ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هتاکان مجازی» ثبت شده است

تحلیل


نادر نینوایی - زامبی‌ها را در فیلم‌های هالیوودی، در سریال‌های آمریکایی و البته در بازی‌های کامپیوتری ‌همه دیده‌ایم. در تمام این فیلم‌ها، سریال‌ها و بازی‌ها معمولا تمام زامبی‌ها ویژگی‌های مشترکی دارند، به این معنی که معمولا همه آنها فاقد هوشند، همه آنها در پی برآوردن خواست غریزی خود (میل به خوردن انسان‌های سالم) هستند و همگی رفتارهای غیرانسانی از خود بروز می‌دهند.

نگاه دنیا به هتاکان مجازی ایران

يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۹ ق.ظ | ۰ نظر

برخی کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی طی سه سال اخیر به ستاره‌ها، سیاستمداران و چهره‌هایی از کشور‌های فرانسه، صربستان، استرالیا، آرژانتین، روسیه، بلاروس، اسپانیا، پرتغال، کلمبیا، آمریکا، برزیل، کرواسی، ژاپن و... حمله کرده‌اند اما این حمله‌های کامنتی به ستاره‌های این 13 کشور چه تصویری از ایرانی‌ها در ذهن مردم آن کشور می‌گذارد؟ حمله به سایت‌ها و حساب‌های شخصی در شبکه‌های اجتماعی حالا در کشور ما به یک رسم نادرست تبدیل شده است. کافی است اتفاقی به مذاق برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی خوش نیاید و آنها با پیداکردن حساب‌های شخصی افراد به او حمله و توهین‌هایی را روانه می‌کنند که این حملات، داخلی و خارجی نمی‌شناسند. فروردین سال 1395، خبری مخابره شد که احساسات بخش زیادی از مردم را به خود درگیر کرد.  امیرحسین 16ساله، روز 21 فروردین امسال یکی از جنجالی‌ترین جنایات را رقم زد و دختر 6ساله افغان به نام ستایش قریشی را که همسایه‌شان بود، در ورامین به خانه‌شان کشاند و به طرز فجیعی کشت. همدردی با خانواده او در شبکه‌های اجتماعی و فضای عمومی کشور، گوشه‌ای از انسان‌دوستی مردم ایران را نشان داد اما بی‌اخلاقی‌ها نیز به چشم آمد و گروهی از کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی با پیداکردن حساب شخصی او در اینستاگرام، شروع به فحاشی‌هایی علیه او کردند.

اگرچه متهم دست به اقدامات غیرانسانی‌ای زده بود اما ماجرای حمله‌های کامنتی به همین‌جا نیز ختم نمی‌شود؛ یکی از نمونه‌های داخلی، حمله به صفحه شخصی هانیه توسلی بود. برخی کاربران پس از غم فوت مرتضی پاشایی، خواننده فقید پاپ، به حساب شخصی توسلی حمله کردند و به او ناسزا گفتند و توهین کردند که چرا برای فوت پاشایی تسلیت نگفته اما این موردهای داخلی شاید دامنه‌اش در داخل کشور باقی بماند.

آنچه این روزها حمله‌های کامنتی را بیش‌ازپیش مورد توجه قرار داده است، حمله به ستاره‌ها و چهره‌های مهم بین‌المللی است که گاهی با مسائل داخلی ایران گره می‌خورند و به‌واسطه راه کوتاه شبکه‌های اجتماعی، مورد عتاب برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند. نمونه‌های خارجی زیاد است اما در مهم‌ترین آنها در بحبوحه جام جهانی گذشته، پس از بازی ایران و آرژانتین که با گل دقایق آخر لیونل مسی ستاره آرژانتینی به نفع این تیم تمام شد، گروهی از کاربران به صفحه شخصی او که مخاطبان میلیونی و جهانی دارد، حمله و توهین‌ها و ناسزاهایی علیه او روانه کردند. خبر حمله کامنتی برخی از کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی خیلی زود در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب داشت و از آن به‌عنوان یک بی‌اخلاقی مجازی از سوی برخی ایرانی‌ها یاد کردند.
 

در جدید‌ترین موارد نیز ایرانی‌ها به صفحه پایت، فوتبالیست فرانسوی و دختر باراک اوباما به همان دلایل واهی حمله‌ور شده‌اند اما نکته‌ای که دراین‌باره کمتر مورد توجه این گروه از کاربران قرار می‌گیرد، پیامی است که از سوی آنها به مردم آن کشورها مخابره می‌شود. تصور کنید کسانی مانند مسی، پایت، دختر اوباما، شکیرا خواننده کلمبیایی و... علاوه‌بر محبوبیت بالایی که در کشورهای خود دارند، دارای طرفداران زیادی در دنیا هستند و وقتی گروهی از کاربران به صفحات آنها حمله‌ور می‌شوند، هموطنان آن ستاره‌ها بخش زیادی از مردم دنیا را آماده قضاوت‌هایی علیه مردم ایران می‌کنند که تا حد بسیار زیادی با واقعیت فاصله دارد. در جدول زیر مهم‌ترین حمله‌های کامنتی مردم به صفحه‌های ستارگان را مشاهده می‌کنید.

حملات کامنتی، بازتاب بی‌اخلاقی‌های فضای عمومی
تقی آزادارمکی(جامعه شناس): فضای مجازی را امروز نمی‌توان جدا از فضای عمومی در کشور خواند. این فضا معایب و مزایای بسیار زیادی دارد و جامعه‌ای در استفاده از این فضا موفق است که محاسن آن را بیش از معایبش درک کند. امروز به‌واسطه شبکه‌های اجتماعی راه مراودات بین‌المللی بسیار کوتاه شده است؛ برای مثال در یکی از کشور‌های دنیا، چالشی راه می‌اندازند که ستاره‌ها با یک سطل آب روی سر خود ریختن، توجه مردم را به یک بیماری جلب کنند و این چالش در کمتر از یک ماه به ایران می‌رسد و می‌بینیم ستاره‌های ایرانی نیز که از اقبال بالایی در میان مردم برخوردار هستند، وارد این چالش می‌شوند. در ایران شبکه‌های اجتماعی به‌تازگی وارد جنبه‌های عمومی زندگی اجتماعی شده و مردم هنوز مختصات این فضا را درک نکرده‌اند و به‌واسطه محدودیت‌هایی که در فضای عمومی دارند، دست بازی در شبکه‌های اجتماعی دارند و دست به هر کاری می‌زنند. این بی‌قیدی در شبکه‌های اجتماعی یا باید با به‌رسمیت‌شناختن آن و تلاش دستگاه‌های فرهنگی برای ایجاد قیودی حل شود یا با راهکار بهتری از سوی خود کاربران کنترل شود.
خودکنترلی در شبکه‌های اجتماعی نیاز به کاربران تأثیرگذار دارد؛ برای مثال چند روز پیش در شبکه‌های اجتماعی دیدم که رامبد جوان  از مردم می‌خواست مانع کسانی شوند که وارد این موج‌های توهین‌آمیز می‌شوند. به نظر من این بی‌اخلاقی‌ها از درون جامعه می‌آید و از درون هم باید به مقابله با آن پرداخت. شخصیت‌هایی مانند رامبد جوان و کسانی که از اقبال اجتماعی نزد مردم برخوردارند، باید مقابل این بی‌آبرویی در فضای بین‌المللی بایستند و به مردم تذکر دهند که این حمله‌های کامنتی از سوی این گروه‌های اندک چه تبعاتی برای نام ایران و ایرانی دارد.
منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه
 

کیوان صفی - گویا همیشه باید منتظر حمله کاربران ایرانی حاضر در صحنه شبکه های اجتماعی باشیم؛ یک روز یک هنرمند داخلی، یک روز یک ورزشکار خارجی، یک روز هم دختر رییس جمهور آمریکا! این گروه از کاربران که معلوم نیست آگاهانه یا ناآگاهانه تبدیل به یک گروه شدند و با الفاظ و ادبیاتی زشت به صفحات چهره های مختلف دنیا هجوم می برند، گویی تبدیل به نماینده جامعه کاربران ایرانی شده اند و درحال ترسیم چهره کاربران ایرانی در دنیا هستند. آوازه نظراتی که کاربران ایرانی در صفحات اجتماعی ورزشکاران، هنرپیشه ها، خواننده ها، سیاستمداران و این روزها حتی خانواده سیاستمداران می نویسند، درحال عالم گیر شدن است. شاید هنگام برگزاری مسابقه ورزشی یا پخش سریال و کنسرت، بتوان دلیلی برای این حمله های گروهی به صفحات افراد صاحب نام و مرتبط با موضوع پیدا کرد که البته یافتن دلیل به منزله تایید آن نیست، اما برای حمله گروهی به صفحه کسی مانند دختر رییس جمهور آمریکا که هفته گذشته اتفاق افتاد، حتی دلیل هم نمی توان پیدا کرد.
بیایید نگاهی به هجوم گرو های ایرانی به صفحات افراد صاحب‎نام در شبکه های اجتماعی بیندازیم که خبرگزاری دویچه ووله آنها را یکجا جمع آوری کرده است. از آخرین هجوم شروع کنیم: 

 کاربران ایرانی و دختر اوباما
برخی از کاربران فارسی زبان در سالگرد برجام، صفحه اینستاگرام دختر باراک اوباما را کامنت باران کردند. برخی از این کامنت ها درخواست هایی از اوباما، رییس جمهور آمریکاست که با زبان طنز مطرح شده است. اما برخی دیگر با ادبیات نامناسبی اقدام به انتشار نظرات شان زیر یکی از عکس های دختر اوباما کردند. پس از مدتی کوتاه مالیا اوباما اکانت خود را به حالت خصوصی تغییر داد. برخی از کاربران ایرانی با ارسال پیام برای مالیا اوباما از او دلجویی کردند که او هم برخی از آنها را در صفحه خود منتشر کرد.

 هجوم ایرانی ها به صفحه فیس بوک مسی
بعد از نتیجه قرعه کشی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴، پس از اینکه مشخص شد تیم ملی فوتبال ایران با آرژانتین، نیجریه و بوسنی و هرزگوین هم گروه است، صفحه فیس بوک لیونل مسی، مهاجم بارسلونا و تیم ملی آرژانتین، پر شد از ده ها هزار کامنت توهین آمیز به زبان فارسی. حتما یادتان هست.

 دیمیتری پایت، مغضوب کاربران ایرانی
چند دقیقه پس از پایان بازی فینال میان پرتغال و فرانسه در جام ملت های اروپا 2016، کاربران ایرانی به صفحه اینستاگرام دیمیتری پایت حمله و به او توهین کردند. دسته ای دیگر از کاربران هم همان جا به این توهین ها اعتراض کردند. در بازی فینال برخورد دیمیتری پایت با رونالدو باعث مصدومیت ستاره پرتغالی شد. فردوسی پور، گزارشگر این بازی در شروع نیمه دوم گفته بود: «گویا هموطنان حسابی از خجالت پایت درآمده اند».

 نگرانی اینستاگرامی دی کاپریو و محبت کاربران ایرانی
لئوناردو دی کاپریو اردیبهشت ماه امسال در صفحه اینستاگرام خود عکسی از دریاچه ارومیه منتشر کرد. او در شرح عکس ارسال شده نوشت: «این دریاچه که وسیع ترین دریاچه نمکی خاورمیانه بوده، به دلیل تغییرات اقلیمی، سدسازی و کاهش بارندگی تنها ۵ درصد آبی را دارد که دو دهه پیش داشته است.» پست اینستاگرامی دی کاپریو با واکنش مثبت کاربران ایرانی روبه رو شد و پای این پست پر شد از کامنت های محبت آمیزی به زبان فارسی.

 دردسری که فردوسی پور برای شکیرا درست کرد
در دیدار میان بارسلونا و رئال مادرید پس از اینکه پیکه، همسر شکیرا توانست دروازه رئال مادرید را باز کند گزارشگر این دیدار، عادل فردوسی پور (مجری برنامه ۹۰) گفت: «حتماً همسر پیکه به ورزشگاه نیامده که ما می توانیم با خیال راحت تصاویر آهسته را بی سانسور ببینیم.» پس از این جمله هزاران نفر از کاربرانی ایرانی به صفحه وی در اینستاگرام هجوم بردند.

 حمله به صفحه زایتسف، بازیکن تیم ملی والیبال ایتالیا
تیم ملی والیبال ایتالیا در یکی از رقابت های لیگ جهانی ۲۰۱۴ برابر ایران با نتیجه ۳ بر صفر پیروز شده بود. ایوان زایتسف، ستاره این تیم پس از بازی در صفحه شخصی خود اظهار داشت: «تیم بزرگ پیروز شد؛ خداحافظ تریسته زیبا» و «چه اتفاقی افتاد برای دوستان ایرانی؟ ۳بر صفر؟». این جمله ها باعث شد، برخی از کاربران ایرانی به صفحه شخصی ایوان زایتسف هجوم بیاورند و به وی اعتراض کنند.

 ترامپ هم در امان نیست
در صفحه اینستاگرام دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ هم می توان کامنت های کاربران ایرانی را دید؛ کامنت هایی کمتر طنز و بیشتر توهین آمیز.در کنار این فهرست می توان به ده ها نمونه از رفتارهای پرخاشگرایانه و توهین آمیز برخی از کاربران به هنرمندان داخلی پرداخت؛ افرادی که یا در شبکه های اجتماعی حضور دارند یا حضور ندارند.
به نظر می رسد اینستاگرام راه حلی برای جلوگیری از انتشار نظرات توهین آمیز ارایه داده که پیش از این توجهی به آن نشده بود. اینستاگرام هفته پیش اعلام کرد قابلیت پاک سازی نظرات از کلمات ناسزا و زشت از پیش در این سرویس وجود داشته است.
اینستاگرام می تواند نظرات ارسالی از طرف کاربران را که حاوی الفاظ زشت و زننده هستند، پاک سازی کند. برای مثال وقتی کاربری نظری ارسال می کند که حاوی کلمات نامناسبی باشد، با پیغام مسدود شدن کامنت مواجه می شود و به این ترتیب این کامنت برای سایرین قابل خواندن و مشاهده نخواهد بود. این عمل را می توان با طی کردن مسیر Option / Comment Moderation انجام داد. 
هرچند اینستاگرام ادعا کرده این سرویس پیش از این هم در اینستاگرام وجود داشته و کاربران می توانستند از آن استفاده کنند، اما به نظر می رسد این امکان برای صاحبان کسب و کار فعال است و کاربران معمولی اینستاگرام به آن دسترسی ندارند.  
جدا از راهکارهایی که صاحبان شبکه های اجتماعی می توانند ارایه دهند، مهم ترین کاری که باید انجام شود فرهنگ سازی و مقابله با چنین حرکت هایی است. برخی پیشنهاد ریپورت و بلاک کردن کاربرانی را می دهند که با ادبیات نامناسب و توهین آمیز در صفحات مختلف نظر منتشر می کنند. برخی حرکتی برخلاف جریان توهین آمیز را پیشنهاد می دهند و از کاربران درخواست می کنند با حضور در صفحاتی که دیگر کاربران با ادبیات نامناسب نظر گذاشته اند، به صاحب صفحه نشان بدهیم همه ایران، این کاربران نیستند. 
به نظر می رسد فرهنگ سازی و مقابله با کاربرانی که با پرخاشگری و توهین و ادبیات نامناسب در شبکه های اجتماعی با دیگران تعامل دارند، نیاز به زمان و البته همت جمعی دارد. شاید بهتر باشد هنگامی که تک تک کاربران در مواجهه با کس یا کسانی که توهین آمیز با دیگران صحبت می کنند و پیام های نامناسب زیر پست های دیگران منتشر می کنند، به جای بی تفاوت گذشتن، واکنش مناسب نشان دهند، این اخلاق ناپسند به مرور کمتر و کمتر می شود. (منبع:فناوران)

یک شنبه شب و با پایان بازی فوتبال فرانسه و پرتغال پرونده یکی دیگر از مسابقات جام ملت های اروپا آن هم با کیلومترها فاصله جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی از ایران بسته شد. با این حال رفتار برخی از فوتبال دوستان ایرانی در حمله مجازی به صفحه اینستاگرام یکی از بازیکنان فرانسوی را شاید بتوان آغاز دور جدیدی از نگرانی های اجتماعی و فرهنگی در ایران دانست.
به گزارش «تابناک» اینکه ۳۰۰هزار فوتبال دوست ایرانی هنگام برگزاری مسابقه فینال جام ملت های اروپا به صفحه مجازی یک بازیکن فرانسوی حمله کنند و در این عمل از زشت ترین واژه و دشنام ها نیز خطاب به او دریغ نکنند، بی شک نشانه موج جدیدی از مصائب فرهنگی و اجتماعی در ایران است که نیاز به بررسی های دقیق کارشناسانه دارد.
در رابطه با حمله ایرانی ها به اینستاگرام «پایت» بازیکن فرانسوی و بازتاب های رسانه ای آن در سطح جهان آنچیزی که نیاز به بررسی و تحلیل دقیق دارد، چرایی اینگونه رفتار اجتماعی از سوی ما ایرانی هاست. اصولاً سئوال مورد طرح در این رابطه آن است که چرا برخی از فوتبال دوستان ایرانی هر از گاهی پس از برگزاری مسابقات فوتبال مغلوب هیجانات احساسی و لحظه ای خود می شوند و اینچنین رفتار ناشایستی را از خود بروز می دهند؟
مورد دیگری که در رابطه با این خبر قابل توجه است، این است که در موارد مشابه قبلی این رویداد که ایرانی ها به صفحات مجازی افرادی نظیر «لیونل مسی»، «ایوان زایتسف»، «فرناند الیما» و... حمله کردند، هر چند آن رفتار نیز ناشایست بود ولی رفتار و عملکرد این افراد به صورت مستقیم با علایق هر ایرانی مرتبط بود.
برای مثال گل «مسی» در دقیقه آخر به تیم ملی فوتبال ایران یا حجاب منشوری «فرناند الیما» مجری برنامه تلویزیونی قرعه کشی جام جهانی ۲۰۱۶ که مانع از نمایش کامل این برنامه در رسانه ملی ایران شد به صورت مستقیم با ایران و ایرانی مرتبط بود. اما در پرده جدید این رفتار ناشایست یک بازیکن فرانسوی آن هم بخاطر خطا بر روی یک بازیکن پرتغالی با فرسنگ ها فاصله جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی از ایران مورد حمله برخی کاربران فعال ایرانی در شبکه های مجازی قرار گرفت.
در رابطه با پدیده حمله برخی ایرانی ها به صفحه مجازی بازیکنان فوتبال و برخی چهره های دیگر «دکتر مژگان نیکنام» استاد دانشگاه و متخصص روانشناس بالینی به «تابناک» گفت: «موضوع اول به این بر می گردد که افراد در زمان برخورد با یک ناکامی مشخص دو گونه متفاوت رفتاری را از خود بروز می دهند. در برخورد با مسائل و ناکامی ها یک نوع رفتار مسئله مدار و نوع دیگر آن هیجان مدار است.
در شیوه اول برخورد با مسائل یعنی مسئله مدار فرد بر اساس عقل و منطق رفتار می کند و پیش از انجام هر کنشی به ابعاد مختلف آن فکر می کند. در نوع دوم یعنی واکنش هیجان مدار فرد از برخورد منطقی با ناکامی ها پرهیز می کند. در این حالت هیچ فکر و منطقی در رابطه با کنش ها وجود ندارد و فرد از هیجان و احساسات خود استفاده می کند که یک نمونه بارز آن می تواند پرخاشگری و دشنام به عاملین ایجاد آن ناکامی باشد.
در جامعه ما الگوی پرخاشگری تحت تأثیر رویکرد هیجان مدار بسیار زیاد است
در همین رابطه ذکر دو نکته ضروری است. نخست اینکه در جامعه ما الگوی پرخاشگری تحت تأثیر رویکرد هیجان مدار بسیار زیاد است و معنای آن این است که افراد تا با ناکامی مواجه می شوند برای حل آن مسئله و ناکامی از رفتار پرخاشگری استفاده می کنند.
نکته دیگر اینکه دنیای مجازی که رخدادهای مورد اشاره در آن اتفاق افتاده است، شرایط مختص به خود را دارد. شما در این فضا مقابل فردی که عامل ناکامی است، نیستید و معذورات دنیای واقعی را هم ندارید. بر اساس اینکه بعضاً در این فضاها افراد شخصیت مجهول و غیر واقعی دارند نیز مسئله دیگری است که مجموعاً باعث می شود فرد هرطور که می خواهد هیجانات خود را آزادنه بروز دهد.»با عوامل اصلی حمله ایرانی به صفحات مجازی چهره های بین المللی آشنا شوید
این متخصص مسائل روانشناسی در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: « در جامعه ما الگوهای هیجان مدار زیادی وجود دارد که نمونه مشخص آن را می توان در تصادفات رانندگی مشاهده کرد. این رفتار هیجان مدار یک الگوی رفتاری و یک عادت تبدیل شده است که باید در برابر آن فرهنگ سازی صورت بگیرد. این موضوع نیاز به حساس شدن و اقدامات مناسب از سوی جامعه و خانواده به صورت متقابل دارد.»
این الگوها در ادبیات و رفتار جامعه نهادینه شده است و اکنون به صورت یک عادت بر روی رفتار افراد اثر مستقیم دارد
دکتر مژگان نیکنام در ادامه گفت: «بحث دیگری که در رابطه با چرایی وقوع چنین مسائلی وجود دارد این است که افراد جدا از مسائل روانشناختی این الگوهای پرخاشگری را از هم یاد می گیرند. مهم این است که این الگوهای اجتماعی که پرخاشگری در آن غالب است باید تغییر کند. چرا که این الگوها در ادبیات و رفتار جامعه نهادینه شده است و اکنون به صورت یک عادت بر روی رفتار افراد اثر مستقیم دارد.»
نیکنام افزود: «بنابر این باید گفت، بروز چنین رفتاری در جامعه هم ریشه روانشناختی و هم ریشه جامعه شناختی دارد که باید به دقت بررسی شوند. در این میان نباید از نقش الگوهای فرهنگی آموزشی خانواده و جامعه در این رابطه غافل شد.»
شعار اخلاقی همیشه ضامن رفتار اخلاقی نیست و رفتار اخلاقی را باید در عمل مورد سنجش قرار داد
مژگان نیکنام در رابطه با این سئوال که چرا با وجودی که ما خود را مدعی اخلاق می دانیم در عمل به اصول اخلاقی بعضاً دچار مشکل هستیم، ادامه داد: «شعار اخلاقی همیشه ضامن رفتار اخلاقی نیست و رفتار اخلاقی را باید در عمل مورد سنجش قرار داد. این گونه رفتارها یک عمل جمعی و هیجانی هستند که با توجه به برخی رفتار خوب جمعی ما ایرانی ها مانند نهادینه شدن بستن کمربند ایمنی در یک عزم جمعی، باید نسبت به اصلاح آن اقدام شود.»
در رابطه با ابعاد جامعه شناختی پدیده حمله برخی ایرانی ها به صفحات مجازی برخی ورزشکاران و هنرمندان، «دکتر امان الله قرایی مقدم» جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز به «تابناک» گفت: «اولاً این نکته را دقت کنید که رفتار این افراد بازتاب الگوی رفتاری همه ایرانی ها نیست و اساساً اینگونه رفتار جزء فرهنگ ایرانی نیست. این موضوع منتسب به گروهی کوچکی از مردم ایران است که فوتبال را دنبال می کنند و ضمناً همه آنها نیز نیستند.
این افراد از نوع تحصیلات، نوع پرورش و عقاید دینی مناسب بهره نمی برند
اگر بررسی موردی و دقیق انجام دهید خواهید دید که این افراد از نوع تحصیلات، نوع پرورش و عقاید دینی مناسب بهره نمی برند. از سوی دیگر در میان برخی ورزشکاران نیز که الگوی آنها هستند، شرایط مشابه وجود دارد و چنین نا هنجاری هایی در آنها نیز دیده می شود و برخی از این ورزشکاران نیز در شرایط مناسب شخصیتی رشد نکرده اند.
با این حساب می توان گفت، این افراد گروهی از افراد جامه هستند که با تربیت نادرست بزرگ شده اند. این افراد را می توان تحت عنوان جماعت مجذوب نام گذاری کرد. شما دقت کنید که این موضوع در میان هواداران اروپایی نیز چه بسا بدتر از این رخ می دهد. اگر در ایران برخی هواداران فوتبال در فضای مجازی به بی اخلاقی دامن می زنند در کشورهای اروپایی بعضاً بی اخلاقی ها به درگیری فیزیکی و کشته شدن افراد منجر می شود.»با عوامل اصلی حمله ایرانی به صفحات مجازی چهره های بین المللی آشنا شوید
قرایی مقدم ادامه داد: « این افراد که فکر و عملشان احساسی است و بر اساس عقل و منطق عمل نمی کنند را می توان جماعت نامجاور نام گذاشت. آنها لمپن هایی هستند که باید از بدنه اصلی جامعه جدا کرد. چرا که بر این افراد عقل و منطق حاکم نیست و رفتار آنها خود به خودی است.»
وقتی برخی از ورزشکاران و قهرمانان ایرانی که الگوی جوانان ایرانی هستند، در میادین ورزشی رفتار ناشایست انجام می دهند چه انتظاری می توان از طرفداران آنها داشت؟
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد: « نیاز است در میان افرادی که چنین عملی را انجام می دهند، چه ورزشکاران بی اخلاق و چه هواداران بی اخلاق یک بررسی جامع انجام شود و پایگاه اجتماعی و شرایط پرورش یافتن آنها شناسایی و مورد ارزیابی قرار گیرد. وقتی برخی از ورزشکاران و قهرمانان ایرانی که الگوی جوانان ایرانی هستند، در میادین ورزشی رفتار ناشایست انجام می دهند چه انتظاری می توان از طرفداران آنها داشت؟»
امان الله قرایی ادامه داد: «من تأکید دارم این افراد از اقشار پایین جامعه هستند. البته منظور من از اقشار پایین آن است که هر فردی که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دینی، تربیتی و... دارای کمبود باشد می تواند در این قشر قرار گیرد و لزوماً قشر پایین جامعه را نمی توان تک عاملی دید.»
این استاد دانشگاه در پایان ادامه داد: « دقت کنید که چنین افرادی در همه نقاط جهان وجود دارند ولی اینکه چرا در ایران چنین رفتار ی در فضای مجازی رخ می دهد، علت آن است که جوامعی مانند اروپا از نظر استفاده از تکنوژی نسبت به ما پخته تر هستند و کابرد دقیق و منطقی از تکنولوژی را بهتر از ما می دانند.»
بر اساس آنچه در رابطه با چرایی حملات متعدد برخی کاربران فضای مجازی ایرانی و هواداران فوتبال به صفحات مجازی ورزشکاران و هنرمندان که آخرین آن در حمله به صفحه اینستاگرام بازیکن تیم ملی فوتبال فرانسه «پایت» آمد، می توان گفت اگرچه افراد توهین کننده بخشی از جامعه ایرانی و برخواسته از بطن جامعه هستند ولی تحت هیچ شرایطی نمی توان آنها را نمونه ای از کل جامعه و فرهنگ جامعه ایرانی تلقی کرد.
به عبارتی با توجه به اینکه این افراد در برابر یک ناکامی کوچک و بی ربط (خطای یک بازیکن فرانسوی بر روی یک بازیکن پرتغالی در فینال جام ملتهای اروپا) اینگونه بر آشفته می شوند و بدون فکر و منطق و به صورت کاملاٌ احساسی و با ادبیات زشت آن هم در فضای مجازی اقدام به توهین می کنند را می توان بیمار نام گذاشت.
این افراد نسبت به کلیت جامعه جماعت نامجاوری هستند که به شدت جذب در فضای مجازی و سرگرمی های حاشیه زندگی شده اند و لذا رفتار آنها را نمی توان به کلیت جامعه تعمیم داد. با این حال این تحلیل بدین معنا نیست که جامعه و فضای حاکم بر آن نیاز به اصلاح نقص های حاکم در سیستم آموزشی، رسانه و خانواده ندارد. اتفاقاً بر عکس بروز چنین حوادثی خود زنگ هشداری است که باید به آن توجه کرد. بر اساس این هشدار دو اقدام عاجل از سوی مسئولین و متولان امر باید در اولویت ها قرار گیرد.
الف- شناسایی پایگاه اجتماعی و شخصیتی عاملان این حوادث و مطالعه دقیق بر روی آنها و نهایتاً تلاش برای تنظیم برنامه هایی جداگانه در جهت بهبود وضعیت رفتاری این افراد از طریق سیاست های تشویقی و تنبیهی
ب-آسیب شناسی شناسی تغییرات ایجاد شده در الگوهای فرهنگی و رفتاری جامعه بر اثر افزایش استفاده از تکنولوژی و تلاش برای بهبود شرایط به وسیله ابزارهای در دسترس نظیر رسانه، آموزش و پرورش، خانواده و...

چماقداران اینترنتی را مهار کنیم

جمعه, ۲۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۰ ب.ظ | ۰ نظر

هتاکان اینترنتی که در حال گذشتن از مرزهای فرهنگ و اخلاق بودند، حال در فکر درنوردیدن مرزهای سیاسی هستند تا تمام زیر شاخه‌های اخلاق انسانی را از بیخ و بن نابود کنند
از ابتدای ظهور ارتباط مجازی، در کنار وجود مزایای متعدد؛ شاهد بروز سوء رفتار برخی استفاده کنندگان در فضای اجتماعی مجازی بوده‌ایم. رفتارهایی که از ابراز مخالفت تند کاربران نسبت به یک شخصیت آغاز شد و حالا به فحاشی‌هایی جهانی رسیده است. این فحاشی‌ها چنان رکوردی را برای کشورمان رقم زده که شاید بتوان آن را سرآمد این رفتار زشت در جهان دانست.
پیش از این صفحه‌ی فیسبوکِ رسمی افراد مشهور، محل تاخت و تاز حمله کنندگان بود؛ اما با ورود نرم افزر اینستاگرام این حملات سهل تر و در دسترس تر شده است. برای عقده گشاییِ افراد خاطی، تنها یک گوشی هوشمند و دسترسی به اینترنت کافی است. کافی است تا روی مبل لم دهند و چرک‌ترین کلمات را حواله‌ی هر کسی کنند. موضوع پست اشخاص یاد شده هم اهمیتی ندارد. تنها فحاشی و هرزه نویسی است که اهمیت دارد و باید بدون فوت وقت انجام شود.
چند روز پیش وقتی در حال تماشای فینال جام ملت‌های اروپا بودم و صحنه‌ی مصدومیت عمدی رونالدو اتفاق افتاد، لحظه ای پیش خود گفتم نکند باز هم شاهد لشکرکشی سیاه دیگری باشیم و نکند حالا سینه چاکان وطنیِ از خجالت ورزشکار فرانسوی (پایت) در بیایند. ابتدا به فکر خام خودم خندیدم؛ اما تنها چند دقیقه لازم بود تا سرگردانان شبکه‌های مجازی ثابت کنند تصورم خام نبوده است. این افراد در حالی که از مشکلات موجود جامعه به ظاهر می‌نالند، هزینه می‌کنند تا به بد اخلاقی‌های اینترنتی خود بپردازند و از وسایل الکترونیکی خود همانند یک چماق استفاده می‌کنند.
این چماقداران دیگر کار را به جایی رسانده‌اند که فقط موجب ناراحتی قربانی خود نمی‌شوند. هجمه‌ها به حدی رسیده که دستاویز رسانه‌هایی شده که بدون داشتن بهانه هم به کشورمان می‌تازند؛ حال چه برسد به چنین بهانه‌های چرب و نرمی. اگر دیروز لیونل مسی بدلیل زدن گل به کشورمان باید ناسزا می‌شنید؛ امروز شاهد به رخ کشیدن تعصبی کور در مورد یک ورزشکار خارجی نسبت به یک ورزشکار خارجی دیگر هستیم! رفتارهای پیشین اگر توجیهی از باب فرهنگ و ادب نداشتند؛ رفتار اخیر بی منطقی خاصی هم در دل خود داشت.
این بی اخلاقی‌ها از فحاشی به ورزشکاران و هنرمندان آغاز شد و حالا در حال ورود به حریم چهره‌هایی در حوزه‌های دیگر است... بروز این رفتار در هر حوزه و بخشی محکوم است. فحاشی همان اندازه که نسبت به یک ورزشکار زشت و ناپسند می‌باشد؛ نسبت به یک سیاستمدار نیز عملی سخیف است. پیرامون این رفتار مطالب متعددی گفته شده اما این اتفاق همچنان اخلاق و فرهنگ ملی را قربانی رفتار خود می‌کند.
در هفته ای که گذشت شاهد شاهکار دیگری از این بد دهانان اینترنتی بودیم. مهاجمان صفحه‌های اجتماعی اینبار به صفحه‌ی شخصی اوباما و دخترش هجوم بردند. هتاکان اینستاگرامی به بهانه‌ی ساگرد برجام، مطالبات به ظاهر ملی را با ادبیاتی رکیک از رئیس جمهور پیگیری کرده و برای آنکه اوج بی منطقی خود را نشان دهند به صفحه دختر اوباما هم هجوم بردند و انواع و اقسام الفاظ رکیک را نثار او کردند.
کامنت های ذیل پست‌های اوباما و دخترش مانند بازار مکاره ای است که در آن هر حرفِ سخیفی یافت می‌شود. از فحش‌های رکیک و تهمت‌های جنسی گرفته تا توصیه‌ی دیپلمات‌های چاله میدان‌های شهر! این‌ها اجزایی هستند که یک کلیت را می‌سازند. کلیتی که از سوی ناظران غیر وطنی نمایش یک وحشی گری مجازی ترجمه می‌شود که چندان هم بیراه نیست؛ اما آنچه که ناحق می‌باشد التقاط این افراد با همه مردم ایران است. هرچقدر هم تعداد این افراد زیاد باشد منصفانه نیست که با دادن آب و تاب از سوی رسانه‌های غربی به عنوان واقعیتی کلی درمورد جامعه‌ی ایران معرفی شود و خوراک خبری چند روز رسانه‌ها گردد.
همواره در تقبیح رفتارهایی اینچنین از سوی عده ای از هموطنان، تاریخ و فرهنگ ایرانی اسلامی کشورمان را به آنان گوشزد کرده‌ایم؛ اما وقتی که این هتاکان به تذکر دهندگان به این بی اخلاقی‌ها هم رحم نمی‌کنند؛ دیگر حیف است که برای انان از داشته‌هایمان خرج کنیم. به قول معروف کسی که خواب است را می‌توان بیدار کرد اما اینان خود را به خواب جهالت زده‌اند و از دیدن رویاهای قبیح خود خشنودند. شاید در کنار برخوردهای صریح قانونی بوسیله ی رهگیری این افراد و اجرای مجازات‌های متناسب بتوان درمان مقطعی برای بروز این رفتارها انجام داد؛ اما همیشه مرحله ای که از درمان مهم‌تر است مرحله‌ی بازسازی است.
به گزارش الف روند چنین بازسازی را سازمان‌های دخیل در حوزه‌ی ارتباطات بر عهده بگیرند. ارگان‌ها و سازمان‌هایی که قالباً عریض و طویل هستند و از امکان مالی خوبی هم برخوردارند. این نهادها می‌توانند با تذکراتی توأم با آموزش و نظارت تلنگری هر چند ناچیز به ذهن این افراد بزنند. حتماً نباید خروجی یک چنین طرحی فیلسوف و ادیب و. باشد. تفهیم و تأدیب افراد برای خدشه دار نکردن فضای جامعه داخل و بی آبرو نکردن کشور در جهان خود درسی کوچکی است که با اثر بخشی بودنش می‌تواند نتیجه‌ی بزرگی را رقم بزند.

گفتگو با فحاشان شبکه‌های مجازی

چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۵ ب.ظ | ۰ نظر

وجود فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مختلف از جمله اینستاگرام ، به خاطرقابلیت به اشتراک گذاری تصاویر و متن، باعث شده است که گویا تب تند فحاشی و هتاکی به سلبریتی ها درجامعه دیده شود.
شبکه های مجازی این روزها آینه ای از ما می سازند در برابر ما ، آینه ای که نباید آن را شکست بلکه باید حقیقت را در آن به تماشا نشست.اگر آنچه گفته می شود از سر خشم باشد بدون تردید این خشم لجام گسیخته و فروخورده ، خشمی از نوع متقابل را در دیگری بازتولیدمی کند. بسیاری از کاربران فضاهای مجازی وشبکه های اجتماعی این حق را برای خود قائل هستند تا به راحتی فحاشی کنندو سبب ناراحتی و رنجش دیگران شوند.
کافی است شما یک کاربر معمولی فضای مجازی باشید تا در طول شبانه روز حداقل یک بار شاهد فحاشی های بی‌دلیل بعضی افرادوانتقادهای همراه با توهین و تهمت آنها به دیگران شوید.
درجامعه مابسیاری از کاربران فضاهای مجازی وشبکه های اجتماعی این حق را برای خود قائل هستند تا به راحتی فحاشی کنندو سبب ناراحتی و رنجش دیگران شوند.وجود فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مختلف از جمله اینستاگرام ، به خاطرقابلیت به اشتراک گذاری تصاویر و متن، باعث شده است که گویا تب تندفحاشی و هتاکی،به سلبریتی ها درجامعه دیده شود.
چنین اتفاقی در صفحات افراد و چهره های مشهور به شکلی جدی تر دیده می شود. رفتاری که در یک روند صعودی چنان ویروسی که در حال انتشار است، رشد می کند و تاکنون برای آن چاره ای یافت نشده. خطر شاید اینجاست که اگر این فحاشی ها در فضای مجازی و با هویت های جعلی رخ ندهد انفجاری از خشم عصیانگر، این بار در فضای واقعی جامعه رخ دهد.
خشمی که چنان با اشخاص فحاش عجین شده است که ساحت مقدس خانواده طرف مقابل را مورد اهانت قرار می دهند.
راستی اما آیا آنچه با کلماتی که چنان گلوله روح و هویت طرف دیگر را نشانه می روند تنها از خشمی فروخفته است که سرچشمه می گیرد؟ خشمی پر از احساس انزجار که گاه حتی ترسناک می نماید. ترسناک از آن باب که اگر آزار جسمی و فیزیکی جراحتی بر پیکر انسان است این بار این کلمات و فحاشی ها چنان نیشتری بر روح آدم ها خورده می شود.
اگر آنچه گفته می شود از سر خشم باشد بدون تردید این خشم لجام گسیخته و فروخورده ، خشمی از نوع متقابل را در دیگری بازتولید می کند. خشمی فروخورده که با گلوله زشت ترین کلمات رخ می نماید و از سوی مقابل پاسخی خشمگینانه تر و تندتر دریافت می کند؛ گردونه‌ای معیوب و هولناک.
شاید درک همین موضوع بود که تصمیم گرفتیم در اقدامی از نوع دیگر این بار پای حرف های فحاشان اینترنتی بنشینیم و ۱۳ فحاش مخاطب این شب زنده داری ها و پرسش ها بودند.

با بلاک پاسخ دادند
در اولین اقدام بود که در ساعات آغازین شب برای کاربری که جنسیتش مشخص نبود پیام فرستادم؛ به نظرخانم بود ،اما همین که خواستم بپرسم که چرا در صفحه شخصی برخی از بازیگران فحاشی کرده ، جوابی جز الفاظ رکیک و زننده نداد و بلاکم کرد.
یکی دیگر از کسانی که به سراغش رفتم ،پسرجوانی به اسم مرتضی بودکه برای وی نیز پیغام فرستادم و خود را معرفی کرده و هدفم را بیان کردم ، این بار فحاشی در کار نبود اما بلاک شدن در دستور کار این جوان بود.

فحاشی به دلیل نبود سرگرمی!
حدود ساعت ۳ نیمه شب بود که با پسر ۱۴ ساله ای به نام محمد‌حسن که ساکن اهواز بود،گفت و گو کردم.هنوز خود را کامل معرفی نکرده بودم و هدفم را درست توضیح نداده بودم که همان ابتدا و پیش از آغاز گفت‌وگو،فحاشی کردن به شخصیت های سینمایی و هنری را انکار کرد و گفت:«روزی که علی رضوانی گزارشگر صداوسیما خبری درباره امیرتتلو را در بخش خبری ۲۰:۳۰ منتشر کرد،گوشی دست پسر داییم بود.»اما یخ محمد حسن به مرور آب شد و وقتی مطمئن شد تنها روزنامه نگاری درپی یافتن یک چرا هستم ، شروع به حرف زدن کرد و گفت:« در اهواز امکانات تفریحی و ورزشی مناسبی وجود ندارد تا بتوانم اوقات فراغتم را پر کنم.علاقه شدیدی به فوتبال دارم امابرای اینکه فوتبال را به طور جدی ادامه بدهم، باید پول یا پارتی داشته باشم که هیچ کدام از این گزینه ها را ندارم.ای کاش پول نفت خوزستان درصداندکی اش در شهرمان خرج می شد تا مسئولان برای نوجوانان و جوانان امکاناتی در نظر می گرفتند».
از محمد حسن پرسیدم«اگرتفریح مناسب داشته باشی،فحش نمی دهی؟»،گفت:« نه! دیگه دلیلی ندارد به افرادی که دوست شان دارم توهین و بی حرمتی کنم.اماوقتی به خاطر شرایط آب و هوایی خوزستان مدام به ما می گویندکه درمواقع غیر ضروری خانه راترک نکنید،آیا غیر از گشتن در فضای مجازی و فحاشی با کار دیگری می توانم اوقاتم را پر کنم؟» «خب !می توانی وقتی که در خانه هستی،کتاب بخوانی یا موسیقی گوش کنی.»او این پرسشم را چنین پاسخ می دهد:«اصلا از صبح تا شب کتاب بخونم وموسیقی گوش کنم؛چه فایده ای دارد؟مگر با این کارها می توانم هیجان درونی خودم را تخلیه کنم؟برای تخلیه کردن انرژی دوران نوجوانی خودم باید به تفریحاتی که دوست دارم بپردازم ، به همین دلیل با فحاشی درصدی از انرژی خودم را تخلیه می کنم.»
زمانی که از او پرسیدم روزی که مردم به لیونل مسی فحش دادندتو هم به به او فحش دادی؟ گفت:«خیر،آن روزها خودم فوتبال بازی می کردم و توهین کردن به مسی را اصلا جایز نمی دانستم.اوالگوی فوتبالی من بود.»
محمد حسن ۱۴ ساله صفحه اینستایی داردکه پدرومادرش آن را چک نمی کنندوازفعالیت هایی که در این فضا انجام می دهد،اصلا آگاه نیستندالبته خودش از این بی توجهی والدین خود رضایت ندارد و می گوید:«ایرانی ها همیشه باید زور بالای سر داشته باشند تا از ترس به سمت خیلی چیزها نروند. اما از طرفی هم خیلی وقت هاآدم ها از زور شنیدن به کارهایی که نباید انجام بدهند ، روی می آورند.»از او پرسیدم،دوست داری پدرومادرت حواس شان به تو باشداماتومنگنه نذارند،گفت: «آره تو ذهنمو می خوانی ، دوست دارم ازدورمراقبم باشند».
این گفت وگوساعت ۳ شب انجام شدواین نوجوان ۱۴ ساله دراین ساعت شب دورازکنترل خانواده مشغول گشت زنی درفضای مجازی بود. سوال خطرناکی که ذهنم را درگیر کرده است اینکه محمد‌حسن که با آرامش پاسخم را می دهدآیا در آینده ممکن است تبدیل به یکی چون مرتضی شود که پاسخ مرا با بی اخلاقی بدهد؟محمد حسن از نابرابری اجتماعی، فقر و نبودبرنامه ریزی برای اوقات فراغتش والبته نبودنظارت درست والدین حرف زد. او برای من یکی از خیل بسیار نوجوانانی بود که رفتارشان فریادی است از این که در جامعه ای زندگی می کنند که کسی آنان را نمی بیند.
واقعیت تلخ این است که خانواده و جامعه برای نوجوانانی همچون او برنامه دقیقی ندارند.«محمد حسن ها» نمونه ای هستند از نسلی که در لایه میانی دوران گذار جامعه ما خود را به رخ می کشد و هنوز هیچکس، از جامعه و خانواده و مسئولان باور ندارند که آنان نسل بعدی و آینده این سرزمین هستند.
موزیسین جوان به نام اشکان.پ یکی دیگر ازافرادی بودکه به سراغ او رفتم. وی یکی از کاربرانی بود که ازکامنت های رکیک ابرازتاسف کرده بود.اودرپاسخ به این سوال که به نظرت چرابرخی از هم‌وطنان مان چنین واکنش هایی را از خود بروز می دهند، می گوید:«من کشورهای زیادی سفر نکردم وبافرهنگ های مختلف آشنایی ندارم،امابه واسطه اینکه اقوا م زیادی درسرتاسردنیادارم کم وبیش با خیلی از کشورها آشنایی دارم ،تاجایی که می دانم ایران تنهاکشوری است که مردم آن ازهنرمندانش تنهاحمایت نمی کنند،بلکه سعی دارنداین عزیزان را ترورشخصیت کنند.«چرا؟»به دلیل اینکه برخی قوانین بی خود یا هنجارهای بی معنی ، افراد عقده ای را پرورش داده که بیماری سادیسم دارند. بنابراین موضوع بی فرهنگی ماکاملاواضح است، ازرفتن درپیج لیونل مسی گرفته تا غیره وذلک نشانه همین بی فرهنگی هاست. البته حسادت هم دراین واکنش ها دخیل است چرا که این افرادبابستگان خودشان هم همین رفتارها را دارند.»
اشکان یکی از جوانانی محسوب می شود، که خودش معترض به این برخوردهاست وبه عنوان شخص اهل فرهنگ وهنر، از وی انتظار می رفت که حداقل هایی از استانداردهای فرهنگی و اجتماعی را داشته باشد اما وی در بخشی از حرف هایش با من اشاره می کند که یک بار کامنتی توهین‌آمیز خطاب به یک خواننده ایرانی نوشته تا منتشر کند اما در نهایت آن را پاک کرده است.
شاید همین حرف های اشکان نشان می دهد که چگونه فحاشی مجازی حتی دامنگیر شخصی چون او که سعی می کند استانداردهای اخلاقی را رعایت کند نیز شده است. اشکان در انتهای حرف هایش نیز می گوید:«فقرفرهنگی منجر به ازدست رفتن سرمایه های جامعه وحتی سرمایه های اقتصادی جامعه می شود.درواقع این گونه رفتارها روزبه روز به کمبود سرمایه های اجتماعی دامن می زندودرنهایت همراه باکوچ وازدست رفتن سرمایه اجتماعی،سرمایه اقتصادی هم نابود می شود».

مثل آینه ام و فحش می دهم!
اما شاید یکی از عجیب ترین موردهای فحاشان اینترنتی زن جوان بارداری بود که در اواسط شب با وی گفت وگو کردم.رفتار زن جوان،که باردارهم بوددر نوع خود جالب است.اوخیلی توصیه می کرد که افرادباسن پایین نبایددرفضای مجازی چرخ بزنندوحتی خیلی نگران بچه ای بود که در راه داشت.
می گفت که فردا اگر بافرزندم برای عضو شدن در این شبکه ها مخالفت کنم باعث می شود که مشکلی در رابطه مادروفرزندی ما به وجود بیاید.این خانم که پرستارنیز بود،اظهار می کرد:«از اخبارهایی که مربوط به افراد مشهور باشد باخبر هستم و سلبریتی هایی که مایه ننگ باشند این مدلی با آنان برخورد می‌کنم یعنی در صفحه شخصی اینستای آنان فحاشی می کنم ،مثل گلشیفته که ازش متنفرهستم.»
وی همچنین می گفت:«من مانند آینه هستم و هر کس رفتار مناسب و در خور ایران داشته باشد با او خوب برخورد می کنم اما با فردی که با آبروی مملکتم بازی کنه مثل خودش رفتار نامناسبی دارم.»
وی در ادامه به نکته ای اشاره می کند که:«در کشوری که نابسامانی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بیداد می کند و حتی مسئولان عالی رتبه سیاسی در سخنرانی هاشون از ادبیات سخیف استفاده می کنند،دیگر از من که به گونه ای از این فرد الگو برداری می کنم انتظار فحاشی نکردن را نباید داشت.»عجیب اما این بود که این زن با وجود این که نگران نسل آینده و فرزند خودبود و این فضارا برای او و افراد کم سن و سال ناامن می دانست اما به بهانه دفاع از ناموس و زن ایرانی و کشور خود دست به قضاوت می زد و حکم صادر می کرد.رفتار این کاربر شاید دقیقا مصداق همان چیزی بود که خود برای اینکه روزی کودکش وارد شبکه های مجازی شود از آن هراس داشت.

شبکه مجازی مشکلی ندارد ، مشکل را در خود دریابیم
به گزارش روزنامه قانون از میان ۱۳ نفری که سعی کردم با آنان حرف بزنم، بیشتر سهم از آن فحاشی ها و توهین ها بود و کمترین آن پاسخ هایی که داده شود. فحاشانی که در فضای مجازی نقاب به صورت دارند و به صورت دیگران پنجه می‌کشند. در میان آنان از بیکار تا منادی اخلاق و ادب یافت می شود. در این میان اما یک نکته باید بار دیگر دیده و بارها گوشزد شود.
مشکل نه وجود شبکه های اجتماعی و نه راه های نوین ارتباطی که مشکلی در درون جامعه ایرانی است. اژدهایی که در درون این جامعه لانه کرده است و آرام آرام سر بیرون می آورد. فیلتر کردن و محدود کردن شبکه ها کمکی به وضعیت بحرانی امروز ما نخواهد کرد که تنها پاک کردن صورت مساله ای است که اکنون بیش از همیشه نیازمند یافتن راه حل است.
شبکه های مجازی این روزها آینه ای از ما می سازند در برابر ما ، آینه ای که نباید آن را شکست بلکه باید حقیقت را در آن به تماشا نشست. حقیقتی که امروز اگر چنان اژدها از شبکه های مجازی سر برون آورده است طی یک دهه آتی می تواند چنان اژدهایی حقیقی برخیابان های شهرهایمان چمبره بزند. آتش خشمی فروخفته را باید درک کرد و برایش علاج یافت، چشم فرو بستن بر حقیقت و انکار و نفی آن دیگر چاره ساز نیست.

سلب آزادی با آزادی

سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۲۵ ب.ظ | ۰ نظر

شبنم کهن چی- شبکه های اجتماعی، فضایی آزاد برای اظهار نظر، انتقاد و مطرح کردن درخواست برای همه کاربران به صورت مساوی به وجود آورده است. هرچند این شبکه ها در ایران فیلتر است اما فیلترینگ هم نتوانسته آزادی کاربران را محدود کند و این موضوعی انکارناپذیر است. حتی بسیاری از سیاستمداران در حالی که این شبکه ها فیلتر هستند از قدرت، تاثیرگذاری و سرعت شبکه های اجتماعی بهره می برند. طی سال های اخیر کاربران که بخشی از مردم (از هر قشری با هر سلیقه سیاسی و مذهبی) هستند با استفاده از شبکه های اجتماعی بسیاری از معضلات اجتماعی، عملکرد های نادرست و مشکلات را به گوش مسوولان رسانده اند. مسوولان نیز با شنیدن صدای مردم و گاهی تحت فشار کاربران شبکه های اجتماعی، به سرعت واکنش نشان داده و نسبت به رفع مشکلات اقدام کرده اند. علی رغم اینکه فیلترینگ شبکه های اجتماعی، تصمیم نهایی حکومت (فارغ از اختلاف نظر دولتمردان) است، کاربران با اتحاد و همدلی در بسیاری مواقع به حمایت از دولت برخاسته اند، البته در مقابل این حمایت، انتقادات سختی نیز نسبت به عملکرد حکومت داشته اند.
آزادی موجود در شبکه های اجتماعی به همان اندازه که می تواند در ساختن، اصلاح و بهبود امور نقش مثبت داشته باشد، می تواند بستری برای پا گرفتن فرهنگ نادرست، شایعه پراکنی و زیر سوال بردن شخصیت ها، تحقیر، توهین و اتهام بی اساس وارد کردن به دیگران نیز باشد؛ چیزی که این روزها به وضوح می توان در شبکه های اجتماعی دید. مرز باریکی بین آزادی و بی بند و باری وجود دارد. همانطور که مرز بین صراحت در اظهار نظر و بی ادبی نیز باریک است. به نظر می رسد نادیده گرفتن حریم خصوصی افراد، تحقیر و توهین به افراد – از شخصیت ها گرفته تا افراد معمولی- به سادگی تبدیل به امری مرسوم در شبکه های اجتماعی شده است. آزادی برخی از کاربران شبکه های اجتماعی در انتقاد همراه با توهین و تحقیر که به تصور خودشان «صراحت» است، منجر به پایمال شدن آزادی دیگران شده است. 
برخی از کاربران با استفاده از کلمات ناشایست، لحن نامناسب و تحقیر دیگران در قالب انتقاد و اظهار نظر به گمان خودشان از آزادی و صراحت لهجه بهره می برند. نمونه های زیادی از این دست موارد را می توانید در حمله کاربران به صفحه چهره های مشهور ایرانی و غیرایرانی ببینید. استفاده از لحن و کلمات ناشایست در محتوایی که کاربران در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند نیز رو به افزایش است. هر چند این ها تنها مختص به جامعه کاربران ایرانی نیست. تحقیقاتی که اخیرا روی توییت های انگلیسی ها انجام شده نشان می دهد این یک معضل دیگر کشورهای هم هست *.
مسلم است که فرهنگ سازی، وظیفه ای مختص به گروه خاصی نیست. هر چند که گاهی عده ای با همین هدف در بخش های دولتی و غیر دولتی مشغول به کار می شوند. فرهنگ سازی، کاری است که تک تک اعضای یک جامعه می توانند به سادگی انجام دهند، کافی است مطابق یک الگوی صحیح رفتار کنند و از آدم های اطراف شان نیز بخواهند همین کار را انجام دهند. در مورد رواج فحاشی و توهین و تحقیر در شبکه های اجتماعی، چند کمپین کوچک و بزرگ راه اندازی شده است که جدیدترین شان کمپین #رکیک_نیستم است**. اما واقعا شاید نیازی به راه اندازی کمپین هم نباشد، کافی است تک تک ما همانطور که به آزادی، احترام، ارزش و حریم خصوصی خود اهمیت می دهیم، دیگران را نیز صاحب ارزش، احترام، آزادی و حریم خصوصی بدانیم.
* کاربران انگلستان برای سه هفته از سوی محققان رصد شدند و مشخص شد طی این دوره کاربران انگلیسی ۱۰ هزار توییت تهاجمی و توهین آمیز را به ۶۵۰۰ کاربر خاص ارسال کرده اند/ منبع: Cnet
**کمپین راه اندازی شده از سوی www.1hes.ir .

(منبع:فناوران)

مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان!

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۱۵ ق.ظ | ۰ نظر

زهرا میرخانی - این روزها که تب حضور در شبکه‌های اجتماعی مختلف به لطف داشتن گوشی‌های هوشمند برای بسیاری از افراد فراهم شده، متاسفانه شاهد هتاکی‌ و فحاشی‌های دسته‌ای از کاربران بی‌هویت در فضای مجازی هستیم.

مریم آریایی - «بی‌اخلاقی و هتاکی در فضای مجازی اینبار نسبت به ...» در این جای خالی حالا نام هر کسی جای می‌گیرد از لیونل مسی گرفته تا بازیکنان ژاپن، از رامبد جوان تا بهاره رهنما و همسر هادی نوروزی و .... اینها مواردی که جنبه عمومی پیدا می‌کند و خبرساز می‌شود. 

مصاحبه با یک هتاک مجازی

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۵۳ ب.ظ | ۰ نظر

هفته گذشته موضوع فحاشی، تهمت و هتاکی تو این اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و موبایلی و غیره صدای همه رو درآورد.

به همین منظور سراغ یکی از دوستام که می‌دونستم یکی از این افراد هست رفتم تا ترتیب یه مصاحبه یواشکی رو باهاش بدم، اونم بدون این که بدونه من اینارو می‌خام ببرم چاپ کنم، راحت باهام حرف زد. واقعیت اینه که دوست من اصلا نشریه و خبر نمی‌خونه. صبح تا شب تو صفحات اجتماعی ول هست، بخونه ببینه چه خبره بعد یه فحشی می‌ده و میره دنبال صفحه یه بدبخت دیگه. با پوزش از الفاظ به کار رفته در متن، بخش‌های ... به هیچ وجه من الوجوه قابل درج نبود. مصاحبه من با اون به این شرح هست: علامت – منم، علامت * هم اونه.

ـ سلام
* خفه شو ادای با کلاس رو در نیار زود بیا تو در رو ببند یخ کردم.

- بله چشم. داری چیکار می‌کنی؟
*تنت میخاره! دارم یکی از آثار مفاخر ایران رو می‌خونم. بیا ببین این یارو پسره خوانندهه چه چرندیاتی جدیدا بلغور کرده.

- چی گفته مگه؟
* یه عکس انداخته ... زیرش نوشته من و سگم یهویی، من رفتم زیرش نوشتم ... شکم‌سیر ... چقدر خرج سگ ... می‌کنی ... سگ!

- خب چرا بهش فحش می‌دی؟ دلش خوش بوده یه چیزی نوشته دیگه.
* ... خورده نوشته، مگه شهر هرته. اصلا دلم خنک نشد بذار یه تکون اساسی باید به خانواده و امواتشم بدم اینطوری نمیشه!

- ای بابا، بیخیال من می‌گم کوتاه بیا تو داری بازم فحش بدتر می‌دی بهش؟
* خفه شو ببینم این یارو زیر پستش چی نوشته (یهو قهقهه مستانه می‌زنه) نوشته تو که بچگیات ... بودی حالا سگتو به رخ ما می‌کشی چاقال!

- جون من بیا بیرون زشته، اصلا من از طرف اون بابا عذر می‌خام!
(دوباره صدای قهقهه که تهش به یه جور عرعر شبیه هست می‌زنه)

بهم گفت بیا جلو این یکی رو خودت بخون، خوب نوشته. با ترس و نگرانی رفتم نزدیک مانیتور دیدم یه هتاک دیگه نوشته: هی امو تو حمونی نیصتی که من یبار ... بحت؟ ... اگه خودتی دو تا فوط کن اگه نه یه فوط. در زمن به مامی و ددی سلام ویجه برسون! خوشکله! راستی اینم بگم، خوشکل‌پسر این دفه رفتی سلمونی بگو زیرابروهاتو اینقدر تابلو ور نداره، مرغ مهله ما هم دیگه فهمیده، برات حرف در میارن، خواستگالات کم می‌شن. از ما گفتن خخخخخخخخخ

آقا منو میگی اومدم کنار گفتم خب که چی بشه، مثلا؟ الان اینکارا آخه چه فاییده‌ای داره؟ اصلا نمی‌ترسی طرف بره شکایت کنه؟
برو بابا، چجوری میخان بیان سراغم، این خوشکله اصلا مگه جرات داره از خونه بیرون بره خخخخ! تازه مثلا شکایت هم کنه کجا می‌خان منو پیدا کنن. شماره موبایلم که از این دکه سر کوچه خریدم و اصلا معلوم نیست مال چه ... هست. تازه فیلتل شکن هم دارم. حالا مثلا چطوری می‌خان منو پیدا کنن؟ بعدم قانون نداریم برای این چیزا!

بهش گفتم نه خوشم اومد، انگار هم قانون بلدی، هم حساب سیم‌کارت الکی و فیلترشکن رو هم کردی. مشغول باش عزیزم من باید برم.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)