. کارکردهای ویزا کارت را بررسی کردیم که در نتیجه امکان استفاده از ویزا کارت در کشور نبود بنابراین یک چیزی را شبیه ویزا کارت در سطح ملی به نام شبکه شتاب شروع به طراحی کردیم و در نتیجه سرویسی که به وجود آمد از ویزا کارت بهتر شد. ویزا کارت، آپشنهای واریز برای امروز یا فردا یا پس فردا را داشت در صورتی که پروژه شبکه شتاب در لحظه امکان نقل و انتقال پول را برای کاربر ایجاد کرده بود. قطعا پروژه شبکه شتاب از حیث کارکردی، یک فرد خارجی را متعجب میکرد.
فارس: پروژۀ کارت سوخت از چه زمانی مطرح شد و ایدۀ اصلی آن توسط چه شخص یا سازمانی مطرح شده بود؟ پیشرفت آن تا قبل از اینکه شما به آن بپیوندید چه بود؟ چه مدتی روی آن کار شده بود و نتیجه چه بود؟ در مورد ورودتان به پروژۀ کارت سوخت و آشنایی با آقای نعمت زاده توضیح دهید. آیا برای اجرای طرح، مناقصه برگزار شد؟ چه شرکتی به عنوان پیمانکار طرح برگزیده شد؟
قائمیان: تیرماه سال 86 سامانه هوشمند سوخت به صورت رسمی راه اندازی شد. شهریورماه 85 به دعوت آقای نعمت زاده که معاون وزیر نفت آن زمان بود، در جلسهای شرکت کردم و متوجه شدم که پروژه ای در وزارت نفت آغاز شده ولی به دلایل متعدد و مختلف زمین گیر شده است. حدود 4 سال بر روی این پروژه کار شده بود. شرکت آی تی آی یا همان شرکت صنایع مخابراتی راه دور ایران در مناقصه برنده شده بود. شرکت صنایع مخابرات راه دور ایران که در حوزه مخابراتی و رادیویی فعالیت میکرد، یک شرکت ژاپنی را شریک خود کرده بود. جالب است بدانید که درآن مناقصه شرکت خدمات انفورماتیک که پروژه شتاب را راه اندازی کرده بود و همچنین شرکت داده پرداز ایران که مدیر عامل هر دو آنها بنده بودم، در مناقصه حضور داشتند اما هردو در مناقصه بازنده شدند.
*مشاوران خارجی اجرای سامانه هوشمند سوخت را غیر ممکن میدانستند
فارس: نظر مشاوران داخلی و خارجی در مورد اجرای آن چه بود؟
قائمیان: مشاوران خارجی اجرایی شدن این پروژه را غیر ممکن میدانستند. پس از گذشت 4 سال طرف خارجی به صورت قاطع گزارش داده بود که این پروژه به هیچ وجه امکان اجرا ندارد و مشاوران خارجی سوئیسی بارها از عبارت«you can never ever operate this project» استفاده میکردند. مشاوران داخلی نیز در اجرا با مشکل مواجه شده بودند.
*تیم فنی ایرانی تمام گزارشهای مشاوران خارجی را بیاعتبار کرد
بنده متعجب بودم که چرا مشاوران خارجی به این شدت از ناتوانی در اجرای این پروژه سخن میگویند. این در حالی بود که حجم زیادی از تجهیزات خریداری شده بود اما پروژه در عمل متوقف شده بود. بنده ناراحت شدم که چرا یک خارجی ناتوانی یک تیم ایرانی را بارها تکرار میکند. آقای نعمت زاده گزارشی را برای بنده ارسال کرد و آن را خواندم و اعلام کردم که راه اندازی پروژه سامانه هوشمند کارت سوخت صد روزه شدنی است و گفتم این خارجیها بی خود حرف میزنند. آقای نعمت زاده گفت این پروژه 4 سال است که زمین مانده اما در جواب به ایشان گفتم اگر همه بسیجی کار کنیم این کار صد روزه شدنی است.
آن زمان بنده مدیرعامل شرکت خدمات انفورماتیک بودم و به عنوان مشاور به خدمت وزارت نفت درآمدم. پروژه سامانه هوشمند سوخت نسبت به مابقی کارتها و پروژههای حوزه فناوری اطلاعات که در ابتدا عرایضم گفتم حساستر بود. به همین دلیل، همه از اجرای آن ترس داشتند. آقای احمدی نژاد هم که اوایل آمده بود، با ترس به این پروژه نگاه میکرد که البته این ترس و وحشت کاملا طبیعی بود. با شدت گرفتن تهدیدات خارجیها مبنی بر جلوگیری از ورود بنزین به کشور سرانجام در اواخر دولت هشتم جلساتی برای مقابله با آن وضعیت برای کاهش وابستگی به بنزین وارداتی انجام شد اما هیچ خروجی نداشت که در ادامه دولت نهم با جدیت این موضوع را پیگیری و مجلس هفتم نیز این مسیر را هموار کرد.
*پروژهای که 4 سال خوابیده بود را 110 روزه تحویل دادیم
فارس: در آن 100 روز که از آقای نعمت زاده مهلت گرفتید، کار چگونه پیش میرفت؟ چند روزه کار را تحویل دادید؟
قائمیان: آقای نعمت زاده به بنده گفت حالا که این ادعا را کردید پس آن را اجرایی کنید. سرانجام در وزارت نفت مستقر شدم. حدود 1000 نفر درگیر این پروژه شده بودند. 4 سال پروژه زمین گیر شده بود و حدود 40 هزار تلمبه وجود داشت که باید تجهیز میشد که در آن زمان تنها 5 عدد تلمبه نصب شده بود که آن هم کار نمیکرد. تا روز چهلم هیچ خروجی نداشتیم. آقای نعمت زاده به طور کامل حمایت میکرد اما هنوز او هم باوری برای اجرا شدن این موضوع نداشت. اتفاق عجیبی در روزهای پایانی افتاد که شرکت صنایع مخابراتی راه دور ایران که دولتی بود در زمان خصوصیسازی به بخش خصوصی فروخته شد و اوایل بهمن ماه 85 و در نودمین روز کاری ما در زمان به نتیجه رسیدن پروژه تصمیم به انحلال شرکت گرفتند. علت اینکه بنده سهام شرکت صنایع مخابرات راه دور ایران را خریداری کردم، جلوگیری از انحلال شرکت بود. در مجمع عمومی شرکت حضور پیدا کردم و سهم 35 درصدی یک سهامدار را خریداری کردم. سرانجام با تستهایی که انجام گرفت، سامانه 110 روزه تحویل داده شد.
فارس: مبلغ قرارداد پروژه چقدر بود؟
قائمیان: قرارداد پروژه اشکالات زیادی داشت. به گمانم مبلغ قرارداد 46 میلیون دلار بود. در آن زمان هر دلار حدود 1000 تومان خرید و فروش میشد. شرکت صنایع مخابرات دور ایران در زمان عقد قرارداد، شرکتی دولتی و متعلق به وزارت مخابرات بود. قبل از ملحق شدن به پروژه، مقدار سرمایهگذاری را برآورد کردیم و به آقای نعمت زاده گفتیم که برای اجرایی شدن این پروژه سرمایهگذاری حداقل 150 میلیون دلار لازم است و ایشان پذیرفت که در قرارداد قبلی اشتباه شده است. البته اشتباهات دیگری نیز وجود داشت به طور مثال همه آن تلمبهها خریداری شده در سالهای گذشته همگی فرسوده شده بودند و باید تعویض میشدند اما امکان تعویض این تلمبهها در سطح ملی نبود.
فارس: زیرساخت نرم افزاری و سخت افزاری این پروژه از جمله کارتها، کارتخوانها، نرمافزار و امثال آن در داخل طراحی و ساخته شد و یا وارد شد؟
قائمیان: قطعات و تجهیزات سخت افزاری از خارج از کشور خریداری شده بود اما برنامه و نرم افزار را به طور کامل در داخل تولید کردیم. به طور مثال برنامه دستگاههای کارت خوان را تغییر دادیم و خودمان نوشتیم.
فارس: چه مشکلاتی پیش روی اجرای این طرح در آن زمان وجود داشت؟ بعد از اجرا، با چه مشکلات فنیای مواجه شدید؟
قائمیان: پس از 110 روز هیچ مشکل فنی نداشتیم. البته در مقاطعی دچار مشکلاتی میشدیم اما سریعا برای آن مشکلات راه حلی میدادیم. به طور مثال در اجرای سامانه ما نتوانستیم 500 نقطه را در کشور از مخابرات خط تلفن دریافت کنیم و آن 500 نقطه را از طریق شبکه ماهوارهای پوشش دادیم.
فارس: بحث های مالی چطور پیش می رفت؟ چه مقدار از مبلغ پروژه را دریافت کردید؟
قائمیان: بحثهای مالی به خوبی پیش نمیرفت. اولا بحث مالی این پروژه به دلیل خطا در قرارداد اولیه خیلی روند اجرایی را دچار مشکل کرده بود. قرارداد اولیه به طور کامل اصلاح نشد ولی به صورت مرحلهای اصلاح شد که هنوز هم استخوان لای زخم آن باقی مانده است. از 150 میلیون دلار به ما 110 میلیون دلار پول پرداخت کردند. 22 بهمن ماه 85 سامانه هوشمند سوخت آماده راهاندازی شد و آن را تحویل دادیم. 33 میلیون کارت سوخت بین مردم توزیع شد. واژه هوشمند که به سامانه اضافه شد خیلی کار را حساستر کرد. چون اگر دو اشتباه کوچک رخ میداد دیگر اعتبار سامانه از بین میرفت.
*احتمال حمله سایبری اسرائیل برای نابودی سامانه هوشمند سوخت
در زمانی که تست میکردیم خیلیها ترسیده بودند و میگفتند که سیستم متمرکزی را درست کردید که قطعا خارجیها و اسراییلیها به آن حمله و با ویروس به آن نفوذ میکنند. ما به این فرضیه معتقد بودیم و احتمال حمله اسراییلیها به شدت بالا بود چون که تمام تجهیزات و سیستم امنیتی که از خارج خریداری شد همگی امکان نفوذ داشت. تیمهای فنی را از بچه های دانشگاه صنعتی شریف دور هم جمع کردیم و انصافا که خوب کار کردند به طوریکه مطمئن شدم که هیچ راهی برای نفوذ این سیستم نیست.
از زمان تحویل دادن سامانه برای راه اندازی 22 بهمن 85 تا تیرماه 86 خیلی اتفاقاتافتاد. دولت جدیدی به سر کار آمده بود که از گذشته هیچ چیزی نمیدانست و بارها برای ارائه توضیحات به هیئت دولت رفتوآمد کردیم.
فارس: وضعیت پیگیری اجرای سامانه در دوران اصلاحات چگونه بود؟
قائمیان: آن موقع هیچ کاری نشده بود. ولی دولت جدید چون آغاز این پروژه را از خود نمیدانست، نگران بود که نکند به ابعادی از آن پرداخته نشده باشد. خیلی سخت بود که تیم آقای احمدی نژاد را قانع کنیم. تا نزدیکی تعطیلات نوروز 86 به صورت تدریجی کار را از لایههای کارشناسی به مدیران رده بالای دولتی رساندیم. البته این احتیاط هم عقلی و هم طبیعی بود البته نظام به عقلانیتی دست پیدا کرده بود که این پروژه به این وسعت را در سطح کارشناسی رها نکند. سرانجام در آن شرایط حاکم بر کشور و بعضا دعواهای شخصی بین اعضای دولت توانستیم برای اجرایی شدن سامانه جو را آرام کنیم.
*هیچ ویروسی طی 10 سال نتوانست به سامانه هوشمند سوخت نفوذ کند
فارس: دعوای شخصی در مورد سامانه بین چه کسانی بود؟
قائمیان: مثلا آقای احمدی نژاد و معاون وزیر نفت آن زمان آقای نعمت زاده که با یکدیگر اختلاف نظرهایی داشتند ولی به منافع ملی و صلاح سامانه هوشمند سوخت که میرسیدیم همگی متفق القول همراهی میکردند.
جوانان ایرانی بعد از ده سال کاری کردند که هیچ ویروسی نتوانسته به سامانه ورود کند و سیستم عامل این سامانه که در داخل طراحی شده کاملا ضد ویروس است. من نافی تقلب نیستم. حتما تقلب شده ولی یک کارت تقلبی بیرون نیامده است. ما در سهمیه بندی نزدیک به 500 گروه سهمیه بگیر را در نظر گرفتیم. به طور مثال گروه آمبولانسها نزدیک به 30 الی 40 مدل بود که سهمیه های متفاوت دریافت میکردند.
فارس: در آن 110 روزه همه این 500 گروههای سهمیه ای را تعریف کردید؟
قائمیان: بله. خیلی جزئیات دیگری هم بود. مثلا طبق قرارداد اولیه که با یک شرکت چینی بسته شده بود، قرار بر این شد که برای سوار کردن اطلاعات شخصی بر روی کارتهای سوخت، به چین ارسال شوند که در آخرین لحظه آقای نعمت زاده تماس گرفت که این کار را متوقف کنید. با این استدلال که خارج کردن همه اطلاعات اتومبیلها و صاحبان آنان را از کشور کار صحیحی نمیتواند باشد. این تصمیم تا شورای امنیت ملی رفت و آنجا گفته شد که طبق قرارداد باید این اطلاعات به چین برود اما شورای امنیت ملی بررسی و اعلام کرد که این کار متوقف شود. تصمیمی عقلانی بود ولی بنده به عنوان مجری پروژه مخالف بودم چون که به تاخیر در راه اندازی سامانه منجر میشد. خوشبختانه صدرای شیراز برای یک کار نظامی مشابه این تکنولوژی را داشت که با بازطراحی مجدد توانستیم خلاء به وجود آمده را حل کنیم.
برای شروع ما سه راه را پیشنهاد دادیم. راه اول این بود که تاریخ آینده را به مردم اطلاع بدهیم مثلا اطلاع رسانی کنیم که دو ماه دیگر سامانه شرع به کار میکند. راه دوم آن بود که سامانه را راه اندازی کنیم و بعد به مردم اطلاع بدهیم که سامانه راه افتاده است. راه سوم هم این بود که چند ساعت قبل از راهاندازی سامانه به مردم اطلاع بدهیم مثلا 24 ساعت دیگر سامانه شروع به کار میکند.
پیشنهاد ما به عنوان مجری راه دوم بود. اما ما اختیار تصمیم گیری نداشتیم و بعد از مدتی اعلام شد که امروز سامانه آغاز به کار می کند. البته در گذشته 4 بار مانور آزمایشی انجام شده بود که آمادگی سامانه را ارزیابی کنیم. اما به یکباره به ما گفتند که امشب ساعت 12 سامانه را راهاندازی کنید. در واقع خود بنده ترسیده بودم. به همین دلیل به تیمهای فنی گفتم که امشب هم مانور داریم با این تفاوت که مانورمان طولانیتر خواهد بود.
بنده تصور میکردم که پیشنهاد ما را که شب راه اندازی میکنیم و صبح اعلام عمومی می کنیم را پذیرفتند. اما به ما خبر دادند که ساعت 14 اخبار اعلام کرده از ساعت 12 امشب سامانه هوشمند سوخت راه اندازی خواهد شد. شرایط سختی بود، به طوری که هنوز منافقین در کشور حضوری فعال داشتند سرانجام با حفظ آرامش تیم های فنی تحت عنوان مانور آزمایشی سامانه راهاندازی کردند.
*ماجرای آتش زدن پمپ بنزینها در شب اجرایی شدن سامانه هوشمند سوخت
گزارشهای میدانی را که رصد میکردیم وضعیت چندان مناسب نبود. حتی پلیس هم برای حضور جهت حفظ امنیت عمومی اطلاع نداشت . با این بینظمی حاکم بر آن شب اتفاق بزرگی حادث نشد و فقط تعدادی پمپ بنزین آتش گرفت که البته آتش گرفتن توسط مردم نبود. بلکه تخریب توسط منافقین بوسیله تجهیزات نظامی مثل آر پی جی انجام گرفته بود. فرضشان بر این بوده که دسترسی مستقیم به بنزین خواهند داشت که خوشبختانه ساعت 12 شب به بعد بنزین از تلمبهها امکان خروج نداشت و نمیدانستند که سیستم قفل بوده و باید کارت میدزدیدند تا بتوانند انفجار ایجاد کنند و مردم را از بین ببرند.
فارس: یعنی تخریب پمپ بنزینها اقدامی سازمان یافته بود؟
قائمیان: برداشت بنده با توجه به اینکه تعمیرات جایگاههای تخریب شده توسط ما انجام میشد، نوع تخریبها گواه این موضوع بود اما به علت اینکه سیستم بدون کارت قفل شده و بنزین خروج نشده است تخریبها تنها سطحی بود.
*آمریکا درصدد این بود که سامانه هوشمند سوخت را دو ماهه نابود کند
در همان زمان هم خانم رایس، سخنگوی کاخ سفید گفته بود که ظرف دو ماه این سیستم را نابود خواهیم کرد. زمانیکه این گزارش را دیدم، متعجب شدم که چگونه آمریکا درباره پروژه ملی کشوری اینچنین واکنشی نشان داده است. آقای نعمت زاده با بنده تماس گرفت و گفت آمریکا تصمیم به نابودی سامانه گرفته است آیا به فکر مسائل امنیتی و ضد ویروس بودن سامانه هستید که بنده گفتم خیالتان راحت باشد.
فارس: برداشت خودتان از این واکنش غیر منتظره آمریکا چه بود؟
قائمیان: به هر حال از همه طرف میخواهند جمهوری اسلامی ایران زیر فشار باشد.
فارس: این تهدید خانم رایس در حد حرف بود؟
قائمیان: آمریکا تصمیم جدی داشت که سامانه را نابود کند با توجه به اینکه تمام تجهیرات ما آمریکایی بود و اسراییلیها از آن شناخت کامل داشتند به راحتی میتوانستند این کار را انجام دهند. به طور مثال میتوانستند با ساخت کارت تقلبی و توزیع آن درکشور ضربه جبران ناپذیری به سامانه هوشمند سوخت وارد کنند. چنانکه همچین مکانیسمی را روسها در زمانی که شبکه تلفن همراه تازه در دبی راه افتاده بود، عملیاتی کرده بودند. در دوبی یک تیم مهندسی روس توانست سیمکارتهای شبکه تلفن همراه دبی را هک کند و سیم کارت تقلبی درست کند تا در شبکه دبی کار کند و هیچ ایرادی هم از آن نمیشد گرفت. سیم کارتهای تقلبی را به صورت گسترده به قیمت یکی دو دلار به فروش رساندند. تا مدت ها شبکه تلفن همراه دبی هک شده بود.
گفتوگو از سید بهزاد حسینی