هوش مصنوعی غالب است یا مغلوب؟
فناوران- هوش مصنوعی علم برنامه ریزی ماشین و کامپیوتر به منظور بازسازی یا شبیه سازی فرایندهای انسانی مثل یادگیری و تصمیم گیری است. پیشرفت های اخیر فنی مثل الگوریتم هوشمند که خود تصمیم می گیرد برای رسیدن به هدف چه کاری انجام دهد، باعث شده هوش مصنوعی نرم نرم و آرام آرام وارد زندگی روزمره ما شود. تلفن های هوشمند، هوشمندتر می شوند و خودروهای خودکار به زودی می تواند سلامت رانندگی در جاده ها را بیشتر کرده و بالقوه خطر اشتباهات انسانی را حذف کند.
هوش مصنوعی وعده دنیایی را می دهد که در آن روبات ها از بیماران مراقبت، یخچال ها را از مواد غذایی پر و برای تعطیلات ما برنامه ریزی می کنند.
روبات ها، دوست یا دشمن نیروی کار انسانی؟
توان بازی کردن یکی از معیارهای حیاتی پیشرفت در هوش مصنوعی است که نشان می دهد آیا ماشین می تواند برخی اعمال فکری مشخص را بهتر از انسان به انجام برساند.
توانایی کامپیوتر در بازی استادانه شطرنج و اخیرا بازی گو Go که عالی ترین فرم بازی روی سطح دو بعدی است به منزله دستیافت های بزرگی در راه رسیدن به ماشین های هوشمند تلقی می شود. امروز در پزشکی نرم افزارهایی وجود دارد که قادرند مثل پزشک بیماری هایی مثل سرطان را تشخیص بدهند.
هوش مصنوعی با این همه مزایا، مشکلاتی نیز به همراه داشته است: چگونه نیروی کار انسانی می تواند خود را با انقلاب چهارم صنعتی تطبیق دهد؟ روبات ها میلیون ها شغل را در سراسر جهان تهدید می کنند.
از نظر عده ای، کسانی که نسبت به پیشرفت فناوری های نوین بدبین هستند، هوش مصنوعی می تواند توانایی ها و هوش انسانی را دستکاری کند.
ابرهوش ؛ همچنان در دوردست
گرچه ممکن است روبات های جراح و انسان نماهای نظامی به زودی واقعیت پیدا کنند، تا دستیابی به هوش فوق العاده (ابرهوش، فوق هوش) که بتواند با مغز انعطاف پذیر انسان برابری کند یا از آن بهتر باشد، هنوز خیلی مانده است. باید کارهای خیلی بیشتری انجام شود تا به روبات ها هوش اجتماعی داده شود و آنها بتوانند ظرایف تصمیم گیری های روزمره را دریابند.
پدیده ای به نام روبات آزاری
به تازگی با اخباری از سرتاسر جهان مواجه می شویم که نشان از پدیده ای به نام آسیب به روبات ها دارد. اگر اخبار ماه گذشته را مرور کنیم، تیتر خبرها اینها بودند: سر روباتی را کنار جاده ای (هیچ بات) در فیلادلفیا بریدند؛ به روبات نگهبان در سیلیکون ولی حمله کردند؛ افرادی در سانفرانسیسکو به روبات نگهبان حمله کردند و سرتاپایش را با سس تنوری پوشاندند.
سوالی که پیش می آید این است: چرا مردم به روبات ها، به ویژه روبات های انسان نما حمله می کنند؟ این پدیده مختص ایالات متحده آمریکا نیست؛ بلکه در همه نقاط جهان دیده می شود. برای مثال، در یکی از مراکز خرید در اوزاکا ژاپن، سه پسر با تمام توان به جان روبات انسان نما افتاده بودند. در مسکو نیز، مردی با چوب بیس بال به روباتی آموزگار به نام آلان تیم حمله کرد و روبات در حالی که روی زمین افتاده بود، تقاضای کمک می کرد.
اما واقعا چرا این رفتار از ما سر می زند؟ آیا مخفیانه از این موضوع می ترسیم که روبات ها شغل هایمان را بگیرند؟ آیا از این می ترسیم که جوامع ما را دگرگون کنند؟ از این می ترسیم که روبات ها در آینده تک تک حرکات ما را با توانایی های رو به رشدشان و حس شرورانه ای کنترل خواهند کرد؟ شاید همینطور باشد.
توهم شورش به نوعی در خود کلمه روبات نهادینه شده است.
کارل کاپک، نمایش نامه نویس اهل چک، این کلمه را برای اولین بار به منظور توصیف آدم های مکانیکی استفاده کرد. پیش از آن و در گذشته، از کلمه روبات برای اشاره به «سیستم بردگی قراردادی» استفاده می کردند. از همان زمان های دور، ترس از شورش بردگان در هنگام ادای کلمه روبات احساس می شد. سپس، این ترس به استفاده از خدمتکارهای مکانیکی نیز کشیده شد و اکنون نگرانی ها درباره قیام روبات ها در آینده، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.
آریستوتل جورجسون، کمدین شبکه های اجتماعی می گوید: ویدیو هایی که او از حمله مردم به روبات ها آپلود می کند، در میان محبوب ترین پست های اینستاگرامی اش قرار دارد. به گفته جورجسون، بیشتر بازخوردهای مخاطبان در بخش دیدگاه ها، بازتابی از ترس آنها از شورش روبات ها است.
جورجسون می افزاید: برخی افراد در بخش دیدگاه ها می گویند با کتک زدن روبات ها موافق هستند:
بعضی ها می گویند ما باید آنها را کتک بزنیم تا هیچ وقت خیال شورش به سرشان نزند. با این حال، گروه دیگری هستند که می گویند نباید این کار را بکنیم؛ چون وقتی روبات ها این ویدیو ها را ببینند، عصبانی می شوند.
آگنیشکا ویکوفسکا، دانشمند علوم اعصاب و رفتارهای شناختی و عضو هیات تحریریه مجله بین المللی روباتیک اجتماعی (International Journal of Social Robotics) معتقد است مخالفت انسان مقابل روبات انگیزه ها و شکل های مختلفی دارد، اما همه آنها بازتابی از همان روشی هستند که انسان ها به یکدیگر صدمه می زنند. بدرفتاری با روبات ها شاید از همان روان شناسی قبیله ای نشات گرفته باشد؛ یعنی همان مفهوم خودی ها و غیرخودی ها.
ویکوفسکا می گوید: شما مأموری دارید؛ روباتی که در شاخه ای جداگانه از انسان ها قرار گرفته است. بنابراین، ممکن است خیلی راحت درگیر مکانیزم روان شناختی طرد شوید؛ چون فکر می کنید آنها خودی نیستند. این موضوعی است که باید درباره اش بحث کرد: غیرانسانی کردن روبات ها حتی درحالی که آنها انسان نیستند.
آنچه باعث تناقض می شود، این است که چرا ما باید هر روز سعی کنیم شکل و شمایل روبات هایمان را شبیه خودمان کنیم و آنها را انسان نماتر کنیم، ولی از سوی دیگر از این بترسیم که روبات ها به ما نزدیک تر شوند؟ در واقع، تمایلمان برای غیر انسانی کردن روبات ها از غریزه ما برای قایل شدن صفات انسانی به آنها سرچشمه می گیرد.
ویکوفسکا می گوید: این دشمنی با روبات ها که از تمایل به نسبت دادن صفات انسانی نشات گرفته ممکن است بازتاب دهنده سندرم فرانکشتاین باشد. ما از روبات ها می ترسیم، چون آنها را به خوبی درک نمی کنیم و چون کمی شبیه ما هستند، اما کاملا مثل ما نیستند.