کلاهبرداران تلفنی معروف به «کلاهزنها» با استفاده از تلفنهمراه از داخل زندان با یک شماره تماس میگیرند و به راحتی و با شگردی خاص، اقدام به خالی کردن موجودی حساب قربانیان خود میکنند ...
کلاهبرداری تلفنی یکی از مواردی است که بارها و بارها شاهد آن بودیم و با وجود هشدارهای فراوان از سوی پلیس و دستگاه قضایی، افراد زیادی قربانی کلاهبرداران تلفنی میشوند.
در این نوع کلاهبرداری که به صورت پیامکی یا تلفنی است، کلاهبرداران با طرح مواردی مانند برنده شدن در سفر زیارتی، شهروندان را پای عابربانک میکشند و تمام موجودی حساب قربانیان را خالی میکنند.
در حال حاضر چند پرونده در شعبه 15 بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران به بازپرسی «سعید احمدبیگی» در حال رسیدگی است؛ در این پروندهها اعضای یک باند از داخل زندان اقدام به کلاهبرداری از شهروندان و در کلاهبرداریهای جداگانه 99، 86، 61، 25 و 24 میلیون تومان از حساب مالباختگان را خالی کردهاند.
خبرنگار تسنیم با یکی از اعضای این باند به نام کامبیز گفتوگو کرده است، کامبیز در این گفتوگو جزئیات دقیق از این نوع کلاهبرداری را تشریح کرده است، در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید.
ـ خودت را معرفی کن؟
ـ کامبیز هستم، چهل و پنج سال سن دارم، صاحب دو فرزند هستم و سال 80 از همسرم جدا شدم.
ـ چه سوابق کیفری داری؟
ـ چندین سابقه کیفری از جمله سرقت مسلحانه، آدمربایی، نزاع، ضرب و جرح و ...
ـ آدمربایی را در چه سالی و چگونه انجام دادی؟
ـ من در سال 79 از محل کارم، ترک کار کردم؛ قراردادی بودم اما پولم را ندادند، به همین خاطر از محل کارم بیرون آمدم و چند ماه بدون درآمد بودم، فشار زیادی به من وارد شده بود به همین خاطر تصمیم گرفتم مسئول کنسولی یکی از کشورهای عربی را بربایم و این کار را انجام دادم، سال 80 بود که وی را ربودم.
قبل از ربودن او، یک ماه رفتوآمدهایش را کنترل کردم و او را زیر نظر گرفتم تا اینکه یک روز زمانیکه سوار بر خودروی بنز تشریفاتی و تنها بود او را تعقیب کردم، در میدان نوبنیاد وی از خودرویش پیاده شد تا خرید کند، زمانیکه به خودرو بازگشت سوار بر خودروی وی شدم و اسلحه را روی بدنش گذاشتم، از او خواستم به شهرک امید برود، در شهرک امید وی را بیهوش کردم و پشت فرمان خودرویش نشستم؛ قصد داشتم با همدستم وی را به مکانی ببرم و از او 250 میلیون تومان بگیرم که همدستم ترسید، به آگاهی رفت و مرا لو داد.
ـ سرقت مسلحانه چگونه انجام شد؟
ـ بعد از آدمربایی به 10 سال حبس محکوم شدم و مرداد سال 91 حبسم تمام و از زندان آزاد شدم، بعد از آزادی هیچ کار و پولی نداشتم تا اینکه حدود ساعت 1 بامداد 28 اسفند 91 برای سرقت وارد خانهای در زعفرانیه شدم، زمانیکه وارد آن منزل شدم فکر کردم کسی داخل خانه نیست، مشغول جمعکردن قالیجه بودم که ناگهان صدای یک کودک از اتاقش بلند شد و مادر وی برای سرزدن به او، از خواب بیدار شد، زمانیکه مادر او به اتاق پذیرایی آمد با بهم ریختگی منزل مواجه شد و مرا دید.
او ترسیده بود و با سر و صدا همسرش را بیدار کرد، من در این زمان یک اسلحه اسباببازی برداشتم و چون آنها چراغها را روشن نکرده بودند متوجه قلابی بودن اسلحه نشدند البته شوکه هم شده بودند، آن شب صاحبخانه (مرد جوان) که وضع مالی خوبی داشت به من 6 هزار دلار داد و گفت بروم؛ او گفت شکایتی نمیکند اما مدتی بعد بازداشت شدم.
ـ کلاهبرداری تلفنی را از چه زمانی آغاز کردی؟
ـ من کلاهبرداری نکردم اما تمام جزئیات این کار را بلدم، چون لکنت زبان دارم، نمیتوانم این کار را انجام دهم اما کاملاً به نحوه انجام آن آگاهم.
من اکنون در زندان تهران بزرگ زندانی هستم، قدیمترها در زندان، تلفن در بندها وجود داشت و کلاهبرداری با استفاده از تلفنِ بند انجام میشد اما تلفنها جمع شد اکنون با استفاده از تلفن همراه کلاهبرداری انجام میشود، کلاهبردارهای که تلفنی در زندان کلاهبرداری میکنند، معروف به «کلاهزن» هستند.
ـ در زندان چطور تلفن همراه به دست میآورید؟
ـ من خود مدتها پیش یک تلفنهمراه هوشمند را با قیمت 20 میلیون تومان خریدم البته برای کلاهزنی باید از تلفنی استفاده کرد که gps (مکانیاب) نداشته باشد.
ـ سیمکارت را از کجا تهیه میکنید؟
ـ سیمکارت و شارژ تلفنهمراه بسیار راحت تهیه میشود.
نحوه کلاهزنی چگونه است؟
ـ قدیمترها با پیامک بود، پیامکی به یک شماره داده و عنوان میشد که وی برنده یک جایزه شده است و باید با فلان شماره تماس بگیرد اما اکنون کلاهبرداری با صحبت کردن با فرد موردنظر و فریبدادن وی صورت میگیرد، کلاهزنها در واقع روانکاوی نیز میکنند و باید از مسائل روز، اطلاعات بانکی و ... آگاهی داشته باشند.
اکنون با یک شماره به صورت اتفاقی و اکثراً با خطهایی تماس گرفته میشود که متعلق به خطوط ثابت همراه اول باشند، پس از اینکه فرد تلفنش را پاسخ داد به وی گفته میشود که از روابط عمومی مثلا رادیو جوان با او تماس گرفته شده است، از وی سؤال میکنند که سیمکارت متعلق به خودش است و بعد به وی تبریک میگویند و اعلام میشود که آن شخص برنده کمک هزینه سفر سفر زیارتی شده است.
بعد کلاهزن به صاحب خط میگوید شما اکنون در برنامه زنده روی آنتن هستید و شخص فلان وزیر نیز اکنون در برنامه قرعهکشی حضور دارد، شماره خط شما از بین خطوط نمونه همراه اول در قرعهکشی برنده شده است، اکنون اگر تمایل دارید در برنامه زنده مصاحبهای با شما داشته باشیم، بعد که صاحبخط قبول کرد، یک نفر دیگر به عنوان مجری میگوید «شنوندگان عزیز اکنون یکی دیگر از برندگان پشت خط هستند» و بعد با صاحبخط سلام و علیک میکند (گاهاً کلاهزن صدایش را عوض میکند و خودش صدای شخص دیگری را به عنوان مجری در میآورد)
بعد کلاهزن ( مجری) از صاحبخط میپرسد افتخار آشنایی با چه فرد خوششانسی را داریم که صاحبخط خود را به صورت کامل معرفی میکند، بعد کلاهزن از وی میپرسد چه حس و حال داری و صاحبخط حرف میزند، مجری به او میگوید نتیجه کارهای خیرت را گرفتهای و بعد در نهایت کلاهزن از مالباخته میخواهد که پیام آخرش را بگویید، سپس مکالمه با روابط عمومی رادیو ادامه پیدا میکند و کلاهزن به قربانی میگوید «دو شماره عابربانک بده که پول به حسابت واریز شود و به نزدیکترین عابربانک مراجعه کن.
در این زمان، کلاهزن از قربانی میخواهد که زمانیکه به عابر بانک رسید یا خودش با شماره آنها (کلاهزنها) تماس بگیرد یا اینکه تلفنش را قطع نکند و زمانیکه به عابربانک رسید با گرفتن شماره 11 مجدداً با روابط عمومی رادیو ارتباط پیدا کند، در این زمان نباید تلفنهمراه قربانی قطع شود چون اگر قطع شود احتمال خالی کردن حساب قربانی پایین میآید و احتمال دارد این کلاهبرداری لو برود.
زمانیکه ارتباط مجدد صاحبخط برقرار شد از او خواسته میشود موجودی بگیرد و موجودیش را به روابط عمومی رادیو (کلاهزن) اعلام کند، به طور مثال زمانیکه که قربانی بگوید 10 میلیون ریال در حسابش است، کلاهزن یک شماره به قربانی میدهد که در واقع همان موجودی حساب وی است اما به گونهای این شماره به قربانی اعلام میشود که گویا شماره حساب به او دادهاند، اگر فرد 10 میلیون ریال در حسابش باشد شمارهای مانند 009985350 به وی داده میشود که در واقع قرار است 998 هزار و 535 تومان از حسابش تخلیه شود.
در مرحله بعد مجدداً به قربانی میگویند کارتت را وارد دستگاه عابربانک کن، بعد از او میخواهند انتقال وجه ( کارت به کارت) و سپس انتقال وجه دولتی یا مخابراتی را انتخاب کند البته چنین گزینهای در دستگاه عابربانک وجود ندارد و فقط به خاطر این است که اطمینان قربانی جلب شود، بعد قربانی میگوید چنین گزینهای وجود ندارد و کلاهزن میگوید همان انتقال وجه معمولی را انتخاب کن.
زمانیکه مالباخته گزینه کارت به کارت را انتخاب کرد، شماره کارت مقصد به وی داده میشود و به دروغ او میگویند این کارت متعلق به سامانه وزارت ارتباطات است، بعد از وی میخواهند مبلغ انتقال را در دستگاه وارد کند (همان شمارهای که به عنوان شماره حساب به وی داده شده اما در حقیقت موجودی کارتش است)، در این زمان که فرد تأیید کرد مشخصات دارنده کارت مقصد در دستگاه نمایش داده میشود که کلاهزن به وی میگوید این مشخصات مربوط به اولین برنده قرعهکشی است و شما باید دو بار دکمه تأیید را بزنید تا مشخصات شما روی مانیتور دستگاه عابربانک بیاید و پس از فشردن دکمه تأیید اینجاست که کل حساب فرد خالی میشود.
ـ مدت زمان مکالمه با مالباخته، چه قدر است؟
ـ حدود 10 دقیقه
چه افرادی بیشتر فریب کلاهزنها را میخورند؟
البته این کار به نظرم کلاهبرداری نیست و بستگی به هنرمندی کلاهزن دارد اما هر کسی با توجه به چربزبانی و اعتماد به نفس کلاهزن میتواند قربانی شود حتی یک دکتر یا وکیل!