تاکسیهای اینترنتی و استثمار استارتآپی
سلیمان محمدی- بحث درباره بحران مشروعیت اسنپ به عنوان بزرگترین ارائه دهنده خدمات تاکسی اینترنتی دوباره بالا گرفته است. البته این بار خود اسنپیها بانی بحث بودند. انتخاب یک راه دیگر برای اعلام قانونی بودن فعالیت این اپلیکیشن سبب شد دوباره این سؤال مطرح شود که فعالیت اسنپ و شرکتهای مشابه آن قانونی است یا نه؟ اگر قانونی است این همه بحث چرا؟ اگر نیست چرا هیچ عزمی در دولت و سایر نهادهای متولی برای توقف فعالیت یا الزام به دریافت مجوزهای لازم از سوی آنها وجود ندارد؟ آیا پشت پرده مسائلی در جریان است؟
اینها سؤالاتی است که بعد از برگزاری نشست خبری مشترک اسنپ با اتحادیه کسب و کارهای اینترنتی مطرح شد؛ اتحادیهای که حالا اعضای نظام صنفی رایانهای کشور مشروعیت آن را زیر سؤال برده و فعالیتش را غیرقانونی میخوانند. آنها اتحادیه را وصلهای ناچسب میدانند که نه تنها در حوزه سایر صنوفی مثل تاکسیرانی که حتی در حوزه رایانهای هم صلاحیت ندارد. اما مدیر استراتژی اسنپ در این نشست خبری قاطعانه اعلام کرد قصد ندارند که زیر نظر جایی شهرداری کار کنند و مجوز همین اتحادیه برای آنها کفایت میکند، همچنانکه تا الان کرده است!
نگارنده در این باره پرسوجوهای بسیاری کرده و از انتساب این شرکت به نهادهای نظامی و امنیتی گرفته تا تحلیلهای دائی جان ناپلئونی شنیده اما در این بین یکی از پاسخها به واقعیت نزدیکتر است؛ «دولت به سه دلیل نمیخواهد سنگ پیش پای اسنپ بگذارد، یک: دستاوردهای وزارت ارتباطات و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در حوزه استارتآپها به باد نرود، دو: چند ده هزار نفری که اسنپ مدعی است شاغل کرده، بیکار نشوند و مهمتر از این دو شایعه تهدید اسنپیها به اعتصاب و اعتراض این چند ده یا صد هزار نفر!
متأسفانه با توجه به شرایط موجود هر سه مورد میتواند فراتر از یک شایعه باشد. در مورد اول که طبیعی است دولت، بزرگ شدن یک استارتآپ تا حد
یونیکورن -استارتآپهای یک میلیارددلاری- شدن را جزئی از کارنامه خود بدانند. در مورد دوم هم با وجود اینکه نگارنده اعتقاد دارد هم در آمار چند ده هزار نفره و هم در شاغل محسوب شدن این تعداد باید تردید کرد، باز هم میتوان در شرایط فعلی کشور مورد قبول باشد.
اما مهمتر از همه، مورد سوم است که با همه عجیب بودنش، رنگ و بویی صنفی دارد اما مطرح شدنش از سوی کارفرما و در دفاع از امپراتوریش رنگ میبازد. بدیهی است هر فعالیت صنفی و در نوع ایدهآل آن، سندیکایی برای دفاع از حقوق رانندگان (بخوانید کارگران) میتواند قابل دفاع باشد، اما تعریف آن در این قالب بیشتر به یک رفتار سودجویانه کارفرمایی شبیه است تا حرکتی صنفی و کارگری. شاید بزرگترین تجربه فعالیت سندیکایی در حوزه حملونقل ایران را اعتصاب رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران برشمرد که ورای خوب و بد بودن و نتیجه آن، تنها تماشای از دور سندیکای شرکت واحد، نشان دهد که از این همبستگی و تهدید به اعتصاب صنفی تا آن اعتراض و اعتصاب فرسنگها فاصله است.
قطعا کسی با فعالیت صنفی و بعضا سندیکایی مشکلی ندارد اما در این مورد مشخص، این کار را نه میتوان فعالیت صنفی دانست نه سندیکایی چون درست عکس آن عمل کرده و به جای بهبود وضعیت کارگران به تحکیم موقعیت کارفرما و همچنین دادن جسارت افزایش فشارها به هر دو طرف (دولت و رانندگان) میانجامد. با این حال برای راستیآزمایی میزان اهمیت حقوق صنفی رانندگان اسنپ نگاهی میکنیم به شرایط نمونه بینالمللی این فعالیت یعنی اوبر و مقایسه قوانینی که این دو شرکت برای رانندگان خود قراردادهاند.
شرایطی که تاکنون در پیامهای زیادی از سوی رانندگان اسنپ به ما استثمار خوانده شده اما طبیعتا تا زمانی که اسنپ نیز در این باره اظهارنظر نکند، این گفتهها از سوی ما به صورت رسمی منتشر نشده و تنها به عنوان دلنوشتههای رانندگان محسوب میشود.
اما نگاهی بیندازیم شرایط و تسهیلات اوبر به عنوان یک کسب و کار در قلب دنیای سرمایهداری که قطعا حقوق کارگر در اولویت آن نیست و اسنپ در کشور خودمان.
همانطور که مشاهده میکنید بخش قوانین و مقررات اسنپ هم در بخش مسافران و هم در بخش رانندگان بیشتر شبیه به یک بیانیه و فصلالخطابی است که تنها حسی که به خواننده میدهد، مبرا کردن تام این شرکت از هر مسئولیتی است. حتی در بخشی از قوانین اسنپ آمده «کاربران میپذیرند که اسنپ خدمات حملونقل شهری نیست بلکه تنها خدمات نرمافزاری است که ارتباط بین مسافران و رانندگان را جهت توافق بر انجام یک سفر فراهم میکند...
بنابراین هر سفری که مسافر با راننده انجام میدهد باید به عنوان یک قرارداد لازم مستقل و رابطه قراردادی بین راننده و مسافر در نظر گرفته شود». این به معنای سلب مسئولیت مطلق این شرکت از هر نوع مشکل احتمالی برای مسافر یا رانندهای است که اسنپ طرف دوم را به او معرفی کرده و از قضا برای حملونقل هم معرفی کرده است نه چیز دیگری!
هر چند تناقضات زیادی در این قوانین اسنپ نیز وجود دارد، چرا که اندکی پس از این قانون آمده است: «کاربر مسافر میپذیرد خدمات اسنپ صرفا جابهجایی مسافر است...» بنابراین شرکت میپذیرد که خدمات جابهجایی مسافر ارائه میدهد و ارائه هر نوع خدماتی برای جابهجایی مسافر مستلزم دریافت مجوز از نهادهای مربوطه است. علیایحال همانطور که دیده میشود هر آنچه در بخش قوانین و مقررات سایت اسنپ دیده میشود، خط و نشان کشیدن برای راننده است و در این شرایط با فرض غلط بودن همه اعتراضهای فعلی رانندگان، با توجه به این شواهد نشانی از اهمیت حقوق رانندگان برای این شرکت حداقل از سوی نگارنده دیده نمیشود و به نظر میرسد حتی اگر معنای کار چند دقیقه یا ساعت در روز «اشتغال» باشد، در این اشتغال حقوق حداقلی برای راننده لحاظ شده و طرح مسائلی همچون از بین رفتن ۱۸ هزار شغل یا تهدید به اعتراض و اعتصاب از سوی این رانندگان تنها در راستای منافع ابرکارفرمای استارتآپی است؛ آنطور که نه تنها هیچ نشانی از حقوق صنفی و همگرایی صنفی در آن دیده نمیشود بلکه فرسنگها از شرکت مشابهش در قلب امپریالیسم عقبتر است.
بنابراین در این شرایط که تشکیل یک سندیکا برای رانندگان اسنپ قطعا عملی نیست، به نظر میرسد این تهدید میتواند به فرصت تبدیل شده و رانندگان اسنپ با کمک شبکههای اجتماعی یک جمع مجازی و در ادامه واقعی و قانونی برای خود تشکیل داده و اگر قرار است از پتانسیل هویت صنفی خود برای احقاق یک حق استفاده کنند، آن حق خودشان باشد نه صرفا منافع کارفرما.
در همین رابطه: هزینههای انحصاری برای تاکسیهای سنتی
سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران، در برآوردی که از هزینهها و درآمدهای یک راننده تاکسی ارائه کرده، گوشهای از شرایط سخت معادله «هزینه-فایده» تاکسیرانی در کلانشهر تهران را به تصویر کشیده است. این سازمان، هزینههای مربوط به تاکسی را در دو بخش تقسیمبندی کرده است: بخش اول هزینههای مربوط به وسایل نقلیه و بخش دوم هزینههای مربوط به راننده است.
در این بررسی تعداد روزهای کاری ۲۹۳ روز در نظر گرفته شده است؛ این آیتمهایی است که یک راننده تاکسی با آن مواجه است؛ در آنسو، شرکتهای تاکسی اینترنتی هستند که هیچیک از این هزینهها را ندارند. درواقع شرایط ساده عضوگیری این شرکتها بهگونهای است که در رأس آن، عدم نیاز به دریافت مجوز از نهادهای ذیربط وجود دارد. این آیتمها را بخوانید:
بیمه تاکسی
تاکسی علاوه بر بیمه شخص ثالث باید بیمه بدنه هم باشد. اولین آیتم مهم برای یک تاکسی محسوب میشود و هزینه آن بر اساس تعهدات بیمهای و خسارت جانی و مالی تعیین میشود.
عوارض سالیانه
این مالیاتی است که هرساله توسط شهرداری تهران از خودروها دریافت میشود. خودروهای شخصی معمولاً زمانی این مالیات را تسویه میکنند که قصد خرید یا فروش خودرو را داشته باشند. برای تاکسیها این موضوع برعکس است. تاکسیداران باید هرسال عوارض سالیانه شهرداری را به حساب سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران واریز کنند تا امکان ادامه فعالیت داشته باشند.
مالیات شغلی
این هزینه بر اساس عملکرد سالیانه یک تاکسیدار، توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی دریافت میشود. مبلغ این مالیات بر اساس نوع خودرو و مدل آن تعیین میشود. به این موضوع توجه کنید که راننده تاکسی چون فعالیت خدماتی میکند باید مالیات دهد؛ اما شخصی که با خودروی شخصی خود اقدام به مسافرگیری میکند؛ مالیاتی هم پرداخت نمیکند.
معاینه فنی
یک خودرو شخصی در صورت «نو» بودن تا دو سال نیازی به معاینه فنی ندارد. در بقیه موارد، عمر معاینه فنی خودروها، یکساله است؛ اما یک راننده تاکسی هر سه ماه یکبار باید خودرو خود را به مراکز معاینه فنی برود. ضمن اینکه بخش عمده از تاکسیهایی که در تهران تردد میکنند، دوگانهسوز هستند و باید هر سه ماه یکبار، خودروی خود را به مراکز تست گاز ببرند.
استهلاک وسیله نقلیه
خودرو یک کالای مصرفی است و هر چقدر بیشتر فعالیت کند؛ نیاز به مراقبت بهتر دارد. استهلاک تاکسی، واقعیتی است که تمام رانندگان با آن مواجهاند. در ادبیات تاکسیرانی، رسیدگی به خودرو و تعویض قطعات معیوب با عنوان «تبدیل به احسن» یاد میشود. در فرمولهایی که برای استهلاک خودروی تاکسی عنوان میشود؛ مدت رکود سرمایه، تقسیط تاکسی نوسازیشده و... نیز در نظر گرفته میشود.
بیمه تأمین اجتماعی
راننده تاکسی خودش است و خودروی خودش؛ بنابراین یک «خویشفرما» محسوب میشود که برای اندوخته دوران بازنشستگی، باید ۱۸ درصد از حق بیمه خود را به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کند. ضمن اینکه راننده تاکسی موظف است برای دریافت دفترچه بیمه خدمات درمانی، مبالغی را پرداخت کند.
مزد ایام تعمیرات
اگر خودروی یک تاکسیران از کار بیفتد و مجبور به توقف در تعمیرگاه باشد؛ تاکسیران بیکار میشود و برای ایام بیکاری، یا باید از پسانداز خود استفاده کند یا اینکه در بوروکراسی اداری سازمان تاکسیرانی وارد شده و ثابت کند که خودروی او خراب است و نمیتواند کار کند تا بر اساس آن، مزد ایام تعمیرات دریافت کند.
تعطیل کاری
معمولاً تاکسیها در ایام تعطیل کار نمیکنند؛ اما درصورتیکه این اتفاق بیفتد؛ فرمولهای مربوط به هزینه-فایده تاکسیرانها با عملکرد دیگری مواجه خواهد شد. مطابق قوانین موجود، رانندگان تاکسی «خطی» برای روزهای تعطیل باید کرایه بالاتری بگیرند؛ اما خودروهای شخصی متعلق به تاکسی یابهای اینترنتی این بخش را پوشش داده و در سالهای اخیر، سهم بالایی از بازار حملونقل با تاکسی در ایام تعطیلی را به نام خود ثبت کردهاند.
منبع:هفتهنامه حمل و نقل